سید هاشم اورعی، رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران در نشستی خبری اظهار داشت: ما در سال ۶۵۰ میلیون بشکه فرآوردههای نفتی به ارزش ۵۸ میلیارد دلار در کشور مصرف میکنیم. سالانه ۳۰۰ میلیارد مترمکعب گاز به ارزش ۹۶ میلیارد دلار و سالانه ۳۳۰ میلیارد کیلووات ساعت برق به ارزش ۳۳ میلیارد دلار مصرف میکنیم که اگر گازی که در تولید برق، مصرف میکنیم را از این رقم کم کنیم، میبینیم که در سال حدود ۱۷۰ میلیارد دلار داریم انرژی مصرف میکنیم.
اورعی با بیان اینکه کم بودن یا زیاد بودن میزان مصرف انرژی در کشور در مقایسه با شاخص GDP مشخص میشود، گفت: باید بینیم به ازای مصرف این مقدار انرژی، چه چیزی بدست میآوریم؛ تقریبا ۴۰ درصد GDP کشور ما ارزش انرژی مصرفی ماست و بعید میدانم کشوری در دنیا وجود داشته باشد که درصد ارزش انرژی مصرفی در GDP انقدر بالا باشد و این شاخص نشان میدهد که ما در بخش انرژی بد مصرف میکنیم.
روزانه معادل ۷ میلیون بشکه نفت انرژی در ایران مصرف میکنیم
وی ادامه داد: ما در هر روز بر اساس ارزش حرارتی، به طور متوسط معادل ۷ میلیون بشکه انرژی مصرف میکنیم به طوری که ما چهارمین مصرف کننده گاز جهان هستیم و رتبه ما در مصرف نفت جهان، رتبه دوازدهم است، و اگر مصرف نفت و گاز را با هم در نظر بگیریم، در مصرف هیدروکربن رتبه ششم جهان را داریم که اگر در GDP هم رتبه ششم جهان را داشتیم مشکلی نداشتیم، اما اقتصاد ما تقریبا اقتصاد بیست و پنجم جهان هستیم.
استاد دانشگاه شریف با بیان اینکه در بخش برق رتبه دوازدهم جهان را داریم، گفت: بیشتر از مکزیک، اندونزی، بریتانیا، ترکیه، ایتالیا و ... برق مصرف میکنیم و دو برابر مصر با جمعیت ۱۰۰ میلیون نفر برق مصرف میکنیم؛ ۲.۵ برابر پاکستان با جمعیت ۲۴۰ میلیون نفر برق مصرف میکنیم. وقتی به آمار مصرف انرژی نگاه میکنیم و این آمار را کنار GDP میگذاریم میبینیم در شرایط بسیار نامطلوبی در مصرف انرژی قرار داریم.
اورعی در خصوص سیاستهای قیمتگذاری انرژی در ایران گفت: برخی از کارشناسان معتقد به قیمت دستوری و تپبیت قیمت در بخش انرژی هستند، درحالی که با ادامه سیاست تثبیت قیمت در بخش انرژی، قطعا تا سال ۱۴۰۸ در تمامی حاملهای انرژی دچار ناترازی بسیار جدی خواهیم بود. یکی از دلایل موافقان طرح تثبیت قیمت انرژی این است که میگویند هر نوع افزایش قیمت انرژی منجر به افزای تورم میشود؛ پس با این فرض اگر قیمت انرژی را ثابت نگه داریم تورم بالا نمیرود، درحالی که طبق آخرین آمار اعلامی از سوی بانک مرکزی، نرخ تورم کشور ۴۶ درصد است.
رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران تصریح کرد: سیاست تثبیت قیمت انرژی قطعا به خودی خود منجر به کاهش نرخ تورم نشده و نخواهد شد و مثل یک فنری میشود که یکباره منجر به ابر تورم خواهد شد. از نتایج ثابت ماندن نرخ انرژی، خودروی بیکیفیت است؛ در واقع کار درست و بهکارگیری عقل را با نرخ پایین انرژی جایگزین کردهایم و در چنین شرایطی دلیلی برای بالا بردن بهرهوری وجود نخواهد داشت.
