کافه سالن چهارسو این روزها بعد از نزدیک به پانزده سال محل اجرای نمایش محیطی من نوید نیستم به نویسندگی و کارگردانی علی خوش رو است که البته تنها بازیگر این نمایش هم هست. علی خوشرو تئاتر را از قم شروع کرده و در آنجا در نمایشهایی مثل در انتظار گودو و پچ پچههای پشت خط نبرد بازی کرده است. او چند نمایش عروسکی هم روی صحنه برده و نمایش من نوید نیستم جدیدترین اجرای اوست. با او در باره این اجرا صحبت کردیم:
ایده کار چطور شکل گرفت؟
من در نمایش پچ پچههای پشت خط نبرد که سال ۱۴۰۰ اجرا شد، همان نقشی را داشتم که نوید محمدزاده در اجرای اول این کار در سال ۹۶ بازی کرده بود. من از بچگی عاشق نوید بودم و اجرایش در آن نمایش تأثیری روی من گذاشته بود که نمیتوانستم آن نقش را متفاوت بازی کنم و هر کار میکردم شبیه بازی او میشد. ایده من نوید نیستم همان زمان به ذهنم رسید. جالب است که برای این نقش جایزه بازیگری هم از فجر گرفتم. چند ماه پیش نوشتن این کار را شروع کردم و مرتب بازنویسی شد تا به آنچه الان هست، رسیدیم.
زمان تمرین متن کامل داشتید یا در حین تمرین متن نوشته شد؟
نه. من تمرین کارگاهی نداشتم. قبل از تمرین متن کامل بود و استادانم آن را میخواندند و نظراتشان را میگفتند و من دوباره مینوشتم. در زمان تمرین، ولی چیزی به متن اضافه نشد.
شما تنها بازیگر این کار و کارگردان آن هستید. چطور خودتان را در صحنه میدید و کارتان را روتوش میکردید؟
زمان تمرین دستیارم و اساتیدی که ازشان خواهش میکردم سر تمرین بیایند، کار را میدیدند و اصلاح میکردند.
از اول قرار بود در کافه تئاترشهر اجرا کنید یا اینطور پیش آمد؟
این متن را البته به شکل صحنهای هم میشود اجرا کرد. ولی من ترجیح دادم به شکل محیطی آن را اجرا کنم تا تماشاگر نزدیکتر باشد و ارتباط بیشتری داشته باشد. این ارتباط و صمیمیت با تماشاگر به نظرم کار را خیلی جذابتر میکرد.
بازخورد تماشاگر چطور است؟ این ارتباط را برقرار میکند؟
خوشحالم که این ارتباط شکل گرفته و تماشاگر این شخصیت را درک میکند. بازخوردهایی هم که گرفتهام تا این جا خیلی خوب بوده است. در تیوال هم نظرات خوبی برایمان میگذارند. به نظرم این رفاقت با تماشاچی در کافه شکل گرفته و باید آن را بیشتر کنیم.
شما پیش از این اجرای خیابانی داشته اید. تجربه اجرای محیطی در کافه چطور بود؟ به نظرتان چه تفاوتهایی بین اجرا در خیابان و در کافه وجود دارد؟
این اولین تجربه اجرای محیطی در کافه برای من است. میتوانم بگویم بازیگری به طور کلی برای من خیلی جذاب است. برایم فرقی نمیکند در خیابان باشد یا در کافه یا با سه تماشاگر. مهم این عشقی است که به بازیگری دارم. ولی اگر بخواهم در باره اجرای محیطی در کافه بگویم مهمترینش این است که در کافه ارتباط نزدیکتری با تماشاگر دارید تا در اجرای خیابانی. اینجا تماشاگر بسیار به شما نزدیک است و این برای من تجربه بسیار لذتبخشی است. میتوانم زمان اجرا سر میزشان بنشینم و صحبت کنم. ولی چون تنها بازیگر کار هستم، باید حواسم به همه چیز باشد و در قسمتهای مختلف کافه حضور داشته باشم. در اجرا ممکن است حتی از فروشنده کافه هم استفاده کنم یا از تماشاگر و یا زنگ کافه. این برایم خیلی هیجان انگیز است؛ بنابراین در اجراها شده حرکت کاملا بداههای در لحظه داشته باشید؟
بله. بداههپردازی در نمایش ما زیاد اتفاق میافتد. ممکن است در یک اجرا یک سمت کافه باشم و در اجرای بعدی در سمت دیگر کافه حرکت دیگری انجام دهم. این بیشتر بسته به لحظه است. خود متن و حتی تماشاگر به شما میگوید که در این لحظه کجا باشید. این بداهه پردازی در اجرای محیطی مسئله بسیار مهمی است و بازیگر هر لحظه باید متنظر هر چیزی باشد. در کافه ممکن است حین اجرا اتفاقهای زیادی بیفتد که در اجرای صحنهای با این مسئله روبهرو نیستید. فضای رسمی دارید و همه چیز از پیش طراحی شده است. ولی در کافه مشتری ممکن است سفارش غذا دهد یا فروشنده سفارش مشتری را آماده کند. اینها همه در حرکت و دیالوگ بازیگر مهم است. تمام سعی من این است که این بداهه پردازی را هشیارانه انجام دهم. چون تماشاگر هم از این که بازیگر با او در لحظه ارتباط برقرار کند، خوشش میآید.
مدتها بود این اجراهای محیطی در کافه تئاترشهر تعطیل شده بود. به نظرتان راه افتادن دوباره این اجراها چه پیامدهای مثبتی میتواند داشته باشد؟
اجراهای محیطی هم مثل اجراهای صحنه مهم هستند. فضای جذاب و صمیمانهای دارند و ارتباط تماشاگر و بازیگر خیلی جالب شکل میگیرد. به نظرم امکان و فرصت بسیار خوبی است و امیدوارم تئاتریها از آن استفاده کنند.
فکر میکنم بیشتر از این شکل نمایش باید حمایت شود. تماشاگر در تئاتر بسیار مهم است، نفس بازیگر تئاتر به نفس تماشاگر بند است و هر چقدر از طرف او بیشتر حمایت شود، میتواند نمایشهای بهتری اجرا کند.