کد خبر: ۸۷۶۴۹
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۸:۳۴
گزارش آفتاب از یک مدیر دولت نهم که طی 6 ماه 2 بار برکنار شد

محمدرضا نعمت‌زاده؛ از کیارستمی تا پاستور!

چرا نعمت‌زاده برکنار شد؟
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- گروه سیاسی: روابط عمومی وزارت نفت روز هفتم اردیبهشت‌ماه سال 88 با انتشار یک اطلاعیه کوتاه اعلام کرد که «ماموریت مهندس محمدرضا نعمت زاده در وزارت نفت از صبح امروز (دوشنبه 7 اردیبهشت) پایان یافته و وی به نهاد ریاست جمهوری باز می‌گردد»! 

*****
خانه دوست کجاست؟
1. در فیلم «خانه دوست کجاست»؟ اثر تحسین شده عباس کیارستمی، پس از تعطیلی کلاس درس یک مدرسه روستایی، یکی از شاگردان متوجه می‌شود که دفتر مشق همکلاسی خود، «محمدرضا نعمت‌زاده»، را که در روستای مجاور ساکن است، اشتباهی به خانه آورده است. او برای جلوگیری از تنبیه «محمدرضا نعمت‌زاده»، تصمیم می‌گیرد دفتر را به او برساند. اما خانه او را نمی‌یابد. صبح روز بعد قبل از آنکه معلم، مشق «محمدرضا نعمت‌زاده»، را ببیند شاگرد دفتر را به دوستش باز می‌گرداند. او مشق همکلاسی‌اش را نوشته است.

*****
محمدرضا نعمت زاده کیست؟ [+]
2. محمدرضا نعمت‌زاده در سال 1324 در تبریز به دنیا آمد. در تهران در مدرسه جامعه تعلیمات اسلامی به نام «سیدجعفری» و بعد در دبیرستان «فیاضی» تحصیل کرد. 2 سال آخر را در دبیرستان علوی گذراند و فارغ‌التحصیل شد. تحصیلات دانشگاهی را به دلیل رشته‌ای که علاقه‌مند بود (مهندسی محیط زیست)‌ در آمریکا گذراند و از دانشگاه برکلی لیسانس گرفت. یک مقدار از فوق‌لیسانس را هم در رشته مدیریت صنعتی دانشگاه کالیفرنیا خواند ولی سال آخر بود که به ایران برگشت و در ایران مشغول کارهای صنعتی شد. 

از همان ماه‌های آغازین بازگشت به ایران، جذب بخش خصوصی شد و حتی در دوره‌ای، معلم بود و مبحث موتور و مکانیک را در دبیرستان تدریس می‌کرد. سال‌های جوانی‌اش در کارخانه‌ای خانوادگی، مدیر فنی بود و تا اواخر سال 1356 همین کار را ادامه داد. نزدیک انقلاب و با مختصر سابقه‌ای که در اعتراض‌ها و فعالیت‌های انقلابی داشت از اواخر سال 1356 به طور کامل به جریان انقلاب پیوست. 

فعالیت‌های انقلابی باعث شد که او  کار و تولید را رها کند و در عوض اندیشه پیوستن به حوزه علمیه قم در او و تعدادی از دوستانش  زنده شد. شهید قندی و مهندس غفوری‌فرد، در میان دوستان آن روزهای او بودند و آنها بنا به دلایلی که آن روزها داشتند، تصمیم گرفتند که برای تحصیل به حوزه علمیه قم بروند. تصمیم دسته‌جمعی آنها مصادف شد با اعتصاب در حوزه‌های علمیه. بنابراین هدف آنها هم تحقق پیدا نکرد و بنابراین آن‌ها هم به خیل جمعیت معترض مردم پیوستند. اعتراض‌های انقلابی آن‌ها، ابتدا از قم آغاز شد و به شهرستان‌ها گسترش پیدا کرد تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. تجربیات او، پیش از اینکه انقلاب پیروز شود، معطوف به اعتصاب‌های کارگری بود و در مدت زمانی نزدیک به انقلاب، همواره در سفر بود تا اعتصاب‌های کارگری را ساماندهی کند.

او البته هراس داشت از اینکه عضو گروه یا دسته‌های سیاسی باشد ولی با این حال جزو خیل عظیم مردم مذهبی بود که در تشکل‌های خودجوش مردمی عضویت داشت.

قبل از انقلاب با انجمن‌های اسلامی خارج کشور آشنایی شد و فعالیت‌های سیاسی‌اش را آغاز ‌کرد. با شهید باهنر از طریق کارهای فرهنگی، کتب و جزوات و با هاشمی رفسنجانی و شهید رجایی در جریان اعتصابات صنعت نفت آشنا شد. در سال‌های تحصیل در آمریکا و با کمک چند نفر از دوستانش انجمن اسلامی غرب آمریکا را تاسیس کرد و تا زمانی که در آنجا بود مسؤولیتش را عهده‌دار شد.

پس از انقلاب، به همراه جمعی 70-80 نفره از دوستانش و از جمله شهید محمدجواد تندگویان، تیمی به نام «بازرسی ویژه» را در وزارت کار ایجاد کرد. این تیم تلاش می‌کرد که مسائل کارگری اوایل انقلاب را به صورت کدخدامنشی حل کند. در آنجا از ارتباطات خود با روحانیت نیز کمک گرفت و از بعضی چهره‌های مدرسه عالی شهید مطهری برای حل و فصل مسائل استفاده کرد. آیت‌الله امامی کاشانی یکی از این چهره‌ها بود. 10 روحانی معرفی شده از سوی آیت‌الله امامی کاشانی، به همراه چند نفر از کارشناسان وزارت کار با سرکشی به کارخانه‌ها، ضمن گفتگو و صحبت، مشکلات کارگر و کارفرما را حل و فصل می‌کردند و یا اگر کارخانه‌ای تعطیل شده بود به بررسی می‌پرداختند: «در مدت زمان اندکی پس از پیروزی انقلاب، به وزیر کار وقت مراجعه و اعلام کردم که برای ساماندهی وضعیت کارگران واحدهای تولیدی حاضر به همکاری هستیم اما با وجود اینکه استقبال کردند اما بی‌اعتنایی هم کردند و ما متوجه شدیم که از راه اداری نمی‌توانیم وارد تشکیلات شویم بنابراین با عده‌ای از دوستان، طبقه دوم وزارت کار را در خیابان آزادی اشغال کردیم و اسم گروه خود را گذاشتیم بازرسان ویژه وزارت کار و امور اجتماعی.در این میان شهید تندگویان که بعدها وزیر نفت شد و پس از آن به شهادت رسید، مهندس یحیوی، مهندس سادات، آقای بوشهری و آقایان کاشانی وجعفری هم عضو همین گروه 60 نفری بودند. من 10 تومان از جیبم پول گذاشتم و دو مهر لاستیکی سفارش دادم با عنوان بازرس ویژه وزارت کار. در حقیقت رهبری این گروه با من بود و بچه‌ها با تشکیل تیم‌های سه‌نفره، به کمک‌مان آمدند.
فعالیت نعمت‌زاده در «بازرسی ویژه» سه، چهارماهی به طول انجامید».