بود و نبود ساتبا، ستاد مدیریت سوخت و شرکت بهینه سازی مصرف سوخت فرقی ندارد
اورعی با اشاره به سالها فعالیت سازمانهایی جون ساتبا، ستاد مدیریت حملو نقل و سوخت و شرکت بهینه سازی مصرف سوخت گفت: درواقع بود و نبود این سازمانها و شرکتها در بهینهسازی مصرف انرژی در کشور هیچ فرقی نداشته و ندارد؛ بدتر از شرایط فعلی در بدمصرفی انرژی نخواهیم داشت و وجود این سازمانها و شرکتها نتوانسته هیچ کمکی به اصلاح روند موجود کند. دولتهای ایران در طی دههای اخیر، بعضا فقط به بخش عرضه توجه کردهاند، درحالی که ضرورت دارد در بخش تقاضا ورود کنیم و بهینه سازی مصرف، راهکار اصلی رفع ناترازیها است. تقاضا برای مصرف بنزین نسبت به زمان مشابه سال قبل ۱۳ درصد رشد داشته و در گاز هم بههمین صورت است؛ اگر معادل این افزایش ۱۳ درصدی در GDP نیز رشد داشتیم، بسیار آمار خوبی بود، اما وقتی رشد اقتصادی در این حد نداریم، یعنی چیزی به اسم بهرهوری مغفول واقع شده است.
واردات ۴ میلیارد دلاری بنزین و گازوئیل در سال ۱۴۰۲
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: کار به جایی رسیده که در سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۵.۵ میلیارد لیتر بنزین و گازوئیل وارد کرده ایم که ارزش این واردات ۴ میلیارد دلار بوده است. درواقع نتیجه سیاستهای کشور در بخش انرژی این بوده که به این میزان واردات در بنزین و گازوئیل رسیدهایم، پس باید این سیاستها را تغییر داد و روند موجود را اصلاح کرد.
فقط در ایران خودرو گران و سوخت ارزان است؛ در تمام دنیا برعکس است
اورعی با بیان اینکه "وقتی قیمت خودرو و قیمت بنزین را کنار هم میگذاریم به یک مقایسه جالب میرسیم که فقط مختص ایران است"، گفت: در همه جهان سوخت گران و خودرو ارزان است، اما در ایران درست برعکس است، ما خودرو را گران و سوخت را ارزان کرده ایم که این موضوع هم در گران بودن خودرو و هم در ارزان بودن سوخت، بوی فساد میدهد و ردپای مافیا و فساد نمایان میشود.
۴۹ درصد یارانه انرژی در جیب دو دهک پردرآمد جامعه
وی ادامه داد: عدهای میگویند اگر نرخ انرژی افزایش یابد، بیعدالتی اجتماعی در پی دارد، درحالی که شرایط فعلی عین بیعدالتی اجتماعی است، وقتی دهکهای نهم و دهم سهمشان از مصرف انرژی کشور ۴۹ درصد است، یعنی ۴۹ درصد از یارانه انرژی به دو دهک پردرآمد کشور تخصیص داده میشود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: دهک دهم ۱۷.۵ برابر دهک اول انرژی مصرف میکند، یعنی ۱۷.۵ برابر دهک اول از یارانه انرژی برخوردار میشود و این عین بی عدالتی است؛ درحالی که در یک پکیج برنامه ریزی شده، دولت میتواند با اصلاح قیمت انرژی، از دهکهای کم درآمد حمایت مستقیم کند.وقتی دهک کم درآمد جامعه خودرو ندارد و از سوخت ارزان خودرو هم استفادهای نمیکند، از طرفی دیگر در یک خانواده ۴ نفره در دهکهای پردرآمد، ۴ خودرو مورد استفاده قرار میگیرد، مثل این است که از جیب دهک کمدرآمد داریم به دهک پردرآمد، یارانه میدهیم.
ناترازی انرژی معلول سیاستگذاریهای غلط در عرصه انرژی کشور است
اورعی با بیان اینکه ناترازی انرژی معلول سیاستگذاریهای غلط در عرصه انرژی کشور است، گفت: متأسفانه در بخش انرژی کشور، چیزی تحت عنوان حکمرانی انرژی نداریم و وزارت نفت و وزارت نیرو، تقریبا هیچ نقشی در حکمرانی انرژی ندارند، بلکه به بنگاه داری مشغولند، همان بنگاه داری که مقام معظم رهبری در بخش نظام بانکی به آن انتقاد کردند، امروز در بخش انرژی نمود پیدا کرده است.شورای عالی انرژی ۲۰ سال است که ایجاد شده، اما در طی این ۲۰ سال تقریبا ۱۰ جلسه داشته است و نتوانسته نقش حاکمیتی و اثرگذار در بخش انرژی داشته باشد.
اورعی با بیان اینکه به معنای واقعی کلمه هیچ برنامه جامعی در بخش انرژی نداریم، گفت: در کشورهای پیشرو جهان، تا ۳۰ تا ۵۰ سال آینده را در بخش انرژی برنامه ریزی کردهاند و این برنامه جامع را در زمانهای مختلف بازنگری و اصلاح با شرایط روز جهان میکنند، اما در ایران هیچ برنامه جامعی در بخش انرژی نداریم و تا زمانی که حکمرانی انرژی بر اساس اصول علمی تدوین نشود، نمیتوانیم انتظار تحول داشته باشیم.
