محمدحسین لطیفی کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون بعد از ظهر امروز سهشنبه ۳۰ آبان با حضور در کارگاه انتقال تجربه در دومین جشنواره سراسری آموزشگاههای آزاد سینمایی، در محل موزه سینما، به گفتگو با هنرجویان علاقهمند به سینما پرداخت.
کارگردان فیلم سینمایی «روز سوم» در ابتدای صحبتهای خود در این کارگاه خطاب به هنرجویان گفت: سعی کنید ابتدا خوب بشنوید و بعد عمل کنید. کارگردانی در سینما نیاز به کار مستمر دارد و حداقلش این است که با موبایل خود هر روز میتوانید یک فیلم بسازید. شما میتوانید با نرمافزارهای ساده خیلی چیزها را یاد بگیرید.
لطیفی ادامه داد: فیلمساز بودن مهم نیست، چراکه فیلم باید خلق شود. «ساختن» به تنهایی مطلوب یک کارگردان نیست. کارگردان در روایت یک قصه خاص، جای خالق مینشیند. اتفاقاً از هستی هم کمک میگیرد. هستی به کمک شما میآید. هنگام کار باید همه آنچه که در کلاس یاد گرفتهاید، فراموش کنید و آگاهانه به میدان بیایید. در کارگردانی مهمترین نکته این است که حواسمان به موضوع نهایی باشد. باید از بالا کل قصه را ببینید. باید به خلق اثر فکر کنید، نه اینکه صرفاً میخواهید یک فیلم بسازید. باید حواسمان به روایت قصه، ایجاد درام مستحکم، ایجاد حس و مواردی از این دست هم باشد.
تفاوت دیالوگگویی از «صاحبدلان» تا «دودکش»
این کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون درباره اهمیت دیالوگگویی بازیگران در یک فیلم بیان کرد: این موضوع بستگی به اثر دارد. در برخی آثار جابهجایی یک ویرگول هم معانی را تغییر میدهد. من وقتی «دودکش» را میساختم، فقط ماهیت کلی دیالوگها مهم بود، اما در «صاحبدلان» هیچکدام از بازیگران اجازه تغییر یک واو را هم نداشتند. بازیگران هم کلافه شده بودند، اما در خروجی متوجه حساسیت شدند. وقتی یک بازیگر هستید، باید بپذیرید که اخلاق یک کارگردان چگونه است و باید در صحنه براساس نیازهای آن کارگردان پیش بروید.
لطیفی ادامه داد: پیش نیاز اصلی یک کارگردان مدیریت است. کارگردان باید بتواند یک تیم سی نفره را مدیریت کند. وقتی شما عوامل حرفهای به کار میآورید، خود به خود این اتفاق خواهد افتاد.
وی افزود: اولین فیلم من «سرعت» بود که البته قبل از آن ۱۴ سال پشت صحنه سینما حضور داشتم. زندهیاد جمشید اسماعیلخانی در آن فیلم ایفای نقش میکرد و به گونهای با من فیلماولی برخورد میکرد که گویی او درست میگوید. اما من او را مدیریت کردم و در جایی هم او عصبی شد، اما بعدها متوجه شد من هم کارم را بلد هستم. در همان کار، فیلمبردار هم گاهی به گفتههای من توجه نمیکرد، چون فکر میکرد مسلط نیستم. اگر تسلط شما بر کار کم باشد، ناگزیر این موضوع لو میرود.
کسی که نتواند قصه بگوید، فیلمساز خوبی نمیشود
لطیفی گفت: چه در کارگردانی فیلم سینمایی و چه در سریالسازی یادتان باشد، کسی که نتواند قصه خود را برای یک نفر دیگر تعریف کند، نمیتواند فیلمساز خوبی شود. تمرین کنید که قصه را به طور کامل برای یک نفر دیگر تعریف کنید. یعنی ابتدا باید تعلیق را در کلام ایجاد کنید. گاهی از برخی بچههای فیلمساز میپرسم فیلمت درباره چه چیزی است؟ میگویند پیچیده است و نمیتوانم بگویم! چنین افرادی نمیتوانند فیلم را هم خوب از آب دربیاورند. گاهی حتی سکانس خوب هم میگیرید، اما در زمان تدوین میبینید که ترکیبش با بقیه، چیز ناجوری را رقم میزند.