پس از این که، حکم او به عنوان عضو هیات مدیره شرکت ایران خودرو امضا شد. اعضای هیأت مدیره، برای اینکه بتوانند بیشتر به کارها و امور تحت مسوولیت‌اش بپردازند، جلسات هیات مدیره را جمعه هر هفته در منزل یکی از اعضا برگزار می‌کردند. در یکی از همین جمعه‌ها که اتفاقا جلسه هیات مدیره ایران‌خودرو در منزل نعمت‌زاده برگزار می‌شد آقای باهنر به خانه او تلفن زد و به او گفت در جلسه شورای انقلاب تصمیم گرفته شده است که او به عنوان وزیر کار منصوب شود. 

دولت موقت پس از جریان تسخیر سفارت آمریکا استعفا داده بود. در کشور هنوز قانون اساسی وجود نداشت و انتخابات هم برگزار نشده بود و رئیس‌جمهوری هم نبود. به همین دلیل شورای انقلاب وظایف دولت را برای مدتی محدود در اختیار گرفته بود تا زمانی که انتخابات برگزار و رئیس‌جمهور معرفی شود. آن موقع مجلس هم نبود و تصمیمات را خود شورای انقلاب می‌گرفت: «شهید باهنر این حرف را که زدند من در ابتدا قبول نکردم و از ایشان اصرار و از من انکار تا اینکه وقت گرفتم تا کمی در این مورد فکر کنم. پس از آن آقای هاشمی‌رفسنجانی تلفن زد و به من گفت که این سمت را قبول کنم. به خوبی یادم است که به ایشان گفتم من تاکنون حتی مدیرکل هم نبودم و نمی‌دانم وظایف یک وزیر را باید چگونه به انجام برسانم که ایشان تاکید کردند که تصمیم گرفته شده و بهتر است من هم قبول کنم. از فردای همان روز به وزارت کار رفتم و با شرایط بسیار سختی کار را شروع کردم».

نعمت‌زاده می‌پذیرد و از ایران خودرو به وزارت کار می‌رود. دوران وزارت کار با این که 10 ماه بیشتر نبود به خاطر گستردگی کارها و تنوع وظایف و به ویژه تداوم فعالیت‌های «بازرسی ویژه»، دوران مهمی بود.

نعمت‌زاده در آن دوران تلاش کرد که مشکلات تک تک صنایع را بررسی و رفع کند: «اصلاً نمی‌شد کار جدید انجام داد. در همین شهرک اکباتان 6‌ هزار کارگر متوقف بودند خوب اینها هر روز راهپیمایی می‌کردند و می‌آمدند جلوی وزارت کار یا مثلاً پالایشگاه اصفهان، یک شرکت پیمانکاری بود که رفته بود و چند هزار نفر در آنجا بیکار مانده بودند. در مسجدسلیمان نیز پروژه خانه‌سازی نیروی زمینی بود که 8 هزار نفر کارگر در آنجا کار می‌کردند. مسجدسلیمان یک شهر کوچک است و این که هر روز 8 هزار نفر در آنجا جمع می‌شدند مساله مهمی بود به ویژه آن که گروهک‌ها هم اینها را تحریک می‌کردند».

در آن دوره بیش از 50 نشریه گروهکی به عنوان حامی کارگر و مستضعف منتشر می‌شد و انتظار می‌رفت نعمت‌زاده پاسخگوی آن‌ها نیز باشد. آن‌ها هر روز جریاناتی را منعکس می‌کردند و با برجسته کردن آن‌ها از کاه کوه می‌ساختند: «یک روزی یکی آمد دفتر من به عنوان رئیس شورای کارگران باتری‌سازی ریوواک که الان باتری پارس شده است. گفت کارگرها این طور و آن طور شده‌اند و چنین و چنان می‌کنند. گفتم با این کتی که شما پوشیدی (یک کت جیر شیک و خیلی گران) به تو نمی‌آید کارگر باشی. بالاخره اقرار کرد که فوق‌لیسانس دارد و اخیرا از آمریکا برگشته است و رفته بود آنجا خودش را به عنوان کارگر جا زده بود و شده بود نماینده کارگران!هر روز کارگران را جمع می‌کرد به اعتصاب، تحصن و غیره. خلاصه ما با این اعجوبه‌ها طرف بودیم و همه جورش بود».

نعمت‌زاده در آن دوره کوشید که تا آنجا که مقدور بود کارخانجات کشور را راه اندازی کند. حتی تلاش‌هایی برای راه‌اندازی دوباره پروژه نیروگاه هسته‌ای بوشهر هم به عمل آمد. علت پیگیری این موضوع هم این بود که در پروژه نیروگاه اتمی بوشهر 5 تا 6 هزار کارگر مشغول کار بودند که با وقوع انقلاب، همه بیکار شده بودند و این در شهری مثل بوشهر که آن زمان شهر خیلی کوچکی بود تبعات زیادی داشت. نعمت‌زاده به همین دلیل با دکتر فریدون سحابی، مدیرعامل وقت سازمان انرژی اتمی (برادر کوچک‌تر مهندس عزت‌الله سحابی) جلساتی برگزار می‌کند اما کار به جر و بحث و دعوا در یکی از کمیسیون‌های شورای انقلاب کشیده شد. [+]

دکتر سحابی معتقد به توقف فعالیت‌های نیروگاه بوشهر بود اما نعمت‌زاده، که در آن کمیسیون همراه دیگری نداشت، اعتقادش بر این بود که فعالیت‌های پروژه باید از سرگرفته شود. در آن جلسات شخصیت‌هایی مثل شهید بهشتی، وزرای وقت و اعضای شورای انقلاب هم حاضر بودند [آن موقع کمیسیون شورای انقلاب و دولت شورای انقلاب یکی بود] نعمت‌زاده به تنهایی و به نمایندگی از شورای انقلاب، و با استفاده از اطلاعاتی که از همکارانش در سازمان انرژی اتمی به دست می‌آورد با نمایندگان هیات دولت بحث می‌کرد. نعمت‌زاده معتقد بود با پیشرفت 60 درصدی کار نیروگاه بوشهر حتی بدون قرارداد هم تا دو سال سود دارد، اما طرف مقابل به عکس این موضوع اعتقاد داشت. نعمت‌زاده نتوانست مانع از توقف فعالیت‌های پروژه بوشهر شود و سرانجام در یکی جلسات تصویب شد که کار احداث نیروگاه اتمی بوشهر متوقف شود: «غیر از من یک نفر دیگر که نامش خاطرم نیست اعتراض کردیم و من در آنجا خودم با آقای سحابی درگیر شدم و گفتم حرام باشد این حقوقی که شما از سازمان انرژی اتمی می‌گیرید و بر علیه آن صحبت می‌کنید»!

با روی کار آمدن بنی‌صدر و انتخاب شهید رجایی به سمت نخست‌وزیری، رجایی از نعمت‌زاده برای تصدی پست وزارت صنایع دعوت به عمل آورد: «دو تایی با هم بودیم. خدمتشان عرض کردم این کار شما از دو حال خارج نیست یا از کار من در وزارت کار راضی هستید که بگذارید همان جا بمانم چون بالاخره یک کاری را شروع کردیم. اگر هم راضی نیستید چرا دعوت مجدد به کار در اینجا می‌کنید؟ ایشان گفت من دیدم شما در 10 ماهی که در وزارت کار فعال بودید همه‌اش به دنبال راه‌اندازی صنایع بودید و خیلی علاقه‌مند بودید که این چرخ‌ها راه بیفتد. بنابراین من به این جمع‌بندی رسیده‌ام که شما به صنعت بیایید. دوم فرمودند من با سید مشورت کردم ایشان تایید کردند که شما باشید. خدا رحمت کند آقای رجایی را و هم مرحوم شهید بهشتی را. سید اصطلاح خودمانی شهید بهشتی بود».

در آن زمان نزدیک به 500 تا 600 حوزه صنعت بلاتکلیف بود یا مصادره شده بود و دولت آن را اداره می‌کرد که یا بدهکاری زیاد داشتند یا مشمول بند «ج» برای دولتی شدن شده بودند یا بینابین و یا سرانجام مشمول بند «پ» بودند که باید تعیین‌تکلیف می‌شدند. به خاطر همین نیازها نعمت‌زاده و همکارانش، اساسنامه «سازمان صنایع ملی» را تدوین و این صنایع را در دل وزارت صنایع متمرکز کردند. این سازمان جوان خود باید 500 تا 600 صنعت زیر مجموعه‌اش را اداره می‌کرد که کار بسیار سختی بود. علاوه بر این مشکلات مالی صنایع کماکان وجود داشت و از همه مهم‌تر تکلیف روش اقتصادی جدید کشور هنوز مشخص نبود. عده‌ای علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری بودند ولی نمی‌دانستند چگونه باید سرمایه‌گذاری کنند و مقررات، حد و حدود و نگاه تئوریک حکومت جدید به این مساله و سایر مسائل اقتصادی مشخص نبود و به همین دلیل بود که نعمت‌زاده و دوستانش مطالعه بر روی «اقتصاد اسلامی» را آغاز کردند.

نعمت‌زاده معتقد بود که صنعت باید مستقل از سیاست باشد و علی‌رغم دخالت‌های خاصی که مایل بود که همه چیز سیاسی شود او مقاومت می‌کرد و در حد امکان اجازه نمی‌داد که این مسائل به صنعت منتقل شود. او معتقد بود که صنعت زبان و اصول خاص خودش را دارد و اگر سیاست بر صنعت و مسائل اقتصادی حاکم باشد قطعاً اقتصاد و صنعت زمین می‌خورد و این نقطه‌نظر او یکی از محل‌های اختلاف در دولت وقت بود. او در دولت شهید رجایی، مدتی هم به عنوان معاون اجرایی رئیس جمهور به حضورم درکابینه ادامه داد.

نعمت‌زاده در آن دوره، مسؤولیت دیگری هم داشت و پس ازتغییراتی که درسال 1360 درکابینه رخ داد، مهندس میرحسین موسوی، که معاون نخست‌وزیر و رئیس سازمان برنامه و بودجه بود از نعمت‌زاده به عنوان مدیرکل برنامه‌ریزی طرح‌های زیربنایی و تولیدی و مشاور خود استفاده می‌کرد.

نعمت‌زاده در آن‌جا هم به تلاش‌های خود برای رسیدن به یک مدل اقتصادی اسلامی ادامه داد اما نظرات مختلف و بلاتکلیفی و اختلافاتی که بود مانع از آن می‌شد که بتوان در آن مقطع به یک مشی واحد اقتصادی دست یافت: «واقعاً رویه‌ها عجیب و غریب بود. مثلا یک وزیری بود که خرده می‌گرفت و می‌گفت اصلا برنامه‌ریزی درست و شرعی نیست. خدا هر چه پیش بیاورد بهتر است. چرا می‌خواهی برنامه‌ریزی کنی؟ می‌گفتیم نمی‌شود مثلا می‌خواهیم ببینیم سرانه فولاد چقدر است چقدر باید سرمایه‌گذاری شود می‌گفت نه اینها اصلا خوب نیست شرک است! می‌گفت اینها مغایر شعائر اسلامی است. شما معلوم است اعتقادت به خدا کم است! یعنی ما این نوع افکار را داشتیم. تازه این آدم تحصیلکرده بود، مهندس بود»!

از دیگر ویژگی‌های نعمت‌زاده در آن دوره، مخالفتش با اقتصاد دولتی بود. هرچند او عضوی از دولت محسوب می‌شد، اما از همان زمان با دخالت‌های بی‌مورد دولت در امور اقتصادی مردم مخالفت می‌کرد. علاوه بر این او از همان سال‌های نخست انقلاب،‌علاقه‌مند بود که تکلیف اصل 44 قانون اساسی زودتر روشن شود: «ما در دولت‌های قبل بارها عرض کردیم که این که اصل 44 می‌گوید حدود این را قانون تعیین می‌کند خوب بیایم قانونش را بنویسیم. می‌گفتند آقا ما را رها کنید! ول کنید»!

نعمت‌زاده سوابق مدیریت نظامی را هم در کارنامه فعالیتش ثبت کرده است. سرهنگ محمد سلیمی وزیر دفاع کابینه میرحسین موسوی (که بعدها با ارتقاء درجه به سمت فرماندهی کل ارتش جمهوری اسلامی ایران رسید)، اصرار کرد که نعمت‌زاده به سازمان صنایع دفاع برود تا برای این صنایع برنامه‌ریزی کند. نعمت‌زاده در 3 دوره به تناوب در سازمان صنایع دفاع به عنوان عضو هیات مدیره این سازمان و در عین حال درسمت معاون مدیرعامل به فعالیت پرداخت.

دوره اولی که نعمت‌زاده به سازمان صنایع دفاع رفت، شهید چمران هم آن‌جا فعالیت می‌کرد. او و چمران از آمریکا با هم آشنا بودند: «ایشان زنگ زد گفت فلانی شنیدم شما آنجا هستید. ما اینجا مشکل داریم. هیچی نداریم عرض کردم آلیاژ برای تولید سولفات اشکال دارد داریم رویش کار می‌کنیم تا حد استاندارد شود. اما چمران گفت آقا اینها را ولش کن ما اینقدر دستمان خالی است که شما یک قوطی کمپوت پیدا کنید و تویش مواد انفجاری بریزید برای ما بفرستید وضع ما این است! الان وقت این نیست که دنبال آلیاژ بروید»!

نعمت‌زاده در آن دوره، مسوول جنگ‌افزار و مهمات شد. تمام طرح‌های عمده نظامی خوابیده و پیمانکاران خارجی که کلید را در دست داشتند، رفته بودند. به همین دلیل او به سراغ مشاوران ایرانی رفت و نیروهای فنی تشکیل داد و توانست تمام پروژه‌های مدنظرش را فعال کند. راه‌اندازی چند پروژه متوقف و نیمه‌تمام در پارچین، باروت‌سازی و ساخت تسلیحاتی مثل کاتیوشا از فعالیت‌های نعمت‌زاده در این دوره است. برای نخستین بارکاتیوشا در آن دوره تولید شد. تلاش برای تولید «لانچرهای خمپاره‌انداز» هم که با کمک مهندسان ایرانی در این دوره آغاز شد در سال‌های بعد به ثمر نشست.

