فعالیت حجاباستایلها در چند وقت اخیر در سطح فضای مجازی و عموما اینستاگرام، مدام خبرساز شده است. شاید در ظاهر و با نامی که این دست از افراد یدک میکشند، اینگونه تصور شود که این افراد در فضای مجازی به دنبال ترویج حجاب اسلامی هستند.
اغلب بلاگرها و حجاباستایلها دقیقا زندگی نرمال و عادیشان را به شکلی رنگ میکنند و به دنبالکنندگان خود میفروشند که زنان عادی جامعه را در حسرت آن زندگی قرار میدهند. آنچه مساله سایر بلاگرها را از حجاباستایلها متفاوت میکند این است که حجاباستایلها در قالب دین درحال ترویج اشرافیگری، اسراف و تحریف دین و احکام دینی هستند و حتی آفتی به نام خوی اشرافیگری را در جامعه مذهبی نرمالایز میکنند.
حالا روز گذشته وزیر ارشاد از قانونی شدن فعالیت این حجاباستایلها خبر داده و اعلام کرده که قرار است تحت کارگروه مد و لباس فعالیت کنند. سوالی که پیش میآید این است که اصلا نقد حجاباستایلها و اشکال گرفتن از فعالیتشان مگر مرتبط به پوشش آنهاست که قرار است از کارگروه مد و لباس مجوز بگیرند؟
تمام دعوا و زنگ خطر رسانهها و اخطار فعالان مذهبی اساسا منش و فرهنگ غلطی است که این حجاباستایلها درحال اشاعه آن هستند. اینکه با پوشش اسلامی، اخلاق و کارهای خارج از عرف انجام میشود و درنهایت به نام دین و مذهب فاکتور گرفته میشود.
سخن این است که این افراد با معرفی خودشان تحت عنوان حجاباستایل خود را نماینده و نماد قشر مذهبی جامعه معرفی میکنند و کارهای خارج از عرفشان به نام دین تمام میشود.
فرض اینکه این اشخاص برای فعالیت در فضای مجازی هم مجوز گرفتند؛ فرهنگ مسمومی که درحال ترویج آن هستند را چگونه میخواهید کنترل کنید؟ برای کنترل فعالیتشان، آیا قرار است این بار با برخورد قهری با حجاباستایلها از آنها قهرمان و مبارز بسازید که از قضا حدود شرعی پوشش اسلامی را هم رعایت کردهاند و از طرفی به بیشتر دیده شدنشان هم کمک کنید؟
البته کسی منکر این نیست که حجاباستایلها در ابتدای فعالیتشان به انتخاب پوشش مناسب و اسلامی برخی زنان فعال در فضای مجازی کمک کردند. اما واقعیت این است که حجاباستایلها چیزی به جز یک مدل لباس نیستند و شأنیت ترویج پوشش اسلامی یا ارائه تعریفی مدرن از دینداری را ندارند.