آفتابنیوز : آفتاب: میرحسین موسوی پس از 20 سال دوری تصویری، در قاب تلویزیون، حضور یافت و صمیمی و ساده آنچنان که از او انتظار میرفت به بیان دلایلش برای حضوردر عرصه انتخابات پرداخت و با اشاره به نقدهایی که به دولت دارد، نوید داد که میتوان کشوری آباد، شاد، قوی با سیاست خارجی نیرومند داشت و از همه آرمانهای شهدا در سطح بینالمللی و داخلی دفاع کرد.
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، مهندس میرحسین موسوی در اولین برنامه تلویزیونی خود که از شبکه یک سیما پخش شد، در گفتوگوی رو در رو با مردم، ضمن ابراز خوشحالی از این گفتوگو بیان کرد: «خوشحالم که دوباره در بین شما هستم و میتوانم با شما صحبت کنم. گرچه مدتهاست پس از اتمام وظایفم در دولت، از سال 68 امکان نداشته از طریق رسانه ملی گرد هم باشیم و با هم صحبت کنیم. این موضوع به دلیل محدودیتی است که برای تصویر بنده وجود داشته است، با این وجود در این مدت بنده به هیچ وجه از شما دور نبوده و با شما در مغازهها، کوچه، خیابان، روستاها، شهرها، مساجد، کارخانهها، کوهپیماییها و راهپیماییهای عظیم و در فراز و نشیبها بوده و حضور داشتم».
این کاندیدای ریاست جمهوری انتخابات دوره دهم اضافه کرد: «جزو آرمانها و آرزوهای من این است که ان شاءالله شرایطی در آینده پیش آید که مردم بتوانند از طریق رسانههایی چون رسانه ملی و نظایر آن دوستیها را تقسیم کرده، صحبت کنند و دور هم باشند، تبادل نظر داشته باشند؛ یاد بگیریم از این امکانات و وسیله مدرن در شرایط کنونی به خوبی استفاده کنیم؛ چرا که وجود این رسانهها، فضای ملی ما را شادتر و مردم را نسبت به یکدیگر مهربانتر میکند. همچنین میتوان مشکلات را از این طریق بهتر حل کرد».
میرحسین موسوی با تشکر از مردم برای استقبال از حضورش در شهرهای مختلف گفت: «در یکی دو ماه اخیر بنده به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، به عنوان خدمتگزار مردم در شهرهای مختلف حضور پیدا کردم که جا دارد از پیشوازی مردم تشکر کنم. بنده شرمنده این پیشوازها هستم؛ میدانم که این پیشوازها برای بیان حرفها و نگاه به مسایل مختلف کشور بوده و بنده چیزی نداشتم که خدمت شما مردم عزیز عرضه کنم. همچنین ماشینی نفرستادم که شما را به صحنه آورد و از امکاناتی همچون پول نفت در آستینم برخوردار نبودم که آن را بین شما توزیع کنم. البته میدانم که حضور شما در صحنه به دلیل این امکانات و وسایل نیست بلکه به دلیل احساس مسوولیتی است که در قبال انقلاب اسلامی دارید».
وی ادامه داد: «جا دارد از استقبال و پذیرایی مراجع عظام تشکر کنم، عزیزانی که ستونهای انقلاب ما و وسیله آرامش مردم و معنویت ملت هستند. وجود آنها سکینهای به مردم ما میدهد و آنها به عنوان سرمایه بزرگ کشور به شمار میآیند که کشور را در راستای انقلاب و اسلام و چارچوبهای معنوی هدایت میکنند».
نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه سخنانش گفت: «از شخصیتهایی که در مسوولیتهای مختلف هستند و روحانیون که به دلیل مسوولیت آنها، نمیتوانم نامشان را ببرم، تشکر میکنم. همچنین
از دکتر خاتمی به دلیل همراهیشان تشکر میکنم. بنده همواره ایشان را به عنوان فردی که اهتمامی خاص به صیانت از آزادیهای تصویب شده در قانون اساسی دارند در نظر دارم که نشاندهنده روح صلحطلبی و آرامشطلبی و وسعت بخشیدن ارتباطات با خارج هستند و سرمایه بزرگی برای کشور ما محسوب میشوند».
وی ادامه داد: «در مقدمه سخنان خود از خانواده شهدا، جانبازان و کسانی که در راه انقلاب و دفاع مقدس زحمت کشیدهاند و آزادگان و خانوادههایشان تشکر میکنم؛ آنها میراث گرانبهایی هستند که در راه انقلاب رنجهای بسیاری کشیدهاند. بنده همواره در مقابل این خانوادهها سر تعظیم فرود آورده و خود را مدیون آنها میدانم».
میرحسین موسوی با بیان اینکه با کمال احترام به بقیه رقبای انتخاباتی، نقد و صحبت در آستانه انتخابات، طبیعت یک انتخابات آزاد و خوب در کشور ماست، گفت: «انتخابات زمینهای را فراهم میکنند تا بتوانیم به نقد وضعیت موجود بپردازیم و نگاهی به آینده داشته باشیم. در آستانه انتخابات یک نوع حساسیت فراگیر و گستردهای در کشور ما نسبت به مسایل مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد میشود و مردم به گذشته خود نگاه میکنند. فرصتی پیش میآید که در آن مردم به این موضوع فکر کنند که آیا با شرکت در انتخابات، وضع را تثبیت میکنند یا امکان دگرگونی را فراهم میکنند. این نعمت بزرگی برای انقلاب اسلامی به شمار میآید».
وی به مسافرتهای استانی خود در طول چند ماه اخیر اشاره و اظهار کرد: «
بنده در مسافرتهای استانی که در طول چند ماه گذشته با مردم داشتهام، متوجه شدم که مردم برای درس گرفتن از ما به صحنه نمیآیند بلکه برای درس دادن در صحنه حاضر میشوند. وقتی به شعارها و پلاکاردهای آنها نگاه میکردم میدیدم که تمام ارزشها و معیارهایی که در ذهن مردم وجود دارد و دغدغههایی که آنها بیان میکنند میتواند ما را هدایت کند که چه خطراتی پیش روی ماست و چه دغدغه اصلی باید داشته باشیم».
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری که با صراحت و سادگی نظرات خود را بیان میکرد، افزود: «در این پیشوازها، استقبالها و گرد هم شدنها، مردم ضمن بیان مسایل منطقهای، مسایل ملی خود را نیز مطرح میکردند. نمونه آن هنگامی که در شمال کشور حاضر شدم بحث بر این بود که در حالی که برنجهای کشاورزان گیلانی در انبارها باقی مانده، برنج پاکستانی با قیمتی ارزانتر در بازارهای رشت به فروش میرسد. در کنار آن بحث پرتقال نیز مطرح میشد مبنی بر اینکه پرتقالهای کشور روی درخت باقی مانده و پرتقالهای خارجی در کشور وجود دارد که این موضوع باعث ورشکستگی باغداران ما میشود».
میرحسین موسوی افزود: «بنده هنگامی که به مزرعه چای رفتم نیز دیدم که با وجودی که کشاورزان و متخصصان چای در داخل باغهای سرسبز حضور داشتند اما سطح باغها اندک شده و آنها با مشکلاتی روبهرو بودند. در حالی که گفته میشد بیش از 170 هزار تن چای داخلی در انبارها وجود دارد، بازار شمال با چای خارجی پر شده بود. این امر امکان رقابت و رشد را از بین میبرد. نمونهای از این مسایل را در سفر خود به کرمان مشاهده کردم. در آن سفر نیز مردم میگفتند که وسعت باغها محدود شده است».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه در رابطه با صنعت ابریشم گفت: «در زمانی در دوران صفویه، صنعت ابریشم، اقتصاد کشور را میگرداند و از بزرگترین تاجرهای ابریشم در کشور ما شاه عباس بوده که هم استفاده سیاسی از صدور ابریشم به اروپا میکرد و هم برای حفظ ایران و مسایل ملی ایران، ارتباطاتی برقرار میکرد و در مقابل حملات عثمانیها این ارتباطات را به کار میگرفت و به دنبال متفق و متحد از طریق این صنعت بود. در این شرایط تا این اندازه و در آن زمان تجارت با سیاست آمیخته بود. این مساله تا کنون رشد پیدا کرد اما متاسفانه میبینیم که در سالهای اخیر این صنعت در حال نابودی است که منجر به عدم اشتغال و بالا رفتن بیکاری شده است و هم ما قدرت مانور را از دست دادهایم».