نعمت‌زاده در دوره دوم حضور در صنایع دفاع، مسوولیت صنایع هوایی را عهده‌دار شد و هواپیماسازی اصفهان را فعال کرد. توسعه ساها (پشت اکباتان) و تعمیر جنگنده‌ها نیز از دیگر برنامه‌های او بود. هواپیماسازی اصفهان از کارهایی بود که کسی فکر نمی‌کرد به سرانجام برسد، اما رسید. ساخت خود هواپیما هم شروع شد و به علاوه دو نفره کردن کابین هواپیمای 5F !

هواپیمای 5F یک هواپیمای جنگنده یک نفره بود. شهید تیمسار ستاری که معتقد بود برای آموزش خلبان 5F و14F هواپیماهای کوچک کافی نیست و باید دو کابین برای آنها در نظر گرفته شود که استاد خلبان و شاگرد با هم باشند. به همین دلیل، نعمت‌زاده و مهندسان زیرمجموعه او 5F جدیدی طراحی کردند که دو نفره بود! تقریبا تمام این هواپیما به جز بال و دهنه جلو، همه‌اش عوض شد. این، در آن زمان از کارهای واقعاً برجسته فنی به شمار می‌رفت. 

او از سال 1364 مدتی به عنوان رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت توانیر فعالیت کرد.

در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نعمت‌زاده 8 سال به عنوان وزیر صنایع فعالیت کرد. در آن دوره چند هدف مشخص دنبال می‌‌شد. یکی بازسازی ویرانی‌های حاصل از جنگ بود. تقریباً تمام صنایع مادر جنگ از بین رفته بود. در طول جنگ در خیلی از بخش‌ها سرمایه‌گذاری جدیدی در کشور انجام نشده بود. دولت گرفتار جنگ بود و خودش پول نداشت سرمایه‌گذاری کند و علاوه بر این نمی‌خواست سرمایه‌اش را به خطر بیاندازد. خیلی از صنایع حیاتی کشور از بین رفته بود و یا مثل صنعت سیمان به تناسب نیازهای کشور از ابتدا ایجاد نشده بود؛ اما با تلاش‌هایی که شد، در پایان دوره چهارساله دوم ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی علاوه بر تامین نیاز داخل ایران توانست 2 میلیون تن هم سیمان صادر کند.

وقتی در دوره دوم ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی، وزارت صنایع سنگین با وزارت صنایع ادغام شد،‌ تولید خودروی کشور زیر 5 هزاردستگاه بود. هرچند نعمت‌زاده وقتی صحبت از 500 هزار دستگاه خودرو در سال را کرد، خیلی‌ها به او خندیدند، اما نعمت‌زاده توانست با برنامه‌ریزی، طی 4 سال، تولید خودرو را در کشور به 200 هزار دستگاه برساند.

در سال 1376 که دولت آقای خاتمی روی کار آمد جایی در کابینه به او داده نشد. کسی که از اول انقلاب در بالاترین رده‌های مدیریتی صنعت کشور کار کرده و آخرین سمتش نیز وزارت صنایع بود. ولی وقتی زنگنه مدیریت شرکت ملی صنایع پتروشیمی را به او پیشنهاد کرد بی هیچ ادعایی این مسولیت را به عهده گرفت و و عهده‌دار یکی از حیاتی‌ترین و مهم‌ترین پروژه‌های اقتصادی کشور، یعنی پروژه مهم پارس جنوبی یا همان عسلویه شد.

روزی که او به عسلویه رفت، عسلویه فقط 2 تا 3 خیابان داشت: «هیچ امکاناتی نداشتیم ظهر که شد بچه‌ها گفتند این نزدیکی یک پادگان نیروی هوایی است. برویم آنجا ناهار بخوریم. رفتیم در آنجا ناهار میهمان آنها شدیم بعد همان طور که در محوطه قدم می‌زدیم دیدم منازلی است که در و پنجره‌هایش شکسته. فرمانده پادگان گفت اینجا قبل از انقلاب تبعیدگاه بوده، افراد را می‌فرستادند اینجا. بعد از انقلاب دیگر رها کردند. گفتیم می‌شود اینها را در اختیار ما بگذارید؟ گفتند چرا؟ گفتیم ما هیچ جا را نداریم. اینجا را در اختیار ما بگذارید تازه اجاره هم می‌دهیم. موافقت کردند. 20 تا از اینها هر کدام 2 تا 3 اتاق خواب داشت واقعا در و پنجره‌هایش شکسته بود خانه‌ها خیلی کثیف رها شده بود. رفتیم 20 تا از اینها را یک قولنامه نوشتیم و دادیم فرمانده اصلی تایید و بازسازیشان کردیم. اولین کارمان این بود. بعد بقیه را تا 50 واحد یعنی همه را گرفتیم و به این ترتیب در عسلویه اقامت کردیم».

گزافه نیست اگر گفته شود هرچه که امروز در عسلویه داریم و صادرات کشور از قبل این قطب صنعت به شش میلیارد دلار بالغ شده همه و همه حاصل کار و زحمات این مرد بزرگ است. [+]

با پایان یافتن دوره 8 ساله خاتمی و روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد، وقتی سید کاظم وزیری هامانه به عنوان وزیر نفت برگزیده شد، نعمت‌زاده، به رغم میل باطنی‌اش، و با اصرار شخص وزیر از پتروشیمی به شرکت پالایش و پخش فراورده‌های نفتی رفت تا وضعیت بحرانی بنزین و پالایشگاه‌ها را سروسامان بدهد.

تیرماه سال 86 در ایران، سرآغاز حرکتی بزرگ در بخش انرژی کشور بود که با جنجالی کوتاه‌مدت شروع شد. از آن زمان بود که طرح سهمیه‌بندی سوخت با ارائه کارت‌های هوشمند سرانجام با اصرار مجلس وارد فاز اجرایی خود شد.

هر چند محمدرضا نعمت‌زاده به عنوان یک مدیر از ابتدای انقلاب در عرصه‌های مختلف فعالیت کرده است، اما مسوولیت او در کسوت مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی شاید به دلیل اهمیت فوق‌العاده موضوع سهمیه‌بندی بنزین، از تمام فعالیت‌های او نمود بیشتری پیدا کرد، چرا که این موضوع از مهم‌ترین مسائل مرتبط با زندگی روزمره مردم بود و باید تدابیر اجرایی آن به شکل مطلوبی تدارک دیده می‌شد.

نعمت‌زاده تا 23 مهرماه 87، به عنوان معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی، به فعالیت ادامه داد اما به ناگهان، غلامحسین نوذری که پس از وزیری هامانه دومین وزیر نفت دولت نهم لقب گرفته بود، از نعمت‌زاده خواست که در اجرا نباشد! احتمال تغییر نعمت‌زاده البته از مدت‌ها پیش‌تر مطرح بود، اما خبر غیر رسمی این تغییر که پیش از این در محافل سرانجام با حکم وزیر نفت در 23 مهرماه 87 قطعی شد و مسئولیت نعمت‌زاده از معاونت به «مشاور ارشد وزیر نفت» در این وزارتخانه پر اهمیت تقلیل یافت.

