تربیت جنسی کودکان را امن میکند. با تربیت جنسی نگرش مثبت، ارزشها و چارچوب اخلاقی ایجاد میشود، آگاهی و رضایت از جنسیت خود در کودکان به وجود میآید، موجب عزت نفس و اعتماد به نفس در باارزش دانستن خود و دیگران میشود، او در روابط فردی و جنسی خود رفتار مسئولانه دارد، از بیماریهای مقاربتی پیشگیری میشود، مورد سوءاستفاده جنسی قرار نمیگیرد و از کسی نیز سوءاستفاده نمیکند.
معمولا والدین به دلیل فقدان آگاهی از چگونگی ارائه آموزشهای جنسی، عدم احساس راحتی در طرح این مساله، شرم و حیا، ترس از شکست حریمهای خانوادگی و ترس از پیامدهای منفی این اطلاعات و ایجاد کنجکاوی و سوالات بیشتر، از طرح مسائل جنسی با فرزندان خود ممانعت میکنند.
در زمان ارائه تربیت جنسی و آموزشهای مرتبط با این موضوع والدین نباید واکنش هیجانی نشان دهند و به کودک جواب مبهم دهند. باید شنونده خوبی باشند. نباید از عباراتی مانند «زشت است» استفاده کرده و انکار نکنند. آنها باید راستگو باشند و اگر جواب سوالی را نمیدانند از کودک فرصت بخواهند تا جواب سوال را پیدا کنند.
تربیت جنسی را باید از موقعیتهای مختلف شروع کرد؛ به طور مثال والد بگوید یادت هست قبلا در مورد ... پرسیدی؟ من کلاس رفتم یا کتاب خواندم میخواهی در مورد آن بدانی؟ باید ابتدا نظر کودک را بپرسید و بعد شروع کنید. این کار باید در محیط خصوصی و بدون حواسپرتی باشد. ممکن است شروع به صحبت کنید اما درست پیش نرود، میتوانید بعدا دوباره انجام دهید. باید روراست صحبت کنید. اطلاعات باید به تدریج در اختیار کودک قرار گیرد. جواب سوالات کودک باید قانعکننده و بدون شوخی و مسخرهبازی باشد.
زمانی که کودک سوالی پرسید باید به او بگویید چه سوال خوبی پرسیدی اتفاقا میخواستم در این خصوص با تو صحبت کنم، دقیقا منظورت چیست؟ باید از کودک بپرسید تو چه فکر میکنی؟ چه شد که این سوال به ذهنت رسید؟ اینها را از کجا یاد گرفتی؟ این سوالات باعث میشود تا بدانید کودک چه اندازه اطلاعات دارد و شما باید چه میزان اطلاعات به او دهید.
رشد جنسی کودک در سنین مختلف چگونه است؟
کودک از تولد تا ۲ سالگی برداشتی از دختر و پسر بودن ندارد. زمانی که به ۲ سالگی میرسد از وجود دخترها و پسرها آگاه میشود، تفاوت فیزیکی پدر و مادر را درک میکند و به تدریج متوجه میشود که لباس مردانه و زنانه کدام است. اگر کودک بتواند با دستانش اشیا را بگیرد نسبت به اعضای بدن خود کنجکاو میشود و قسمتهایی از بدن از جمله آلت تناسلی خود را لمس میکند که نباید واکنش عجیب و غریبی نسبت به آن نشان داد.
در این سن باید نام اعضای بدن را به کودک یاد داد و از اسامی آلت تناسلی، اندام خصوصی و غیره استفاده کرد نه اسامی که عجیب، مسخره و خندهدار باشند یا احساس گناه بدهند. والدین باید دقت کنند که در این سنین حتما مکان تعویض پوشک بچه خصوصی باشد و همچنین از رابطه جنسی در حضور کودک حتی در زمان خواب جلوگیری کنند.
از ۲ تا ۴ سالگی کودک آگاهتر میشود و متوجه تفاوت ظاهر دختر و پسر است. در این سن توجه کودک به جسم خود و دیگری بیشتر میشود و سوالات بیشتری میپرسد. در این مرحله باید در خصوص اعضای بدن و اینکه چه کاری انجام میدهند به کودک توضیح داد. در این سن معمولا کودکان دکتربازی میکنند. هویت جنسی کودک در این مرحله شکل میگیرد. باید خصوصی بودن اندامها را در این سن به کودک آموزش داد.
از ۳ تا ۵ سالگی کنجکاوی، پرسشها و سوالات شدت میگیرد. تفاوت دختر و پسر برای کودک واضح میشود. ممکن است خودتحریکی انجام دهد. در این سن کودک باید بداند نوزاد از کجا میآید. در این بازه سنی کودک آگاهی کامل نسبت به اعضای بدن خود دارد.
از ۶ تا ۸ سالگی کودک به ثبات جنسیتی میرسد. کنجکاوی مطرح است اما نه به شدت قبل. برای کودک مفهوم دختر و پسر خوب بودن مهم است. در این سنین میتوان توضیحات ساده، مختصر و قابل فهم درباره بلوغ و تغییرات جسمانی، رفتاری و عاطفی به کودک داد.
