با وجود تمام وعدههای بانک مرکزی و ارز پاشی گسترده این نهاد، نرخ دلار به نرخ ۵۵ هزار تومان رسیده است، بازار بورس نیز دیروز قرمزپوش و امروز اندکی رشد کرده، فعالان بازار سرمایه و صادر کنندگان انگشت اتهام را به سوی دولت دراز کردند و سوء مدیریت دولت سیزدهم را عامل اصلی این نابسمانی معرفی کردند.
سجاد بوربور کارشناس ارشد ارزی و مشاور هلدینگهای سرمایهگذاری در اینباره به آفتابنیوز گفت: در ابتدای سال ۱۴۰۱ این انتظار به وجود آمد که یحتمل قرار است توافقی با دول غربی صورت گیرد و همین باعث شد نرخ دلار تا رقم ۲۶ هزار تومان هم کاهش یابد، همان موقع ارزش دلار روی کاغذ ۳۴_۳۵ هزار تومان بود و پیشبینی میشد نرخ آن تا رقم ۴۰ هزار تومان نیز افزایش یابد. اما دلار در نهایت در این سال با نرخ ۵۰ هزار تومان کار خود را شروع کرد، یعنی قسمتی از رشد دلار سال ۱۴۰۲ در سال قبل از آن یعنی ۱۴۰۱ پیشخور شد. در حال حاضر نیز در ترازنامه بانک مرکزی پایه پولی ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده است، این کاهش نه از منظر طلب از دولت یا بانکهای کشور بلکه از محل داراییهای خارجی بانک مرکزی کاهش پیدا کرده است، این به این معنی است که ۲۰۰ همت معادل ۲۰۰ هزار میلیارد تومان ارز در بازار ریخته شده است و به جای آن ریال جمع شده است، حالا شاید همه اسکناس نبوده و بخشی حواله بوده، اما ترازنامه بانک مرکزی این رقم از ارزپاشی را فریاد میزند، این اتفاق مربوط به قبل از جنگ غزه است، علیرغم این حجم از ارزپاشی باز قیمت دلار از ۴۸۰۰۰ تومان پایینتر نیامده، یعنی در این قیمتهای بالا هم خریدار داشته است.
وی افزود: علاوه بر این ۲۵ درصد از کیک نقدینگی تبدیل به پول شده در حالی که این رقم برای سال ۹۶ تنها ۱۲.۵ درصد بود. این یعنی اقتصاد دست به ماشه است، از طرفی بر اساس دادههای بانک مرکزی تنها در ۳ ماه اول سال جاری ما ۹ میلیارد تومان خروج سرمایه از کشور داشتیم و در حال حاضر تراز تجاری کشور منفی ۱۰ میلیارد دلار است. پارسال همین موقعها تراز تجاری منفی ۸ میلیارد دلار بود، این به این دلیل است که نرخ دلار مقداری ثبات داشته اشت. قیمت بازار دلار و ارزش واقعی آن در حال حاضر تفاوت زیادی ندارد، اما مقدار تورم افزایش یافته است. بر اساس تمام این حقایق معتقدم اگر تا پایان سال شرایط از این بدتر نشود دلار تا کانال ۵۸ تا ۶۰ هزار تومان رشد کند. این رشد قیمت دلار با توجه به این حقیقت باید بررسی شود که رشد نقدینگی در کشور روز به روز در حال افزایش است، هرچند بانک مرکزی مدعی است که رشد نقدینگی را کنترل کرده، اما در حقیقت تنها شتاب رشد نقدینگی کاهش یافته، رشد نقدینگی همچنان ادامه دارد، این رشد نقدینگی در یکی دو سال آینده اثرش را بر تورم بر جای خواهد گذاشت. در این بین البته برخی بر تاثیر جنگ در منطقه بر روی رشد نرخ دلار خیلی تاکید میکنند، در حالی که اگر قرار بود، جنگ تاثیر علیحدهای داشته باشد، باید رشد نرخ دلار بسیار بیش از اینها میبود، در حالی که اینگونه نشد، زیرا انتظارات تورمی در ایران کاهش یافته است. اگر قرار بود جنگ رشد عجیب غریبی بر نرخ دلار میداشت، باید تا الان شاهد این رشد میبودیم، چون ما شاهد درگیری در یمن، غزه، عراق، سوریه و حتی پاکستان بودیم و همه اینها چندان بر نرخ دلار تاثیرگذار نبود. دیگر بیش از اینها خدای نکرده درگیری مستقیم با خود ایران است که آن بحث دیگری است. البته در آن صورت شوک عظیمی وارد خواهد شد.
بوربور در تشریح بیشتر سیر رشد دلار بیان کرد: دلار در سال جاری تنها از قریب ۵۰ تا ۵۱ به ۵۵ تومان رسید، یعنی در بیشترین حالت تنها چند درصد رشد کرد، چون قسمتی از رشد سال جاری در سال قبل پیشخور شده بود، البته ۲۰۰ همت ارزپاشی باید خیلی نرخ ارز را پایین میآورد، اما اینگونه نشد، چون عطش خرید زیاد بود. وقتی در سه ماه ۹ میلیارد دلار خروج سرمایه داشتهایم، یعنی کلی خانه و ماشین و مال فروخته شده تا به ارز تبدیل شود و از کشور خارج شود، در کل سال قبل نزدیک ۱۰ میلیارد دلار خروج سرمایه داشتهایم، این اعداد بسیار معنی دار است.
این کارشناس در پیشبینی نرخ ارز در سال آینده گفت: ۴ متغییر سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی بر روی نرخ ارز در سال آتی تاثیرگذار است، این متغییرها آنچنان در هم تنیده شده که پیشبینی درست را با اشکال مواجه میکند. کشور آکنده از برخی مشکلات سیاسی و مدیریتهای ناموجه است، دولت دائماً دستش در جیب شرکتها است و تصمیمات خلق الساعه سیاستگذار دولتی، پیشبینی را برای فعالان اقتصادی بسیار دشوار کرده است، حالا اگر بحران اجتماعی هم شکل بگیرد دیگر اوضاع پیچیدهتر میشود. از طرفی بایدن در آمریکا به مشکل خورده است و ظاهراً ترامپ شانس قابل توجهای دارد، بر سر کار آمدن دوباره جمهوریخواهها در کاخ سفید مساوی است با افزایش فشارهای اقتصادی بر کشور، آمدن ترامپ مساوی است با بالا رفتن انتظارات تورمی و بالا رفتن خارق العاده نرخ ارز.