پدر پتروشیمی ایران، چند ماهی هم با عنوان مشاور ارشد وزیر نفت، در طبقه پانزدهم این وزارتخانه،‌ روزگار گذراند، تا در یک حرکت ناگهانی دیگر، روابط عمومی وزارت نفت روز هفتم اردی‌بهشت‌ماه سال 88 با انتشار یک اطلاعیه کوتاه اعلام کند که «ماموریت مهندس محمدرضا نعمت زاده در وزارت نفت از صبح امروز (دوشنبه 7 اردیبهشت) پایان یافته و وی به نهاد ریاست جمهوری باز می‌گردد»! [+]

اما چه چیز باعث شد که نعمت‌زاده اینچنین مورد بی‌مهری قرار گیرد؟ برای پاسخ دادن به این پرسش باید به عقب بازگردیم. 

*****
چرا نعمت‌زاده برکنار شد؟ [+]
3. محمدرضا نعمت‌زاده، یک مدیر اجرایی است. مسائل سیاسی را در کارهایش دخالت نمی‌دهد. برای او کار کردن با فلان وزیر یا رئیس جمهور فرقی نمی‌کند و هدف برای او، رفع نیاز و اعتلای کشور است. به همین دلیل وقتی وزرا و روسای جمهور عوض شدند او به کار خود ادامه داد. شاید همین باعث شده که کمتر کسی بداند که او از اعضای شورای مرکزی حزب «اعتدال و توسعه» هم هست.

با این حال، در دولتی که خود را وامدار احزاب نمی‌داند و دید خوبی به فعالیت‌های تشکل‌یافته و قانونمند سیاسی ندارد، عضویت در شورای مرکزی یک حزب نمی‌تواند امتیاز مثبتی برای یک مدیر سطح بالای دولت محسوب شود؛ آن هم حزبی که در قریب 4 سال گذشته، بارها انتقادات خود را نسبت به سیاست‌ها و روش‌های اجرایی دولت نهم و شخص رئیس آن صراحتاً اعلام کرده است.

علاوه بر این نعمت‌زاده، هرچه که باشد، مدیری است که سابقه 8 سال وزارت را دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دارد و بارها علاقه‌مندی خود را به مشی مدیریتی هاشمی اعلام کرده است. او همچنین روابط نزدیکی با حجت‌الاسلام والمسلمین، دکتر حسن روحانی، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک دارد.

گفته می‌شود فردای روز سخنرانی صریح و انتقادی روحانی در مراسم افطار حزب اعتدال و توسعه در 19 شهریور 87، که نعمت‌زاده هم در آن جلسه حضور داشت، [+] وی به دفتر وزیر احضار شده و اولین هشدارها به او داده شده است. البته بین آن سخنرانی و برکناری نعمت‌زاده از معاونت وزارت نفت تنها 34 روز فاصله افتاد. [+]

مشابه این اتفاق، در هفته اخیر دوباره تکرار شد. نعمت‌زاده، پنجشنبه گذشته، به همراه دیگر اعضای شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه، به قصد آنچه که پیش‌تر رایزنی انتخاباتی اعلام شده بود [+] به دیدار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رفت و علاوه بر دیدار عمومی، به اتفاق دبیرکل و چند تن دیگر از اعضای بلندپایه شورای مرکزی حزب، خصوصی هم با هاشمی به گفتگو نشست. [+] [+]

این‌ بار برکناری نعمت‌زاده از پست تشریفاتی مشاور ارشد وزیر نفت، کمتر از یک هفته به طول انجامید و تنها 4 روز پس از دیدار با هاشمی، اعلام شد که مأموریت نعمت‌زاده در وزارت نفت خاتمه یافته است! 

البته این شتاب‌زدگی علت دیگری هم داشت و آن مصاحبه صریح و انتقادی بود که روز یکشنبه از نعمت‌زاده در روزنامه اعتماد منتشر شد. نعمت‌زاده در آن مصاحبه با تشریح زوایای پنهان برکناری خود از معاونت وزارت نفت،‌صراحتاً‌ به شیوه مدیریت محمود احمدی‌نژاد انتقاد کرده و آن را 180 درجه متفاوت با شیوه مدیریت شهید رجایی دانسته و حتی تلویحاً‌ از نامزدی مهندس میر حسین موسوی حمایت کرده بود.

نعمت‌زاده در مصاحبه با روزنامه اعتماد تلویحاً تأیید کرد که حکم برکناری او از سمت معاونت وزارت نفت هرچند به امضای نوذری رسیده بود، اما دستور مقام بالاتری بود که نوذری را وادرا به این امضا کرد: «اینکه دلیل برکناری چه بوده، در این باره کندوکاو نکردم، منتها برای من مهم نیست که چه کسی دستور برکناری را صادر کرد». او همچنین گفت: «شرایط کنونی وضعیت کشور به گونه‌ای است که تغییر مدیران، عادی شده که اصلاً خوب نیست. متاسفانه این نارسایی و بیماری تغییر مدیران گریبان صنعت نفت را هم گرفته است».

او در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «باید مراجع بالا تصمیم بگیرند که آیا اداره کشور به این صورت جایز است یا خیر. من چهار دوره در دولت‌های شهید رجایی، آیت الله هاشمی رفسنجانی و در مقطع شورای انقلاب وزیر بودم. در این چهار دوره به جز یک مورد، کسی برای انتخاب معاون از من نخواست با آنها مشورت یا از آنها تاییدیه بگیرم و در واقع آزادی عمل کامل وجود داشت. ولی ظاهراً در دولت فعلی روش به گونه‌ای دیگر است. حالا نظر آقای رئیس جمهور این است».

عضو ارشد شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه، همچنین گفته بود: «به نظر من نباید شرایط نظام را با این تغییر و تحولات برهم زد. به عنوان یک مدیر معتقدم ثبات مدیریتی یکی از اصول حکومتداری است و نباید به این صورت باشد که هر روز شاهد برکناری یک مدیر باشیم. چندی پیش مدیر بانک ملی و مدیرعامل ایران خودرو برکنار شدند. وقتی آقای منطقی برکنار شد، شنیده شد از مراجع بالاتر دستور برکناری او صادر شده، در حالی که طبق اساسنامه قانونی، مجمع عمومی سازمان گسترش و نوسازی صنایع باید در این زمینه تصمیم بگیرد و حتی وزیر صنایع نباید دخالت کند. بنابراین برکناری مدیران به این شکل نادرست است و اگر ادامه پیدا کند ممکن است خدای ناکرده حالت دیکتاتوری پیدا کند. باز هم به عنوان یک مدیر تغییر و تحولات را مردود می‌دانم ... حقیقتاً من به عنوان برادر رئیس جمهور به ایشان توصیه می‌کنم در این گونه موارد مشورت و نظرخواهی کنند که هم به نفع خودشان و هم به نفع کشور است. آنچه در این دولت قابل نقد است اینکه حفظ کرامت انسان‌ها ‌و احترام به مردم و آزادی بیان و مطبوعات تضعیف و خدشه دار شده است. به نظر من نیاز به یک تغییر اساسی است چون اگر این تغییر صورت نگیرد، ادامه این راه می‌تواند نظام را تضعیف کند».

