غلامرضا بنی اسدی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: در لشکری و کشوری نگاه به همترازِ امروز در آن شغل است، اما ماجرای کارگران فرق میکند. دو نفر با یک مدرک، با یک عنوان، با یک سال استخدام، متفاوت کار میکنند و حقوق غیر همسان میگیرند و حق بیمه متفاوت پرداخت میکنند؛ لذا در پرداخت مستمری هم باید همان ضریب پرداخت در دوران بیمه پردازی ملاک باشد اما دولتیها خود را ملزم به عدالت بیمهای نمیدانستند انگار. تازه تقسیم مستمری به حداقلی بگیر و سایر سطوح و تعیین دستوری و درصدهای متفاوت برای این دو گروه را هم "عادلانه سازی" حقوق خواندند!
انگار با تغییر دولتها، معانی کلمات هم تغییر میکند! دولت روحانی، سرانجام به این نظر منطقی رسید و با متناسب سازی، ۷۵ درصد حق را احقاق کرد و وعده ۲۵ درصد باقی مانده را هم داد، اما دورهاش تمام شد و در دولت جدید، هرچه بیشتر گفتند، کمتر شنیده شد. موی سفید کردگان عرصه تولید را دچار فرسایش روح و روان کردند با آن ویرگول لعنتی در سال ۱۴۰۱ که چند ماه گرفتار شان کرد. تازه وقتی به زورِ حضور در خیابانی بازنشستگان و ضربِ مجلس، مجبور به پذیرش حرف این قشر شریف شدند، باز هم درصدها با آنچه باید باشد کلی فرق داشت.
در سال بعد هم همین "ناعدالتی بیمهای" ادامه یافت و باز حدودِ ۲۰ درصد در دوسالِ دولت رئیسی از متناسب سازی عقب افتادهاند. حرف این قبیله مظلوم چیز پیچیده و غیر قابل فهمی نیست. همین است که سخنگوی کمیسیون تلفیق در یک برنامه تلویزیونی گفت: "شما فرض کنید یک فرد در سال ۱۳۹۰ بازنشسته شده است. در آن سالی که بازنشست شده، حقوقش ۵ برابر حداقل حقوق همان سال بوده است. ما گفتیم این ۵ برابر در سال سوم برنامه به بعد حفظ شود. به عبارتی در سال سوم حداقل حقوق فرد باید ۵ برابر حداقل حقوق همان سال باشد. "
این هم منطق شرعی، قانونی و بیمهای دارد. هرکس متناسب با بیمه پردازیی که داشته است باید حقوق بگیرد. پایه و بستر تعیین رقم مستمری، رقم بیمه پردازی است. دقیقا همان شکلی که سخنگوی کمیسیون تلفیق میگوید؛ کسی که – مثلاً - سال ۹۰ با ۵ برابر حداقل حقوق بازنشسته شده است، اگر سال آینده، برای مثال حداقل حقوق ۹ میلیون تومان اعلام شد، باید ۵ برابر ۹ میلیون تومان حقوق دریافت کند. این نسبت همیشه باید حفظ شود. حرف روشنی که از بازنشستگان میتوان شنید همین است. متناسب با ضریبی که بیمه پرداخت کردهایم، مستمری بگیریم نه ریالی کم و نه ریالی زیاد.