این مطلب تنها برای «علی نعمتی» نیست. مدافع نیشابوری پرسپولیس بهانه نوشتن این مطلب است، اما تمام بازیکنان فوتبال ایران میتوانند از این الگو استفاده کنند. همه میدانند و میبینند که این روزها علی نعمتی در بدترین شرایط عمر حرفهای خود قرار دارد. یک مدافع سخت گوش که نام خود رااز پدیده مشهد در فوتبال ایران سر زبانها انداخت. این کشف «رضا مهاجری» چپ پا بود که یک امتیاز بزرگ برای بازیکنان به حساب میآید. او توانایی بازی در دفاع میانی و دفاع چپ را داشت و وقتی «یحیی گل محمدی» به مشهد رفت علی نعمتی بازیکن فیکس این تیم بود.
نعمتی یکی از خریدهای یحیی برای پرسپولیس شد و بر خلاف خیلی بازیکنان جوان یا حتی ستارههای نامدار که با وجود درخشش در سایر تیمها توان هماهنگی در تیمهای بزرگ را ندارند، او دوام آورد و جای خود را در پرسپولیس هم پیدا کرد. نعمتی همیشه مهرهای قابل اتکا برای گل محمدی بود. در دربی گل زد تا راه خود را به قلب هواداران هم باز کند، فصل قبل فاتح سه جام شد و خلاصه همه برای ادامه مسیر کاری او پوشیدن پیراهن تیم ملی را پیش بینی میکردند. اما فوتبال عین زندگی است. در کنار لیاقت و توانایی خود فرد دلایل بیشمار دیگری درون و بیرون میدان در عملکرد بازیکن دخالت دارند. هر کسی در هر شغلی روز خوب و بد دارد و علی نعمتی هم از این قاعده مستثنا نیست.
او در دربی اشتباهش را تکرار و در واپسین لحظات وقتهای تلف شده پنالتی مفتی داد تا پیروزی از قرمزها دریغ شود. با هجوم هواداران به صفحه او در فضای مجازی، او هم یکی از قربانیان این ماجرا شد و در بازی بعد در اهواز روی هر دو گل حریف مقصر بود. کلکسیون روزهای بد علی نعمتی این هفته در بازی خانگی برابر شمس آذر تکمیل و او ابتدا دوباره پنالتی داد تا حریف به گل مساوی برسد و سپس در دقیقه ۶۲ اخراج شد تا تیمش ۱۰ نفره شود! اما پرسپولیس به لطف یک همپستی نعمتی ۱۰ نفره هم بازی را برد تا با این سه امتیاز به کورس قهرمانی برگردد، اما درخشش گبلسیانی پتکی شد تا او را بر سر نعمتی بزنند و در این مقایسه علی نعمتی بیشتر در بحران فرو رفت.
پس خیلی طبیعی است که نعمتی این روزها در پایینترین سطح روحی قرار داشته باشد. تحمل این همه فشار کار هر کسی نیست، اما تیم بزرگ، بازیکن بزرگ میخواهد و شرط بزرگی بازیکن این است که بتواند در مواقع بحرانی از زیر فشارها خارج و دوباره به اوج برگردد. بهترین مثال برای نعمتی همین کسی است که این روزها مدام او را بر سرش میکوبند! ستاره گرجستانی پرسپولیس طی سالها بازی در لیگ برتر برای ۴ تیم بزرگ و پرطرفدار یعنی ذوب آهن، سپاهان، نساجی و پرسپولیس هرگز پنالتی خراب نکرده بود.
گئورگی در تمام تیمها فیکس بود و کسی بازی ضعیف از او به یاد نداشت. او علاوه بر انجام امور دفاعی در گلزنی هم به تیمش کمک میکرد و علاوه بر سرزنی روی ضربات ایستگاهی، پنالتی زن قهاری هم بود. گولسیانی فصل قبل یکی از گلزنان برتر پرسپولیس در فتح ۳ جام فوتبال ایران بود و آنقدر درخشید که به تیم ملی کشورش دعوت شد، اما این فصل با آمدن کنعانی زادگان و در حضور پورعلی گنجی نیمکت نشین شد! کار بازیکنی که در دربی دو گل زده بود به جایی رسید که وقتی پورعلی گنجی مصدوم شد و به ترکیب پرسپولیس برگشت، کیلومترها با آن بازیکن درخشان فاصله داشت. گئورگی مهمترین پنالتی عمرش را در برابر الدحیل در ورزشگاه آزادی از دست داد و باعث حذف پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا شد، مهمترین تورنمنت در آسانترین بازی ممکن که ۶۵ هزار نفر برای جشن صعود آمده بودند! پرسپولیس بازی رفت در خانه حریف با یک گل برده بود، حریفی که قبل از مسابقه حذف شده و هیچ شانسی برای صعود نداشت و دو ستاره خارجی بزرگش راهم با خود به تهران نیاورده بود!
مقصر این اتفاق شدن، کمر هر بازیکنی را میشکند. گولسیانی هم مستثنا نبود، در روزهای که دست یحیی گل محمدی در خط دفاعی خالیتر از همیشه بود او به دلیل مصدومیت در بازی با استقلال خوزستان در ترکیب اصلی قرار نگرفت، ولی همین بازیکن با همین مشخصات این هفته هر دو گل پرسپولیس را زد تا با این سه امتیاز اشتباهات علی نعمتی کمتر باعث آزار هواداران شود. تجربه بازگشت گولسیانی به اوج و دوباره محبوب شدن میتواند الگویی ایده آل برای علی نعمتی و تمام بازیکنان ریز و درشت فوتبال ما باشد، چه در لیگ برتر و چه در سطوح پایینتر. جوانان ما باید بدانند که فوتبال بالا و پایین دارد، هیچ اتفاقی پایان دنیا و هیچ روزی به منزله پایان زندگی نیست. هر روز که خورشید طلوع میکند فرصت برای جبران و بازگشت دوباره هست...