نعمت‌زاده، شهید رجایی و احمدی‌نژاد را از بعد مملکت‌داری 180 درجه با هم متفاوت خوانده و افزوده بود: «آقای رجایی واقعاً روحیه لطیف و ظریفی داشت ... یک روحیه تواضع داشت. هیچ گاه در دولت صدایشان بلند نشد یا عصبانی نشدند. در حالی که زمان جنگ بود و شرایط سختی با کاهش درآمدها به وجود آمد اما او آرام، مردمدار و متواضع بود ولی آقای احمدی نژاد، من تا حدی که حضوری با ایشان آشنا شدم یا در رسانه ظاهر می‌شود قطعاً متواضع است که هیچ تردیدی نیست ولی در حکومتداری به نظر من به رای خودش تکیه می‌کند. در حالی که شهید رجایی بدون مشورت و گرد هم آوری مخالفان و موافقان جمع بندی نمی‌کرد اما در دولت احمدی نژاد این حالت خیلی کم است و قابل مقایسه نیست. در حال حاضر دخالت های زیادی در سلسله مراتب حکومتی و مدیریتی است، در حالی که شهید رجایی این گونه نبود».

او همچنین با حمایت تلویحی از نامزدی مهندس میرحسین موسوی گفته بود: «من معتقدم اگر همه مردم از آقای میرحسین موسوی حمایت کنند آن تغییراتی را که مدنظر همه جوان‌ها ‌و افراد باتجربه است ایشان می‌توانند به وجود بیاورند. آقای میرحسین موسوی متدین و متواضع است و اعتقاد به مشورت و نظرخواهی که در حال حاضر کم است، دارند. متاسفانه در حال حاضر شورای منتخب آقای رئیس جمهور تصمیمی می‌گیرد حال به هر دلیلی آقای احمدی نژاد یک دستور دیگر می‌دهد و همه چیز عوض می‌شود. این گونه رفتار تاکنون در هیچ دولتی نبوده است».

نعمت‌زاده در بخش پایانی مصاحبه‌اش با اعتماد ادعای وجود مافیای نفت را رد کرد و گفت: «من وجود مافیا در نفت را قبول ندارم و قطعاً خلاف است. خود رئیس جمهور هم به این موضوع رسید اطلاعاتی که در مورد مافیای نفت به ایشان دادند درست نبود. درست است که در این صنعت به عنوان بزرگ ترین دستگاه اقتصادی کشور که پروژه های بزرگ را اجرا می‌کند، پول جابه جا می‌شود ولی این به معنای مافیا نیست. مافیا یک چیز به اصلاح مخفی مالی است. ... البته ممکن است در مجموعه‌ای که این مقدار قرارداد فروش نفت و اجرای پروژه وجود دارد، تخلف شود که در جاهای دیگر قطعاً بیشتر از این است اما این موضوع به مافیا ربطی ندارد. ... معتقدم اگر تخلفی در صنعت نفت صورت گرفته باید با متخلف برخورد کنند ولی هیچ چیز عمومی وجود ندارد جز اینکه یک فرهنگ خاص در صنعت نفت حاکم است». 

*****
4. به نظر می‌رسد که در چهار سال اخیر، دفتر مشق مسائل، مشکلات و نارسایی‌های کشور، به اشتباه از دستان «محمدرضا نعمت‌زاده»ها گرفته شده و به دست افرادی که به درستی از عهده حل آن‌ مسائل برنمی‌آیند، سپرده شده است. انتخابات، فرصت مناسبی است که شاگردان کلاس درس وطن، در جستجوی خانه دوست برآیند و این امانت را دوباره به صاحبان اصلی‌اش بسپارند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
2
0
آنقدر شيوا و جذاب بود كه از ابتدا تا انتهاي آن را خواندم
تعجب مي كنم چنين مرد بزرگي چگونه طي اين سه سال توانسته در اين سيستم كدخداسالاري كاركند و دم بر نياورد.
اميدوارم در آينده وضعيتي پيش بيايد تا نظام از خدمات مردان بزرگي مانند ايشان و آقاي ستاري فر و صدها مرد بزرگ ديگر بهره مند باشد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۰ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
1
0
هر آنچه در مورد ايشان گفتيد واقعيت داره واز مديران پر تلاش صنعت كشور هستند نعمت زاده = تلاش ،آبادي ،زندگي ،حركت
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۳۹ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
1
1
از انجا به کجا؟؟؟؟؟
اگر از دستتان ناراحت نشود و بگذارد برود....
خدایا نعمت زاده رو حفظ کن که هر چی داریم از اوست.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۱ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
1
قلم به مزدی کار بدیه ....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۴ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
0
پیغمبر اکرم فرمود:هرکس مرد یا زن مؤمنی را تهمت بزند یا چیزی که در او نیست بگوید خدا او را روز قیامت بر محلی از آتش نگه می دارد تا از عهده آنچه گفته است برآید.

حضرت صادق می فرماید:هرکس به مرد یا زن با ایمانی بهتان بزند به آنچه در آنها نباشد خداوند او را در روز قیامت در طینه خبال حبس می فرماید تا از عهده آنچه گفته است برآید راوی پرسید طینه خبال یعنی چه؟ حضرت فرمود چرکی است که از عورت زناکاران در جهنم جاری می گردد.

