کد خبر: ۸۸۱۶۸۶
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۹

نسخه خشم برای درمانگران

سخنگوی نظام پزشکی: نکته دیگر در رابطه با این حمله‌ها این است که فرهنگ‌سازی نادرست در جامعه و هجمه‌های فراگیر رسانه‌ای علیه جامعه پزشکی فضایی را ایجاد کرده است که هر کسی به خود حق می‌دهد به فرد شاغل حرفه سلامت و ارائه‌دهنده‌ی خدمت حمله یا بی‌احترامی کند.
نسخه خشم برای درمانگران
آفتاب‌‌نیوز :

«براساس مواد ۶۰۸ و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی چنان‌که هر کسی اعم از بیمار و بستگان به پرسنل درمانی توهین کنند، مشمول ۳ تا ۶ ماه حبس، شلاق تا ۷۴ ضربه و جزای نقدی می‌شوند» این نوشته را روی بنر و در ورودی بسیاری از بیمارستان‌های ایران می‌توان دید.

به گزارش هم‌میهن، در برخی بیمارستان‌ها این نوشته در ابعاد بزرگی چاپ و در مرکز دید اورژانس یا ورودی بیمارستان‌ها نصب شده است؛ جایی که احتمالاً باید یک خوشامدگویی یا توصیه‌ای پزشکی نصب باشد، اما به‌جای آن مجازات اعمال خشونت علیه کادر درمان یادآور شده است. با احتمال بالایی می‌توان حدس زد در هر بیمارستانی که چنین بنری در آن نصب شده، حداقل یک‌بار درگیری شدید میان مراجعان و کادر درمان اتفاق افتاده است؛ مسئله‌ای که به نظر در برخی مناطق ایران بسیار رایج است.

یک پزشک که دوران طرحش را در غرب ایران گذرانده، می‌گوید، یکی از اولین توصیه‌ها پیش از رفتن به محل خدمت این بود که باید مراقب درگیری‌های احتمالی با همراهان بیمار باشیم. چرا؟ «چون ممکن است به هر دلیلی نزاعی فیزیکی در محل بیمارستان رخ بدهد.» مرور اخبار هم نشان می‌دهد که این مسئله چندان بیراه نیست. همیشه خبر‌هایی از حمله به کادر درمان شنیده می‌شود. این موج حمله‌ها به‌تازگی شدت بیشتری هم گرفته است و پس از اتفاق ناگوار در تبریز و دو حمله در یاسوج حالا یک حمله گروهی هم در مشهد رخ داده است. در گفتگو با چند پزشک، همچنین یک جامعه‌شناس و برخی فعالان صنفی جامعه پزشکی و پرستاری، اتفاقات اخیر را بررسی می‌کنیم

ریشه‌یابی خشونت علیه کادر درمان
در حالی در ماه‌های اخیر شاهد بالا گرفتن اعمال‌خشونت علیه کادر درمان هستیم که در همین یکی، دو سال گذشته پزشکان و پرستاران با اقدامات‌شان در دوران همه‌گیری کرونا به قهرمان‌های ملی تبدیل شده بودند. این مسئله هم در روایت‌های رسمی مدام تکرار می‌شد که نمود آن را هم در برنامه‌های تلویزیونی، رادیوئی و تبلیغات گسترده محیطی می‌شد دید، هم در روایت‌های مردمی خودی نشان می‌داد. با این حساب و از آنجایی که از آن‌روز‌ها فاصله زیادی نگرفته‌ایم این سوال پیش می‌آید که علت این اعمال‌خشونت علیه کادر درمان چیست؟ سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناسی است که روی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت پژوهش می‌کند.

