تتلو میتواند فرصتی عالی برای اصولگرایان در فهم خودشان و تحولات نسل جدید جامعه باشد. حتماً تعجب خواهید کرد که چگونه؟ اگر در سال ۵۷ کسی میتوانست تصور کند که افرادی تحت عنوان انقلاب برای جلب رای یا مخاطب آویزان فردی، چون تتلو میشوند، قطعاً رفتار دیگری در پیش میگرفت که در نقطه مقابل آن رفتار انقلابیاش بود و عطای چنین تحولی را به لقای آن میبخشید. برخی افراد هنوز متوجه اهمیت ابعاد متوسل شدن اصولگرایان به تتلو نشدهاند. ولی جامعه ایران به مبارکی اصولگرایان حاکم از چنان ظرفیت تغییری برخوردار شده است که هنرمند رسمی و مطلوبشان تتلو میشود، درحالیکه همزمان چهرههای خدوم، علمی، هنری و اخلاقی را در انزوا قرار میدادند. این استقبال از امیرحسین مقصودلو و آن تعاریف عجیب و غریبی که از او میکردند در تاریخ سیاسی این کشور باقی میماند، نه به این علت که وی پس از رفتن به ترکیه آن رفتارها را کرد که موجب وهن جامعه ایران بود، بلکه به این علت که در همان زمانی که تتلو را تقدیس میکردند، همه میدانستند که او همین است که بعداً در ترکیه از خودش رونمایی کرد.
تتلو فرصتی است برای اصولگرایان که رفتار و عمق بینش خود را بشناسند، چون تجربه مهمی برای آنان بود. اینکه برای رسیدن به قدرت به هر طناب پوسیده یا حتی پارهای هم آویزان شدند و اوج تصور هنری آنان همین آقای تتلو بوده است. اگر یک گروه سیاسی در هر نقطه از جهان چنین رفتاری کند که در تعارض جدی با ارزشهایش است؛ نمره شناخت و فهم سیاسی و اجتماعی آنان را به حد صفر تنزل میدهند، و قطعاً هزینه سنگینی را باید بپردازند. اکنون میتوان تصاویری که آقایان مشغول دادن جایزه در مراسم ویژه به تتلو با آن قیافه هستند را دید و بعد بررسی کرد و متوجه شد که این
آقایان در حالی برای تتلو بزرگداشت میگذاشتند که همزمان شخصی مثل شجریان و در بستر بیماری را در انزوا قرار داده بودند و یا کنسرت شهرام ناظری را غیرمجاز اعلام میکردند. این واقعیت نواصولگرایان، تاکنون نیز تغییری مثبت نکرده است. آنان باید تتلو را فرصتی برای ارزیابی از خویشتن کنند. خداوند آنان را با تتلو آزموده است؛ آزمونی که تاکنون در آن شکست فاجعهباری خوردهاند.
تتلو از یک حیث دیگر هم فرصت است. او نمادی یا مرجعی برای نسلی از جوانان ایران شده بود که نهفقط خودشان بلکه پدران و مادرانشان نیز تحت نظام آموزش و پرورش و رسانهها و مقررات این جامعه بودهاند. نسل بزرگتر این نسل نیز در این ساختار تربیت و بزرگ شدهاند؛ بنابراین فرصت مغتنمی است که ارزیابی مناسبی از واقعیت این نسل جدید که به کلی با ارزشهای رسمی بیگانهاند، انجام شود. بخشی از آنان را در اعتراضات سال گذشته دیدید. آوردن تتلو به ایران و حذف او از جامعه؛ واقعیت این نسل را تغییر نمیدهد، فقط شاید در چشم شما کمتر دیده شوند. محاکمه تتلو هیچ مشکلی از شما را حل نمیکند، نمیدانیم به چه قیمت و هزینهای از ترکیه گرفته شده است، ولی او فرصت مناسبی برای شما فراهم کرد تا بدانید افراد زیادی هستند که حاضرند با هزینههای گزاف برای دیدن او یا کنسرتهای آنچنانی وی به ترکیه بروند. هیچکس جز تتلو نمیتوانست چنین واقعیتی را به این عریانی و حتی بدون تتو به شما نشان دهد. واقعیت این است که تتلو را میبرید زندان و از جامعه جدا میکنید و دسترسی جامعهشناسان و روانشناسان را به او قطع میکنید و آخرش هم یا با حکم شدید و در صورت ممکن با یک مصاحبه او را قهرمان همان نسلی میکنید که هیچ راهی برای تفاهم با آنان باقی نگذاشتهاید. متاسفانه باید گفت که به احتمال فراوان این فرصت را هم به تهدید تبدیل خواهید کرد. ولی توجه داشته باشید سخنان و تعاریف شما، عکسها و فیلمهای خودتان با او را نمیتوانید از تاریخ و حافظه مردم پاک کنید.