انتشار تصاویری در فضای مجازی از تغییر پوشش شدید نگار میرسعید، مجری سابق صدا و سیما که با ظاهری کاملاً متفاوت در تلویزیون حضور پیدا میکرد، خبرساز شده است.
نگار (محبوبه) میرسعید مجری و تهیهکننده برنامههایی نظیر «سین مثل سریال»، «کمی متفاوت» و «فرصت ویژه» در مصاحبهای دربارهی نحوهی ورودش به صدا و سیما گفته: بدون هیچ حامی و پشت و پناهی وارد تلویزیون شدم. من در سن ۱۷ سالگی از طریق آزمونی که باشگاه خبرنگاران جوان برگزار کرده بود وارد تلویزیون شدم. ما در آن زمان ۴ نفر بودیم که وارد بخش خبر جوانهها شدیم. همزمان بعد از آن وارد شبکه جامجم شدم. یعنی تمام نوجوانی من در تلویزیون گذشت. بعد از آن در رشته روانشناسی بالینی ادامه تحصیل دادم.
گوینده خبر و تازهها
وی گفته بود: تقریباً ۷ سال هرروز گوینده خبر «جوانهها» بودم و بهصورت همزمان در شبکه جامجم خبر سیاسی میخواندم. بعد از آن از معاونت سیاسی به معاونت سیما آمدم. در معاونت سیما یک برنامه ورزشی داشتم که هم نویسندهاش بودم و هم مجری آن و پیمان یوسفی تهیهکنندهاش بود. بعد از آن به برنامه «تازهها» آمدم و بعد از آزاده نامداری یک مدت کوتاهی در آن برنامه اجرا و تهیه کردم. من طرح برنامه «کمی متفاوت» را به مهدی فرجی مدیر شبکه یک دادم که پذیرفته شد، اما از آنجایی که من حس کردم نجمه جودکی خیلی دوست دارد اجرا کند کار را به او سپردم وخودم تهیه کردم و هیچ دلیلی برای این کار نداشتم جز اینکه دوست داشتم او به آرزویش برسد.
«کمی متفاوت» برنامهای بود شبیه به «ماهعسل» و خیلی فرم خوبی گرفت. بعد از آن طرح «سین: مثل سریال» را ارائه کردم که پذیرفته شد و آقای فرجی خیلی اسقبال کرد و ما اولین سری آن را در نوروز رفتیم و تقریباً همه بازیگران و کارگردانان شاخص را دعوت کردیم. در آن برنامه محمدسلوکی مجری بود و نجمه جودکی را بهعنوان خواننده پیامکها گذاشتیم. من از او خواستم که صرفاً خواننده پیامها هم نباشد و در بحثها شرکت کند و اطلاعات به مخاطب بدهد.
نگار (محبوبه) میرسعید در سال ۹۵ در مصاحبهای با خبرگزاری صبا اعلام کرد از سال ۹۳ در صدا و سیما ممنوع التصویر شده است. آخرین حضور او در تلویزیون به سال ۹۲ با سری آخر برنامه «سین مثل سریال» بازمی گردد.
او در این مصاحبه دربارهی ماجرای ممنوع التصویری خود گفته بود: من را بدون کوچکترین توضیحی و حتی احضار کردن هم ممنوعالتصویر و هم ممنوعالکار کردند. اصلاً من با شنیدن این موضوع سورپرایز و شگفتزده شدم. برای همین شخصاً رفتم حراست و پرسیدم من ممنوعالتصویر هستم، گفتند که بله شما پروندهای دارید و نمیتوانید کار کنید.من فقط فهمیدم که این پرونده بر روی حرفهای آدمها و اصطلاحاً خالهزنکیها بنا شده بود، چون نه حاضر هستند توضیحی به من ارائه بدهند و نه سندی روبهرویم بگذارند. من هیچ فیلم، هیچ تصویر و هیچ صدا و موردی از خودم ندیدم که بهعنوان سند پیش روی من بگذارند و بگویند با استناد بر این شما نباید کار کنید.مدیر وقت بخش مربوط به این ماجرا بدون هیچ توضیح قانعکنندهای به من گفتند خانم ما تشخیصمان این است که شما کار نکنی! کاملاً بدون سند و الکی! فحوای کلام ما در حراست این بود که من پرسیدم چرا من ممنوعالتصویر هستم و در پاسخ شنیدم: دوست داریم!
زمانی که محمد سرافراز؛ رئیس سازمان بود و زهرایی در حراست بود من بارها گفتم خب فیلم یا صدا یا تصویری از من نشان دهید که من حداقل دیگر به شما مراجعه نکنم و سکوت کنم. اما هیچ چیزی به من ارائه نشد، چون گویا تلویزیون قانونی برای توضیح دادن ندارد.
نگار میرسعید در همین مصاحبه در پاسخ به این سؤال که چرا بیرون از سازمان بدون حجاب چادر است و جلوی دوربین با چادر، گفته بود: من از اول که گزینش رفتم عنوان کردم که من فقط برای اجرای تلویزیونی چادر میپوشم، چون با آن احساس امنیت میکنم. ضمن اینکه بیرون از سازمان هم هیچگاه پوشش غیراخلاقی نداشتم. بنا به فرمایش رهبری هم حجاب در صداقت و حیا و متانت است نه فقط چادر.
دقیقا هرجا یه تار مو آویزان شده را تصویر تار کرده.
چقدر شما با این تار مو مشکل دارید.؟
بابا اونا که غارت بیت المال میکنن...
فقط متانت و سنگین بودن کافی نیست ،شما باید به امر خدا گوش کنی نه به هوس ومیل خودت ،متاسفانه احکام دینی و شرعی رو به میل و رغبت خودمون تعبیر و تفسیر می کنیم این دو گانگی و نقش بازی کردن خیلی بدتر هست ،کاش فقط یک چهره داشتید نه این که نقش بازی کنید
عجب!!!!!
حجاب یعنی متانت و حیا؟ حتما تو این عکست هم حیا هست هم متانت!!!)-: