علیاکبر ولایتی، مشاور رهبری تاکید کرد: هر روز جبهه مقاومت موفقتر و پیروزیهای بیشتری را به دست میآورد. از یمن تا عراق و لبنان، مقاومت اسلامی فلسطین و سوریه، همه این کشورها با مشکلات سختتری مواجه بودند و الان از بخشی از این مشکلات با پیروزی و سرفرازی عبور کرده اند.
ولایتی همچنین تصریح کرد: آمریکاییها در افغانستان و عراق شکست خوردند و از این کشورها گریختند و اکنون نیز کشورهای عضو مقاومت در مبارزه علیه ظلم و تروریسم موفق بودهاند و از این به بعد نیز با توجه به آنچه که پیشبینی میشود قطعا آینده منطقه غرب آسیا به نفع مثلث آمریکا و انگلیس و صهیونیستها نخواهد بود.
وی در گفتگو با الجزیره افزود: گسترش محور مقاومت فرصتهای زیادی را در مبارزه و مقابله با زیادهخواهیهای صهیونیستها و آمریکا در منطقه خواهد داشت و هدف این گروه در منطقه مبارزه با رژیم صهیونیستی و حامیان آنها و پایان دادن به تسلط غرب بر منطقه غرب آسیا و دفاع از مظلومان و مردم فلسطین میباشد.
متن کامل گفتوگوی مشاور رهبری با شبکه الجزیره بدین شرح است:
۱-تحولات منطقه به ویژه جنگ علیه غزه و عملیات انصارالله در دریای سرخ و عملیات آمریکا علیه جنبشهای مقاومت را چگونه ارزیابی میکنید؟
این جنگ در نوع خود در صحنه فلسطین بی نظیر است و با منازعات گذشته تفاوتهای مهمی دارد، نوع و شدت ایستادگی مبارزان فلسطینی نیز در برابر صهیونیستها پس از گذشت بیش از ۴ ماه نشان میدهد که اعتماد به نفس این مجاهدین به مراتب بیش از گذشته است.
در طول این جنگ مهم و خانمان سوز هیچ انفعال و ضعفی در طرف فلسطینی علیرغم جنایات اسرائیل و حامیان آنها مشاهده نمیشود و این به آن معنی است که این دفاع میتواند در زمره پرشورترین مجاهدتهای آنها در طول تاریخ فلسطین باشد.
اولین فلسطینی شجاع، عارف و معروف مرحوم شیخ عزالدین قسام در رأس گروهی از ایثارگران فلسطینی در ابتدای اشغال این کشور عدهای از غیرتمندان فلسطینی را فراخواند و مبارزه مسلحانه را آغاز کرد و لذا میتوان گفت که از ابتدای مبارزه دو نوع تفکر به وجود آمد:
-گروهی با حسن نیت، ولی با توجه به عدم شناخت درست آنها از دشمنان امت اسلامی و پیچیدگیهای استعمار انگلیس، با ساده انگاری گمان کردند که موضوع اشغال این سرزمین مقدس که اولین قبله مسلمانان میباشد، امر سادهای است و پایه اصلی این تفکر شیطانی اشغال بیت المقدس به عنوان مقدسترین سرزمینهای اسلامی بعد از حرمین شریفین است.
این طرح تجزیه کشورهای اسلامی توسط استعمارگران در قرون ۱۸، ۱۹ و ۲۰ طراحی و اجرا شد و اولین هدف آنها عثمانی بود و البته برای ایران نیز چنین نقشهای داشتند، ولی با پایداری و هوشیاری مردم و روحانیت آگاه و مبارز مانند میرزای شیرازی خنثی شد و این آرزو بر دل آنها ماند.
به طور نمونه:
۱-با فتوای تحریم تنباکوی مرجع بزرگ شیعه میرزا حسن شیرازی (میرزای اول) (۱۳۰۹ قمری- ۱۲۷۹ شمسی) برای اولین بار کمر انحصار بین المللی انگلیس شکسته شد.
۲-با فتوای مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی (میرزای دوم) مسلمانان عراق اعم از شیعه و سنی بعد از جنگ اول جهانی مدتی مردم و طلبههای عراق با انگلیس میجنگیدند.
۳-پس از انعقاد قرارداد رویتر بین ناصرالدین شاه و پاول یولیوس رویتر که از ثروتمندان انگلیسی-آلمانی و یهودی زاده و عامل انعقاد این قرارداد بود، مرحوم حاج ملا علی کنی و سید صالح عرب که از مجتهدین نامدار ایران بودند به ناصرالدین شاه نامه نوشتند و او را تهدید کردند و ناصرالدین شاه تسلیم شد و سپهسالار را برکنار کرد.
