بعدازظهر روز گذشته (چهارشنبه – ۱۳ دی) حوالی ساعت ۱۵ و در جریان مراسم سالگرد شهید سلیمانی، ۲ انفجار در مسیر منتهی به گلزار شهدای کرمان روی داد که بر اساس اعلام منابع رسمی تاکنون ۸۴ نفر در این حادثه به شهادت رسیدهاند و ۲۸۴ نفر مصدوم شدهاند.
این انفجار تروریستی با محکومیت جهانی روبرو شده است و تعداد زیادی از کشورها با صدور بیانیههایی ضمن ابراز همدردی با دولت و ملت ایران، این حادثه تروریستی را محکوم کردند.
شب گذشته «محمد جمشیدی» معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس با اشاره به حادثه تروریستی در کرمان گفت «مسئولیت این جنایت بر عهده آمریکا و رژیم صهیونیستی است و تروریستها ابزار دست آنها هستند».
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز با محکومیت این حادثه تروریستی گفت: دستگاه دیپلماسی کشور، اقدامات فوری حقوقی و بینالمللی خود را از طریق سازمان ملل متحد برای محکومیت و پیگیری انفجار تروریستی کرمان آغاز کرده است
همچنین برخی از سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مختلف، ضمن محکومیت حادثه تروریستی کرمان، پرچم ایران را به احترام شهدا نیمهبرافراشته کردند.
اسرائیل میخواهد ایران را بر سر انتخاب ۲ گزینه قرار دهد
«رضا نصری» کارشناس ارشد مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که به نظر او انفجار تروریستی اخیر در کرمان با چه اهدافی از سوی عاملان آن انجام شده است، گفت:هدف از اقدامات تروریستی همیشه ایجاد ترس و وحشت در یک جامعه است و ابزار آن نیز استفاده از خشونت علیه شهروندان غیرنظامی است تا آمران و عاملان آن - بهواسطه فضای ایجاد شده - یک سیاست را به یک دولت تحمیل کنند.
اینکه آن «سیاست» چیست هم بستگی به این دارد که چی کسی مرتکب آن اقدام تروریستی شده است. اگر مطابق اغلب تحلیلها، رژیم اسرائیل را بانی حملات اخیر بدانیم، به نظرم سیاست تحمیلی مورد نظر آن کشاندن پای ایران به یک جنگ نظامی گستره در منطقه است.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که «به نظر میرسد بر اساس برخی از شواهد این اقدام تروریستی از سوی رژیم صهیونیستی و با حمایت آمریکا انجام شده است و این اقدام را میتوان در راستای اقدام تروریستی دوشنبه شب صهیونیستها در ضاحیه بیروت و شهادت «صالح العاروری» عضو ارشد حماس و همچنین ترور «سید رضی موسوی» مستشار ارشد ایرانی در سوریه دانست.
هدف آمریکا و اسرائیل از انجام این اقدامات ایذایی علیه ایران چیست؟»، گفت: آمریکا همواره از نظر سیاسی و نظامی از اسرائیل حمایت میکند، اما چنانچه اسرائیل این حمله تروریستی را در کرمان مرتکب شده باشد، بعید است این کار را با هماهنگی آمریکا انجام داده باشد. در واقع، اقدامات بیپروا و تروریستی اخیر اسرائیل عمدتاً با هدف «قرار دادن دولت آمریکا در یک عمل انجام شده» صورت میگیرد و هدف آن نیز ایجاد فضایی است که در آن آمریکا ناگزیر با ایران وارد یک درگیری مستقیم نظامی شود. از این رو، وجود هماهنگی میان اسرائیل و آمریکا بر سر این موضوع خاص را محتمل نمیدانم.
نصری در پاسخ به این پرسش که برخی از کارشناسان معتقدند هستند که عاملان این اقدام تروریستی به دنبال تحریک ایران برای انجام یک اقدام هیجانی هستند که در ادامه ایران را مسوول گسترش جنگ و ناامنی در منطقه معرفی کنند، گفت: اسرائیل یک هدف «روانی» و در امتداد آن یک «هدف نظامی-راهبردی» را از چنین اقداماتی دنبال میکند. هدف روانی این است که تصمیمگیران در تهران مجبور شوند - تحت فشار افکار عمومی - بین حفظ «وجهه و توان بازدارندگی» خود و «ورود به درگیری مستقیم در منطقه» یکی را انتخاب کنند.
وی در همین راستا ادامه داد: هدف نظامی-راهبردی هم این است که جنگ را از مرزهای خود دور کنند و در نهایت به سمت خاک و منافع ایران بکشانند. اسرائیلیها احتمالاً به این نتیجه رسیدهاند که بازه زمانی محدودی برای ادامه جنگ در غزه برایشان باقی مانده است و به زودی مجبور خواهند شد تحت فشار افکار عمومی جهان و فشارهای سیاسی از جانب برخی متحدین غربی خود، پذیرای آتشبس شوند. از این رو، میخواهند با گسترش جنگ و افزایش بازیگران در هر ۲ جبهه، این سناریو را بهم بزنند و در نهایت جنگ «اسرائیل-غزه» را به جنگ «ایران-آمریکا» تبدیل کنند.
ایران به آسانی در دام واکنشهای احساسی و هیجانی نمیافتد
نصری در واکنش به این پرسش که به نظر او واکنش ایران به این اقدام تروریستی چگونه باید باشد و دستگاه دیپلماسی کشور چگونه باید از ظرفیتهای بینالمللی برای محکوم کردن این اقدام تروریستی و محاکمه آمران و عاملان استفاده کند گفت: اینکه در بُعد نظامی یا امنیتی چه پاسخی از جانب ایران مناسب است، پرسشی است که مقامات نظامی و امنیتی باید به آن بپردازند. در این راستا، آنچه تاکنون از رفتار ایران مشاهده شده، این است که به آسانی در دام واکنشهای احساسی و هیجانی نمیافتد. یعنی از مولفههای «زمان» و «شیوه پاسخ» - که ۲ مولفه مهم در محاسبات نظامی و امنیتی هستند - به صلاحدید خود استفاده میکند. از این رو، در این حوزه توصیهای ندارم.
وی ادامه داد:، اما به عنوان یک تحلیلگر در حوزه دیپلماسی و حقوق بینالمللی معتقدم ایران میتواند از فضای کنونی برای اثبات و عیان کردنِ رابطه تنگاتنگ میان اسرائیل و گروههای تروریستی تکفیری استفاده کند. ما میدانیم که میان اسرائیل و گروههای تروریستی در شرق کشور رابطه همکاری تنگاتنگی برای ارتکاب عملیاتهای تروریستی در خاک ایران برقرار بوده و این موضوع حتی در رسانههای مهم بینالمللی - مانند نشریه فارین پالیسی - نیز گزارش شده است.
نصری افزود: ما میدانیم رژیم اسرائیل با گروههای تجزیهطلب کُرد - مانند گروه تروریستی پژاک - روابط نزدیکی دارد و بعضاً برای ارتکاب عملیاتهای تروریستی در خاک ایران با آنها همکاری امنیتی داشته است. ما میدانیم رژیم اسرائیل با گروههای تروریست تجزیهطلب در استان خوزستان - مانند گروه موسوم به «الاحوازیه» که شهروندان و سربازان وظیفه ایران را مورد حملات مرگبار قرار دادهاند - سابقه حمایت و همکاری دارد. ما میدانیم اسرائیل از اعضای گروه تروریستی «مجاهدین خلق» برای ترور دانشمندان هستهای و ارتکاب حملات پراکنده تروریستی به صورت مستقیم استفاده کرده است. ما میدانیم اسرائیل در جنگ سوریه، همواره از گروههای تروریستی و تکفیری فعال در این کشور حمایت کرده و - طبق برخی گزارشات - به آنها خدمات لجستیکی، اطلاعاتی و حتی پزشکی ارائه کرده است.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل در همین راستا ادامه داد: ما حتی میدانیم چند روز پیش بالافاصله پس از حمله پهپادی اسرائیل در لبنان، ارتش لبنان یک تروریست را در محل وقوع حمله علیه آقای صالح العاروری دستگیر کرده که ظاهراً قصد داشته با افزایش جمعیت در محل حادثه مرتکب عملیات انتحاری شود و از این طریق «فاز دوم» عملیات اسرائیل را تکمیل نماید. این اسناد و دادهها را برای چه زمانی نگه داشتهایم؟ امروز با توجه به اقدام تروریستی اخیر در کرمان و تنفری که در سطح افکار عمومی جهان بهخاطر جنایات اسرائیل درغزه علیه آن شکل گرفته، ضروری است دستگاه دیپلماسی ایران فرصت را مغتنم بشمارد و با ارائه اسناد و شواهد متقن این رابطه تنگاتنگ میان اسرائیل و گروههای تروریستی داعشمسلک را به نمایش بگذارد.
نصری تاکید کرد: اثبات و عیانکردن این رابطه به کمک اسناد و شواهد متقن میتواند روایت برساخته اسرائیل مبنی بر «مبارزه با تروریسم» را نابود کند و لطمه سختی به وجهه ساختگی این رژیم وارد آورد. از این رو، معتقدم لازم است این موضوع باید از بالاترین سطوح سیاسی کشور مطرح و از مهمترین تریبونهای بینالمللی نیز مورد پیگیری قرار گیرد.