۸ تا ۱۰ سالگی سالهای آغازین عشق ورزیدن کودکانه است. در این سنین کودکان زاد و ولد و نه فرایند دقیق چگونه حامله شدن را بهتر درک میکنند. مهمترین توضیحات ما در خصوص تغییرات در سنین ۱۰ تا ۱۲ سالگی انجام میشود.
والد همجنس باید یک سال قبل از بلوغ تغییرات آن را به صورت جدا برای دخترها و پسرها توضیح دهد. میتوان به دخترها توضیح داد که بدن ما موادی مانند ادرار و مدفوع دفع میکند، خانمها نیز ماهی یک بار موادی از بدنشان دفع میشود که بدن را پاکسازی میکند و نشانه بزرگ شدن و تغییر است. به پسرها نیز میتوان گفت که در بدن ما اتفاقاتی میافتد که برای همه است. موادی در بدن یک پسر ساخته میشود که باید پس از جمع شدن تخیله شود.
چگونه به سوالات کودکان پاسخ دهیم؟
معمولا کودکان پس از آگاهی از مسائل مربوط به جنسیت سوالاتی در زمینه تفاوتها و چگونگی تولد مطرح میکنند. یکی از سوالات کودکان این است که «فرق دختر و پسر چیست؟» برای پاسخ به این سوال باید تفاوتهای دو جنس به صورت موضوعی عادی بیان شود. میتوان موضوع را اینگونه مطرح کرد که تفاوت اصلی دختر و پسرها در بدن آنها است، همه بدن دختر و پسر یکی بوده اما شکل اندام تناسلی آنها با هم فرق دارد. دخترها همیشه دختر و پسرها همیشه پسر میمانند، اندام همه دخترها این شکلی و اندام همه پسرها این شکلی است.
اگر کودکان پرسیدند که «چرا اندام تناسلی آنها شبیه من نیست؟» باید به آنها بگوییم که در دنیا همه موجودات با هم فقر دارند. مثلا حیوانات، درختها و گلها هر کدام یک شکل هستند، بنابراین آدمها نیز هر کدام یک شکل دارند. قیافههای ما در یک خانواده با هم فرق دارد، پس بدن زن و مرد نیز با هم متفاوت است.
گاهی کودکان از والدین خود میپرسند که «من عروسی شما کجا بودم؟» میتوان به آنها گفت که تو خیلی خیلی کوچولو بودی، یک دانه نخود در دل مامان بودی. همه بچهها بعد از عروسی مامان و بابا به دنیا میآیند.
ممکن است یکی دیگر از سوالات کودک این باشد که «چرا باید ازدواج کرد تا بچهدار شد؟» به او بگویید برای رشد گلها آب، خاک و نور لازم است، برای به دنیا آمدن بچه نیز لازم است پدر و مادر دوتایی با هم از بچه مراقبت کنند. مامان و بابا که ازدواج کردند تصمیم میگیرند بچهدار شوند.
یکی از سوالات رایج بچهها این است که «بچهها از کجا میآیند؟» والدین میتوانند به فرزند خود بگویند که هر موجود زندهای مانند خودش را به دنیا میآورد، پدر و مادر با هم تصمیم میگیرند بچهدار شوند. پدر و مادر همدیگر را دوست دارند، بغل میکنند و میبوسند. یک دانه از پدر و مادر در کنار هم قرار میگیرد و در بدن مادر رشد میکند، مثل دانهای که میکاریم و بزرگ میشود. بچه نیز در بدن مادر بزرگ میشود و بعد از مدتی به دنیا میآید.
والدین در پاسخ به این سوال که «بچه چطور رشد میکند؟» میتوانند این مطلب را بیان کنند که درون بدن مادر محلی برای نگهداری بچه وجود دارد که به آن رحم میگویند. بچه داخل رحم در آب گرم قرار دارد و با بند ناف تغذیه میکند تا رشد کرده و بزرگ شود.
چگونه با بازیهای جنسی کودکان برخورد کنیم؟
یکی از رفتارهای رایج در سنین کودکی دستمالی کردن اندام تناسلی است. این یک رفتار طبیعی در کودکان بوده که فاقد معنای جنسی و از لحاظ فیزیکی لذتبخش است. برای مقابله با این رفتار باید تذکر و شرایط ایجادکننده مانند لباس نامناسب و نگه داشتن ادرار را حذف و کودک را سرگرم فعالیت دیگری کرد. باید به کودک بگویید که این کار بهداشتی نیست نه اینکه زشت و بد است. باید بدون خشونت از انجام این عمل جلوی جمع جلوگیری کنید.
گاهی کودکان بازیهای جنسی انجام میدهند که اگر داوطلبانه باشد، با عدم تمایل یک نفر یا ورود والدین قطع شود، بین دو همبازی باشد که یکدیگر را میشناسند و همسن و همجثه هستند، برنامهریزی شده و مکرر نباشد، نرمال است. اما گاهی این بازیها با سن کودک مغایر بوده، آسیبرسان، تحت اعمال زور و تهاجمی باشد، بین دو بچه با تفاوت سنی زیاد رخ میدهد و موجب خشم، ترس و اضطراب در کودک شود، در این صورت مشکلدار است.
در این شرایط باید منبع رفتار جنسی کودک شناسایی شود. هرگز نباید بچهها را بیش از نیم ساعت تنها گذاشت. باید از هرگونه پرخاش و تنبیه جلوگیری و با آرامش، خونسردی و رفتاری حامیانه برخورد کرد. والد میتواند وارد اتاق بچه شده و بپرسد که بازی جدید است؟ چطور بازی میکنند؟ چند نفره است؟ از کجا یاد گرفتید؟ اگر با مشاهده یک رابطه یاد گرفته بود باید به او بگویید این بازی نیست، رابطهای مخصوص زن و شوهرهاست و هیچ کس نباید شوخی یا جدی آن را انجام دهد. اگر کسی این کار را با کودک انجام داده بود، حتما باید از متخصص کمک گرفت.
چگونه کودک باید از خود مراقبت کند؟
آموزش خودمراقبتی به کودکان اصولی دارد. اولین اصل آموزش مهارتهای زندگی، خودآگاهی و خوددوستداری است. تا زمانی که فرد خود را نشناسد و دوست نداشته باشد نمیتواند از خود مراقبت کند. برای خودشناسی میتوان از کودک خواست نقاط قوت و ضعف، صفات، عقاید، توانمندیها، علاقهمندیها و غیره را بنویسد. برای خوددوستداری نیز میتوان درخت بزرگی درست کرد که کودک روی آن بنویسد چرا خودش را دوست دارد.
اصل بعدی آشنایی با هیجانات است. باید هیجانات و احساسات را به کودک آموزش داد. کودک باید احساس خطر و امنیت را بیاموزد. در یک روش میتوانید وقتی برای کودک قصه میگویید و نام احساسات را ذکر میکنید کودک زنگ بزند مثلا بگوید دینگ دینگ.
اصل دیگری که برای آموزش خودمراقبتی لازم بوده شناخت اندام و آناتومی بدن و آشنایی با قوانین بدن است. برای آموزش آشنایی با بدن میتوان از پازل قسمتهای مختلف بدن یا آدمکی استفاده کرد که نام قسمتهای مختلف را با آن بخش بدن تطبیق دهد. در این زمان باید قسمتهای خصوصی را آموزش داد و گفت این اندامهای خصوصی بخشهایی هستند که آنها را میپوشانیم مثلا شورت و مایو را رنگ کند. پس از آشنایی با بدن نوبت به قوانین بدن میرسد. رئیس بدن بودن، نشانههای بدن براساس احساسات، افشای راز، کمک خواستن، توانایی نه گفتن و اینکه قسمتهای خصوصی همیشه خصوصی هستند، از جمله قوانین بدن است.
یکی دیگر از اصول، شناخت مرزها و انواع روابط است. باید به کودک برای مرزبندی بین خود و افراد کمک کرد. باید حفظ حریم خصوصی را به کودک آموزش داد. برای این کار میتوان دایرههای سبز، زرد و قرمز تهیه کرد و افراد مختلف را در این مرزها قرار داد. افراد امن و نزدیک و کسانی که میتوانند در صورت اجازه ما مراقبت بهداشتی انجام دهند در دایره سبز، افراد آشنا مانند پدربزرگ، مادربزرگ، عمه، عمو، خاله، دایی و غیره در دایره زرد و افراد غریبه در دایره قرمز قرار دارند. به کودک بگویید دستهایت را جلو بیاور، از این فاصله کسی نباید به تو نزدیکتر شود.
اصول بعدی برای آموزش خودمراقبتی شناخت انواع لمسها است. باید به کودک آموزش دهیم که سه نوع لمس داریم. در لمس معمولی مجاز به طور مثال دکتر میخواهد تو را معاینه کند یا مادر و پدر میخواهند تو را شستوشو دهند. لمس بد و غیر مجاز بدون اجازه تو و بدون حضور والدین انجام میشود. در لمس گیجکننده تو گیج میشوی که خوب یا بد است مثلا دایی تو را بغل میکند و دستش را به اندام خصوصی تو میکشد.
در اصل بعدی باید شناخت و مقابله با غریبهها را به کودک آموزش داد. در این اصل کودک باید افراد غریبه و آشنا را بشناسد و آنها را تفکیک کند. همچنین باید غریبههای ایمن و خطرناک را تشخیص دهد و مهارت مقابله با افراد و مکانهای غریبه را داشته باشد.
در اصل مهارت جراتورزی و آموزش نه گفتن سه اصل کلی وجود دارد؛ بگو نه، فرار کن، به کسی بگو. باید به کودک بگویید که رازی وجود ندارد. در اصل راهبرد مقابلهای و زنجیره حمایت اجتماعی باید به کودک آموزش دهید که توانایی تشخیص و دریافت منابع مختلف حمایت اجتماعی را کسب کرده و فهرستی از منابع حمایتی تهیه کند. میتوان افراد امن کودک را روی درخت نوشت و روی در اتاق او نصب کرد تا اگر خواست چیزی بگوید با آنها مطرح کند.