وزارت کار مدعیست نمودار حوادث ناشی از کار در کشور یک نمودار کاهشیست و در سال ۱۴۰۱ به نسبت سال قبل، نرخ حوادث کار ۱۴ درصد کمتر شده است. در حالیکه در اردیبهشت ۱۴۰۲، یک مقام رسمی پزشکی قانونی براساس آمارهای رسمی این نهاد که در واقع متولی واقعیِ علت مرگ شهروندان است، اعلام کرد که در سال ۱۴۰۱، دقیقا ۱۹۰۰ کارگر بر اثر حادثه کار جان باختهاند، یک ماه بعد وزارت کار، این آمار رسمی را با استناد به پایگاه دادههایی که مشخص نیست کجاست و چطور شکل میگیرد، زیر سوال برد و آمارهایی ارائه کرد که تعداد مرگ بر اثر حوادث کار را از نصف آمار رسمی پزشکی قانونی کمتر برآورد کرده بود. این وزارتخانه به جای ۱۹۰۰ کارگری که در اثر حادثه و در حین کار فوت کردهاند، از مرگ تنها ۷۱۱ کارگر خبر داد!
در روزهای ابتدایی خردادماه سال جاری، معاون روابط کار وزارت کار با تأکید بر آموزش ایمنی برای کارگران گفت: «سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ حوادث ناشی از کار ۱۴درصد کاهش یافت، اما متأسفانه بازهم ۷۱۱ نفر از کارگران جان باختند».
علی حسین رعیتی فرد در این گفتگو به به اهمیت ایمنی سازی و آموزش ایمنی اشاره کرد، اما هیچ اشارهای به توزیع ۷۱۱ مرگِ ادعایی در بخشهای مختلف اقتصاد و اینکه چطور آمار ۱۹۰۰ فوتی پزشکی قانونی به ۷۱۱ نفر تقلیل پیدا کرده، نداشت!
وزارت کار مدعیست آمارهای حوادث کار، سویهی کاهشی دارد، اما برای اینکه بهتر بدانیم «در واقعیت نرخ حوادث کار و فوتیهای ناشی از آن کاهش نیافته که هیچ، بلکه مدام در حال افزایش و صعود است و البته آمارهای اخیر پزشکی قانونی مربوط به نیمه اول امسال نیز این ادعا را ثبات میکند» به سراغ یک شهر کوچکِ کارگری –بانه در استان کردستان- میرویم.
این شهر کوچک که کارخانه و صنعت ندارد و نرخ بیکاری در آن بالاست، تنها دو فرصت در مقابل کارگران بومی خود قرار میدهد، اول کولبری، دوم، کارگری در بخش ساختمان؛ کارگران ساختمانی بانه، جمعیت قابل ملاحظهای را شکل میدهند؛ به گفتهی حسن عزتی رئیس انجمن صنفی کارگران و استادکاران بخش ساختمان بانه «در این شهر ۲۵۰۰ کارگر ساختمانی عضو انجمن هستند و تقریباً همین تعداد هم کارگر غیرعضو داریم؛ در واقع حدود ۵ هزار کارگر ساختمانی در بانه مشغول به کار هستند».
عزتی قبل از اینکه به آمار حوادث کار بخش ساختمان در این شهر مرزی کوچک اشاره کند، به فقدان بیمه برای کارگران ساختمانی میپردازد: «از این ۵ هزار کارگر، فقط حدود ۱۵۰۰ نفر بیمه تامین اجتماعی هستند؛ یعنی بیش از نیمی از کارگران بیمه و در نتیجه مستمری بازنشستگی، دفترچه درمانی و غرامت حادثه کار ندارند؛ یعنی اگر برایشان سر کار حادثهای رخ بدهد که منجر به بستری، نقص عضو یا حتی فوت شود، نه غرامتی برای خودشان نه مستمریای برای بازماندگانشان در کار نیست.».
او اضافه میکند: «و از قضا، آنچه هر هفته و هر ماه با آن سروکار داریم، همین حادثه کار است؛ کارفرمایان برای ایمنی هزینه نمیکنند، نظارتی در کار نیست و کارگران ساختمانی هر روز در معرض خطر هستند؛ آمار حوادث کار در همین شهر کوچک بانه به خوبی نشان میدهد که ادعای کاهش نرخ حوادث کار اصلاً درست نیست».
