از مدتی قبل شکایتهایی در کلانتریهای حاشیه شهر مشهد ثبت شد که محتویات آن حکایت از کلاهبرداریهای مکارانه در پوشش خیریهای داشت اما این جرایم در حالی شکل سریالی به خود گرفت که طعمهها از افراد نیازمند جامعه بودند و زیر خط فقر زندگی میکردند. به همین دلیل ماجرای این کلاهبرداریها روی میز فرمانده انتظامی مشهد رخ نمایی کرد چراکه اموال افرادی به یغما رفته بود که از اقشار ضعیف و مستمند جامعه بودند.
طولی نکشید که با دستورات ویژه سرهنگ احمدنگهبان(رئیس پلیس مشهد)چندین گروه تخصصی در پلیس اطلاعات و امنیت عمومی به جست وجوی مردی با دستان قطع شده پرداختند که مالباختگان به عنوان تنها مشخصه آشکار آن را بازگو کرده بودند.
با توجه به اهمیت موضوع رصدهای اطلاعاتی گستردهای با نظارت و هدایت مستقیم فرمانده انتظامی مشهد برای شناسایی عامل کلاهبرداری از مستمندان در حالی آغاز شد که بررسیهای تخصصی نشان داد تعداد زیادی از خانوادههای زیر خط فقر در شهرهای دیگر کشور نیز طعمه کلاهبرداریهای این مرد مکار شدهاند. بنابراین سطر به سطر پروندههای مذکور زیر ذرهبین تحقیقات قرار گرفت.
مشخص شد مرد کلاهبردار حدود۶۰ سال دارد و طعمههای خود را در مناطق حاشیه شهر و روستاها از میان خانوادههای بی سرپرست یا کارگران سرگذر انتخاب میکند و در بسیاری از موارد نیز رانندگان مسافرکش را برای شناسایی خانوادههای نیازمند به کار میگیرد.
ادامه بررسیهای تخصصی بیانگر آن بود که مردی با دو دست قطع شده، با چرب زبانی و معرفی خود به عنوان فردی مرتبط با خیریههای بزرگ، اعتماد طعمهها را برای تامین جهیزیه یا تهیه خودروهای رایگان جلب میکند و سپس با کلاهبرداری دهها میلیونی متواری میشود.
گروه ویژه نیروهای انتظامی با بهرهگیری از تجربیات تخصصی فرمانده انتظامی مشهد، به نتایجی دست یافتند که نشان میداد متهم تحت تعقیب از افراد سابقهدار است که بدون جا گذاشتن سر نخی از خود بهراحتی جرایم مذکور را مرتکب میشود. به همین دلیل ماموران در اولین مرحله از رصدهای پلیسی، بانک اطلاعاتی مجرمان را بررسی کردند و به سوابقی از مردی با دودست قطع شده رسیدند که به خاطر ارتکاب همین جرم در تربت جام دستگیر شده است.
طولی نکشید که تصویر و اطلاعات این متهم در حالی به مراکز انتظامی اعلام شد که گروهی تخصصی از نیروهای اطلاعات و امنیت عمومی فرماندهی انتظامی ثامن نیز به یاری گروه عملیاتی شتافتند و مخفیگاه مردی به نام علیاکبر مرادی را در کوی پنجتن شناسایی کردند. خیلی زود تحقیقات میدانی نامحسوس در منطقه یاد شده، نشان داد که این مرد۶۰ ساله همان متهم تحت تعقیب پلیس است. دقایقی بعد نیروهای عملیاتی وارد عمل شدند و با دستور محرمانه قاضی«علاءسیبویه»(بازپرس شعبه ۳۰۲ دادسرای عمومی و انقلاب ثامن مشهد) این فرد شیاد را در لانه سیاهش به دام انداختند.
با انتقال وی به مقر انتظامی بازجوییهای فنی با تاکید مستقیم سرهنگ نگهبان برای ریشه یابی جرایم و کشف کلاهبرداریهای گسترده وی در حالی آغاز شد که در همان بررسیهای اولیه شگردهای عجیب این مرد بیرحم لو رفت که همه سرمایه و داراییهای افراد نیازمند را به یغما برده بود.
او که ادعا میکرد در یک سانحه رانندگی و به خاطر نفرینهای پدر، دو دستش را از دست داده است، ماجراهای تکان دهندهای را بازگو کرد که اشک هر انسانی را جاری میساخت. این مرد متهم به کلاهبرداری که مقادیری طلا نیز در بازرسی از مخفیگاهش کشف شد با اعتراف به ۹ فقره کلاهبرداری در مناطق بولوار شاهنامه، گلشهر، مصلی، جاده کلات، سیدی، پروین اعتصامی و شهرهایی مانند فاروج، جوین و سرخس گفت: به بهانه تامین جهیزیه، لوازم خانگی و تهیه خودروی رایگان از افراد مستمند وحتی افرادی با تحصیلات عالی کلاهبرداری کرده است.
واکاویهای پلیس درباره شگرد این متهم بیرحم نشان داد او در برخی از موارد طعمههای خود را درون خودروهای مسافرکش شناسایی میکرد. او یک بار وقتی سوار تاکسی برون شهری شده بود تا به شهری در شمال استان خراسان رضوی سفر کند، سر صحبت را با راننده و دختر جوانی باز کرد که پرستار یکی از بیمارستانهای مشهد بود.
این فرد با چربزبانی خود را به مقامات کشوری و لشکری منتسب کرد و ادامه داد که با یکی از موسسات خیریهای بزرگ در تهران ارتباط دارد وآنها وظیفه شناسایی نیازمندان و مستمندان را به او سپرده اند. این مرد مکار چنان سخن میگفت که طعمههای خود را شیفته چرب زبانیهایش کرد و سپس از راننده خواست اگر چنین نیازمندانی را سراغ دارد برای بازدید از مکان زندگی و شناسایی نیاز آنان، به وی کمک کند تا دعای خیری هم شامل حالش شود.
بدین ترتیب راننده و دختر جوانی که مسافر او بود به مناطق حاشیهای و روستاهای اطراف رسیدند و مرد کلاهبردار پس از بازدید از محل زندگی طعمههای خود، طوری وانمود کرد که واقعا نیاز به لوازم خانگی دارند و حتی برای اوضاع زندگی طعمههایش اشک میریخت.
او در ادامه ادعا میکرد به محض این که کالاهای مورد نیاز خانوادهها را به موسسه خیریه اعلام کند، کامیونهای حامل لوازم خانگی به مقصد مشهد به راه میافتند اما باید هزینه حمل ونقل کالا را خود متقاضیان و نیازمندان پرداخت کنند و این گونه برای آن که کالاها زودتر به مشهد برسد از آنان وجه نقد یا طلاهایشان را به عنوان کرایه انتقال کالا دریافت میکرد.
از سوی دیگر این مرد شیاد همان روز به خانه دختر پرستار رفت و پس از بازدید از منزل وی ادعا کرد من میتوانم برای شما یک خودروی پژو۴۰۵ رایگان از خیریه بگیرم تا برای رفت و آمد به بیمارستان دیگر مشکلی نداشته باشید اما فقط باید هزینه حمل آن از تهران را پرداخت کنید.
دختر پرستار هم دو النگو و یک جفت گوشواره اش را به او داد و منتظر رویای طلایی خود ماند تا ظرف ۳ روز خودرو از تهران به مشهد برسد اما هیچ گاه این رویای وی تعبیر نشد و تازه فهمید که در دام کلاهبرداری شیاد افتاده است.
این مرد۶۰ ساله همچنین برخی از طعمههای خود را تا هسته مرکزی شهر با خود همراه میکرد و با این بهانه که قرار است برخی امور اداری مربوط به انتقال کالا را در یکی از خیریههای مشهد انجام بدهد، پس از دریافت پول یا طلاهای آنان، در یک چشم بر هم زدن متواری میشد و طعمهها نیز به انتظار آمدن وی در خیابان سرگردان میشدند!
از سوی دیگر کنکاشهای تخصصی نیروهای انتظامی نشان داد که وی در ایستگاههای کارگری، در مناطق بولوار توس، پنجراه، مصلی، خیابان۱۵ خرداد،گلشهر و ... به بهانه گرفتن کارگر روزمزد برای حمل اثاثیه منزل،کارگران سرگذر را فریب میداد و سپس با بازدید از منازل آن ها، وعده تهیه لوازم خانگی را میداد و بعد از آن که طلاهای همسران طعمه هایش را به بهانه هزینه انتقال کالا میگرفت دیگر کسی او را نمیدید!
در یکی از شگردهای کلاهبرداری، این فرد مکار مادر و دختری را درون تاکسی شهری شناسایی میکند که زن جوان همسر و یکی از فرزندانش را در سانحهای از دست داده بود و با مادر پیرش زندگی میکرد و خود نیز از ناحیه پا معلول بود. وقتی زن جوان سفره دلش را درون خودرو گشود، مرد چرب زبان با توسل به همان شگرد قبلی خود و با چشمانی اشکبار به همدردی با وی پرداخت و چنین وانمود کرد که به هر طریق ممکن از خیریه برای او لوازم زیادی میگیرد اما وقتی پس از بازدید از منزل آنها طلاهای او و دخترش را گرفت سوار پراید همان راننده کهنسال شد و به مشهد بازگشت. او سپس کرایه راننده را هم نداد و متواری شد.
این مرد شیاد در ماجرای دیگر سوار یک دستگاه پراید مدل پایین در یکی از جادههای روستایی شد و سپس وعده تحویل رایگان یک دستگاه پژو ۴۰۵ را به راننده کهنسال داد و گفت تو دیگر نباید با این سن و سال با این پراید قراضه مسافرکشی کنی! خیلی دلم به حالت سوخت و حتما یک خودروی صفر از خیریه برایت میگیرم فقط هزینه حمل آن را پرداخت کن! راننده هم با مهربانی تمام او را به خانه اش برد و در حق او لطف را به اتمام رساند. در نهایت مرد کلاهبردار، طلاهای همسر او را برای هزینه حمل گرفت اما رویای مرد کهنسال برای رسیدن خودروی صفر کیلومتر هیچ گاه به پایان نرسید.
بررسیهای تخصصی پلیس تاکنون ۳ تن از همسران وی در شهرهای مختلف کشور در حالی شناسایی شده اند که با دستور قاضی «سیبویه» تصویر بدون پوشش او در روزنامه خراسان منتشر شده است تا افرادی که طعمه این کلاهبردار شیاد شده اند برای اعلام شکایت به کلانتری شیرازی مشهد مراجعه کنند.