وی ادامه داد: «بیان اینگونه مسایل به این دلیل است که این مشکلات میتواند عمومیت پیدا کند. یعنی نباید تنها مسایل را در مشکلات کشاورزی دید؛ این مشکلات مربوط به کل صنعت و اقتصاد ملی ماست که از این دشواریها رنج میبرد».
موسوی در ادامه به بحث شکر اشاره و اظهار کرد: «در حال حاضر نیاز کشور حدود 600 هزار تن شکر است؛ در زمان جنگ بحث بر سر این بود که چهکار کنیم تا از طریق گسترش کشت در صنعت این موضوع را بهبود ببخشیم و پس از آن سرمایهگذاریهای عظیمی در خوزستان و جاهای دیگر برای کشت چغندر انجام شد،
شرایط کشور اکنون به جایی رسیده که در شرایطی که شکر در انبارهای ما باقی مانده و مزارع ما تعطیل شده و کشاورزان بیکار میشوند و سفرهها کوچکتر میشود، نزدیک به 3 میلیون تن شکر وارد کشور میشود و این موضوع به اقتصاد ملی ما آسیب میرساند و نمیتوان دیگر صنعت را گسترش داد».
وی به سفر استانیاش به استان اراک اشاره کرد و گفت: «استان اراک استان صنعتی ماست اما بنده در سفر خود دیدم که با مشکلاتی در رابطه با صنایع دولتی همچون آلومینیومسازی، ماشینسازی و آذراب اراک که از جمله افتخارات دولت در دوران دفاع مقدس به شمار میآید، مواجه شده است. در آن زمان علیرغم وجود درآمدهای جنگی، ما با 100 هزار دلار توانستیم این کارخانه را با همت مدیران قوی در کشور ایجاد کنیم اما امروز این کارخانهها در معرض خطر قرار گرفته، کارگرها کار را رها کرده، کارخانهها دچار مشکل شدند، کارگران حقوق معوقه خود را دریافت نکرده و بالاترین نرخ بیکاری در کشور حاصل شده است. این موضوع تنها مربوط به کارخانههای دولتی نیست».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: «نحوه اجرای اصل 44 باعث شده که به این منظومه دقیق، همهجانبه نگریسته نشود. اکنون بیکاری وسیعی در استانهای صنعتی وجود دارد که با تحقیق میتوان آمار آن را به خوبی استخراج کرد. بنده هنگامی که در مسجد ساوه قصد صحبت داشتم، دیدم که بیشتر قشری که در آن مسجد بزرگ با وجود فشردگی دور هم جمع شده بودند، قشر کارگری بودند که از حقوق معوقه و اخراج ناراحت بودند و برخی از سرمایهگذارها گلایه داشته و طبیعی است که در این شرایط عصبانی باشند. بنده خطاب به آنها گفتم که
خود سرمایهگذارها نیز به دلیل روشن نبودن فضای کسب و کار در کشور متضرر شده و امکان کسب و کار ندارند. یعنی هم کارفرمایان و هم کارگران دچار مشکل شدهاند. این مسایل، مساله اصلی ملت ماست و مساله کوچکی به شمار نمیآید؛ چرا که دود این مساله فقط به چشم یک کارگر نمیرود. اگر تنها این موضوع رخ میداد باز هم یک مشکل بزرگ بود».
میرحسین موسوی در ادامه اظهار کرد: «همیشه ما از مسایل فرهنگی بد در جامعه و بداخلاقیها و اعتیاد مینالیم اما این در حالی است که میتوان از دید اقتصاددانان مستقل، رابطه معناداری را بین اعتیاد و مشکلات بیکاری پیدا کرد. در این شرایط میبینیم که
دلایل بسیاری از مشکلات اجتماعی ما در کجا قرار دارد که مهمترین آن بحث اقتصادی است که به آن خوب پرداخته نمیشود. اگر دولتها نتوانند به اینگونه مسایل عمده پرداخته و آن را حل کنند طبیعی است که در بقیه مسایل مشکل داشته باشیم.
نمیشود در این کشور مشکلات فرهنگی را حل کرد اما مشکلات بیکاری را حل نکرد. نمیتوان بداخلاقیها را حل کرد و از جوانان خواست که در زمینه خلق خلاقیتها فعالیت کنند اما برایشان تصویر درست و دورنمای روشنی از آینده ترسیم نکرد. این مسایل به یکدیگر ارتباط دارند».