وقتی «روز سوم» را ساختم عید را رد کردیم. یک فروش آنچنانی به سراغ «اخراجیها» آمد. من میدانستم «روز سوم» در صدر آمار قرار نمیگیرد. یادم است به یکی از دوستان گفتم باید رتبه نخست را به دست بیاوریم. به همین دلیل سراغ «توفیق اجباری» رفتم. در ارشاد گفتند این فیلم را نساز، چون تو «روز سوم» را ساختهای!
این کارگردان درباره استمرار تجربه یک فیلمساز در یک ژانر خاص اظهار کرد: آدمها با یکدیگر متفاوت هستند. ممکن است کارگردانی را بشناسید که در طول چهل سال از یک ژانر خارج نشده یا دیگری را بشناسید که خارج شده است. همه چیز به روحیه یک فرد بستگی دارد. علاقه من این بود که ژانرهای مختلف را تجربه کنم. همیشه هم سعی کردم تلاش بیشتر کنم و بیشتر بیاموزم.
وی افزود: وقتی «روز سوم» را ساختم عید را رد کردیم. یک فروش آنچنانی به سراغ «اخراجیها» آمد. من میدانستم «روز سوم» در صدر آمار قرار نمیگیرد. یادم است به یکی از دوستان گفتم باید رتبه نخست را به دست بیاوریم. به همین دلیل سراغ «توفیق اجباری» رفتم. در ارشاد گفتند این فیلم را نساز، چون تو «روز سوم» را ساختهای!
خوبگاه دختران
لطیفی ادامه داد: در زمان ساخت «خوابگاه دختران» ایرج طهماسب گفت همه فکر میکنند ما همین جوری این فیلم را ساختیم، اما هیچکس نمیداند که ما صد راه رفتیم تا هر سکانس را دربیاوریم. ما مرزی بین طنز و ترس داشتیم و این خطرناک بود. فشاری که یک کارگردان تجربه میکند تا بهترین راه را پیدا کند زیاد است. من «خوابگاه دختران» را برای این ساختم که خانوادهها را بترسانم، چون بچه ۱۸ ساله را که پیش از این چندان از خانواده دور نشده به یک باره به یک شهر دیگر میفرستند.
وی افزود: آدم با زیاد فیلم دیدن، شاید فیلمساز شود، اما نمیتواند خلق اثر کند. من در حال به چالش کشیدن خودم هستم. گاهی موفق میشوم و گاهی هم شکست میخورم. یکبار به من گفتند با چه جراتی بعد از «وفا» سراغ «صاحبدلان» رفتی؟ گفتم من یک قماربازم که با پنج هزار تومان به قمار سینما آمدهام، حالا ممکن است پولم را ببازم، اما در نهایت از آن لذت میبرم!
لطیفی توضیح داد: من منتی بر سر کسی ندارم که برخی را چهره و کارگردان کردهام. چون معتقدم آنها استعداد داشتهاند. هر جایی که یک کارگردان بتواند به مجموع بازیگران سینمای ایران اضافه کند، باید این کار را کند.
«سنجرخان» هفته آینده پخش میشود
این کارگردان گفت: سریال «سنجرخان» از هفته آینده پخش میشود و من هشتاد درصد بازیگران این سریال را از کردستان انتخاب کردم. در ارتباط با کشف استعدادهای برتر من این انگیزه را همیشه داشتهام که بازیگران ما منحصربهفرد هستند.