او در گفتگویی درباره‌ی ریشه‌های اعمال خشونت علیه کادر درمان می‌گوید: «موضوع دیگر، اخلاق حرفه‌ای است که در بیمارستان‌ها ممکن است به‌دلیل کمبود‌ها و فرسودگی شغلی و نارضایتی شغلی و فشار کاری، ناآگاهی و فقدان آموزش رعایت نشود و دراین‌میان حق بیمار واقعاً تضییع شود، ولی بیمار برای احقاق‌حق به‌جای اقدام از مسیر‌های قانونی مرتکب خشونت شود. درواقع روابط قدرت در بیمارستان‌ها، نابرابر است و پزشک، پرستار و دیگران ممکن است از موقعیت خود سوءاستفاده کنند و رعایت حقوق بیمار را جدی نگیرند. چنین برخوردی برای بیمارانی که برای دریافت کمک آمده‌اند، ممکن است موجب اعتراض به‌شکل خشونت‌آمیز بروز کند. مسئله این است که قدرت پزشک و کادر درمان در تعامل با بیمار از دانش و موقعیت حرفه‌ای‌شان ناشی می‌شود، ولی بیمار در مقابل چنین قدرتی از زور بازو و سلاح گرم و سرد استفاده می‌کند که نتیجه‌اش به خطر انداختن سلامت و امنیت کادر درمان است.»

نکته دیگر این است که در جامعه فعلی ایران و با تجاری‌شدن پزشکی، کالایی‌شدن سلامت و حاکم‌شدن پول بر رابطه پزشک - بیمار از وجه دگردوستانه پزشکی و بیمارستان اسطوره‌زدایی شده است و اکنون دیگر پزشکی و کنشگرانش آن، جایگاه سابق را که مبتنی بر تعالی و دگردوستی بود، در میان جامعه از دست داده‌اند. حالا برخی از پزشکان نقطه‌ضعف‌های اخلاقی و قانونی مثل فرار مالیاتی و زیرمیزی گرفتن دارند که جایگاه آن‌ها را به یکی از گروه‌های منفعت‌طلب در جامعه تغییر داده است؛ یعنی رفتاری که شاید اقلیتی از پزشکان مرتکب آن شده‌اند، به کل جامعه پزشکی تعمیم داده شده و همین تغییر جایگاه، قباحت حمله به پزشک و پرستار را کمتر کرده است.»

پرستاران در صف اول
صبح روز یازدهم آذرماه امسال همراهان یک مریض در بیمارستان شهید جلیلی یاسوج، با چاقو به یک پرستار حمله کردند؛ ضربه‌های واردشده به این پرستار بسیار شدید و نزدیک گردن و شریان‌های حیاتی او بود. این شاید یکی از جدی‌ترین آسیب‌هایی است که در چند سال اخیر به کادر درمان وارد شده و یک پرستار را تا پای مرگ برده است.

اما اگر عبارت‌هایی مرتبط با این مفهوم را در اینترنت جست‌وجو کنید با موارد فراوانی از درگیری و نزاع با کادر درمان به‌ویژه پرستار‌ها مواجه می‌شوید. محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار دراین‌زمینه به هم‌میهن می‌گوید، خشونت‌های کلامی علیه پرستاران در فضای بیمارستانی بسیار رایج است و موارد نزاع فیزیکی هم در سال‌های اخیر شدت زیادی به خود گرفته است. او همچنین می‌گوید، از آنجایی که پرستاران در صف نخست مواجهه با بیماران قرار دارند و ارتباط بیشتری با آن‌ها دارند هم بیشتر در معرض حمله‌ها و درگیری‌ها قرار می‌گیرند.

شریفی‌مقدم در این گفتگو چند دلیل را برای این مسئله برمی‌شمارد: «مسائل فرهنگی، کم‌شدن سطح تحمل عمومی، کمبود نیرو، مشکلات مدیریتی، همچنین ضعف‌های حفاظتی و حراستی در بیمارستان‌ها از مهم‌ترین دلایل رخ‌دادن این‌دست حوادث در بیمارستان‌های ایران است.» دبیرکل خانه پرستار در ادامه می‌گوید: «شخصی که به بیمارستان مراجعه کرده به‌دلیل مشکل، بیماری، درد یا هر عارضه‌ی دیگری است که طبیعتاً موجب می‌شود آستانه تحمل پایینی داشته باشد. در سال‌های اخیر هم که عوامل مختلفی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا آستانه تحمل مردم از حد نرمال پایین‌تر هم بیاید و این مسائل دست‌به‌دست هم می‌دهند تا در برخی اوقات زمینه‌های درگیری و نزاع در بیمارستان ایجاد شود.» او در ادامه به مسئله کمبود نیرو در بیمارستان‌های ایران هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «مسئله دیگر این است که تعداد نیرو‌ها در بیمارستان‌ها کم است. حداقل در زمینه پرستاری که این موضوع کاملاً مشهود است و ما به اندازه نصف استاندارد‌های لازم در بیمارستان‌های‌مان پرستار داریم.

