ایشان در سخنان خود تأکید کردند: «منتخبان مجلس جدید مراقبت کنند و نگذارند شیرینی تشکیل مجلس در کام مردم و فضای سیاسیِ با طراوتِ کشور تلخ شود، ضمن اینکه اگر مجلس دچار دعوا و ستیزه و مقابله و جبههبندیهای گوناگون شود، از کار اصلی خود باز میماند.»
روزنامه هم میهن در این مورد نوشت: پرسش این است که این توصیه از کجا نشأت گرفته و آیا در عمل رعایت خواهد شد یا خیر؟
این توصیه مبتنی بر شناخت قبلی از برخی افرادی است که نامشان بهعنوان فرد پیروز اعلام شده است که رفتار آنان در هر زمینهای و با هر فرد و گروهی کمابیش از همین رویکرد تقابلی و تند پیروی میکند و جالب اینکه بلافاصله پس از 11 اسفند، برای رقبای خود خطونشان کشیدند.
بنابراین، شناخت این مجموعه امری عادی است و از آن عادیتر اینکه بهرغم این توصیه، پس از آغاز بهکار مجلس یا حتی پیش از آن، جنجالهای طرفینی آغاز خواهد شد. به چند علت بعید به نظر میرسد که آنان این توصیه مقام رهبری را رعایت کنند.
اول آنچه که در عمل شاهد بودیم، زیرا درست بلافاصله پس از این توصیه تندترین جنجال را در یک گفتوگوی تلویزیونی، علیه رفقای قبلی خودشان به راه انداختند که موجب تعجب افکار عمومی و ناظران سیاسی شد. اگر آغاز دعوا با چنین آتش تهیه سنگینی باشد، تا 7 خرداد به اوج خود خواهد رسید. از همه مهمتر اینکه چنین تنشی نتیجه عادی فرایند خالصسازی است.
علت دوم، طبیعت این افراد است. نیشهای آنان علیه دیگران و در آغاز علیه قالیباف بیش از آنکه آگاهانه و انتخابی باشد، ناشی از مقتضای طبیعت فکری و اخلاقی آنان است.
سوم اینکه اصولاً کاری به جز این بلد نیستند. در واقع، اگر از اینگونه رفتارها منع شوند، دیگر چیز چندانی برای گفتن و اظهار وجود ندارند. اصول کلی ذهنیت آنان در نفی دیگران و سلبی است و این رویکرد مستلزم گفتار تند و اتهامزنی و... است.
علت چهارم این است که فرض کنیم به هر دلیلی آنان سیاست پرخاشگرانه و خشن را کنار بگذارند. فرض محال که محال نیست. باز هم مشکل حل نخواهد شد. زیرا آن انگیزه و رویکردی که آنان را به این شیوه رفتاری و گفتاری رسانده است، همچنان پابرجاست و مانع از تفاهم و همکاری آنان با دیگران میشود. لذا به اقدامات پنهانی رو میآورند.
در همین چند هفته اخیر انواع و اقسام مطالب علیه رئیس مجلس و خانواده او مطرح کردند. تا اینجا نکته تعجبآوری نیست، ولی یک پرسش مطرح است که برخی از این اطلاعات را چگونه به دست آوردهاند؟ روشن است که دسترسی به اطلاعات در ایران آنچنان ساده نیست که یک روزنامهنگار یا افشاگر به آنها دست یابد. پس باید کسانی این اسناد را در اختیار قرار داده باشند. این فرایند در ادامه نیز رخ خواهد داد و تکرار میشود و همین منشأ مجادلات فراوان خواهد شد. این وضعیت اجتنابناپذیر است.
دعوا بر سر قدرت و دسترسی به منابع حکومت است. هنگامی که این دعوا در قالب رقابت قانونمند و مبتنی بر قواعد عام و مورد قبول جامعه نباشد، بهناچار طرفین علیه یکدیگر توطئه میکنند یا در بهترین حالت توافق میکنند تا بهصورت شراکتی بهرهمند شوند. جناح حاکم که ابتدا در سال۱۳۹۸ بر مجلس غلبه یافت و بعد دولت را در اختیار گرفت، فاقد حداقلهای لازم برای پیشبرد کشور و رساندن آن به ساحل امن و آرامش است، دعوا و مجادله درونی حداقل عوارض آن است.