مهدکودک را میتوان از دو نگاه متفاوت دید، اگر مهدکودک را صرفا مرکزی برای نگهداری کودک بدانیم، شاید لزومی به سپردن کودک به مهدکودک وجود نداشته باشد. اما در واقع مهدکودک محیطی است که فرصت استقلال و کسب تجربههای جدید را برای بچهها فراهم میکند. بچهها در مهدکودک فرصت یادگیری مهارتهای اجتماعی و عاطفی و تعامل کودک با دیگر کودکان را نیز دارند و در طی این تعاملات و تجربیات، در موقعیتهای مختلفی قرار میگیرند که این اتفاق، کودک را با نیازها و تجربیات جدیدی مواجه میکند.
این مواجهه با نیازها و تجربیات به کودک در زمینه شناخت احساساتش و نحوه ابراز آنها کمک میکند. انجام فعالیتهای مختلف در محیط مهدکودک، توانمندی کودک را افزایش داده و فرصت آشنایی بیشتر کودکان با علایقشان را نیز فراهم میکند. علاوه بر این، در مهدکودکهایی با فضای آزاد، کودک امکان انجام بازیهای آزاد، ارتباط با طبیعت و رشد همهجانبه را نیز دارد.
با توجه به این که تجربه دوره کودکی مستقیما بر شخصیت و زندگی بزرگسالی فرد اثرگذار است، و کودک ما بیشتر زمان خود را در مهد کودک خواهد گذراند، انتخاب مهدکودکی که قرار است بخش عمدهای از این دوره را تشکیل دهد، یکی از انتخابهای چالش برانگیز برای والدین به شمار میرود. در ادامه استانداردهای جهانی که برای انتخاب مهدکودک وجود دارند را با هم بررسی خواهیم کرد.
از بزرگترین دغدغه خانوادههایی که میخواهند فرزند خود را به یک محیط جدید بسپارند، امن بودن آن محیط است. در یک مهد کودک امن، بدون محدود شدن فضای بازی و تجربه کودک، یک فضای ایمن برای تجربه چالش و خطرپذیری برای کودک فراهم میشود تا بتواند این شرایط را تجربه کند و در این موقعیتها توانایی خود را بیازماید.
در باور عموم افراد، زمانی میتوان یک مهدکودک را مهد کودک خوب به شمار آورد که برای تمام ساعاتی که بچهها در مهد هستند، یک برنامه آموزشی و کلاسهای مختلف در نظر بگیرد. اما مگر ما به دنبال این نیستیم که کودک ما رشد همه جانبهای در ابعاد مختلف شناختی، جسمی، عاطفی را تجربه کند؟ پس باید بدانیم که براساس مطالعات، آن چه که موجب رشد همهجانبه کودک میشود، بازیها و فعالیتهایی است که به انتخاب خود کودک شکل میگیرند و به اصطلاح به صورت خودانگیخته هستند و هیجانات و عواطف او را درگیر میکنند؛ بنابراین برنامه آموزشی مهد کودک باید با این دید برنامه ریزی شود که بتواند بستر مناسب فعالیت و تجربههای مختلف را برای بچهها فراهم کند نه این که صرفا یک مجموعه دوره آموزشی تعریف شود و کودک یک سری فعالیتهای موضوعی را یاد بگیرد.
از دیگر ویژگیهای مهم یک مهد کودک ایدهآل، کسانی هستند که با بچهها به طور مستقیم و بی واسطه در ارتباط هستند، یعنی مربیان و تسهیلگران یک مجموعه. نحوه عملکرد مربیان و تسهیلگران بیواسطه بر فعالیت کودکان در محیط مهد تاثیر میگذارد. از ویژگیهای یک مربی و تسهیلگر خوب، میتوان به شناخت کافی از کودکان و دانش و تجربه غنی کار با آنها، داشتن نگاه همتراز با خود به کودکان و برقراری ارتباط راحت، احترام به خواسته کودکان و منحصر به فرد بودن آنها و فراهم کردن بستر مناسبی برای کودک جهت کسب تجربههای متنوع اشاره کرد.
ما حتی زمانی که به صورت موقت میخواهیم به یک محیط جدید برویم برایمان اهمیت دارد که آن محیط چه فضا و شرایطی دارد و آیا آن شرایط برای کودک ما مناسب است یا نه؟ حال فرض کنید کودک ما قرار است مدت زمان زیادی را در یک محیط سپری کند و عملا آن فضا خانه دوم او به شمار میرود؛ بنابراین بسیار مهم است که مهدکودک چه احساسی را در کودک ایجاد میکند. فضای یک مهد کودک خوب به کودکان احساس امنیت و کنجکاوی را منتقل میکند. پیامهایی که یک مهد کودک میتواند به بچهها منتقل کند، از طریق تفکیک فضاهای مختلف و اختصاص دادن آنها به فعالیتهای مختلف از جمله فضای فعالیت هنری، خواندن کتاب، بازیهای حرکتی و شناختی، استراحت و صرف غذا و خوراکی اتفاق میافتد. هم چنین یک مهدکودک خوب باید طبق استانداردهای بین المللی به ازای هر کودک ۷ مترمربع فضای باز نیز در نظر بگیرد و مهد کودکی که بتواند این شرایط را برای کودکان فراهم کند، در لیست مهدکودکهای ایده آل قرار بگیرد.
ارتباط موثر و خوب با کودک، جزو نیازهای والدین و کودکان و از عوامل مهم تاثیرگذار بر سلامت روان کودک است. یک مهدکودک اگر از نظر دانش فرزندپروری و والدپروری در جایگاه خوبی باشد، ارتباط پدر و مادر را با کودک از طریق تعریف فعالیتهای مشترک ارتقا داده و با بهبود این رابطه از بسیاری از مشکلاتی که کودک در آینده ممکن است با آن مواجه شود، جلوگیری میکند.
منبع: مهد کودک پرچین