وی ادامه داد: «یکی از مهمترین مسایل، احساس عدم امنیت است. این احساس فقط در این صورت که دزد جنایتکاری اسلحهای را روی سینه ما بگذارد به آدم دست نمیدهد بلکه
همین جوانهای درسخوانده اعم از دختر و پسر هنگامی که دورنمای روشنی از زندگیشان نمیبینند یا شرایط بازار کار را نقد میکنند و فارغالتحصیلان را میبینند و از سوی دیگر زمینههای شغلی کم و تبعیض و رانتخواری و سفرهپروری و مقررات گزینشی و تبعیضی برای استخدام به جای شایستهسالاری را میبینند، دیگر احساس امنیت نمیکنند. به همین دلیل یکی از شعارهای بنده، رهایی از ترس و آزادی از ترس است. ترس فقط به معنای جسمی نیست بلکه باید آرامش روانی در جامعه ایجاد شود. این امر حاصل نمیشود مگر آنکه مهمترین اهتمام دولت به حل مسایل اقتصادی باشد».
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در ادامه تاکید کرد: «به دلیل تجربه تاریخی ملت ما همه ما یقینا از دوران مشروطه به بعد داشتن اقتصاد ملی نیرومند را در فکرمان میپروراندیم. این شعار مربوط به این دوران نیست بلکه انقلاب اسلامی متعهد به حاصل شدن این موضوع و قویتر عمل کردن شد. میتوان این مسایل را در شعارها و کتابها که از دوران قبل به یادگار مانده به خوبی مشاهده کرد. میبینید که مردم همواره به این مساله حساس بوده و حساسیت داشتند مبنی بر اینکه بدون داشتن استقلال مالی نمیتوان سیاست خارجی قوی و امنیت داشت».
میرحسین موسوی به زندگی امیرکبیر اشاره و اظهار کرد: «بنده همیشه امیرکبیر را جزو شهدای انقلاب میدانم و همیشه برای او فاتحه میخوانم و او را یاد میکنم. یکی از مهمترین کارهای امیرکبیر ایجاد اشتغال، کارآفرینی و فرصت دادن به ابداعات داخلی بود».
نخست وزیر دوران دفاع مقدس به بیان خاطرهای پرداخت و گفت: «در اواخر دوران جنگ ما به مشکل ارزی برخوردیم؛ چرا که نفت به فروش نمیرفت و قیمتها پایین آمده بود. به همین دلیل در اصفهان به دنبال معادنی بودیم که بتوان از فلزات آن همچون طلا استفاده کرد. در آن موقع گفتند که در نزدیک اصفهان تونلهایی کنده شده که نام آن را اکنون به خاطر نمیآورم اما اصفهانیها مطمئنا نام آن را میدانند چون بعدها به نتیجه هم رسید. پس از پرسوجو تونل را پیدا کردیم که کشاورز پیری در آن زمان به من گفت از پدربزرگهایش شنیده که اولین بار امیرکبیر این تونل را کشف کرد و آن را کلنگ زد. تلاش میشد که این تونل به نتیجه برسد و سرانجام در زمان برادر عزیزم جناب آقای هاشمی رفسنجانی به نتیجه رسید و به کشور عرضه شد».
وی در ادامه توضیح داد: «در خاطرات امیرکبیر آمده است هنگامی که برای منظم کردن و یکسان کردن سوارهنظامها قصد دوختن لباسهای یکجور را داشتند، خانمی به آنها مراجعه کرده و گفته که همین دکمههایی که از فرنگ وارد میشود را میتواند درست کند. امیرکبیر پس از آن دستور داد که دیگر این دکمهها از فرنگ وارد نشود تا این رشته در کشور رشد پیدا کند. چنین رویهای از آن دوره و در انقلاب اسلامی مورد اهتمام همه بوده است؛ چرا که رابطه محکمی بین اقتصاد ملی و عظمت کشور وجود دارد. اما متاسفانه در حال حاضر با نگاهی به شاخصهای اصلی کشور میبینیم که نسبت به این مسایل بیاعتنایی صورت گرفته و اینگونه مسایل جزو شاخصههای اصلی ما نیست».
