تجربه بد خریدهای خارجی باعث شده تمام فوتبال دوستان بابت به هر بازیکن خارجی تازه وارد نگرانیهایی داشته باشند، اما کیست که نداند یک بازیکن خارجی خوب چقدر میتواند به پیشرفت فوتبال کمک کند.
وقتی اورونوف همزمان مشغول مذاکره با استقلال و پرسپولیس بود، خیلیها دچار نگرانی مضاعف شدند. تجربه نشان داده که رقابت این دو باشگاه بر سر یک بازیکن معمولا به ضرر خود آنها و کل فوتبال میشود. استقلال و پرسپولیس هر دو از ناحیه بازیکنان ازبکستانی خاطرات تلخی دارند و خرید اورونوف و ماشاریپوف - دو ملی پوش ازبک به طور همزمان - باعث تحلیلها و پیشداوریهای زیادی شد.
اما حالا که ستاره ازبک در دو بازی متوالی برای پرسپولیس گل زده اتفاقات مثبت زیادی رخ داده است. اولین مسئله اثبات دوباره این ادعاست که اگر بازیکن کیفیت فنی مناسبی داشته باشد، یا حداقل بازیکن باشد (!) و فوتبال بداند، نیاز به زمان زیادی برای جا افتادن در تیم ندارد.
همین حالا خیلی از تیمهای ما هستند که پس از ماهها هنوز نتوانستند از خرید خارجی ابتدای فصل خود استفاده کنند و مدام این توجیه از طرف مربی یا مدیر آن باشگاه شنیده میشود که بازیکن خارجی برای جا افتادن در فوتبال ما زمان لازم دارد. اما مردم چشم دارند و میبینند بازیکنی که بغل پا زدن هم بلد نیست اگر هزار سال هم بگذرد جا نمیافتد و جالب اینکه همان تیمها و مربیان بازیکنی را در نیم فصل خریدهاند که حالا هر هفته برایشان گل میزند و گل میسازد.
اورونوف اولین بار در فولادشهر در هفته هجدهم در دقایق پایانی به میدان آمد و البته سرمای هوا و ۱۰ نفره بودن حریف باعث شد نتوانیم روی کیفیت کار او نمره درستی بگذاریم. او با فرارها و پا به توپ شدنها نشان داد که مایه لازم را دارد، اما دستپاچه بود و بد تصمیم میگرفت. سپس در بازی جام حذفی برای پرسپولیس گل زد و این هفته هم در مقابل فولاد این گلزنی را تکرار کرد. آن قسمتی که مربوط به جا افتادن بازیکن در یک تیم است، برای اورونوف در کمتر از ۱۰ روز اتفاق افتاد! او جوری با بازیکنان دیگر هماهنگ شده که انگار سالهاست در پرسپولیس بازی میکند.
اما حضور اورونوف در سمت چپ خط میانی پرسپولیس مزایای دیگری هم دارد. دور رفت پرسپولیس از سمت چپ کاملاً فلج بود و هیچ هواپیمایی با یک بال پرواز نمیکند. وقتی تمام توقعات برای گل زنی و بردن به سمت راست منتقل میشد، این فشار بیاندازه مهدی ترابی و دانیال اسماعیلی فر را هم خسته میکرد. حالا بازیکنان سمت راست پرسپولیس هم فرصت ریکاوری در زمین و نفس گرفتن دارند. تیمهای حریف هم نمیتوانند تمام توان دفاعی خود را روی آنها بگذارند و در نتیجه کیفیت و بازدهی کار آنها هم بیشتر شده است.
اما شاید بزرگترین حسن درخشش اورونوف احیای دوباره سعید صادقی باشد. بازیکنی که در یک فصل در گل گهر ۷ گل زد و ۱۴ پاس گل داد و به عنوان بمب نقل و انتقالات سال قبل به پرسپولیس آمد و به جز یکی دو بازی در سایر دیدارهای فصل هرگز نتوانست آن انتظاری که از او میرفت را برآورده کند.
سعید صادقی با هر کیفیت و با هر نمایش همیشه فیکس بود و همین جایگاه ثابت باعث افت انگیزه و تمایل او به پیشرفت شد. به تیم ملی که دعوت نمیشد، در پرسپولیس هم تحت هر شرایطی فیکس بود.
حالا با درخشش اورونوف، سعید صادقی به نیمکت منتقل شده و باید تلاش خود را چند برابر کند تا جایگاه قبلی را پس بگیرد. در همین دو بازی اخیر صادقی در نیمه دوم به جای اورونوف آمد و درخشش این رقیب گردن کلفت او را نیز احیا خواهد کرد. البته اگر خودش بخواهد.