و نیز می فرماید:هرکس برادر مؤمنش را تهمت بزند ایمان در دلش ضایع می شود و از بین می رود چنان که نمک در آب حل می شود و خلاصه آنکه تهمت موجب فساد قلب و زوال ایمان است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۱ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
1
سلام ... افرادی همچون جناب آقای نعمت زاده برای حفظ وثبات وپیشرفت این نظام غنیمت و سرمایه ای ارزشمند هستند که متأسفانه به افرادی امثال ایشان کم بی مهری نشده هر تصمیم گیرنده ای در این نظام حتماً این را میداند که این ایام خواهد گذشت مهم این است که چقدر توانسته ایم صادقانه وخالصانه خدمت کنیم قطعاً روزی خواهد رسید که همین برخورد با آقایانی که اکنون کشور را از نظر مدیریتی در اختیار دارند با آنها خواهد شد.. خداوندا معرفت و توان سالم زیستن وسالم دیدن وسالم شنیدن با عدالت سخن گفتن وتصمیم گرفتن را به همه ما عطا فرما...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۲ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
0
قرآن می فرماید خدا افراد تهمت زن خدا را نه تنها در آخرت عذاب می کند بلکه در دنیا هم عذاب می کند. مسأله مکافات یک مسأله ای است. چنین چیزی به ما نگفته اند که هر گناهی عقوبتی در این دنیا دارد، نه، خیلی از گناهان است که اصلا در این دنیا عقوبتی ندارد، ولی هر گناهی در آن دنیا عقوبت دارد، اما خدا از بعضی گناهان در همین دنیا هم نخواهد گذشت. یکی از آن گناهانی که در همین دنیا عکس العمل دارد که می توانید آن را تجربه کنید! گناه تهمت زنی و آبرو بری است. آنکه تهمت به ناحق می زند، به هر حال در یک روزی گرفتارش خواهد شد حال یا یک کسی مثل خودش به او تهمت ناحق خواهد زد و یا به شکلی آن شخص رسوا و مفتضح خواهد شد. «و الله یعلم و انتم لا تعلمون؛ خدا می داند و شما نمی دانید». می خواهد بگوید مطلب خیلی بزرگ است، خدا می داند که این کار چقدر بزرگ است و شما نمی دانید!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۹ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
0
بادرود به مرد پرکار ومخلص سالهای انقلاب وجنگ وسازندگی وتعظیم به بزرگی ایشان عرض میکنم که اتفاقا بودن ایشان دردولت احمدی نژاد علیرغم خدمات ومدیریت بارزش مورد سوال بود ومن واقعا متاسف بودم که ایشان ازخیل مردان بزرگ ومدیران جهاد گرخانه نشین جدا گردیده است امیدوارم تحولات آینده به نفع ملت ایران ومدیران کارآمد وسربلندشان باشد وبه امید مشارکت پرخروش مردم تیزبین درانتخابات.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۹ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
0
با سلام به مهندس نعمت زاده محترم ،کم نظیر ، با سواد ، با جرعت با ایمان ودلسوز . من ا پشت سر ایشان نماز میخوانم و گواهی میدهم که مثل ایشان کارآمد در ایران بسیار کم داریم
کم نظیر است .صنعت ایران باید به ایشان افخار کند.
از خداوند میخواهم ایشان را همیشه موفق گرداند و سلامت برای انجام خدمت بیشتر به مملکت عزیز ایران.
تقاضایم از دولت مردان محترم این است اینقدر همه چیز را سیاسی نکنید.
این مملکت باید در در زمینه سیاسی دید باز تری داشته باشد.ولی در زمینه صنعتی نیاز به رشد با تکیه به تجربه و سواد و حرعت وعشق افرادی نظیر مهندس نعمت زاده دارد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۲۱ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
0
با سلام و احترام / همکار ارجمند/ لطفا در صورت تایید،؛ خبر ذیل را در آن سایت وزین منعکس نمایید تا شاید مردم شهر وحدیته نیز با انعکاس این خبر به حق و حقوق قانونی شان برسند. پیشاپیش از حسن نظر شما تشکر به عمل می آید.


فوری/ در آستانه روز شوراها | شهردار و اعضای شورای شهر وحدیته استعفا می دهند
خلیج فارس: شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر وحدیته در جلسه صبح امروز (سه شنبه) خود در واکنش به نامه اخیر ساززمان محیط زیست کشور، تهدید کردند در صورت بی توجهی به خواسته شان تا 15 اردیبهشت ماه، به صورت دسته جمعی از مسئولیت خود استعفا می دهند.


خلیج فارس: شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر وحدیته در جلسه صبح امروز (سه شنبه) خود در واکنش به نامه اخیر ساززمان محیط زیست کشور، تهدید کردند در صورت بی توجهی به خواسته شان تا 15 اردیبهشت ماه، به صورت دسته جمعی از مسئولیت خود استعفا می دهند.

به گزارش «خلیج فارس»، در حالی که شهرداری وحدیته از توابع شهرستان دشتستان بابت خطوط انتقال نفت گچساران خواستار دریافت بیش از 7 میلیارد تومان مصوبه دو در هزار نفت و حق آلایندگی های مربوط به آن شده و حتی حکم دیوان عدالت اداری را هم در دست دارند، ولی اداره کل امور مالیاتی و بانک هایی که حساب شرکت نفت گچساران در آن قرار دارد، از همکاری و پرداخت حق قانونی این شهر خودداری می کنند.

خبر رسیده با نامه اخیر سازمان محیط زیست کشور به شورا و شهرداری وحدیته درباره اینکه خطوط انتقال نفت گچساران این شهر شامل آلایندگی های صنعتی و نفتی محسوب نمی شود و وحدیته را از این 7 میلیاردتومان مطالبات نفت گچساران محروم می کند، در جلسه اضطراری صبح امروز (سه شنبه) شورای شهر وحدیته و شهردار مقرر شد تا 15 اردیبهشت ماه به مسئولان استانی و کشوری فرصت داده شود این مشکل را حل کنند وگرنه شهردار و اعضای شورای وحدیته به صورت دسته جمعی از سمت خود استعفا می دهند.

گفتنی است خطوط انتقال نفت گچساران در راه گناوه از شهر وحدیته عبور می کنند و سالهاست که مردم این شهر در انتظار دریافت حق دو در هزار نفت و حق آلایندگی در انتظاری بی سرانجام به سر می برد.

گزارش های تکمیلی در این باره را از طریق پایگاه خبری «خلیج فارس» پیگیری کنید.