میرحسین موسوی در ادامه اظهار کرد: «بدون حل این مسایل نمیتوانیم مدیریت جهانی داشته باشیم. ما مجبوریم با مدیریت داخلی مشکلات خود را حل کنیم تا بتوانیم به سمت اهداف بلندتری برویم. ما موقعی میتوانیم از برادران لبنانیمان حمایت کنیم که خودمان در داخل قوی باشیم. موقعی میتوانیم از آرمانهای فلسطین دفاع کنیم که خودمان قوی باشیم و موقعی میتوانیم دست دراز کنیم تا در آمریکای لاتین فعال باشیم که در رابطه با همسایههای عزیز خود که جای پای محکمی داریم و مذهب و بازارهای مشترکی با ما دارند، فعال شده باشیم و عمق استراتژیکی را برای کشور تامین کرده باشیم».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه تاکید کرد: «در صورتی میتوانیم با اهداف و طمعها در خلیج فارس مقابله کنیم که از عمق استراتژیک خود در شمال و شرق کشور یعنی قفقاز، افغانستان و پاکستان بهترین بهره را بگیریم، نه اینکه دست خالی برویم و خیالپردازی کنیم».
مهندس موسوی در ادامه گفتوگوی خود با مردم بیان کرد: «یکی از درسهایی که بنده از مردم گرفتم این بود که هرچه بیان شود گرانی در کشور وجود ندارد اما مردم تورم 25 درصدی را لمس میکنند. 25 درصد تورم یعنی کوچک شدن سفرهها، پایین آمدن امنیت و صلابت مردم، پایین آمدن آموزش و پرورش مردم و کوچک شدن ظرفیت خانوادهها برای استفاده از کالاهای فرهنگی و افزایش اعتیاد، بداخلاقی، بدفرهنگی و بدبینی به نظام. انتظار ما از هر دولتی در جمهوری اسلامی این است که یکی از بزرگترین دغدغههایش مساله گرانی و تورم باشد».
نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه به خاطرهای از دوران امام (ره) اشاره و اظهار کرد: «زمانی میخواستند قیمت سیگار را در کشور بالا ببرند که امام به این امر اعتراض کرد مبنی بر اینکه به دلیل اینکه میخواهید بودجه خود را تامین کنید قیمت سیگار را بالا میبرید و در این صورت مردم را با مشکل مواجه میکنید. بنده در پاسخ به ایشان گفتم که موافق با این قضیه نیستم اما مجلس به دلیل اینکه میخواهد بودجهای متوازن داشته باشد این کار را انجام میدهد. امام فرمود که از قول ایشان به نمایندهها بگویم که این موضوع را منع میکنند. هنگامی که این سخن را به نمایندهها منتقل کردم، به اصطلاح عامیانه خودمان نمایندگان تصور کردند که چغلی آنها را به امام کردهام. از این رو کمیسیون بودجه دستهجمعی خدمت امام رفته و گفتند که بودجه مشکل دارد و میخواهند قیمت سیگار را بالا ببرند، چون سیگار دود است و مضر است و میخواهند از این راه به دولت کمک کنند. امام در ابتدا گفتند که این امر نمیشود. بعد از بحثهای فراوانی ایشان فرمودند که قیمت سیگارهای ارزانی که مردم عادی میکشند را دست نزنید اما قیمت سیگارهای لوکس را بالا ببرید. این سیاست در آن زمان در کشور اعمال میشد و این حساسیت ایشان نسبت به بالا رفتن حتی یک ذره از قیمتها در زمان جنگ و دفاع مقدس بود؛ چرا که ایشان لمس کرده بودند که بالا رفتن قیمتها چه فشاری را بر دوش مردم و سفرههایشان میگذارد».
میرحسین موسوی ادامه داد: «در این شرایط اکنون شاهد تورم 25 درصدی در کشور هستیم. در مقابل گفته میشود که تورم را کنترل کرده و تورم رشد نمیکند. این در حالی است که 25 درصد تورم یعنی 25 درصد قدرت خرید مردم در سال پایین آمده است. برای فردی که دارای مال و املاک است این امر مهم نیست اما برای مردمی که برای همان سفره کوچکشان نمیتوانند کاری کنند و زیر خط فقر قرار دارند مشکلات فراوانی را ایجاد میکند.
بنده ظن این موضوع را دارم که وزارت رفاه به دلیل این موضوع تعداد قشرهای زیر خط فقر را اعلام نمیکند تا این مسایل را بپوشاند. این در حالی است که مطابق قانون باید این آمارها مطرح شود تا همه مسوولان به دنبال رفع این مشکل باشند».
وی خاطرنشان کرد: «از سوی دیگر مساله بیکاری جزو مشکلاتی است که در ذهنیت و احساس مردم اثر میگذارد. این امر جزو خواستههایی است که از همه دولتها میشود. بنده در مقطع مسوولیتم این موضوع را به خوبی لمس میکردم. در آن زمان هنگامی که مسوولان کشورهای مختلف دور یکدیگر جمع میشدند اولین رجزخوانیشان مربوط به نرخ تورم در کشورشان بود. از این رو باید مساله کنترل تورم جزو اولویتهای نظام ما باشد و در کنار آن مساله بیکاری اولویت دیگری است که باید به آن توجه شود».
موسوی گفت: «مساله بیکاری امری است که باعث ایجاد چنین وضعیتی در جنوب شهر و شهرهای فقیر و روستاهای فقیر میشود و به تبع آن مهاجرت و حاشیهنشینی رخ میدهد. بنده به دلیل وجود این مسایل اصلی وارد صحنه شدم».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: «این مشکلات حل نمیشود مگر آنکه دولت قویا قانون را رعایت کند و گریز از قانون نداشته باشد. باید دولت، دولت برنامهریز باشد، نه آنکه سازمان مدیریت و برنامهریزی را تعطیل کند. باید به مردم قول دهد که کارها جز از راه نظام برنامهریزی دقیق که بر هزینههای دولت نظارت دارد و جلوی تصمیمگیریهای فردی و صدقهای را میگیرد امکانپذیر نیست. این امر موقعی رخ میدهد که بانکهای مستقل و بانک مرکزی مستقل داشته باشیم یا در حد پایینتر بانکها در چارچوب قانونی به وظایف خود عمل کنند. این در حالی است که اکنون شورای عالی پول و اعتبار با 18 شورای بسیار حساس از سوی دولت تعطیل شدهاند که نتیجه آن این است که بانکها حیاتخلوت دولت شدهاند. در این شرایط نمیتوان انتظار داشت که بانک مرکزی از قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی ما که جنبه حیثیتی دارد حمایت کند».
میرحسین موسوی ادامه داد: «بنده همواره از زائرانی که از مکه میآیند شنیدهام که افسوس میخورند که ارزش پول کشور ما کاهش یافته است. در چنین شرایطی پایین آمدن قدرت خرید مردم به معنای نابودی و ضعف اقتصادی کشور است که به تبع آن پایین آمدن حیثیت ما در جهان را رقم میزند. نباید تنها اینگونه تصور شود که اینگونه مسایل تنها به بحث سیاست خارجی برمیگردد. اگر امروز در رابطه با گذرنامه و بقیه سندهای رسمی کشور مشکلاتی وجود دارد به این مسایل برمیگردد. چنین مسایلی دلیل حضور من در صحنه انتخابات شد و با این فکر که بتوانم اصلاحاتی را در رابطه با این مسایل انجام دهم وارد شدم».
وی به مسوولیتهای خود در زمان هاشمی رفسنجانی و خاتمی اشاره و اظهار کرد: «
بنده در زمان آقای رفسنجانی و خاتمی مشاور آنها بوده و نظرات خود را انتقال میدادم. در روزهای ابتدایی زمان دکتر احمدینژاد نیز مسایل را بیان میکردم و انتظار نداشتم که به همه آنها عمل کنند ولی هر فرد دیگری نیز بود دغدغههای خود را مطرح میکردم. از این رو باید گفت که مشکلی با فردی ندارم».
این کاندیدای ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: «اگر بخواهیم انقلاب اسلامی را حفظ کنیم و به راه شهدا برگردیم، در سطح جهانی آبرو داشته و کشوری نیرومند همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند که کشور با اقتصاد پیشرفته، ایران پیشرفته و توام با عدالت داشته باشیم مجبوریم اولویتها را عوض کنیم. به جای آنکه بیشتر به چیزهای گوناگون، پراکنده و بدون برنامه بپردازیم، به مسایل اصلی بپردازیم. سوال من این است که
چرا پروژههای اساسی کشور که میتواند اقتصاد را زیر و رو کند و اشتغال دایم ایجاد کند و باعث عزت ما شود متوقف شده و در این حالت برای پروژههای کوچک، پولهای وسیعی توزیع میشود که تنها یکی از نتایج آن ایجاد تورم در سطح کشور است».
