ابوالفضل فاتح، روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب در نامهای خطاب به مسعود پزشکیان آورده است:
بسمه تعالی
استاد ارجمند و گرانمایه جناب اقای دکتر مسعود پزشکیان
خبر رد صلاحیت شما و شخصیتهای امثال شما موجب تعجب نیست، گرچه موجب تاسف و نگرانی بسیار است. پیش از شما، بسیاری از چهرههای درخشان این کشور را به تیغ رد صلاحیت از میدان خارج و خانه نشین کرده اند. آخرین انتخابات ریاست جمهوری اظهر من الشمس است. دریغ، که سالهاست در کشور عزیزمان، قانون، گروگان تنگ نظریها شده و در نتیجه کارکرد واقعی خود را از دست میدهد. به جای آن که قانون مسلط بر قدرتمندان و ابزاری برای کنترل قدرت باشد، آن را به ابزاری برای کنترل مردم تبدیل ساخته اند. رد صلاحیت شما نمونهای از این قبیل است.
جماعتی عاری از تحلیلهای اندیشمندانه و تدبیر دور اندیشانه، نمیدانند که این کشور از آن این مردم است و آنها حق ندارند مردم را از داشتن کشوری آباد و آزاد و مترقی و اقتصادی پویا و حکومتی متعلق به همه مردم محروم نمایند.
هر چه دلسوزان ملت فریاد میزنند «گر تو قرآن به این نمط خوانی، ببری رونق مسلمانی»، به گوش آقایان نمیرود که نمیرود و نتیجهی تلخش را غمگنانه در تردید گروههای بزرگی از مردم نسبت به ارزشهای بنیادی و در قهر با صندوقهای رای، در قهر با کاندیدا شدن، در قهر با حاکمیت، در قهر با برخی احکام دینی، و در قهر باهمین امر فلسطین و. میبینیم.
نه مردم علفند و نه قانون، ماشین چمن زنی که هر کس قدش بلندتر است، بریده شود و آن که میماند، کوتاه بشود یا یکدست شود. قانون که شیوهی اجرا یا خروجی اش، محروم کردن دلسوزترین و صالحترین و توانمندترین مردمان این سرزمین از حضور در امر سیاست و قدرت باشد، یا ابزاری برای اعمال سلایق تنگ سیاسی و محروم کردن رقیب و برپایی نمایشهای یک طرفه، ناکارآمدی و انحرافش از روز روشنتر است. آنها نمیدانند یا درک نمیکنند که جامعه متکثر را با حکومت یکدست نمیتوان اداره کرد و دیر یا زود سرکنگبین صفرا خواهد فزود. بر این مصبیت، امر خیانت به دین و میهن را هم باید افزود.
به سهم خود و همراه با بسیاری دیگر ازمردم قدرشناس میهنمان، قدردان سالها تلاش شما به عنوان نماینده مردم، هستیم.ای کاش همین نمونهی مشخص، آقایان را به بازنگری در مسیری که نتیجه اش جز خسران مضاعف برای میهن و مردم و دین خدا نیست، وادارد.