http://www.pgnews.ir/viewnews.aspx?id=6156
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۲ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
0
بزرگترين خدمتي كه دولت آقاي احمدي نژاد به مردم كرد سهميه بندي بنزين بود كه اين كار فقط از دست پر قدرت نعمت زاده بر مي آمد .
پس جمله رو اصلاح ميكينيم بزرگترين خدمتي كه نعمت زاده به دولت نهم و مردم كرد تا حالا هيچ وزير هيچ نماينده و هيچ مسئولي نكرد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۵ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
1
0
[...] احمدي نژاد هركاري كرد و [...] اين آقا رو وقتي برداشت ما كادكنان پتروشيمي خدا رو شكر كرديم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۷ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
1
اقاي نعمت زاده از افراد دلسوز ممكت ميباشند و بايستي احترام اعتقادي و كارشناسي او حفظ شود/ يك نكت منفي دارد و انهم عصبانيت توام با تندي به افراد است كه حتما" رفع خواهد شد/
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۶ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
0
از جمله کار های جالب ایشان توسعه استاندارد های فیلد باس در صنعت کشور است که باعث دگرگونی بزرگی در صنایع
و طراحی کارخانه ها و مهندسی کنترل و اتوماسیون شد و راه را برای مدرنیزه کردن صنعت با رویکرد کاهش هزینه ها و بهره وری فراهم آورد.این امر کارآفرینی بسیاری را در تمام زونهای صنعتی بوجود آورد و بخصوص درصنایع پهن و گسترده . بعنوان یک ایرانی از ایشان تشکر می کنم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۰۰ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
1
محمدرضا نعمت­زاده که یه زمانی اسمش، مو به تنِ مدیرای پتروشیمی راست می­کرد و هر بازدیدِ ناگهانیش از پروژه­های توسعه­ای صنعت پتروشیمی در مناطق ویژه (عسلویه و ماهشهر)، به معنای کارِ بیشتر برای کارکنانِ اون بخش­ها بود، با این­که می­دونست حضور در صنعت پالایش و پخش، پس از دولتِ هشتم –که هیچ تلاشی برای احداث پالایشگاه نفت نکرد- یه خطرپذیریِ بزرگه، از فعالیت تو این بخش استقبال کرد که نتیجه­اش، تعریف چندین پروژه توسعه و احداث پالایشگاه نفت تو کشوره تا بعد از 5 تا 10 سال، بشه از واردات بنزین بی­نیاز بشیم...ولی با اجرای طرح کارت هوشمند سوخت و بعدش، سهمیه­بندی بنزین، گیوتینِ برکناری بالای گردنش مستقر شد تا بشه بخشی از فشارِ روانیِ اجرای این طرح­ها رو با ادعای برکناریِ مسئولِ مربوطه، کم کرد. با این که دلِ خوشی از برخوردهای تند و قاطعانه نعمت زاده با خبرنگارا ندارم (ایشون نه سرپا مصاحبه می­کنن و نه عادت دارن تلفنی جوابِ سوالا رو بِدَن) ولی تلاش، زحمت و سختگیری­هاشو تو 7، 8 سال گذشته، دلیلِ اصلی آمارهای افتخارانگیز تولید و صادرات صنعت پتروشیمی تو این یکی، دو سال اخیر می­دونم. این­که امروز آقای نجابت می­تونه هر ماه، بریدنِ روبانِ افتتاحِ یه طرحِ پتروشیمی رو به عهده مقام­های مهم کشور بذاره، به خاطرِ عملکردِ ایشون تو این یکی، دو سال نبوده، بلکه ذکاوت و دوراندیشیِ نعمت­زاده و صد البته قدرت تعامل و مدیریتش چنین روزهایی رو برای این صنعت به همراه آورده... خیلی از کسایی که تو چند سال اخیر تو بخش پتروشیمی فعال بودن، بارها تعریف کردن که گاهی ایشون وسطِ یه بازدید معمولی، یه­هویی شروع می­کرد از یکی از تاسیسات بالا رفتن و بعضی پیچ و مهره­های اونو چک کردن، وای به حالِ کسی بود اگه موقعِ همین بازدید، کوچکترین کاستی­ی مشاهده می­شد!! این سیستم الان تو پالایش و پخش در حال اجرا شدنه و فکر کنم دیسیپلین و نظمی که با این کارهای مدیر عامل، تو یه مجموعه حاکم می­شه، تا سال­ها بعد از رفتنش ادامه پیدا می­کنه که به معنای چرخشِ مناسب چرخ­های اون صنعته :)
دعا می­کنیم نعمت­زاده، نتیجه زحماتش رو اونطور که لایقشه، دریافت کنه و کسی خستگی رو به تنِ این مدیرِ شایسته نذاره :)
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۵ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۸
0
1
بنام خدا
بنده بعنوان یک عضو کوچک از این جامعه ونیز جبهه رفته و شهید داده خودم از نزدیک شاهد فعالیتهای خستگی ناپذیر این مرد شریف بوده ام زمانی که در وزارت نیرو بود.
شاهد بودم زمانی که خیلی از آقایان در کنار شومینه هایشان لم داده بودند ایشان در روز تعطیل و در برف بوران و سر مای شدید زمستانی کوههای آلاشت این مرد نجیب با اینکه سرما خورده بود با چفیه به گردن و چکمه به پا به تکنسین هایی سرکشی میکرد که مشغول تعمیر دکلهای انتقال برق بودند و به آنها قوت قلب میداد و بی ریا در کنار آنها در میان گل و لای می نشست و با آنها صبحانه میخورد. والله این گونه مدیران خیلی کم هستند قدر این نعمتهای خدایی را بدانیم و اینقدر تابع نفس اماره و تحت تاثیر نمامها و سخن چینان برای خراب کردن اینگونه مدیران لایق و توانمند نباشیم.
ناشناس
|
United States of America
|
۰۰:۵۶ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۹
0
1
من در ایران نیستم و شاید هیچگاه دگر بار در زندگی با آقای نعمت زاده سر وکاری نداشته باشم ولی لازم دیدم که در باره آقای مهندس نعمت زاده چند نکته زیر را بنویسم .
1- در دیداری که در باره ایجاد یک کارخانه با مشارکت یک شرکت آمریکائی بین المللی و در مورد یک انتقال تکنولوژی داشتم ایشان با دانش فنی کافی و مطالعه قبلی در چند دقیقه بهترین تصمیم گیری را در جهت منافع ملی نمودند
و لی دیگران پس از ایشان هرچه توانستند سنگ اندازی نمودند تا آن کارخانه به تولید نرسد و کالا از خارج وارد شود.
2- مدیر یک شرکت خارجی و موفق که گویا در زمان تحصیل آقای نعمت زاده در برکلی همکلاس و هم اتاق ایشان بود از ایشان آنچنان به نیکی یاد میکرد که بعنوان یک هم میهن و در آشفته بازار قحط الرجال در ایران شگفت زده شدم
3- پدرآقای نعمت زاده سالیان پیش صاحب یک کارخانه کوچک بودن که من بصورت اتفاقی با آن سر وکار داشتم و قطعاتی را برایم تولید میکردند . روش تولید .کارامدی و نظم و ترتیب در این واحد کوچک بسیار مشابه کارگاهای تولید در آلمان بود و گویا این آشنائی با صنعت پایه کار آقای نعمت زاده در وزات صنایع بود .
ناشناس
|
United States of America
|
۱۴:۳۱ - ۱۳۸۸/۰۲/۱۰
0
0
دوستان در مورد عسلویه و اینکه ایشان معمار عسلویه هستند اشتباهاتی شده است. در عسلویه ابتدا پالایشگاههای گاز پارس جنوبی با مدیریت شرکت ملی نفت ایران و مسئولیت زیر مجموعه آن یعنی شرکت نفت و گاز پارس ایجاد شده است که آقای صالحی فروز و بعدها آقایان ترکان و وکیلی عهده دار آن شدند. آقای نعمت زاده مدیر ارشد صنایع پتروشیمی بودند که در عسلویه خوراک واحدهای پتروشیمی را از پالایشگاههای گاز میگیرند و اصولا چند سال بعد از شروع عملیات پالایشگاههای گاز، تاسیسات پتروشیمی عسلویه اجرایی گردید. خاک و محرومیت اولیه عسلویه را پرسنل شرکت نفت و در واقع نفت و گاز پارس خوردند و پارس جنوبی را آفریدند نه پتروشیمی.
آقای نعمت زاده به اندازه کافی افتخار و بزرگی دارند که لازم نباشد دستاوردهای دیگران را به نام ایشان درج کرد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۲ - ۱۳۸۸/۱۰/۲۲
1
0
ایشان واقعا مدیر , مدبر و با سواد بودند به امید روزی که مجدداً کار را شروع نمایند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۵
0
0
اقاى مهندس نعمت زاده بحق مديرى لايق با ذكاوت پر كار دلسوز ودوستار ايران شخصيتى جدى وبدور از هر كينه وحسادت وحس انتقامجويي ودريك كلام انسان واقعى ميباشند وجودشان سلامت عمرشان طولانى باد اين بزرگ مرد حق بزرگى بر رشد وتعالي صنعت پتروشيمى كشور دارد
ازاينكه افتخار هشت سال همكارى با اين شخصيت نصيبم شده خداوند منان را شاكرم
عليرضا اوجانى
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین