سعید محمد میگوید: بعد از این که از مناطق آزاد بیرون آمدم مجددا پیگیری کردند و دعوت به همکاری شدم، ولی دیدم با این شرایط و این نوع مدیریت جای کار در دولت نیست و نپذیرفتم، آزموده را آزمودن خطاست.
سعید محمد، دبیر پیشین شورایعالی مناطق آزاد گفت: من از همان روزهای اول که آقای رییسی رای آورده بود به ایشان گفتم آقای رئیسی دقت کنید وزارت خانهها مثل جزایرند شما وزیر را که رها کردید رفت پشت میز نشست او دیگر در یک جزیرهای قرار گرفته و بیشتر سعی میکند منافع وزارتخانه خودش را تامین کند و خیلی جاها میبینیم که منافع یک وزارت خانه با منافع کلی دولت مغایر است، اما آنها دست و پا میزنند که خود را حفظ کنند پس این جزایر باهم دوخت و دوز شوند، مخصوصا در حوزه اقتصاد.
تیم اقتصادی دولت هماهنگ نیستند
وی گفت: اگر در حوزه اقتصاد اگر معاون محترم اول، وزیر اقتصاد، رییس بانک مرکزی، وزارت صمت، وزیر جهاد کشاورزی، وزیر نفت و وزیر راه و شهرسازی به نظرم بر اساس شعارهایی که آقای رییسی داده بود حلقه اصلی هستند که باید با هم کاملا فهم مشترک از اقتصاد داشته باشند و اگر اینها بخواهند هر کدام جزیرهای کار کنند، کار پیش نمیرود. مثلا وزیر مسکن بخواهد مسکن بسازد، بگوید وام بدهید، وزیر اقتصاد بخواهد کنترل تورم انجام دهد بگوید وام نمیدهم، خب این وسط چه کسی باید ورود کند؟ وچه کسی باید اینها را جمع کند؟ به همین دلیل من از همان ابتدا به آقای رییسی عرض کردم این افراد باید با هم هماهنگ باشند و اگر چنین نباشد شما نمیتوانید در دولت کاری از پیش ببرید، ولی متاسفانه این اتفاق افتاد و عدم هماهنگی را از روز اول دیدیم.
حاضر نیستم دیگر در دولت رئیسی مسئولیت قبول کنم زیرا...
سعید محمد ادامه داد: چرا؟ چون بعضا افراد از جاهای مختلف سفارش شده اند و انتخاب دقیق اتفاق نیفتاد و افرادی که کنار هم قرار گرفتند نتوانستد با هم هم افزایی ایجاد کنند ومدتها با یکدیگر آزمون و خطا داشتند و بعضا هر کدام از جایی به آقای رییسی معرفی شده بودند و اگر خودِ آقای رییسی بود شاید انتخاب نمیکرد، اما معرفی شده بودند و ایشان هم انتخاب کرد عملا آن خروجی مد نظر گرفته نشد. یعنی گروه نوازندگی کنار هم قرار گرفتند، ولی ساز ناهمگونی زده شد و خروجی گرفته نشد.
فرمانده پیشین قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در پاسخ به این سوال که آیا حاضر است در صورت دعوت مجدد بازهم با دولت همکاری کند، گفت: خیر، من بعد از این که از مناطق بیرون آمدم مجددا پیگیری کردند و دعوت به همکاری شدم، ولی دیدم با این شرایط و این نوع مدیریت جای کار نیست و نپذیرفتم. البته به مسئولیت خاصی نرسیدیم و کلی دعوت کردند و من هم دیدم که عملا کاری نمیتوانم بکنم.
هنوز که هنوز است ادعایم این است که سربازم واگر بازهم ببینم میتوانم کمکی کنم پذیرش مسئولیت میکنم، اما وقتی دیدم که با آن که آنقدر خوب در مناطق آزاد کار پیش میرفت و خروجیهای خوبی هم گرفتیم و هر سه ماه یک بار چندین هزار میلیارد تومان پروژه افتتاح میشد و سرمایه گذاران را امیدوارکرده بودیم، ولی به آن صورت برخورد شد عملا به این نتیجه رسیدم که آزموده را آزمودن خطاست؛ مگر اینکه تغیری اتفاق میافتاد که من خیلی چیزی ندیدم.