یعنی اگر یک پرستار باید به‌صورت طبیعی به ۶ بیمار رسیدگی کند، این عدد درحال‌حاضر یک پرستار به‌ازای ۱۰ یا ۱۲ بیمار است که ممکن است حتی به ۱۵ بیمار به‌ازای هر پرستار هم برسد. طبیعی است که در چنین شرایطی هرچقدر هم پرستار تلاش کند که خدمات مناسب به مردم ارائه کند، اما وضعیت مطلوب محقق نمی‌شود. این‌چنین است که برخی از مراجعان احساس می‌کنند به آن‌ها خدمات درستی داده نمی‌شود و درنتیجه این کمبود نیرو، درنهایت منجر به رخ‌دادن نزاع در بیمارستان‌ها می‌شود. همانطور که اشاره کردم مردم به‌دلیل مسائل مختلف آستانه تحمل پایینی هم دارند و هر رنجش یا ناراحتی‌ای می‌تواند منجر به درگیری شود.»

محمد شریفی‌مقدم در ادامه می‌گوید: «یکی دیگر از دلایلی که موجب‌شده این‌دست اتفاقات در بیمارستان‌های ایران ادامه‌دار باشد، مشکلات مدیریتی است؛ چراکه اگر یک پرستار برای حقوق‌اش اعتراضی کند، باید به چند مرجع پاسخ بدهد، ولی اگر کسی در بیمارستان یا اورژانس زیرگوش همین پرستار بزند، هیچ‌کس برای دفاع از او به میدان نمی‌آید. به‌ندرت دیده شده رئیس بیمارستانی در چنین مواقعی از کادر درمان حمایت کند یا واکنش سریعی به آن داده شود. علاوه بر این‌ها ضعف سیستم‌های حفاظتی برای تامین امنیت کادر درمان هم از دیگر عواملی است که در مناطق پرخطر موجب شدت‌گرفتن این رویداد‌ها می‌شود.»

شریفی‌مقدم در بخش دیگری از صحبت‌هایش و در پاسخ به این سوال که آیا کمبود تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌ها هم عاملی برای رخ‌دادن این درگیری‌ها هست یا نه می‌گوید: «چنین رویداد‌هایی هم ممکن است منجر به درگیری شود؛ اگرچه تاثیرش زیاد نیست. اما به‌هرروی وقتی فردی در بیمارستان در شرایط سختی ازجهت بیماری یا ازدست‌دادن عزیزی قرار گرفته، هر عاملی ممکن است منجر به درگیری شود. وقتی فردی با حال اورژانسی به بیمارستان آمده باشد، ولی خبری از برانکارد یا تجهیزات دیگر نباشد؛ طبیعی است که عصبانی شود و شروعی برای درگیری باشد که دامن کادر درمان را می‌گیرد. بااین‌حال می‌توان گفت که تاثیر این‌عامل از سه‌موردی که پیش‌تر به آن اشاره کردم، کمتر است.»

باری بر دوش رزیدنت‌ها و اینترن‌ها
پزشکان هم از ماجرای حمله‌های پی‌درپی در امان نیستند. رضا لاری‌پور، سخنگوی سازمان نظام پزشکی در گفتگو با هم‌میهن در واکنش به اتفاقات پرتکرار در بیمارستان‌ها و حمله به کادر درمان چند دلیل مختلف را بیان می‌کند. او می‌گوید: «حمله به بیمارستان‌ها و کادر درمان چند پیام دارد؛ یکی اینکه نیروی امنیتی و حراستی که وظیفه حراست از بیمارستان‌ها را دارند، وظیفه‌شان را به‌درستی انجام نمی‌دهند. بخش عمده‌ای از این حفاظت به عهده نیروی انتظامی است و بخش دیگری هم برعهده حراست دانشگاه‌های علوم پزشکی است. اما به هر روی، این اتفاقات نشان می‌دهد که این گروه‌ها حمایت درستی از فرد ارائه‌دهنده خدمت نمی‌کنند.

نکته دیگر این است که قوانین دراین‌زمینه باید بازدارنده باشند و از کادر درمان حمایت کرده و برای فرد خاطی مجازات تعیین کند، اما این موضوع به خوبی اجرا نمی‌شود. اگر اجرا می‌شد و ضمانت اجرای قانون به‌درستی تحقق پیدا می‌کرد، هیچ فردی به خود اجازه نمی‌داد به فرد دیگری که در حال نیکی‌کردن به هم‌نوعانش است، چنین جفایی بکند.» لاری‌پور در ادامه می‌گوید، نکته دیگری که موجب درگیری‌هایی از این دست می‌شود، وضعیت مراجعان به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی است. طبیعتاً این افراد چه خود بیمار باشند، چه همراه بیمار باشند، در وضعیت نامناسبی قرار دارند. توقعات زیاد و آستانه تحمل پایینی دارند. ازسوی‌دیگر تعدد بیماران مراجعه‌کننده به مراکز درمانی ما و کمبود نیروی درمانی لازم در این مراکز منجر می‌شود رسیدگی به بیماران زمان‌بر شده و درنتیجه نارضایتی و درگیری ایجاد شود.

می‌توان گفت که ۸۰ درصد بار بیمارستان‌های دولتی توسط رزیدنت‌ها و اینترن‌ها در بیمارستان‌های آموزشی تحمل می‌شود. لاری‌پور در توضیح بار زیاد روی بیمارستان‌های دولتی به دو دلیل متفاوت اشاره می‌کند و می‌گوید: «بسیاری از افراد مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های دولتی به‌دلیل هزینه‌های کمرشکن حوزه سلامت نمی‌توانند به مراکز خصوصی مراجعه کنند و به‌همین‌دلیل، انتخاب اول‌شان بیمارستان دولتی است. ازسوی‌دیگر بسیاری از گروه‌ها که توان استفاده از خدمات خصوصی را هم دارند به‌دلیل هزینه‌های پایین بیمارستان‌های دولتی، برای دریافت خدمات به این بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند که موجب افزایش حجم کار در این بیمارستان‌ها شده و درنتیجه خدمت‌رسانی را با مشکل مواجه می‌کند.»

خشونت و مهاجرت
احتمالاً مهم‌ترین موضوع جامعه پزشکی ایران در یکی، دو سال اخیر، موج گسترده مهاجرت کادر درمان است. دلایل زیادی برای مهاجرت پزشکان از ایران وجود دارد که احتمالاً مهم‌ترین آن‌ها مسئله وضعیت اقتصادی ایران در سال‌های اخیر است. اما این مسئله قابل چشم‌پوشی نیست که پزشکان و کادر درمان با یک احساس نارضایتی ایران را ترک می‌کنند.

این نارضایتی هم می‌تواند از عوامل مختلفی سرچشمه بگیرد که طبیعتاً فضای کاری ناامن هم می‌تواند بخشی از آن باشد. البته دراین‌زمینه نظر‌های مختلفی وجود دارد. سهیلا یکی از پزشکانی است که حالا دو سال از مهاجرتش به آلمان می‌گذرد. او در ایران، هم در استان‌های شرقی، هم استان‌های غربی خدمت کرده و می‌گوید، در هر دومنطقه تجربه سطوح مختلفی از درگیری را داشته است. او درباره‌ی تاثیر این اتفاقات بر مهاجرتش می‌گوید، قطعاً این اتفاق دلیل اصلی مهاجرتش نبوده و به‌دلیل وضعیت بی‌ثبات اقتصادی ایران مهاجرت کرده است، اما دیدن چنین صحنه‌هایی هم دلبستگی او به محل کارش را کم کرده است. چراکه هیچ چیز بدتر از این نیست که شما وارد منطقه‌ای محروم شوید که خودتان عامل محرومیت آن نیستید و تلاش کنید با کمبود امکانات به دیگران خدمت‌رسانی کنید و درنهایت هم با الفاظ رکیک و بی‌مهری پاسخ‌تان را بدهند.

سیمین کاظمی، جامعه‌شناس دراین‌زمینه به هم‌میهن می‌گوید: «یکی از علت‌های مهاجرت پزشکان، مخصوصاً پزشکان جوان، فضای خشونت علیه پزشکان و کادر درمان است. این فضای خشونت‌آمیز در کنار عوامل دیگر موجب شده، پزشکان احساس امنیت نداشته باشند و به این نتیجه برسند که احساس کنند منزلت و جایگاه اجتماعی‌شان را از دست داده‌اند و ترجیح بدهند، به جایی مهاجرت کنند که حداقل شرط طبابت یعنی امنیت در آن تامین شده باشد و قدرشان دانسته شود.»

بااین‌حال محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار درباره رابطه میان این مسئله و مهاجرت کادر درمان می‌گوید: «مهم‌ترین عامل مهاجرت حداقل در جامعه پرستاری ایران که در سال‌های اخیر زیاد شده مسئله معیشت پرستاران است. حقوقی که یک پرستار درحال‌حاضر در ایران دریافت می‌کند معادل ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار است. این درحالی‌است که می‌تواند در کشور‌های دیگر تا ۴۰۰۰ دلار هم حقوق دریافت کند. به‌همین‌دلیل، مهم‌ترین عامل مهاجرت پرستاران معیشت آن‌هاست، اما در کنار معیشت و دریافت حقوق مکفی شرایط کاری هم در آنجا برای پرستاران مهیاتر است، اما عوامل دیگری هم در کنار معیشت وجود دارند که موجب می‌شوند پرستاران دست به مهاجرت بزنند. مثل اینکه در کشور‌های مقصد دیگر با چالشی مثل کمبود نیروی کار مواجه نیستند و مجبور نیستند چند برابر استاندارد مریض بپذیرند و به همین دلیل، محیط کاری کم‌تنش‌تری دارند. از سوی دیگر قرارداد‌های با امنیت شغلی بالاتری برخلاف ایران دارند، همچنین از یک ارج و قرب اجتماعی بالاتر هم برخوردارند. همین ارج و قرب اجتماعی هم موجب می‌شود که مسائلی مثل درگیری در محل بیمارستان یا اورژانس رخ ندهد.

به‌هرحال، این مسائل در کنار دلیل اصلی یعنی چالش معیشت، پرستاران را مجاب می‌کند تا مهاجرت کنند. چه اینکه در این سال‌ها هم می‌بینیم بهترین پرستار‌های ما در اوج دوران حرفه‌ای‌شان ایران را ترک کرده و راهی کشور‌های دیگر شده‌اند.» شریفی‌مقدم در بخش دیگری از حرف‌هایش درباره اقدامات صنفی برای تامین امنیت بیمارستان‌ها می‌گوید: «وظیفه تامین امنیت بیمارستان‌ها برعهده مدیریت بیمارستان‌ها ست. گاهی می‌بینیم که در برخی شرایط بسیار سخت دولت یا مدیریت بیمارستان‌ها به پرستاران می‌گویند که حتماً باید در محل کار حاضر شوند و حتی دیده شده پرستاری با بیماری و درحالی‌که به خودش سرم وصل است در حال خدمت است.

وقتی چنین سطحی از خدمت را از پرستاران و کادر درمان دریافت می‌کنیم طبیعی است که باید امنیت آن‌ها را هم تامین کنیم. مدیریت بیمارستان‌ها که پرستاران را در سخت‌ترین شرایط به‌کار می‌گیرند حتماً باید برای تامین امنیت آن‌ها و پزشکان برنامه‌ای داشته باشند. به‌نظر من، تامین نکردن امنیت بیمارستان‌ها بیشتر به‌دلیل ضعف مدیریتی است که نمی‌تواند از نیرو‌های حراستی یا نیرو‌های انتظامی برای این کار استفاده کند. البته در برخی مناطق مسائل فرهنگی هم دخیل است کمااینکه می‌بینیم در بسیاری از موارد این اتفاق‌ها در برخی استان‌های ایران تکرارشوندگی بیشتری دارند.»

پزشک‌ستیزی؟
جامعه پزشکی در یکی، دو دهه اخیر موج‌های مختلفی از حمله یا حمایت عمومی را دریافت کرده است. در برخی سال‌ها صحبت‌ها بر سر تعیین ظرفیت‌های پزشکی و تاثیرش روی درآمد پزشکان موضوعی بود که از سپهر سیاسی به فضای اجتماعی کشیده شد و جوی منفی علیه جامعه پزشکی را ایجاد کرد. در سوی‌دیگر برخی پرونده‌های خطای پزشکی در رسانه‌ها چنان جنجالی به‌پا کرد که موجب بالا رفتن احساسات عمومی علیه جامعه پزشکی شد.

می‌توان گفت اواسط دهه نود شمسی و در پی جان‌باختن عباس کیارستمی این احساسات به اوج خود رسیده بود. ازسوی‌دیگر، اما خیلی زود با شروع پاندمی کرونا و خدمات‌رسانی جامعه پزشکی و پرستاری به مردم این موج بازگشت و نگاه‌ها به جامعه پزشکی تغییر کرد. بااین‌حال نمی‌توان منکر شد که در جامعه ایرانی همچنان رگه‌هایی از رفتار‌های پزشک‌ستیزانه وجود دارد. این موضوع را می‌توان در لابه‌لای روایت‌های برخی پزشکان که در بیمارستان‌ها مورد حمله قرار گرفته‌اند، مشاهده کرد. علیرضا از پزشکانی است که چنین تجربه‌ای دارد و می‌گوید تمام دلایل حمله به پزشکان و کادر درمان موضوع فرهنگ عمومی آن جامعه نیست. گاهی برخی افراد به دلایل واهی به پزشکان حمله می‌کنند. به‌هرحال در چنین شرایط اقتصادی گروهی از افراد، وقتی پزشکی را می‌بینند گمان می‌کنند که احتمالاً او بسیار ثروتمند است و این مسئله در تقابل با وضعیت اقتصادی خودشان دلیلی می‌شود برای حمله یا انتقام طبقاتی!

لاری‌پور، سخنگوی نظام پزشکی هم در لابه‌لای صحبت‌هایش درباره علت‌های رخداد این حوادث به انگیزه‌های پزشک‌ستیزانه اشاره می‌کند: «نکته دیگر در رابطه با این حمله‌ها این است که فرهنگ‌سازی نادرست در جامعه و هجمه‌های فراگیر رسانه‌ای علیه جامعه پزشکی فضایی را ایجاد کرده است که هر کسی به خود حق می‌دهد به فرد شاغل حرفه سلامت و ارائه‌دهنده‌ی خدمت حمله یا بی‌احترامی کند.»

سیمین کاظمی هم به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید: «پزشکان به عنوان گروهی که در مناسبات اجتماعی دارای قدرت، ثروت و منزلت هستند و از طرفی مسئولیت مهم‌ترین و حساس‌ترین وجه زندگی اجتماعی یعنی سلامت را بر عهده دارند، یکی از گروه‌هایی هستند که تحت مانیتورینگ اجتماعی به‌خصوص از طرف رسانه‌ها هستند و بازنمایی رسانه‌ها از خطا‌های حرفه‌ای و تخلفات پزشکان می‌تواند به برساخت تصویری منفی از این گروه منجر شود. این تصویر منفی ممکن است به واکنش‌های منفی و خشونت‌آمیز جامعه به پزشکان منجر شود.»

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین