کد خبر: ۸۷۹۲۶۰
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۶

استعدادیابی بله، اما تحمیل نه! / حد تعادل در تربیت فرزند کجاست؟

پژوهشگر حوزه خانواده با بیان اینکه والدین باید از کودکان خود انتظارات منطقی و قابل دستیابی داشته باشند، گفت: انتظارات بیش از حد بالا می‌تواند باعث استرس، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و انگیزه در کودکان شود. انتظارات بیش از حد پایین می‌تواند باعث بی‌انگیزگی، تنبلی و عدم تلاش در کودکان شود.
استعدادیابی بله، اما تحمیل نه! / حد تعادل در تربیت فرزند کجاست؟
آفتاب‌‌نیوز :

یک روانشناس کودک در گفت‌وگو با ایسکانیوز در پاسخ به این سوال که والدینی که آرزوهای دست نیافته خود را در کودک می‌بینند، چه آسیبی به وی می‌زنند، گفت: فشار والدین بر کودکان می‌تواند تأثیرات مخربی بر سلامت روان و جسم آن‌ها داشته باشد. یکی از این اثرات، کاهش اعتماد به نفس است. وقتی والدین انتظارات بالایی از کودکان دارند و آن‌ها را برای هر اشتباهی مورد انتقاد قرار می‌دهند، کودکان ممکن است احساس کنند که خوب نیستند و لیاقت عشق و محبت را ندارند. این امر می‌تواند منجر به کاهش اعتماد به نفس و خودباوری کودکان شود.

ویژگی‌های نسل زد و نحوه تعامل با نوجوان امروزی

وی افزود: افزایش استرس و اضطراب هم یکی دیگر از پیامدها است. وقتی والدین به کودکان فشار می‌آورند که باید در همه زمینه‌ها عالی باشند و هیچ خطایی نکنند، کودکان ممکن است، آن‌ها احساس فشار و اضطراب کنند. این امر می‌تواند منجر به مشکلاتی مانند بی‌خوابی، سردرد، مشکلات گوارشی و اختلالات اضطرابی شود.

این پژوهشگر با اشاره به اینکه کاهش خلاقیت و انگیزه هم از جمله تبعات فشار آوردن بیش از اندازه به کودک است، عنوان کرد: وقتی والدین به کودکان فشار می‌آورند که باید به مسیری حرکت کنند که آن‌ها می‌خواهند، کودکان ممکن است از انجام فعالیت‌هایی که دوست دارند منصرف شوند. این امر می‌تواند منجر به کاهش خلاقیت، انگیزه و اشتیاق کودکان برای یادگیری و رشد شود.

وی ادامه داد : فشار به کودک می‌تواند منجر به اختلال در روابط کودک شود. با فشار بیش از حد والدین کودک احساس می‌کند که کنترل زندگی خود را از دست داده‌ است. این امر می‌تواند منجر به مشکلاتی در روابط کودکان با والدین، همسالان و دیگر افراد شود. بنابراین، والدین باید از فشار آوردن به کودکان خودداری کنند و به آن‌ها اجازه دهند که در مسیری که خودشان انتخاب می‌کنند، حرکت کنند. والدین باید به کودکان خود کمک کنند تا اعتماد به نفس، عزت نفس و خودباوری را در خود تقویت کرده و خلاقیت و انگیزه خود را پرورش دهند.

روانشناس درخصوص راه درست استعدادیابی کودکان توضیح داد: والدین با توجه به علایق، رفتارها، تمایلات و توانایی‌های کودک خود، وی را در زمینه‌هایی که استعداد دارد، تشویق و حمایت کنند. برای این کار، والدین می‌توانند از روش‌های مختلفی مانند کمک به کودک در شناخت علایقش استفاده کنند؛ والدین می‌توانند با صحبت کردن با کودک، پرسیدن سؤالات و فراهم کردن فرصت‌های مختلف، به کودک کمک کنند تا علایق خود را کشف کند.

وی درخصوص نحوه بررسی رفتارهای کودک برای کشف استعداد وی عنوان کرد: والدین می‌توانند با توجه به رفتارهای کودک در هنگام بازی کردن، صحبت کردن، یادگیری و انجام فعالیت‌های مختلف، نشانه‌های استعداد وی را شناسایی کنند. علاوه بر این والدین می‌توانند به کودک خود فرصت دهند تا با تجربه فعالیت‌های مختلف استعدادهای خود را کشف کند. تست‌های استعدادیابی معتبر هم می‌توانند به والدین در پیدا کردن توانایی‌های ذهنی، جسمی و عاطفی کودک خود کمک کنند.

پژوهشگر حوزه خانواده با بیان اینکه والدین باید توجه داشته باشند که انتظاراتشان از کودک باید متناسب با توانایی‌های وی باشد، بیان کرد: انتظارات بیش از حد بالا یا پایین می‌تواند منجر به آسیب‌های روانی و جسمی برای کودک شود. والدین باید به کودک خود کمک کنند تا به اهداف خود برسد، اما نباید وی را تحت فشار قرار دهند.

این روانشناس معتقد است که تربیت کودکان فرآیندی پیچیده و حساس است که نیاز به دانش، تجربه و توجه ویژه دارد. والدین باید در این فرآیند، تعادل مناسبی بین عشق و محبت، انتظارات، علایق و تمایلات، ارتباط و قوانین و محدودیت‌ها ایجاد کنند. وی در این خصوص اظهار کرد: عشق و محبت پایه و اساس تربیت کودکان است. والدین باید به کودکان خود عشق و محبت بی‌قید و شرط بدهند و آنها را به خاطر خود دوست داشته باشند. این کار باعث می‌شود که کودکان احساس امنیت، آرامش و اعتماد داشته و احساس کنند که دوست داشته می‌شوند و مورد حمایت هستند.

پژوهشگر حوزه خانواده با بیان اینکه والدین باید از کودکان خود انتظارات منطقی و قابل دستیابی داشته باشند، گفت: انتظارات بیش از حد بالا یا پایین می‌تواند تأثیرات منفی بر کودکان داشته باشد. انتظارات بیش از حد بالا می‌تواند باعث استرس، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و انگیزه در کودکان شود. انتظارات بیش از حد پایین می‌تواند باعث بی‌انگیزگی، تنبلی و عدم تلاش در کودکان شود.

وی ادامه داد: والدین باید به علایق و تمایلات کودکان خود احترام بگذارند و آنها را در انتخاب رشته و فعالیت‌هایی که دوست دارند، تشویق و حمایت کنند. این کار باعث می‌شود که کودکان احساس کنند که نظرشان مهم است و کنترل زندگی خود را دارند و از انجام کارهایی که دوست دارند لذت ببرند.

وی معتقد است که والدین باید با کودکان خود ارتباط صمیمانه و صادقانه داشته باشند. این کار باعث می‌شود که والدین از احساسات و نیازهای کودکان خود آگاه شوند و بتوانند در تربیت آنها به بهترین شکل ممکن عمل کنند.

واحدی با اشاره به اینکه والدین باید برای کودکان خود قوانین و محدودیت‌هایی تعیین کنند که متناسب با سن و شرایط آنها باشند، بیان کرد: این کار باعث می‌شود که کودکان از حدود و مسئولیت‌های خود آگاه شوند و از انحرافات و خطاهایی که ممکن است برایشان پیش بیاید جلوگیری کنند.

این روانشناس درخصوص راه‌های تعیین حد تعادل در تربیت کودکان، توضیح داد: والدین باید با شناخت دقیق از توانایی‌ها، استعدادها، علایق و تمایلات کودکان خود، بتوانند انتظارات منطقی و قابل دستیابی از آنها داشته باشند. از این گذشته باید شرایط خانوادگی را نیز در نظر گرفت؛ برای مثال، اگر والدین شاغل هستند، باید زمان کمتری را برای تربیت کودکان خود داشته باشند و انتظارات خود را بر این اساس تنظیم کنند. والدین می‌توانند در صورت نیاز، با متخصصان حوزه تربیت کودکان مشورت کنند تا بتوانند در این زمینه به بهترین شکل ممکن عمل کنند.

از وی درباره عواقب سرزنش کودک برای هر شکست پرسیدیم و پاسخ داد: سرزنش کردن کودک یا نوجوان به خاطر شکست‌ها و اشتباهاتشان، یکی از رفتارهای نامناسب و آسیب‌زننده والدین است که می‌تواند تأثیرات منفی بسیاری بر روی شخصیت، اعتماد به نفس، یادگیری و روابط اجتماعی او داشته باشد.

وی با بیان اینکه یکی از عواقب سرزنش کاهش عزت نفس و احساس بی‌ارزشی است، بیان کرد: کودک یا نوجوانی که مدام توسط والدینش سرزنش می‌شود، احساس می‌کند که نمی‌تواند هیچ کاری را درست انجام دهد و همیشه ناکام و ناتوان است. این احساس باعث می‌شود که خود را با دیگران مقایسه کند و خود را ضعیف‌تر و کم‌تر از آن‌ها بداند. در نتیجه، ممکن است دچار افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن و اعتیاد شود.

این پژوهشگر خانواده معتقد است که کاهش تمایل به یادگیری و خلاقیت از عواقب سرزنش فرزند برای شکست‌ها است. وی در این باره بیان کرد: کودک یا نوجوانی که هر بار که اشتباه می‌کند یا شکست می‌خورد، توسط والدینش مورد سرزنش و تنبیه قرار می‌گیرد، ترس و استرس زیادی را تجربه می‌کند. این ترس و استرس باعث می‌شود که او از امتحان کردن چیزهای جدید و پرداختن به علایق و استعدادهای خود دوری کرده و فقط سعی کند تا از خشم والدینش دور باشد. در نتیجه، ممکن است دچار مشکلات یادگیری، کمبود انگیزه، کم‌رویی و ترس از شکست شود.