در مورد فلسطین نیز تمام طرحهای سیاسی مطرح شده توسط کسانی که نسبت به حقوق فلسطینیها بی اعتنا بودند مانند اجلاس مادرید که مهمترین بود و یا طرحهای دیگر مانند اسلو، کمپ دیوید دوم، وای ریور، واشنگتن و طرح بی فایده دو دولت که قبلا عرفات به صورت ناقص در رام الله آن را آزموده بود و صهیونیستها به هیچ وجه به صورت واقعی مدعی انجام آن نبودند و هر روز اختیارات بخش کوچکی را در اختیار سازمان آزادی بخش فلسطین قرار دادند، ولی از طرف دیگر انواع محدودیتها را اعمال کردند و در نهایت به قول اکثر کارشناسان او را «مسموم» کردند لذا این طرح تقسیم فلسطین مفید نیست بلکه زیان بخش است.
تاریخ فلسطین نشان میدهد که این سرزمین مقدس همواره پیشتاز مقابله با کفار و ظالمان بوده است. نمونههای تاریخی که در آن فلسطینیان توانستند بر دشمنان اسلام در سرزمین خود پیروز شوند یکی نبرد عین جالوت در ۶۵۸ هجری میان لشگریان مسلمان مملوک بحری و ایلخان فرمانده مغول در فلسطین بود و طی آن لشگریان مملوک بحری برای اولین بار به پیروزی قطعی رسیدند و فرمانده ایلخان مغول برای اولین بار پس از سالها کشتار مسلمانان برای عذرخواهی و طلب بخشش از پادشاه مملوک مصر به قاهره سفر کرد و این نخستین بار بودکه مغولها این چنین به ذلت افتادند.
نبرد دیگر در جنگهای صلیبی بین سالهای ۴۸۸ تا ۶۹۰ هجری قمری بود که به دعوت پاپ اوربان دوم توسط ماجراجویان و ولگردهای کوچه پس کوچههای اروپا برای به اصطلاح بازپس گیری سرزمینهای مقدسی که در دست مسلمانان بود به پا شد و این انبوه لشگر صلیبیهای بی اعتقاد و مدعی کاذب به پیروی از پیامبر عظیم الشان مسیحیت حضرت عیسی (علی نبینا و اله و علیه السلام) بدون رعایت هرگونه مراتب انسانی با قتل و غارت از خطی که بین (بیزانس -رم شرقی) و رم غربی بود به بیت المقدس رسیدند و بر سر راه با ارتدوکسها همان کاری را کردند که بعدا نسبت به مسلمانان انجام دادند و یکی از فرماندهان انگلیسی به نام ریشارد شیردل برای پادشاه انگلیس نوشت که در معبد سلیمان: تا زانوی ما در خون مسلمانان بود و این حملات وحشیانه تقریبا ۲۰۲ سال بین سالهای ۴۸۸ تا ۶۹۰ هجری قمری به طول انجامید و باز در اینجا مشاهده میکنیم که فلسطینیان در خط مقدم جبهه علیه صلیبیان درگیرند تا بیت المقدس به آغوش مسلمانان بازگردد.
اکنون نیز ملاحظه میکنید که مردم فلسطین چگونه در برابر مهاجمین تا دندان مسلح ایستادگی میکنند و هر چه زمان میگذرد فلسطینیان قویتر و روحیه صهیونیستها ضعیفتر میشود.
و، اما در مورد انصارلله یمن
مردم یمن سابقه درخشانی در تبعیت از انبیاء الهی و بخصوص حضرت محمد بن عبدالله (ص) دارند.
یمنیها این افتخار را دارند که بدون جنگ و با علاقه و رغبت اسلام را پذیرفتند به این ترتیب که فرستادهای با عظمت مثل امیرالمومنین حضرت علی (ع) را به یمن اعزام کردند و مردم آن منطقه غیر از مردم نجران و عصیر که مسیحی ماندند و در جریان مباهله نیز مسیحیان آن وادی با نهایت احترام و مروت عقب نشینی کردند. یمن از معدود نقاطی است که دست استعمار به آنها نرسید و هرچه استعمارگران بخصوص انگلیسیها تلاش کردند نتوانستند این سد ایستادگی و پایداری را بشکنند و نکته بسیار مهم این است که این ملت هم اکنون انواع فشارهای سیاسی، نظامی، بین المللی و اقتصادی را از زمان آغاز جنگ غزه به خاطر فلسطین تحمل میکنند.
