تقریباً دو سال و نیم از آمدن پیمان جبلی ۴۵ساله از بخش برونمرزی به ساختمان شیشهای صداوسیما میگذرد. او بعد از ۱۸ ماه پرحرفوحدیث مدیریت محمد سرافراز و ۵ سال مدیریت پرفرازونشیب عبدالعلی علیعسگری، حکم مدیریت سازمان صداوسیما را گرفت.
او در آیین معارفه، به "هویتمحوری و عدالتگستری" تأکید کرد که شعار دوره جدید مدیریت صداوسیما خواهد بود، این عبارتِ جبلی بازتابهای فراوانی داشت و بسیاری از کارشناسان این عبارتهای زیبا را که رئیس جدید رسانه ملّی به آن اشاره کرد؛ «در صداوسیما هویت ما مزیت نسبی ماست، صداوسیما باید دانشگاه هویت شود» امیدوارکننده دانستند.
جبلی همچنین به پرچمداری استقلال و خلاقیت اشاره کرد که نباید صداوسیما نماد انفعال و تقلید باشد؛ وقتی به ظرفیتهای عظیم درون و بیرون سازمان نگاه میکنیم این واقعاً شدنی است، نباید این نکته را فراموش کنیم که جبلی از بدنه کارشناسی صداوسیماست و همین نقطه امیدی برای بسیاری از صداوسیماییها است تا با حضور او که به همه آسیبها و چالشهای این سازمان واقف است بتوان این سازمان را از سکون و انفعال به منشأ اثر بودن سوق داد.
اگرچه علیعسکری هم از بدنه صداوسیما بود، اما یک تفاوت ماهوی بین نگاه رئیس سابق و رئیس جدید در رویکرد و شیوه کاری آنها وجود دارد؛ علیعسکری با توجه به سوابق کاری و تحصیلات مهندسیاش بیشتر توانست به رشد دیجیتالی و اچدی شدن شبکههای سیما و زیرساختهای فنی کمک کند و نگاهی سختافزاری داشت، اما جبلی نگاهی نرمافزاری دارد و حوزه کاریاش سالها محتوا بوده است.
همانگونه که در جریان گفتوگوی پایان سال خود با خبرگزاری تسنیم هم به پیشرفت برنامه تحولی رسانه ملی اشاره کرد و هم به برخی از شائبهها درباره شایعهسازیها علیه صدا و سیما و استعفای او و همچنین ادامه بازگشت چهرهها و تصورات غلطی که برای این اقشار ایجاد کرده بودند، پاسخ داد.
* سال ۱۴۰۲ در صداوسیما چگونه گذشت و برنامه تحولی رسانه ملی چه پیشرفتی داشت و چگونه قرار است ادامه پیدا کند؛ چه دستاوردهایی به دست آمد و ما شاهد چه تغییرات و تحولات جدی خواهیم بود؟
سال ۱۴۰۲ سال به بار نشستن ثمرات اولیه تحول سازوکاری و رویکردی صداوسیما بود که ما شاهد تنوع در ساخت برنامههای مختلف تلویزیونی بودیم. از طرفی دیگر وارد ساختارهای برنامهسازی جدید همچون سیتکام، تله تئاتر و موارد دیگری که کمتر رویآنها در برنامه سازی تمرکز شده بود، شدیم.
در سال ۱۴۰۲ ما خوشبختانه در ۶ ماهه دوم سال براساس آخرین نظرسنجی که اخیراً به دست من رسید ما پاییز ۱۴۰۲ رشد قابل توجهی در مخاطبین نسبت به تابستان ۱۴۰۲ داشتیم و همین نتیجه در زمستان هم تکرار شد. زمستان سالِ قبل با یک رشد ۵ درصدی نسبت به پاییز مواجه بودیم.
توضیح روند هم اینگونه است که با توجه به روند طبیعی جامعه یعنی تنوع مصرف رسانهای فرآیند کاهش مخاطبین رسانه ملی شکلگرفته بود که با توجه به رخدادها و فتنههای سنوات اخیر بخصوص شهریور ۱۴۰۱ سرعت بیشتری به خود گرفته بود، اما همانطور که اشاره کردم براساس دادههایی که در اختیار داریم، روندها از نیمه دوم سال ۱۴۰۱ نشان میدهد به تدریج صداوسیما در حال جبران آن عقبماندگی است و نظرسنجی پاییز و اسفند ۱۴۰۲ ما نشان میدهد ما رشد قابل توجهی را نسبت به تابستان و بهار سال ۱۴۰۰ داریم.
