حضور سرمربی تیم ملی در تلویزیون برای پاسخ به سوالات فوتبالدوستان با نتیجهای که انتظار میرفت همراه شود، توام نبود. امیر قلعهنویی در این برنامه بار دیگر از مردم بابت قهرمان نشدن تیم عذرخواهی کرد؛ او گفت این تیم شایسته قهرمانی بوده، اما از بابت قهرمان نشدن عذرخواهی کرد نه از بابت اشتباهاتی که در این مسیر به نتیجه نگرفتن تیم منجر شد!
قلعهنویی از یک طرف گفت که تیم ملی شایسته قهرمانی بود و میتوانست و باید قهرمان میشد، اما همین تیم که قهرمان نشده موفق بوده و به نشانه این موفقیت قرارداد سرمربی تیم ملی تمدید شده است. از همین پارادوکس میتوان به کلیت موضوع رسید؛ اینکه حتی مسئولان فدراسیون و مربیان تیم ملی هم قبول دارند که این تیم باید قهرمان میشد و حالا که نشده، موفق بوده و همه به کار خود ادامه میدهند!
ولی اگر بخواهیم مصداقی و نه مفهومی، ایراد را مثال بزنیم چه باید کرد؟ در لابهلای حرفهای خود قلعهنویی در برنامه این موضوع مشخص بود. جایی که امیر در دفاع از ساختار دفاعی و عملکرد ایران میگوید ما طبق آمار از این نظر دومین تیم برتر جام بودیم که کمترین موقعیت را برای گلزنی به حریفان دادیم، اما همین تیم در ۵ مسابقه از شش بازی خود دروازهاش باز شد!
اینجا را امیر قلعهنویی به حساب شانس و قواعد فوتبال میگذارد! متوجه میشوید؟ یعنی اینکه ما کم به حریف موقعیت دادیم، به خاطر برنامه و تلاشهای کادر فنی بوده، اما اینکه همان موقعیتهای اندک جملگی به گل تبدیل شدهاند، تقصیر شانس و اشتباهات فردی بازیکنان است! اما علم فوتبال چیز دیگری میگوید. فوتبال یک رشته تیمی است و همه با هم باید دفاع و حمله کنند. به همان اندازه که در گلزنی همه باید کار خود را درست انجام بدهند تا یک بازیکن توپ را به تور برساند، در دفاع هم همه باید روی یک کار تیمی مشارکت کنند. پس اگر تیمی گل میخورد، کل تیم و ساختار دفاعی مقصر است نه اشتباه فردی و شانس...
و در نهایت اینکه برخلاف نظر قلعهنویی این دقیقا نقطه ضعف ما بود نه نقطه قوت! اینکه ایران در مقابل رقبای ریز و درشت به همه فرصت گلزنی داده و همین فرصتهای اندک، تبدیل به گل شدهاند.