میرحسین موسوی اضافه کرد: «امیدوارم در آینده با ثروت ملی و نیروی کار عظیم، مشکلات کشور حل شود. کشور ما دارای امکانات وسیعی است که به قول آقای عالی نسب، یکی از مشاوران دوران جنگ، سرنوشت ایران فقر نبود و فقر نیست. اگر مشکلی وجود دارد از مدیریت ماست. ما باید اصلاحات را در سیاست خود و در تمام مجموعههای سیاست اعمال کنیم؛ چرا که با پرداختن درست به مسایل میتوانیم از این امکانات در جهت بهروزی و پیشرفت مردم استفاده کنیم و به مشکلات خود غلبه کنیم. ان شاءالله با کمک همه مردم و همه قشرها بهخصوص قشرهای زحمتکش کشور این مسایل حل شود».
وی در ادامه به بیان یکی از شعارهای خود پرداخت و گفت: «
یکی از شعارهای من این است که چه اغنیا، چه دولت، چه کارآفرینان، چه کارخانهداران و چه کسانی که دستشان به ثروتها و امکاناتی است، همه باید مدافع منافع مستضعفان باشند. منفعت همه دولتها، کارخانهداران و همه اغنیا در این است که به هم کمک کنیم. اگر فردی که داراست و دستش به دهنش میرسد همنشین فقرا نباشد، به کشور خدمت نمیکند اما آن کارخانهدار و کارآفرینی که ثروت خود را به کار میگیرد تا به اقتصاد ملی کمک کند، دوست قشرهای مستضعف ما است. البته اکثریت کارآفرینان ما در این جهت حرکت میکنند».
موسوی در پایان خاطرنشان کرد: «ان شاءالله همه دولتها و قشرهای موجود در جامعه به این فکر باشند که میتوان کشوری آباد، شاد، قوی با سیاست خارجی نیرومند داشت و از همه آرمانهای شهدا در سطح بینالمللی و داخلی دفاع کرد».
انشالله پیروزی دردآشنای ملت میرحسین نزدیک است
بعنوان یک فعال اقتصادی در حوزه واردات و صادرات رهنمودی برای جناب موسوی داشتم
شنیدم در اولین گفتگوی تلوزیونی اشاره ای به واردات پرتغال و برنج و چای داشتند. از انجا که حرفهای نسنجیده و کارشناسی نشده ممکن است لطمه ای به پیروزی قریب الوقوع ایشان بزند لطفا این مطالب را به اطلاع ایشان برسانید:
در دنیای اقتصاد سیاست ممنوع کردن/آزاد کردن موضوعیت وکارامدی خود را از دست داده و حمایت از تولید داخلی با پشتیبانی همه جانبه و وضع تعرفه های متغیر صورت می پذیرد که در خصوص میوه و برنج انصافا دولت نهم موفق عمل کرده. چرا؟
محرز است که میوه و برنج تولید داخل تکاپوی نیاز مصرف را نمیکند و در شرایط فعلی واردات (انشالله که درآینده با حمایت دولت تولید افزایش یابد) در مقاطعی خاص جهت بهره مندی مردم اجتناب ناپذیر است. برای مثال در مورد پرتغال از ابتدای فصل تا شب عید تولید داخل با قیمت منصفانه عرضه شد و اصولا برای واردکننده حتی با تعرفه صفر درصد صرف نمیکرد تا پرتغال مصر و چین وارد کند. بمحض اتمام ذخایر داخلی واردات میوه شروع شد و باعث دسترسی مردم به آن گردید. مطمئن باشید اگر اهرم واردات بالاسر تولیدکننده داخلی نبود با افزایش قیمتها و اجحاف میوه را به چند برابر قیمت به بازار عرضه میکردند و در شرایط غیر رقابتی عرصه بر مردم تنگتر میشد. همین ماجرا در مورد برنج و بسیاری از اقلام مصرفی نیز صدق میکند. واردات باعث شد تا برنج داخلی از قیمت کمر شکن 5تا6هزارتومان به قیمت معقول 2تا3هزارتومان برسد که بعید است باعث ضرر تولیدکننده شود
قصه چای حکایت دیگری است صرفنظر از مافیای 20ساله باید ذائقه مردم را با چای مرغوب داخلی آشتی دهیم و این ممکن نیست الا بالابردن کیفیت و طعم چای داخلی. لازم است سرمایه گذاری مفصلی انجام شود و از شرکتهای بنام بین المللی دعوت شود تا در صنعت چای ایران سرمایه گزاری کنند و کیفیت چای به حدی برسد که کسی علاقمند به جایگزینی چای خارجی نباشد.
در یک کلام از مهندس میرحسین تقاضا مندیم از صحبتهایی که بوی اقتصاد دولتی و سوسیالیستی میدهد اجتناب کنند و با باز کردن دربهای مملکت برروی سرمایه گذاران خارجی و ایرانی اجازه دهند تا صنعت و کشاورزی ایران عزیز شکوفا و رقابتی شود و آزادی اقتصادی را بعد از 50-60 سال به ایران هدیه کنند
چند مورد کهمناسب دیدم با آقای موسوی در میان بگذارم:
1-چه کسی شما را منع تصویری کرده بود دولت بعد از رحلت امام و یا کس دیگری؟به چه علت؟
2-این شادی که شما وعدش رو به ما میدید دقیقا یعنی چه؟ مصداقش رو در کجا دیدیم؟مثلا شبیه شادیهایی که در دوران اقای خاتمی دیدیم؟
3-گفتم خاتمی و گفتید دکتر خاتمی.مگر مدرک دکترا ایشون که در یک روز تعطیل صادر شده بود نقض نشد؟برای شما جالب نیست ایشون رو با این صفت نام گذاری کنید!
در ضمن کارنامه اقای خاتمی در حفظ و صیانت از قانون اساسی نمرات خوبی ندارد و همه این کارنامه و نمراتش رو دیدیم و اگر خود را به آن راه بزنیم به شعورمان شک می کنند.
یادتون هست که رفراندوم قانون اساسی در کدام دوره ایده اش مطرح شد و جز رهبری و مردم کسی دیگری از تحققش جلوگیری نکردند.
4-براستی در کرمان وسعت باغ چه کسانی کم شده است. و اصولا شما این آمار را در صحبت با چه گروه و قشری بدست آورده اید.
5-در مورد گسترش صنعت نیشکر بهتر است قضیه را از جانب کسانی پیگیری کرد که با افتتاح زود هنگام و با عجله سد خاکی-آبی کرخه مزارع نیشکر را از بین بردند.
6-اگر واقعا و قلبا مخالف سفره پروری و رانت خواری باشی و خدای ناکرده گرفتار و نمک گیر این سفره ها نباشید،میتوانید همکار مناسبی برای رئیس جمهور آینده باشید.
6-من به شخصه موافق این مطلب نیستم که ما برای معرفی خود از شخصیتهای تاریخی محبوب مردم استفاده(شاید ابزاری) بکنیم.چون خدای نکرده عملکرد بد ما سبب خدشه وارد کردن به شخصیت میشود.یادمان باشد که هر وقت صحبت از امیر کبیر آمده مردم سراغ فین را گرفته اند که ما بحمدالله در این دوره فین نداشتیم و نداریم.
7-و در آخر اینکه حمایت از مردم پایین شهر پز و ژست سیاسی تبلیغاتی نیست که در تایمی هر چند دو سه ماهه از آن دم زد و خود را بهآن شکل نشان داد چون مردم ما فهیم تر از این حرفها هستند و صد البته این فرمولی نیست که برای همه یک جواب و آن هم پیروزی داشته باشد.
من با اینکه از دانشجویان سابق دانشگاه الزهرا (سلام الله علیها)هستم و انتقتدات زیادی به شخصیت و نحوه عملکرد همسرتان دارم و با اینکه شما و همسرتان مشارکتی کاندید شدید ولی صلاح نمی بینم راجع به آن دوران و حتی دوران اوایل انقلاب همسرتون صحبت کنم چون اسم شما به تنهایی به عنوان کاندید مطرح شده و این کار را اخلاقی نمی بینم. هر چند اگر ایشان هم کاندید می شدند عنوان شدن بسیاری از مسائل در شان تبلیغ انتخابات نبود.
با آرزوی توفیق وسلامتی برای همه خادمین واقعی اسلام و مسلمین