امیررضا واعظآشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا گفت: «خود تئوریسینهای اصلاحات هم میدانند پایگاهی در میان مردم ندارند. اتفاقات اخیر نشان داد، اصلاحطلبان مخاطب چندانی در جامعه ندارند و برای اینکه رسواییشان علنی نشد، عدم مشارکت را کلید زدهاند، زیرا میدانند اگر بیایند رأیی نخواهند داشت و حتی کسانی که در گذشته علاقه داشتند به اینها رأی دهند هم، اکنون تمایلی برای رأیدادن به اینها ندارند»
بخشهایی از گفت و گوی آشتیانی را در ادامه میخوانید:
اعتدال و بخشهایی از اصلاحطلبان میخواهند لیست دهند که حتما فضای انتخابات را رقابتی میکنند. اخیرا هم که آقای محصولی، دبیرکل پایداری، گفت احتمال لیست واحد وجود دارد، به نظر میرسد اصولگرایان بتوانند به ائتلاف برسند.
اصلاحطلبان روی عدم ائتلاف اصولگرایان حساب باز کرده بودند و اگر ائتلاف در میان اصولگرایان شکل بگیرد، مواضع اصلاحطلبان تندتر میشود. هرچه اصولگرایان ید واحد شوند، عقبنشینی اصلاحطلبان بیشتر میشود.
افرادی امثال حجاریان و طیفهای دنبالهروی آنها گفتمانشان نخنما شده است و موضوع تازهای برای گفتن ندارند. آنها تصور میکنند میتوانند بر آینده سرمایهگذاری کنند، اما به آنها میگوییم شتر در خواب بیند پنبهدانه.
واقعیت این است که رادیکالهای اصلاحات که عمدتا پیرو حرفهای همین دو شخصی مذکورند، عملا میخواهند بگویند اپوزیسیون شدهایم، اما همزمان میخواهیم در فضای سیاسی کشور استنشاق کنیم که طبیعی است جمع این دو حتما ممکن نیست.
آن دسته از اصلاحطلبانی که هنوز رگ و ریشههای انقلاب را قبول دارند باید حسابشان را از رادیکالها جدا کنند. آنها حرفهایی میزنند که نفع عمومی نیست و از واژه اصلاحات سوءاستفاده میکنند. اگر شورای نگهبان را حذف کنند این میشود اصلاحات؟ یا افرادی که دارای محکومیت قضایی هستند را به صحنه انتخابات بیاورند، میشود اصلاحات؟ اینها دیگر اصلاحطلب هم نیستند و عملا در دایره اپوزیسیون تعریف میشوند.