از میان کارگردانانی که طی سالیان دراز پشت دوربین سریالهای رمضانی قرار گرفتهاند، چند نام هستند که استانداردهای تولید سریالهای مناسبتی را ارتقا دادهاند. رضا عطاران، علیرضا افخمی و حسن فتحی از جمله این کارگردانان هستند که موفقترین سریالهای رمضانی را ساختهاند. در ادامه نگاهی به سریالهای رمضانی موفق این سه کارگردان انداختهایم.
رضا عطاران
«خانه به دوش» (۱۳۸۲)، «متهم گریخت» (۱۳۸۴) و «بزنگاه» (۱۳۸۷)، ۳ سریال ماه رمضانی رضا عطاران بودند که در زمان پخش با استقبال بسیار زیادی مواجه شدند. طنز عطاران با سایر سریالهای طنز تفاوتی اساسی داشت و در آن سالها حسابی به دل مخاطبان تلویزیون مینشست. او در سریالهایش به زندگی آدمهای طبقه پایین و مشکلات و مصایب زندگی آنها میپرداخت، بدون اینکه بخواهد شعار بدهد یا از نشاندادن گوشههایی از زندگی آنها که با نگاه رسمی سازگاری نداشت، طفره برود. عطاران در نمایش روزمرگی زندگی طبقه پایین و تضادهایشان با شخصیتهایی از طبقه بالا تا جایی که میتوانست در نزدیکی خطوط قرمز حرکت و تمام پتانسیل طنز یک موقعیت نمایشی را استخراج میکرد. هنوز که هنوز است تکههایی از سریالهای عطاران در فضای مجازی دست بهدست میشود و با اینکه بیش از یکدهه از تاریخ ساختشان میگذرد، همچنان بانمک هستند و با تماشاگرانی از نسلهای جدید ارتباط برقرار میکنند. عطاران سالهاست که دیگر با تلویزیون همکاری نمیکند و ترجیح داد که در سینما به فعالیت خود ادامه دهد.
علیرضا افخمی
علیرضا افخمی یکی دیگر از کارگردانان موفق در ساخت سریالهای رمضانی است. مشهورترین کار او سریال «او یک فرشته بود» بود که در رمضان سال ۱۳۸۴ از شبکه دو پخش شد. این سریال پایهگذار ژانر ماورایی در سریالهای رمضانی شد و بعد از آن سریالهای دیگری مثل «اغما» (سیروس مقدم، ۱۳۸۶) در حال و هوایی مشابه آن ساخته شدند. افخمی بار دیگر در «پنج کیلومتر تا بهشت» (۱۳۹۰) داستانی ماورایی را دستمایه کار خود قرار دارد. در این سریال یک روح در مرکز داستان قرار دارد که سعی میکند با اطرافیانش ارتباط برقرار کند. البته این سریال یک حاشیه هم داشت؛ پس از پخش این سریال، کودکی تصمیم گرفت تبدیل به روح شود. این کودک به میله بارفیکس خانگی یک روسری را قلاب کرد و سرش را داخل آن قرار داد و در نهایت دچار مرگ مغزی شد.
افخمی در رمضان سال ۱۴۰۰ سریال «احضار» را با حال و هوای ماورایی برای تلویزیون ساخت، اما انتقادهای زیادی به کیفیت این سریال وارد شد. شاید «احضار» را باید آخرین تجربه افخمی در ژانر ماورایی محسوب کرد. افخمی با سریال «زیرزمین» (۱۳۸۵) نشان داد که در ساخت داستانهای غیرماورایی هم تبحر دارد. زیرزمین از حضور ابوالفضل پورعرب و مرحوم فتحعلی اویسی در کنار هم بهره میبرد و داستانی پرکشش با موقعیتهای طنزآمیز را روایت میکرد.
حسن فتحی
حالا دیگر نام حسن فتحی یادآور سریالهای «شهرزاد» و «جیران» است، اما سالها پیش از کوچ فتحی به شبکه نمایش خانگی، این کارگردان یکی از سریالسازان موفق تلویزیون بود که آثارش مورداقبال مردم واقع میشد. بیشک موفقترین اثر فتحی در تلویزیون در ماه مبارک رمضان «میوه ممنوعه» (۱۳۸۶) بود. بازی علی نصیریان، هانیه توسلی و امیر جعفری در این سریال از عوامل اصلی جذابیت آن بود. سعید قطبیزاده، منتقد سینما، یکی از علتهای موفقیت این سریال را چنین توضیح داده بود: «برای نخستین بار در ایران، سازندگان میوه ممنوعه ضرورت سپردن وظیفه نگارش دیالوگها را برعهده فردی علاوه بر نویسنده فیلمنامه احساس کردهاند که این مورد اتفاق خوبی در تلویزیون ایران است. البته امکان دارد این تصمیم برای افزایش سرعت نگارش اتخاذ شده باشد، اما در هر صورت استفاده از ۲ نویسنده که اولی ساختمان اصلی را نوشته و دومی دیالوگها را تنظیم کرده، به نفع سریال تمامشده است. بر اساس یک سنت قدیمی در سینمای جهان، تهیهکنندگان به نویسنده سفارش نوشتن داستانی را میدهند. سپس فیلمنامهنویس، داستان موردنظر را تبدیل به فیلمنامه میکند و فرد دیگری دیالوگهای اثر را به نگارش درمیآورد. اما این مراحل هیچگاه در سینما و تلویزیون ایران تجربه نشده است». «در مسیر زایندهرود» (۱۳۸۹) دیگر سریال ماه رمضانی ساخته حسن فتحی بود که نتوانست موفقیت میوه ممنوعه را برای او به ارمغان آورد.
شاید اگر فتحی هنوز با تلویزیون همکاری میکرد، بار دیگر میتوانست سریال محبوبی برای ماه رمضان بسازد و مخاطبان سریالهای رمضانی را افزایش دهد.