متاسفانه برخی از کشورهای اسلامی و عرب در دفاع از فلسطین نه تنها هیچ کار مثبتی انجام نمیدهند بلکه بعضی از حکومتهای مدعی مسلمانی برای به دست آوردن منافع اقتصادی و جلب حمایت بزرگترین دشمن اسلام یعنی آمریکا فقط به صادر کردن بیانیههای محافظه کارانه اکتفا کردند.
انصارالله یمن با وارد کردن ضربات سخت به دشمنان سبب شکست هیمنه پوشالی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و هم پیمانان آنها در منطقه شدهاند.
امروز شاهد این واقعیت هستیم که گروههای مقاومت بصورت خودجوش در مناطق حساس جغرافیایی اعم از آب راههای مهمی، چون باب المندب و دیگر نقاط مهم منطقه حضور دارند. حمایت گروههای مقاومت از یکدیگر روز به روز بصورت منسجمتر و به مرحله شکست ناپذیر رسیده و تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی منجر به یکپارچگی مردم منطقه و دیگر آزادیخواهان در کشورهای مختلف جهان با ملت فلسطین شده است.
یمنیها اکنون در مقابل شکلگیری ائتلافهای منطقهای جدید السلطه بر اقیانوس هند همچون (آگوس، گواد و آی ۲ یو۲) که مرکب از آمریکا، انگلیس، استرالیا، زلاندنو میباشد میخواهند به بهانه تقابل با چین در اقیانوس هند آتش افروزی کنند و طبیعتا به این بخش مهم از دنیا اکتفا نخواهد کرد و نا آرامی را به اقیانوس آرام نیز سرایت خواهند داد. حوثیها از جمله ملتهای غیور و از خود گذشته و ایثارگر و توانمند، با سابقه بیش از ٩ قرن مقاومت در برابر استعمار به خصوص انگلیس و اذنابش، با پیش بینی درست که آنگولاساکسونها میخواهند بار دیگر سلطه خود را بر این منطقه بسیار مهم برقرار کنند جلوی این مجموعه طماع و سربرآورده از پیله استعمار کهنه ایستاده اند و به عنوان یک کشور اسلامی عضو گروه مقاومت نشان داده اند انگلیس و متحدان آنها نمیتوانند به قبل از سال ۱۹۶۸ برگردند.
یمنیها بر این باور هستند و میگویند دست از کشتارهای مردم بی پناه غزه بردارید و تا زمانی که رژیم صهیونیستی به این تجاوزات وحشیانه خود علیه مردم غزه ادامه دهد آنها کارهای بازدارنده خود را در قبال کشتیهای به مقصد بنادر رژیم صهیونیستی ادامه خواهند داد ومسلمانان و آزادگان جهان از این اقدامات انسانی حوثیها حمایت میکنند.
جستوجو در عمق تاریخ ایران نشان میدهد که ایرانیها همواره با مردم جزیره العرب از جمله یمن روابط بسیار نزدیکی داشته اند.
بنا به نوشته مسعودی در مروج الذهب بابک جد اردشیر بابکان به حج رفت و بعد از طواف کعبه بر سر چاه زمزم نشست و دعا خواند و هدایایی را به داخل این مکان مقدس ریخت.
نمونه این رفتار حسن همجواری با همسایگان را در طول تاریخ ایران مشاهده میکنید. زمانی سپاهی از حبشه (اتیوپی امروز) به یمن حمله کرد و یمن را اشغال نمود. پادشاه یمن از انوشیروان کمک خواست و انوشیروان یکی از سرداران شجاع خود را به نام وهرز به اضافه ۸۰۰ نفر به یمن فرستاد و آنها حبشیان را شکست دادند و تاج و تخت پاشاه یمن را به او برگرداند و رابطه ما ویمن به عمق تاریخ بر میگردد.
۲-به نظر حضرتعالی پیامدهای این تحولات منطقهای برای ایران و هم پیمانانش در محور مقاومت چگونه خواهد بود؟
تاکید میکنم که هر روز جبهه مقاومت موفقتر و پیروزیهای بیشتری را به دست میآورد. از یمن تا عراق و لبنان، مقاومت اسلامی فلسطین و سوریه، همه این کشورها با مشکلات سخت تری مواجه بودند و الان از بخشی از این مشکلات با پیروزی و سرفرازی عبور کرده اند.