چهرهها متوجه شدند تصوراتشان غلط است
* سال ۱۴۰۲ چهرههایی به تلویزیون برگشتند و عبارت معروف شما «درب صداوسیما به روی هنرمندان باز است» هر روز به تحقق نزدیکتر میشود؛ این بازگشتها را چطور دیدید و در ادامه به چه صورت این مسیر طی خواهد شد؟
این روند جدیدی نیست از روز اول هم اعلام کردیم صداوسیما خانه هنرمندان، خانه افرادی که در قالب هنر و برنامهها و حضور در تلویزیون میخواهند برای مردم ساعات خوشی را خلق کنند و میخواهند به کشور و مردمشان خدمت کنند، است، تکرار میکنم این موضوع را از روز اول گفته بودیم. اما از اوایل سال ۱۴۰۲ به تدریج این علاقهمندی و اعلام آمادگی از سویِ چهرههایی که تصور میکردند صداوسیما شاید محدودیتی برای حضور آنها ایجاد کرده بیشتر شد. در واقع متوجه شدند اینکه تصورشان غلط بوده و نتیجهی آن ناشی از شیطنتهای رسانهای است که شاید جریانها و افرادی که دلشان نمیخواهد صداسیما، صداوسیمایی با حضور چهرهها باشد.
حالا خوشبختانه چهرهها متوجه شدند این تصور غلطی بوده و به تدریج اعلام آمادگی کردند و اکنون میبینیم یک طیف متنوعی از هنرمندان در تلویزیون حضور دارند. شاید مصداق بارزِ آن هم برنامههای نوروز باشد که چهرههایی هم به جمع چهرههای برگشته به تلویزیون اضافه شدهاند، به این معنی که رفته رفته شاهد حضور افراد بیشتری در قاب تلویزیون هستیم.
عدهای آرزو داشتند صداوسیما در این مسیر شکست بخورد و یا متوقف شود
* چندین بار از زمان حضور و مدیریت شما به عنوان رئیس صداوسیما مطرح شد معاونین شما عزل شدهاند یا استعفا دادهاند و البته برای معاون سیاسی تان اتفاق افتاد و پس از این اتفاق، ماجرای استعفای خودتان به رسانهها آمد. دلیل این حاشیهها چیست و آیا در سال ۱۴۰۳ برنامهای برای تغییر ساختاری چه از تغییر افراد و چه ادغام شبکهها یا تغییرات دیگر برنامهای دارید؟
تحول در صداوسیما مثل تحول در هر جای دیگری معنایش تغییر در ریلگذاری قبلی و خارج شدن از وضع موجود است. شاید بقای در وضع موجود و تأکید بر بازگشت به وضعیت سابق خواست گروهها، جریانها و افرادی باشد که میخواهند صداوسیما روی همان ریلگذاری قبلی حرکت کند و پویایی نداشته باشد.
قطعاً اصرار صداوسیما بر روی تحول و سند تحول، امکان دارد مورد رضایت و خواست و علاقه برخی نباشد. آرزویی که از روز اول عدهای داشتند صداوسیما در این مسیر شکست بخورد و یا متوقف شود و یا این مسیر به کُندی پیش برود؛ اما وقتی به مسیری که طی دو سال و نیم گذشته طی کردیم نگاه میکنیم، میبینیم خوشبختانه صداوسیما از چالشهای مهمی عبور کرده است.
مسیر تحول به ویژه تحولهای سازوکاری و رویکردی امتحان شده و پاسخ خودش را داده است. انتخابات اخیر یک مصداق روشن تحول در صداوسیما بود که بارها به آن اشاره کردم. تلاشهایی که گاهی ممکن است برای تضعیف روحیه همکارانمان در صداوسیما و تخریب روند فعلی در قالب پراکندن شایعات و اخبار دروغ و غیرواقعی متوقع است و به نظر میرسد اتفاق عجیبی است.
میتوان به راحتی فهمید با چه انگیزهها و دلایلی برخی اقدام به این رفتارها میکنند. خوشبختانه صداوسیما و مجموعه بدنه سازمان، مدیران سازمان، کارشناسان و برنامهسازان با اعتماد به نفس بسیار عالی به مسیر خودشان ادامه میدهند و با قدرت مسیر تحول ادامه پیدا خواهد کرد.
حال با توجه به صحبتهای پیمان جبلی رئیس صداوسیما در مورد پیشرفت تحول در رسانه ملی و بازگشت چهرهها و چند موضوع دیگر گفتنی است هنوز بحث ریزش مخاطبان و ضعف در ساخت سریالها و برخی از برنامههای تلویزیونی وجود دارد و در واقع راه بسیاری برای حفظ و جلب مخاطب باقی مانده است و باید منتظر بود تا در آینده تحولاتی که رئیس رسانه ملی از آن یاد کرد نتیجه آشکار و ملموسی را ارائه دهد.