عزتی در مقام رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی بانه، آماری دقیق با جزئیات کامل از حوادث کار بخش ساختمان فقط در شش ماهه نخست امسال به ما میدهد؛ براساس این آمار، در شش ماهه نخست امسال، ۱۱ کارگر ساختمانی در بانه دچار حادثه شدهاند و ۴ نفر از آنها جان خود را از دست دادهاند؛ او البته تاکید میکند که این آمار دقیق نیست و حتما در این بازه زمانی، اتفاقات و حوادث دیگری به وقوع پیوسته که متاسفانه اطلاع دقیقی از آنها در اختیار ما به عنوان انجمن صنفی کارگران شهر نیست:
«۱- جمال مولودی کارگر ساختمانی ۵۰ ساله فرزند حسین به علت سقوط بالابر در روستای خواجه امیر در بیست و یکم شهریور امسال، پس از حدود یک ماه بستری و عمل جراحی در بیمارستان تبریز به علت شدت جراحات وارده جان باخت.
۲- آکو پیرزاد شاگرد-بنا به علت سقوط از داربست در شهریورماه زخمی شد و تحت مداوا قرار گرفت و امروز وضعیت تندرستی ایشان در حال بهبودی است.
۳- شاهو مروتی شاگرد سنگکار در شهریورماه به علت سقوط از داربست همان لحظه جان خود را از دست داد.
۴- اسماعیل رزاقی، آرماتوربند در محله بلوارکردستان دچارحادثه و از ناحیه پا دچار شکستگی شد.
۵-خالد عثمانی ۳۹ ساله آرماتوربند در محله شهرک لاله به علت سقوط از ارتفاع از ناحیه دست و مهرههای پشت دچار شکستگی شده و جهت مداوا به یکی از بیمارستانهای تبریز منتقل شده است.
۶-ابوبکر رحمانی۵۵ ساله اهل روستای سیاحومه به علت سقوط بالابر از ناحیه ستون فقرات دچار جراحات شده و در حال حاضر دوران استراحت پزشکی خود را میگذراند.
۷-هیدی محمودی اهل روستای سیوچ در کارگاه ظروف یک بار مصرف واقع در مسیر کانی سور سیوچ به علت افتادن جسم سنگین روی انگشتان پایش دچار شکستگی شده و فعلاً دوران استراحت پزشکی خود را میگذراند.
۸-جعفر رحیمی فرزند محمد امین به علت سقوط از ارتفاع از ناحیه سر و گردن دچار جراحات و شکستگی شده که در حال بهبودی است.
۹-ابوبکر عبدالهی فرزند مناف در محله شهرک لاله هنگام کارکردن با بالابر دچار حادثه شده که منجر به قطع انگشت شست دست راست شده است.
۱۰- مهدی نصیری کارگر بلوکبر در شهرک آرمرده به علت برق گرفتگی جان خود را از دست داد.
۱۱-فرزاد محمد رحیمی شاگرد سنگکار به علت سقوط بالابر در محله مولوی جان خود را از دست داد.»
وقتی در شهر کوچکی مثل بانه، در شش ماه از سال، ۱۱ حادثه برای کارگران بخش ساختمان اتفاق افتاده که در ۴ مورد منجر به مرگ کارگر شده، چطور وزارت کار مدعیست در یکسالِ تمام، فقط ۷۱۱ کارگر در اثر حادثه کار جان خود را از دست دادهاند؟
یکشنبه ۱۴ آبان یکی از خبرگزاریها با استناد به گزارش سازمان پزشکی قانونی از افزایش ۱۵٬۷ درصدی مرگ کارگران بر اثر حوادث کار در نیمه نخست سال ۱۴۰۲ خبر داد؛ براساس این دادهها، سازمان پزشکی قانونی در شش ماه نخست سال جاری، ۱۰۷۷ مرگ را بر اثر حوادث کار ثبت کرده است. در واقع در شش ماه ابتدای امسال ۱۰۷۷ کارگر در اثر سانحهی کار جان باختهاند؛ این آمار بدون تردید تا پایان سال به بیش از ۲ هزار فوتی میرسد.
در نهایت، اما باز هم باید پرسید چطور سال قبل فقط ۷۱۱ کارگر در حین کار جان خود را از دست دادهاند؟ این آمار چگونه و با چه دادههایی برآورد شده است و بهراستی چقدر باورپذیر است؟!