روانشناس حوزه کودک و نوجوان اضافه کرد: کودک یا نوجوانی که در خانواده‌اش شاهد سرزنش، تحقیر، تنبیه و خشونت است، نمی‌تواند مهارت‌های لازم برای برقراری ارتباط سالم و موثر با دیگران را یاد بگیرد. در نتیجه، ممکن است در روابطش با دیگران نیز از همان الگوهای رفتاری که از والدینش دیده است، استفاده کند و به آن‌ها سرزنش، تحقیر، تنبیه و خشونت برساند. در نتیجه، ممکن است دچار مشکلات اجتماعی، تنهایی، بی‌دوستی، اختلالات رفتاری و خشونت‌آمیز شود.

وی درخصوص رفتارهای مناسب والدین در مقابل شکست‌ها و اشتباهات کودک یا نوجوان توضیح داد: والدین باید از سرزنش کردن کودک یا نوجوان خود به خاطر شکست‌ها و اشتباهاتشان پرهیز کنند و به جای آن رفتارهای مناسب‌تری را انتخاب کنند. والدین باید به کودک یا نوجوان خود بگویند که شکست فرصتی برای یادگیری و رشد است و وی را برای تلاش‌ها و پیشرفت‌هایش تشویق و تقویت کنند. والدین باید به کودک یا نوجوان خود بگویند که او را دوست داشته و به او اعتماد دارند. والدین باید به کودک یا نوجوان خود بگویند که او دارای استعدادها و قابلیت‌های زیادی است و او را تشویق کنند که آن‌ها را کشف و توسعه دهد.

این روانشناس بیان کرد: والدین باید به کودک یا نوجوان خود کمک کنند که اشتباهات و شکست‌هایش را بررسی و تحلیل کند و علت‌ها و راه‌حل‌های آن‌ها را بیابد. در حقیقت والدین باید به کودک یا نوجوان خود آموزش دهند که چگونه از تجربه‌های خود و دیگران یاد بگیرد و چگونه از منابع مختلف مانند کتاب‌ها، اینترنت، معلمان و همکلاسی‌ها استفاده کند. باید به کودک یا نوجوان آموزش داد که چگونه اهدافی مناسب و قابل دسترس برای خود تعیین و برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی و اقدام کند.

گاهی پدر و مادر تصور می‌کنند که اگر امکانات کافی در اختیار فرزندشان قرار دهند، او باید فرد موفقی متناسب با ملاک‌های والدین باشد، اما آیا امکانات به تنهایی کافی است؟ واحدی پاسخ به این سوال را اینگونه شرح داد: امکانات، نقش مهمی در موفقیت فرزندان دارند، اما به تنهایی کافی نیستند. امکانات می‌توانند فرصت‌هایی را برای رشد و یادگیری فرزندان فراهم کنند، اما اگر فرزندان نتوانند از این فرصت‌ها به نحو احسن استفاده کنند، موفقیت برای آن‌ها دور خواهد بود. برای مثال، فرزندی با دسترسی به امکاناتی مانند کتاب‌ها، اینترنت، معلمان و مربیان مجرب، می‌تواند دانش و مهارت‌های زیادی کسب کند، اما اگر انگیزه، تلاش، تمرکز و پشتکار نداشته باشد، نمی‌تواند از این امکانات به نحو احسن استفاده کند و به موفقیت دست یابد. بنابراین، والدین باید علاوه بر فراهم کردن امکانات برای فرزندان خود، به پرورش انگیزه، تلاش، تمرکز و پشتکار آنها نیز توجه کنند.

پژوهشگر حوزه خانواده درخصوص عوامل موفقیت در تربیت استعداد فرزند توضیح داد: عوامل دیگری نیز در موفقیت فرزندان نقش دارند. والدین باید به توسعه جنبه‌های مختلف فرزندان خود توجه کنند تا آنها بتوانند از فرصت‌های پیش روی خود به نحو احسن استفاده کنند و به موفقیت دست یابند.

وی افزود: ملاک موفقیت نیز می‌تواند متفاوت باشد. برخی ممکن است موفقیت را بر اساس میزان درآمد، شهرت، قدرت، مقام و ... اندازه‌گیری کنند. برخی دیگر ممکن است موفقیت را بر اساس میزان رضایت، خوشبختی، عشق، صلح، خدمت و ... تعریف کنند. برخی نیز ممکن است موفقیت را بر اساس تعادل بین این دو دسته از عوامل قضاوت کنند. والدین باید ملاک موفقیت فرزندان خود را تعیین کنند و به آنها کمک کنند تا به آن دست یابند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین