یحیی گل محمدی پس از چندین فقره استعفا، قهر و دلخوری، گلایههای فراوان، فسخ قرارداد و... یک بار دیگر استعفای خود را در کنفرانس خبری پرسپولیس اعلام کرد.
او این بار دلایل استعفایش را هم به شرح زیر برشمرد:
* نتوانستیم آنطور که باید آماده مسابقات باشیم.
* در نقل و انتقالات آن طور که باید یار نگرفتیم و ضعیف عمل کردیم.
* جنگهای رسانهای را باختیم و جنگهای بیرون زمین را از دست دادیم.
* تیم بزرگ مثل پرسپولیس باید تدارکات بهتر و آدمهای قویتر کنارش باشد تا رقابت کند.
واکنش باشگاه به استعفای گلمحمدی قابل پیشبینی بود؛ مخالفت با این حرکت و طبعا ترغیب یحیی به بازگشت دوباره! اما آیا این بار، خبری از آشتیکنان مصلحتی خواهد بود؟
به نظر میرسد دیگر هیچ راهی برای بازگشت مجدد وجود ندارد. نه یحیی گلمحمدی با این قهروآشتیهای سریالی برای پرسپولیس تبدیل به همان مربی سابق میشود، نه حرمت لازم میان او و باشگاه باقی مانده است.
گلایههایی که یحیی مطرح کرده، مستقیما به مدیریت باشگاه برمیگردد و در حال حاضر همین تیم مدیریتی فعلی در پرسپولیس حاکم است. اگر همه چیز طبق روال سرمربی مستعفی پرسپولیس پیش میرفت، شاید این گلهها و شکایتها هم وجود نداشت. اصلا فرض کنیم یحیی دوباره استعفایش را پس بگیرد و کارش را از نو شروع کند؛ چه تضمینی است که در نیمفصل دوم، شرایط باشگاه بر اساس خواستههای او باشد؟
منهای آنچه میان گلمحمدی و مدیریت باشگاه حکمفرماست، باید به وضعیت بازیکنان هم فکر کرد. بازیکنان این وسط باید چه کنند که سرمربی تیم، یک روز هست و روز دیگر نیست؟ یک روز از استعفایش خبر میدهد و روز دیگر ماجرای فسخ قراردادش تیتر خبرگزاریها میشود؟ آنها چگونه میتوانند روی کارشان تمرکز داشته باشند و خودشان را با این شرایط ناپایدار و متزلزل تطبیق بدهند؟
بدون شک اگر رفتن یحیی قطعی شود، انتخاب جانشین او در نیمفصل دوم، کار سادهای نیست. میان مربیان ایرانی، گزینهای نزدیک به گلمحمدی برای نیمکت پرسپولیس بعید است به این راحتی پیدا شود، اما به نظر میرسد این مشکل باشگاه است و دیگر از دست یحیی گلمحمدی کار بیشتری ساخته نیست!