آمریکاییها در افغانستان و عراق شکست خوردند و از این کشورها گریختند و اکنون نیز کشورهای عضو مقاومت در مبارزه علیه ظلم و تروریسم موفق بوده اند و از این به بعد نیز با توجه به آنچه که پیش بینی میشود قطعا آینده منطقه غرب آسیا به نفع مثلث آمریکا و انگلیس و صهیونیستها نخواهد بود.
گسترش محور مقاومت فرصتهای زیادی را در مبارزه و مقابله با زیاده خواهیهای صهیونیستها و آمریکا در منطقه خواهد داشت و هدف این گروه در منطقه مبارزه با رژیم صهیونیستی و حامیان آنها و پایان دادن به تسلط غرب بر منطقه غرب آسیا و دفاع از مظلومان و مردم فلسطین میباشد
۳-بعد از افزایش عملیات اسرائیل در سوریه، آیا همکاری ایران و سوریه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؟
روابط جمهوری اسلامی ایران و سوریه روابط عمیق و استراتژیک و دارای سابقه تاریخی است. روابط ایران و سوریه در تمامی ابعاد مورد توجه جدی قرار دارد که میتواند نقش مهمی را در حوزه منطقهای و بین المللی به دنبال داشته باشد و خرسندیم که روند همکاریها و فعالیتها در این چهارچوب گسترش پیدا کرده است.
جبهه مقاومت توانسته با اتحاد و کنار یکدیگر بودن توطئههای دشمنان و اهداف شوم آنها را خنثی کند و به پیروزیهای فراوانی دست یابد و بی تردید پس از این نیز موفقیتهای بیشتری را کسب خواهد کرد.
سوریه به عنوان یکی از کشورهای مهم محور مقاومت نقش بسیار تعیین کنندهای در معادلات منطقهای داشته است. قریب به ١٢ سال است که دولت و مردم آن کشور ایستادگی را آموخته اند و با فرهنگ و ادبیات آن به خوبی آشنا هستند و قطعا سوریه امروز نسبت به آغاز جنگ توان بیشتری در برابر تجاوزات صهیونیستها و حامیان آنها به دست آورده است.
جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب روابط همه جانبه و راهبردی را با سوریه به عنوان حلقه طلایی بین کشورها و عناصر مقاومت ایجاد کرده است و این روابط ادامه خواهد داشت.
۴-اخیرا آمریکا و اسرائیل سیاست ترور علیه فرماندهان جنبشهای مقاومت در سوریه و لبنان و عراق را در پیش گرفتهاند، سیاست تهران و متحدانش برای مقابله با سیاست ترور چه خواهد بود؟
ایران خود قربانی تروریسم و مخالف ترور است، ولی آمریکا و صهیونیستها همان کاری را میکنند که مزدوران آنها در گذشته در ایران انجام داده اند. منافقین حدود ۱۷۰۰۰ نفر را با حمایت آمریکا در ایران تاکنون ترور کرده اند و آمریکا با تشکیل و حمایت از گروهای تروریستی مانند داعش در غرب آسیا و نمونه دیگر آن در آمریکای لاتین (تاسیس گروه کنترا) سردمدار حمایت از تروریسم است.
از ابتدای انقلاب نیز تا کنون گروههای تروریستی تحت حمایت آمریکا، انگلیس و صهیونیستها مانند کومله و دموکرات و منافقین با ترور دانشمندان هستهای و ... دشمنی خود را با ملت شریف ایران ثابت کرده اند؛ و لذا اگر تاریخ و توالی ترورهایی که توسط جنایتکاران صهیونیست و حامیان بلاشرط آنها مثل آمریکا انجام شده را بررسی کنید ملاحظه خواهید کرد که هیچ دوره زمانی نبوده که آمریکا و اقمارش به دنبال اقدامات تخریبی و ترور نبوده باشند.
باید به این مطلب مهم اشاره نمود در حالیکه بحرانهای اساسی در این منطقه طی سالهای گذشته با ائتلاف به رهبری آمریکا به عنوان محور ناتو منجر به بروز جنگها و کشته شدن و آوارگی وسیع در منطقه شده است، ولی شاهدیم که نمایندگان ویژه دبیر کل سازمان ملل در این کشورها از اعضای ناتو و یا کشورهای حامی این فتنهها و بحرانها میباشند.