زندگی شخصیاش تا به امروز بهرحال با فراز و نشیبهایی همراه بوده است از ازدواج در جوانی با پیمان قاسم خانی تا جدایی از او، ازدواج دوباره با مدیر یک برند آرایشی و تا جدایی دوباره از او و ...
در کنار این اتفاقات زندگی شخصی، چند جار و جنجال اساسی هم به شکلهای دیگر در فضای مجازی داشته است از دعوا و شکایت از نادر فتورهچی (آن زمان که در شبکههای اجتماعیی بسیار فعال بود) گرفته، تا جنجالی که در یک لایو اینستاگرام داشت و بر روی یک قایقی در ترکیه گفت: «هر آدمی که بعد از ۳۰ سال کار کردن نتواند برای خود و خانوادهاش آسایش و رفاه فراهم کند، آدم بی دست و پایی است.»
جنجالی که بر سر دیالوگ او در برنامه شام ایرانی به وجود آمده و مردم لرستان و تمام ایران را به واکنش واداشت، چون رهنما گفت: «ماشالله دخترای امروزی سر و وضع شان نیکول کیدمنه و طرز فکرشون لُر». البته چندین بار بعد از آن برای این جمله و کلماتی که به کار برد عذر خواهی کرد.
یا بعدتر دعوایی که با سیروان خسروی در توییتر راه انداخت و او را متهم کرد که انتقادات سیروان خسروی از برخی هنرمندان فقط برای جلب توجه همراه با بی ادبی بوده است و ...
حال باز چند روز قبل خبری دیگر مبنی بر ازدواج مجدد او با یک شخص دیگر در فضای مجازی منتشر شد البته بر اساس برخی تصاویر، عکس و ... که بهاره رهنما شدیدا آنرا تکذیب کرد و در صفحه اینستاگرامش عنوان کرد «ازدواج نکردم، خیالتون جمع» و البته در ابتدا نوشته بود: «هر زمانی من یک کار فرهنگی مهم و جریانساز مثل همین نمایش اخیرم رو انجام میدم، یک جریانی سعی میکنه به هر بهانهای اذهان عمومی رو بسمت یک موضوع زرد و پر حاشیه بکشه…»
البته باز برخی تصاویر از لایو اینستاگرام و ... با همین شخص جدید منتشر شد که ...
حال روز گذشته در یک اتفاق آزاد کردن چندین زندانی در سیستان و بلوچستان شرکت کرده و با انتشار ویدئو آن در صفحه اینستاگرامش هم نوشته است: «قشنگترین لحظه آزادی این زندانیان، بوسه اون مادر بود. الهی هیچ مادری بچه اش رو در بند نبینه.» و چقدر هم اقدام دلنشینی است.
انصافا در مورد بهاره رهنما یک نکته را نمیتوان کتمان کرد و آن هم این است که او همیشه مشغول کار است، یا کتاب مینویسد یا شعر میسراید، یا در فیلمی بازی میکند و حتی فیلم میسازد یا همین اواخر هم که نمایشی به صحنه برده است و ... که البته این خصوصیت ایشان قابل تحسین است.
اما از طرف دیگر هم جز آن دسته از هنرمندان است که همواره با حواشی و جنجال همراه است و تقریبا هر چند مدت یک بار - شما فکر کنید هر سال یک بار - با یک اتفاق باعث میشود که گروهی نسبت به گفته یا عمل او واکنش نشان دهند و ...
یک گفته بسیار جالب وجود دارد که: «واژهها تا زمانی که بر زبان جاری نشده باشند، اسیر انسان هستند، اما آنگاه که بر زبان آیند، انسان اسیرشان میگردد» حال در این جهان انفجار ارتباطات عصر حاضر به این گزاره علاوه بر واژهها باید اعمال را هم اضافه کرد، چون هر عملی بعد از اتفاق افتادن تا همیشه به عنوان یک بخشی از هر شخصی در جهان اینترنت ثبت میشود.
باید به بهاره رهنما گفت هربار یک حرفی را زدن و یا یک عملی را انجام دادن و بعد آن را به توطئه دیگران یا کج فهمی و ... ارتباط دادن، تا زمانی است که یک بار اتفاق افتاده باشد یا نهایتا دوبار، ولی وقتی مدام این رویه وجود داشته باشد حتما بخش اصلی ماجرا یا مشکل به خود شما برمیگردد.
حال در این مورد آخر هم که درباره ازدواج مجددش بهاره رهنما گفته «تا من دارم یک کار فرهنگی مهم و جریان ساز انجام میدم، یک جریانی سعی میکنه به هر بهانهای اذهان عمومی رو بسمت یک موضوع زرد و پر حاشیه بکشه…» باید یادآوری کرد خانم رهنما شما خودتان کلاهتان را قاضی کنید چرا باید این کار را بکنند؟
کدام اتفاق مهم و جریان ساز دیگرتان بوده است که آن را هم به حاشیه کشاندهاند؟ چرا مخاطب و مردم را در جریان این کارهای مهم و جریان ساز قرار نمیدهید تا مخاطبان و هم همراه شما شوند و نگذارند این اتفاق رخ دهد.
اتفاقا در بسیاری از موارد مردم بسیار خوب تشخیص میدهند که کدام کار مهم است و کدام کار غیر مهم یا حاشیهای و جنجال و ...
برای اقدام اخیر بهاره رهنما در همراهی و آزاد کردن زندانیان در زابل بسیار احترام قائلم، ولی نمیتوانم قبول کنم که آن حرفها و اشتباهات گذشته همین خانم بهاره رهنما هم به دلیلی غیر از خود ایشان بوده است. خود بهاره رهنمایی که اسیر حرفها و اعمال خودش شده است.