آفتابنیوز :
آفتاب: سخنرانی مهندس موسوی در میان استقبال پرشور دانشجویان دانشگاه گرگان و در فضایی صمیمی و گرم برگزار شد و دانشجویان ضمن پرسیدن سوالات خود از مهندس موسوی و ابراز احساسات به وی، شعر طنزی را نیز خواندند.
در ابتدای این مراسم مجری برنامه اعلام کرد که مکان برگزاری جلسه به علت علاقهی جمع زیادی از دانشجویان برای حضور در این مراسم تغییریافته و به مسجد دانشگاه انتقال یافته است.
مجری برنامه سخن خود را با خواندن این شعر ادامه داد:
«این همه ناز و تنعم که خزان میفرمود/ عاقبت در قدم باد بهار آخر شد»
وی گفت: «یکی از اهداف انجمن اسلامی دانشجویان در برهه حساس انتخابات، ترغیب دانشجویان و مردم برای شرکت در انتخابات است».
مجری برنامه با انتقاد عملکرد صدا و سیما در آستانه انتخابات اضافه کرد: «صدا و سیما تنها به معرفی یک چهره میپردازد؛ ما تلاش کردیم در این مکان گرد هم آییم تا سخنان کاندیداهای دیگر شنیده شود».
در ادامه، دکتر لطیفی، عضو هیات علمی و موسسه تاسیس کشاورزی دانشگاه گرگان با حضور در مکان سخنرانی به بیان نظرات خود درخصوص مواردی که باید در دانشگاه مورد توجه قرار گیرد، پرداخت.
هنگامی که دکتر لطیفی به موسوی خوش آمد میگفت، دانشجویان با تشویقهای مکرر خود او را تایید میکردند.
لطیفی گفت: «در دانشگاه باید به بومی شدن تحقیقات دانشجویی توجه کرد؛ دورههای کارشناسی نباید در دانشگاههای دولتی کمرنگ شود، باید ارتباطات تنگاتنگی بین دستگاههای اجرایی و دانشگاهها برقرار شود و باید بررسی شود چرا استفادهی 2/1 در آمد ناخالص ملی از بخش تحقیقات که در حوزه منابع طبیعی و کشاورزی به مراتب ضعیفتر عمل شده است، اجرایی نمیشود»؟
وی ادامه داد: «ارزیابی دقیق مفهوم اسلامی شدن دانشگاهها و جلوگیری از استفاده ابزاری از آن، استفاده از مراکز تحقیقاتی جوان بدون سمت و سوی خاص افزایش کیفیت و کمیت دورهای آموزشی استفاده از دانشجویان بر اساس دموکراسی و استفاده از اساتید و خارج کردن تصمیم گیری ها از جمع رفقا، رعایت شایسته سالاری در انتخابت مدیران دانشگاه و رعایت رتبههای علمی آنها و احترام به نظرات جامعه دانشگاهی در تعیین مدیرانش را از جمله دیگر خواستههای دانشگاهیان خواند که توجهی به آنها نشده است».
لطیفی گفت: «فراهم کردن زمینه تشویق و تقویت بخش خصوصی در آموزش و تحقیقات و همچنین اسلامی کردن دانشگاهها مطابق قانون اساسی و نه بر اساس نظرات فردی، حزبی و جناحی و افزایش توان پذیرش انتقادات و اعتقاد اجتماعی در دانشگاه از دیگر خواستههای دانشجویان است».
در این لحظات، عکسهایی از مهندس موسوی در دست دانشجویان بود، دانشجویان شعار میدادند «سلام بر موسوی»، «میرحسین پاینده رییس جمهور آینده».
زمانی که لطیفی خواست پس از پایان سخنرانی خود، سن را ترک کند، مهندس موسوی به احترام وی از جا بلند شد و در این میان یکی از دانشجویان در میان جمع شعری در حمایت از دانشجویان خواند: «من منادی تو ای آزادیام/ مثل خاکم، تشنه آبادیام/ با تمام عشق میگویم که من/ خاک پای دوم خردادیام»
همچنین پس از دقایقی شعر دیگری خوانده شد: «ای حضور سبز ایمان موسوی / دانههای پاک باران موسوی / میتراود از خلوص چهرهات وجههی فرهنگ ایران موسوی»
در ادامه بیانیه جمعی از استادان و اعضای هیات علمی دانشگاههای استان گلستان در میان جمعیت توزیع شد؛ ازدحام جمعیت به گونهای بود که بسیاری از دانشجویان در کنار مسجد ایستاده بودند.
همچنین بیرون از مسجد، جمع کثیری از دانشجویان برای شنیدن سخنان موسوی و حمایت از وی حضور یافته بودند و به دلیل ازدحام داخل سالن در حیات ایستادند.
در ادامه مصطفی یحیوی، نماینده اقلیتهای کرد، بلوچ، ترکمن به بیان نظرات خود پرداخت، هنگامی که یحیوی سوال خود را مبنی بر نگاه موسوی به قومیتها و اقلیتهای دینی مطرح کرد، دانشجویان با تشویقهای مکرر از او حمایت کردند.
مهندس موسوی در پاسخ به سخنان این دانشجو تاکید کرد: «من قومیت ها و اقلیتهای دینی را به عنوان یک فرصت برای کشور میدانم».
در ادامه یکی از دانشجویان سوالاتی پرسید و گفت: «من خواهش میکنم که به این سوال صریحا و با شفافیت پاسخ دهید».
موسوی در پاسخ به این سوال که موضع وی را در مورد ملی مذهبی و نهضت آزادی پرسیده بود، گفت: «در همه دانشگاه هایی که تا کنون رفتهام آنها در ابتدای سخنشان میگویند به سوالات شفاف پاسخ دهید، این نشان می دهد تا الان شفافیت نبوده است؛ من شفاف جواب میدهم».
