بازی والدین با بچهها اساسا یکی از وظایف والدین محسوب میشود. البته میتوان این وظیفه شدن را در بازه زمانی نسل جدید در نظر گرفت؛ نسلی که تازه پدر و مادر شدهاند و حتما یکسری وظایف جدا از والدین خود نسبت به بچههایشان دارند. کسی یادش نمیآید ۲۰، ۳۰ سال پیش، پدر یا مادرش ساعتی یا حتی دقایقی از روز را به بازی با آنها گذرانده باشد. اصولا این انتظار جزو انتظارات خارج از برنامه بود و پدر و مادرها با خیل وظایفی که بر عهده داشتند و تعداد بیشتر بچهها، وقتی برای این کار نداشتند. اما در این دوره، جدا از تعداد کم بچهها که اکثرا یک یا دو بچهاند و علاقه پدر و مادرها به وقتگذرانی بیشتر با کودکانشان، از نظر روانشناسی به شدت توصیه میشود که والدین با بچههایشان وقت مفید داشته باشند. این وقت مفید را بچهها باید تعیین کنند که چه کاری بکنید و معمولا انتخاب آنها در بیشتر مواقع، بازی کردن است.
اگر کاری در خانه نداشته باشید، غذایی روی گاز نباشد، نیاز به رسیدگی به خانه و زندگی نباشد، میتوانید بیشتر از زمان معمول برایشان وقت بگذارید و آنها کیف میکنند از اینکه مادر یا پدر نشسته و دل به دل آنها داده و باهاشان بازی میکند. اینطوری است که شما مثلا نیمساعت با آنها بازی میکنید و این روال هر روزهتان است. به محض اینکه به انتهای تایم نزدیک میشوید، بچهتان آنقدر سرشار شده که دیگر نیازی به حضور شما ندارد و اگر شما بازی را ترک کنید، بهانهای نمیگیرد. نکته مهمتر این است که شما تاثیر این نیمساعت بازی کردن را در کل شبانهروز میبینید. رفتار کودکتان آرامتر میشود، پرخاشش کمتر میشود، کمتر به شما میچسبد و بهانه میگیرد، شب را راحتتر میخوابد و خلاصه او از شما راضیتر است.
برای همه پدرها و مادرها سخت است که روزی نیمساعت فیکس را به بچهها به شکل خالص اختصاص دهند، این غیر از تایمی است که شما برای غذا دادن به آنها، حمام و نظافت آنها، جمع و جور کردن اتاقشان و خواباندشان صرف میکنید. به این زمان میگویند Quality Time. در این زمان مفید، کودکتان باید بگوید دوست دارد چه فعالیتی بکند، او باید بازی را دست بگیرد و در این نیمساعت حکمرانی کند. شما همراهش هستید و نظارهگر و دوست او محسوب میشوید. در این زمان مفید که مختص او است، بکن نکن نداریم، نکته تربیتی نداریم، دعوا و داد نداریم، خلاصه او در این نیمساعت پادشاه است و شما مطیع. البته که خط قرمزها و قوانین همیشگی خانه رعایت میشود، اما در مجموع شما در این نیمساعت میخواهید به او حال بدهید و به سازش برقصید تا سرشار از حس خوب شود. حتما هم به او بگویید که میخواهم مثلا نیمساعت با تو، فقط تو بازی کنم. من باشم و تو. حالا بگو چه بازی دوست داری بکنی. هر بازی که تو بخواهی میکنیم. با این کلمات به او میفهمانید که این زمان را اختصاصی برای تو گذاشتهام. حس ارزشمند بودن را با جملاتتان به او بدهید تا عیشش تکمیل شود.
وای به حال روزهایی که وقت ندارید، دیر به خانه رسیدهاید، سردرد دارید یا آنقدر بیحوصلهاید که نمیخواهید کسی سمتتان بیاید. این وقت نگذاشتن؛ موقع غذا دادن، موقع حمام کردن، موقع خواباندن خرتان را میگیرد. بدقلقی، پرخاشگری، نق بیخود، بهانهگیری بیدلیل که از نگاه شما البته بیدلیل است، همه را باید به جان بخرید. یک جایی میلنگد دیگر، او نیازی داشته که برآورده نشده، خودش هم نمیداند چرا بدخلق است، اما هست. هر قدر برایتان سخت است و نیاز به برنامهریزی دقیقی دارد، سعی کنید این تایم را برای او بگذارید، چون عواقب مثبتش برای شما اگر بیشتر از او نباشد، کمتر نیست. این را بدانید، هر چند تا بچه داشته باشید، همیشه مادر و پدرها محبوبترین همبازیهای بچههایشان هستند. فکر نکنید که اگر ده تا بچه بیاورید خودشان با هم بازی میکنند و نیازی به شما ندارند. شاید شما با این تصور، زندگیشان را جلو ببرید، اما آنها همیشه شما را کم خواهند داشت.