شایستهسالاری در بخش مدیریت انرژی ضرورت دارد
رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران با اشاره به تصمیمگیریهای اشتباه متعدد در عرصه انرژی کشور در طی چند دهه گفت: یا با نفوذ خارجی دشمنان در کشور مواجهایم، که بحث نفوذ در تصمیمگیریها در دولتهای مختلف موضوعی جدی و قابل بررسی است؛ و یا با عدم شایسته سالاری و به عبارتی مدیریت پخمگان بر نخبگان مواجه شدهایم و یا هر دو با هم ممکن است رخ داده باشد که تا این حد تصمیمات اشتباه در عرصه انرژی، کار را به چنین شرایطی برساند؛ در کنار این مسائل، بحث وجود فساد هم مطرح میشود که در موضوع بنزین، فساد در قاچاق سوخت مشهود است و اسم آنرا مافیای قاچاق سوخت میگذارند.
قاچاق ۴۰۰ میلیارد تومانی بنزین در هر روز
وی افزود: در عرصه بنزین روزانه بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون لیتر در بهترین حالت قاچاق میشود که بهمعنای تردد روزانه ۱۰۰۰ تریلی تانکر است، حجم عظیمی که نمیتوان آنرا به تردد چند نیسان تقلیل دارد و به نظر میرسد قاچاقچیان سوخت، پشت مباحثی، چون سوختبران و معیشت مردم مرزی، پنهان شدهاند.
اورعی ارزش قاچاق روزانه ۱۰ تا ۲۰ میلیون لیتر بنزین را ۴۰۰ میلیارد تومان دانست و گفت: از اثرات تثبیت نرخ بنزین در کشور این است که روند صادرات نفت ما کاهشی و روند قاچاق افزایشی خواهد بود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بر کسی پوشیده نیست که دشمنان ایران اسلامی به دنبال ضربهزدن به اقتصاد کشور هستند، گفت: از مهمترین ابزار دشمن، سپردن کار به نادانان است، که باید در مقابل این ابزار، بحث شایسته سالاری و شایسته گزینی در بخشهای مختلف مدیریتی انرژی کشور را به صورت جدی در دستور کار قرار دهیم.
انتقاد شدیداللحن رهبر انقلاب و دستور رئیس جمهور به وزرای نفت و نیرو
رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران با اشاره به انتقاد رهبری از دولت بابت ناترازی بنزین و واردات آن گفت: مقام معظم رهبری بهدرستی ابراز نارضایتی کردند، بنده در آن جلسه بودم، کلام ایشان بر این مبنا بود که در کشوری که ذخایر عظیم نفت و گاز داریم، چرا باید واردات بنزین داشته باشیم و آنقدر انتقاد ایشان شدید اللحن بود که فردای آن روز شایعه استعفای وزیر نفت مطرح شد؛ البته رئیس جمهور بر اساس همین انتقاد رهبر معظم انقلاب به وزرای نفت و نیرو دستور داد که کارگروهی برای حل ناترازی بنزین تشکیل شود و یک ماه به وزرای نفت و نیرو فرصت داده شد تا برنامه خود را ارائه دهند. وزارت نفت نتوانسته در خصوص ناترازی بنزین اقدام موثری انجام دهد و باز برمی گردیم به این مسئله که حکمرانی انرژی نداریم و رفع ناترازی نیازمند برنامه جامع است.
زنگ خطر ناترازی انرژی در کشور بهصدا درآمده، اما انگار صدای این زنگ خطر را خیلیها نشنیدهاند
اورعی با بیان اینکه دولت برای رفع ناترازیها با دو محدودیت مواجه است، گفت: محدودیت اقتصادی و فناوری مطرح است که نیازمند تدبیر است، روند افزایش تقاضا خرگوشوار و روند افزایش عرضه لاکپشتوار در حال حرکت است و در بخش مدیریت تقاضا نیز نتوانسته ایم اقدام موثری انجام دهیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: زنگ خطر ناترازی انرژی در کشور بهصدا درآمده، اما انگار صدای این زنگ خطر را خیلیها نشنیدهاند، چشمبه هم بزنیم ۲۰ سال گذشته، کشورهای اطراف با نفتو گازی که امروز میفروشند و تبدیل به سرمایه و زیرساخت میکنند، به کشورهایی آباد و توسعه یافته تبدیل میشوند و ما با ادامه روند فعلی، هرچه تولید میکنیم را مصرف میکنیم و به کشوری فقیر و مصرف کننده تبدیل خواهیم شد.