لطیفی درباره نقش «مدیر تولید» در یک پروژه گفت: مدیر تولید در یک پروژه مثل مدیر کارخانه است که باید به همه چیز آگاهی داشته باشد. مدیر تولید کسی است که به گونهای جانشین تهیهکننده محسوب میشود. تمام قراردادهای تولید، ارتباط با برنامهریز کار و … جزو وظایف او است. کارگردان نباید دغدغهای جز گرفتن پلان داشته باشد. اگر مدیر تولید خوبی نداشته باشید، تمام بار کار روی دوش شما بهعنوان کارگردان میافتد، مدیر تولید مثل جادهصافکن است.
لطیفی ادامه داد: سالها پیش ایرج طهماسب به من گفت فیلم جدید داریوش مهرجویی «مهمان مامان» را دیدهای؟ گفتم نه. گفت برو ببین. چندین بار به من گفت که برو ببین. به من گفت یا مهرجویی خطی را رد کرده یا اگر فیلم این است ما ماهی یکی میسازیم! چون این نوع قصهگویی یک قصهگویی غریب است، من خواستم چنین تجربهای را هم داشته باشم و «دودکش» از جنس آن است «دودکش» از آنجا آغاز شد.
هشدار درباره یک اتفاق ترسناک در تلویزیون
وی افزود: چند سالی میشود که تلویزیون با علیرضا افخمی کارهای ماورایی میسازد. برای مجموعه مدیریت فرهنگی ترسناک و خطرناک است و باید خیلی مراقبت کنند، چون هم باید خیالشان راحت باشد که دست اهلش بیفتد و وارد خرافه و این موضوعات نشوند و هم کارگردان و صاحب اثر باید نسبت به ساخت چنین آثاری راغب باشند و بستر هم باید فراهم باشد.
لطیفی تاکید کرد: آینده سینمای ایران باید مملو از کارگردانان توانمندی باشد که در ژانرهای مختلف برای بخشهای مختلف کار میکنند. فیلمهای این جشنواره را دیدهام و متوجه نکتهای شدهام؛ اینکه برخی پول دارند و فیلم به نحوی درمیآید، ولی برخی پول ندارند، اما خلاق هستند.
این کارگردان باسابقه درباره ارتباط بین کارگردان و بازیگران گفت: وقتی کارگردانی سر صحنه میآید با بازیگرانی با خلق و خوهای مختلف مواجه میشود. حتی وقتی با یک کارگردان خودرای مواجه باشید شما اگر یک بازیگری باشید که نکات او را گوش نکنید او شما را کنار میگذارد. حتی اگر حرفی دارید باید قبل از فیلمبرداری بگویید. یادم است اتفاقی سر صحنه افتاد که به بازیگر گفتم بیا سر صحنه میگفت نه، اگر پول ندهند نمیآیم! فردای آن روز جلوی خانهاش رفتم. تا غروب هم صبر کردم که سر فیلمبرداری بیاید، اما نیامد.
وی افزود: او یکی دو روز بعد هم باز نیامد. بهراحتی آن بازیگر را حذف کردم. به اینگونه که به عوامل گفتم سنگ قبری با اسم او تهیه کنید. گرچه بعدها همان بازیگر آمد و پشیمان شده بود، اما به او گفتم دیر کردهای، چون من قصه را عوض کردم. هرچقدر بازیگر خوبی هم باشید به هر حال کارگردان احترامی دارد و باید با او همکاری کنید. یک بار امین تارخ سر «سفر سبز» با من صحبت کرد تا برخی دیالوگها را عوض کنم، یک ساعت و نیم باهم صحبت کردیم او عزیز دل من بود، اما اشرافی که بر اثر داشتم اجازه تغییر را نداد.
این کارگردان در پایان اظهار کرد: بازیگری برای من چهار برابر کارگردانی سختتر است. یادم است یک بار کار میکردیم و مهدی فخیمزاده بازیگرم بود به او گفتم اگر بین بازی و کارگردانی را یکی انتخاب کنی کدام را انتخاب میکنی گفت قطعاً بازیگری.
دومین جشنواره سراسری آموزشگاههای آزاد سینمایی به دبیری مهدی شفیعی از ۳۰ آبان تا ۳ آذر ۱۴۰۲ در موزه سینما برگزار میشود.