ترکیب اکران نوروز ۱۴۰۳ از امروز با آغاز نمایش «بیبدن» (یا همانطور که در پوستر و تیتراژش نوشته شده، «بیبدن»، سرهم و بیفاصله) کامل میشود و به همراه ۵ فیلم «تمساح خونی» ساخته جواد عزتی، «پرویزخان» ساخته علی ثقفی، «ایلیا جستجوی قهرمان» ساخته سید علی موسوینژاد، «نوروز» ساخته سهیل موفق و «آپاراتچی» ساخته علی طاهرفر، بهطور رسمی، سال نوی سینمای ایران شروع میشود. از حیث تنوع ژانری، «بیبدن» درام اجتماعی است؛ «تمساح خونی» کمدی ـ اکشن، «پرویزخان» درام زندگینامهای، «ایلیا؛ جستجوی قهرمان» فیلم کودک، «نوروز» درام خانوادگی و «آپاراتچی» درام ـ کمدی. با اینکه سعی شده ترکیب اکران متنوع باشد، اما بعید است که فیلمهایی مثل «نوروز» حتی با حضور علی نصیریان و «آپاراتچی» که بازیگر سرشناسی ندارد، در اتمسفر پررونق کمدیها شانسی برای موفقیت در گیشه داشته باشند. از همین حالا مشخص است که برنده اکران نوروز و احتمالا یکی از بختهای کسب عنوان پرفروشترین فیلم سال «تمساح خونی» است. بعد از آن، «بیبدن» که تمرکزش بر ابعاد اجتماعی پروندهای جنایی است و الناز شاکردوست، پژمان جمشیدی، سروش صحت و گلاره عباسی در آن حضور دارند، بخت دوم موفقیت در گیشه نوروز است.
حاشیههایی به سود فیلم
«بیبدن» ساخته مرتضی علیزاده یکی از فیلمهایی بود که اکرانش در جشنواره فجر امسال با استقبال نسبی تماشاگران و منتقدان مواجه شد. البته استقبال از آن بیشتر از اینکه به سبب ویژگیهای خود فیلم باشد، ناشی از کیفیت نهچندان بالای سایر فیلمها بود.
مرتضی علیزاده که متولد سال ۱۳۶۹ و فارغالتحصیل رشته مهندسی عمران است، تا پیش از «بیبدن» تعدادی فیلم کوتاه ساخته بود که آخرینش در جشنواره فیلم کوتاه امسال با عنوان «خوانا بنویسید» برنده جایزه بهترین فیلم اقتباسی شد. فیلمنامه «بیبدن» را کاظم دانشی نوشته که پیشتر درام قضایی موفق «علفزار» را ساخته بود و در «بیبدن» نقش مشاور کارگردان را هم بر عهده دارد. مثل «علفزار» که مبتنی بر پروندهای واقعی بود، «بیبدن» هم بر اساس پرونده واقعی غزاله و آرمان است، هرچند علیزاده در همه مصاحبههایی که در زمان جشنواره انجام داد منکر شباهت میان فیلمش و هر پرونده واقعیای شد. با اینکه داستان فیلم همدلی آشکاری با خانواده دختر مقتول دارد، اما در همان ایام جشنواره خبر آمد که پدر و مادر غزاله به ساخت فیلمی بر اساس پرونده دخترشان و ورود به حریم خصوصیشان معترضاند و قصد دارند از طریق قانونی موضوع را پیگیری کنند، اما بعدا خبر دیگری از اینکه چه کردهاند منتشر نشد.
فیلم به بخش مسابقه چهل و دومین جشنواره فجر راه نیافت و صرفا در بخش «نگاه نو» نمایش داده شد و همین موضوع انتقادهایی را متوجه نحوه گزینش آثار از سوی هیئت انتخاب و دستاندرکاران جشنواره کرد. الناز شاکردوست هم در زمان نمایش فیلم در یکی از سینماهای مردمی جشنواره به غیبت فیلمش در بخش مسابقه اعتراض کرد. کلا به نظر میرسد همه این حرفوحدیثها به گرمتر شدن تنور اکران فیلم کمک کند. تنها درام اجتماعی نوروز ۱۴۰۳ در حالی به روی پرده میرود که فقط یک رقیب کمدی دارد و میتواند بعد از «تمساح خونی» مورد توجه سینماروها قرار بگیرد.
موضوع مهمتر از همه
پدر و مادر دختری دانشجو به نام ارغوان که چند روزی است به خانه برنگشته، به دادسرا میروند تا اطلاعی از سرنوشت دخترشان به دست آورند. از همان اولین مواجهه بازپرس جوان با پدر و مادر نگران که از روابط دختر پرسوجو میکند، مشخص است مادر چیزهایی از روابط دخترش میداند که به ملاحظه حضور پدر تمایلی به بازگو کردنشان ندارد. پسری به نام سروش که دوست ارغوان بوده، به اتهام قتل او دستگیر میشود و پدر و مادرش که از هم جدا شدهاند، تلاش میکنند به هر ترتیبی شده رضایت خانواده ارغوان را برای جلوگیری از اجرای احکم اعدام فرزندشان جلب کنند. بیش از بازیها که چیزی به کارنامه بازیگرانش اضافه نمیکند یا بیش از ساختار بصری جذاب یا شیوه روایتگری منحصربهفرد که در فیلم اثری از آنها نمیبینیم، موضوع فیلم است که میتواند باعث موفقیت فیلم نزد عامه سینماروها شود. فیلم در حدی که موضوع را مطرح میکند میماند و از آن فراتر نمیرود، اما احتمالا همین قدر هم برای تماشاگر عام کفایت میکند.