بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
چاه نفت برای بهرهبرداری است و بد نیست. اما مولدسازی بدتر از چاه نفت است. سازوکاری در ذیل اصل 44 برای واگذاری اموال پیشبینی شده و سیستم نظارتی و نحوه اقدامات آن مشخص بود و آییننامههای دقیق وجود دارد. اگر نیازی بود باید این موضوعات اصلاح میشدند.
به گزارش هم میهن، تمام این قوانین را کنار گذاشتند و سازوکاری تحت مولدسازی در پیش گرفتند که نظارت بر آن بسیار پایین است و مصونیتهای کاپیتولاسیونی عجیبوغریبی هم برای عوامل آن در نظر گرفتند که میتوانند هر تصمیمی را بگیرند.
در این زمینه زیادهروی میشود و احتمال دارد برخی از اموال و داراییهای دولت به حراج گذاشته و از دسترس خارج شود که شاید نیازی به واگذاری آن وجود ندارد که دولتهای بعدی در آینده را با مشکل روبهرو خواهد کرد و سیستم دولتی با کمبودهای اساسی مواجه خواهد شد.
به نظرم دولت در حال دستاندازی به منابع عمومی است و سوال مهم این است که آیا مولدسازی در تولید و توسعه زیرساختها صورت خواهد گرفت یا در مسیر هزینههای جاری دولت؟ در قوانینی که وجود داشت این موضوعات قابل پیشبینی و نظارت بود اما متاسفانه در قالب مولدسازی با مصونیت قضایی دست افرادی برای تصمیمگیری کاملاً باز است.
اگر چاه نفت را بهتر استفاده میکردیم بهتر، دقیقتر و درستتر بود نه آنکه داراییهای کشور را در قالب مولدسازی هزینه کنیم. احتمالاً عدد درشتی را در بودجه برای مولدسازی در نظر میگیرند.