وی در پاسخ به این دانشجو به بیان خاطرهاش از زمانی که حضرت امام خمینی (ره) در قید حیات بودند، پرداخت و گفت: «امام خمینی (ره) زمانی که در مورد عدهای با او صحبت شد، گفت آنها با من مخالفند با اسلام که مخالف نیستند. هنوز آن صدای بلند در گوش من هست که میگفت مگر من اصول دین هستم»؟
دانشجویان با تشویقهای مکرر خود حمایتشان را از این سخن موسوی ابراز کردند.
موسوی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد استفاده بعضی از رسانهها از برخی مسایل گفت: «یکی از روزنامههای صبح که دوست دارد هنوز ما وارد انتخابات نشدهایم، ما را شکست خورده بنامد، این مساله را مطرح کرده است».
در ادامه مراسم مجری برنامه گفت: «نماینده بسیج دانشجویی و نماینده خواهران نیز سوالاتی دارند که می خواهند آن را بپرسند».
موسوی گفت: «نماینده بسیج و خواهران سوالات خود را بپرسند».
در این هنگام فردی که به نمایندگی از بسیج آمده بود، خواست سوال خود را که در کاغذی نوشته بود به مجری برنامه بدهد؛ در این هنگام این فرد که سعی داشت سر و صدای بلندی ایجاد کند، به سمت تریبون رفت؛ در این لحظات دانشجویان با صدای بلند و یکصدا شعار میدادند «موسوی موسوی حمایتت میکنیم»، این فرد در دادن سوال خود تامل و ابراز ناراحتی کرد. وقتی مهندس موسوی شرایط را اینگونه دید، خود از جا برخاست و یادداشت آن فرد را گرفت.
دانشجویان همچنان شعار می دادند: «موسوی موسوی حمایتت میکنیم»
موسوی قصد داشت که آن یادداشت را بلند بخواند و از دانشجویان خواست تا آرامش جلسه را حفظ کنند تا صدایش شنیده شود. در این هنگام آن فرد معترض گفت: «این عدالت نیست و با صدای بلند فریاد کشید».
تعدادی از دانشجویان قصد آرام کردن وی را داشتند.
موسوی گفت: «اجازه دهید من سوال شما را بخوانم؛ من سوال شما را همینجا خواهم خواند».
موسوی یادداشت او را خواند و گفت: «این دوست عزیز تذکری دادهاند که آن را برای شما میخوانم؛ نوشتهاند شما آیا به نماز اهمیت میدهید؟ حالا وقت نماز است، اگر به یاد شهید رجایی هستید، الان وقت نماز است».
موسوی در ادامه به این تذکر، پاسخ داد: «بله؛ من به نماز اهمیت میدهم؛ ده دقیقه تا نماز باقی است، اجازه دهید سوال نماینده خانمها هم مطرح شود و این سوال را هم بشنویم».
پس از طرح سوال نماینده دختران دانشجو، دانشجویان نیز با شعارهای یکپارچه خود مهندس موسوی را حمایت کردند.
در ادامه یکی دیگر از دانشجویان شعر طنزی را قرائت کرد که در آن نسبت به بعضی از مسایل روز کشور انتقاداتی مطرح شده بود و دانشجویان با تشویقهای خود از آن حمایت کردند.
متن شعر این دانشجو که خود آن را سروده بود، به این شرح است:
«یادت میآد بنزینو چند خریدی، سهمیه بندی شد یهو پریدی؟
یادت میآد گفتی فراموش شدی، گربه بودی یهو دیدی موش شدی؟
دکتر مملکت شدن یه ماهه، راست میگن پلو خوری به راهه
راست میگن پولای نفت کم شده، غم اومده شریک ماتم شده
این همه آزادی و شادی کمه؟ رو زخمامون کی مثل یک مرهمه؟
وامای پنج میلیونیو ببینید همه برید یه گوشهای بشینید
جیبامون سهامهای عدالت، این میشه معنی عشقو عدالت
صحبت ارشاده و ترس و گشتش، با مامورای اهل حال و مشتش
اگه با فانوس خودت نباشی، میبرنت تو حوض قصاب باشی
فکر میکنن رای ما مفتیه؟ دلیل پخش سیب زمینی چیه؟
بی خبرا راهی فردا شدن، بین خوبا یه جورایی جا شدن
جوهر خودکارم سیر سقوطی، میترسم که بندازنم تو قوطی
اون روزا که فکر زمستون نبود، موسوی بود، پنیر و ریحون نبود
میگن دوباره پا شده بسازه، به کشورش، به مردمش بنازه
دنیا رو زیر و رو کنه یه روزه، گربه تیکه تیکه رو بدوزه
هر ایرونی خودش یه پا ستاده، این روزا انصافی وقت جهاده
واسه رها شدن باید پا بشیم با همدیگه رفیق و همراه بشیم
باید بگیم بهار بیاد دوباره، رو دنیامون شادی و شور بباره
موسوی حتما قاصد بهاره، تو فردامون عشق و امید میآره »
در پایان این مراسم، زمانی که موسوی قصد ترک کردن سالن را داشت، دانشجویان پلاکادرهایی را در دست داشتند که جملاتی از مهندس موسوی روی آن نوشته شده بود و یکصدا فریاد می زدند «موسوی موسوی خدا نگهدار تو/ قلب تمام مردم صندوق آرای تو» ، «موسوی موسوی حمایتت میکنیم».
مهندس موسوی در میان ازدحام و شور و نشاط دانشجویان سالن را ترک کرد.