آفتابنیوز : آفتاب: پس از آنکه چند روزنامه و خبرگزاری حامی دولت محمود احمدینژاد، با فضاسازی و شانتاژ رسانهای سعی در ایجاد شبهه مخالفت آیتالله هاشمی رفسنجانی با عملکرد دولت مهندس میرحسین موسوی در دوره دفاع مقدس کردند، دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با صدور بیانیهای به این قبیل تحرکات پاسخ داد.
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
«اخیراً چند خبرگزاری رسمی و چندین سایت اینترنتی در راستای به روز کردن اطلاعات و اخبار! با بازگشتی 20 ساله به تاریخ، 40 جمله از خطبههای نمازجمعه آیتالله هاشمی رفسنجانی در سالهای 1367 تا 1370 را روی خروجی اخبار! خویش قرار دادند و در فردای آن روز سه روزنامه «ایران»، «وطن امروز» و «رسالت» در حرکتی هماهنگ با آب و تاب فراوان آن خطبهها را بهانهای برای انتقاد از عملکرد دولت مهندس موسوی قرار دادند.
اگرچه تلاش رسانهای برای کم کردن فشار انتقادات از عملکرد 4 ساله یکی از نامزدها در آستانه انتخابات امری موجه است، امّا روشی که این رسانهها حداقل در این مقوله اتخاذ کردهاند، نه تنها غیرموجه و غیراخلاقی، بلکه نوعی تحریف تاریخ و به طریق اولی نوعی توهین آشکار به سابقه ذهنی جامعه و حتّی فهم کنونی مردم است.
باتوجه به 40 بندی که خبرگزاریها و سایتها و به تبع آن سه روزنامه انتشار دادهاند و روزنامه رسالت از آن سریال درست کرد، موارد ذیل قابل مداقه است:
الف- به نظر میرسد تحقیق یا مقالهای که در قالب خبر منتشر شده، یک پروژه سفارشی بوده و به همین خاطر بسیار ناشیانه عمل شده است. چرا که تقریباً تمام 40 موردی که به عنوان انتقاد از عملکرد دولت مهندس موسوی انتخاب شده، در واقع تأیید و به نوعی تأکید آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ به عنوان یکی از مسئولین وقت؛ بر دوراندیشی دولتی بود که کشور را در طول 8 سال دفاع مقدس اداره میکرده است.
شتاب محققان در انجام این پروژه تحقیقاتی! آن قدر بالا بود که مواردی را که به عنوان نکات انتقادی ذکر کردهاند، برای هر عقل سلیمی با کمترین دانش سیاسی بیاساس جلوه میکند. معلوم نیست کجای جملات هاشمی رفسنجانی انتقاد از عملکرد دولت میرحسین موسوی است که این رسانهها با این رویکرد نسبت به انتشار آن اقدام کردهاند؟! به جملات زیر که سخنان آیتالله هاشمی رفسنجانی در همان موضوع 40 مورد است، توجه شود:
1- چند مسأله عمده داریم که من در اینجا به آنها اشاره خواهم کرد. یکی مسئله سوءاخلاق بخشی از انسانها است. بدحجابها و آن افرادی که اخلاق اسلامی را مراعات نمیکنند و یکی هم همین مسئله سیاسی است که از بیرون دائماً برای کشور مسئله میسازند. اگر فساد اخلاقی موجود باشد، جامعه ما آن جامعه ایدهآل اسلامی نمیتواند باشد. (02/02/1368)
2- مشکلاتی که ما در باب مالیات داشتیم و یا در خیلی از ابواب دیگر مانند تعزیرات که یک مشکل جدّی در مسیر قانونگذاری و اداره کشور بود که امام به راحتی حل کردند (20/3/1368)
3- ما قبلاً برنامه نداشتیم. الان برنامه پنج سالهای دارد آماده میشود که داشتن برنامه خودش تکلیف خیلیچیزها را روشن میکند. آینده روشن میشود. خطوط مشخص است. (14/5/1368)
4- مشکل دیگر ادامه محاصره است. علیرغم اظهاراتی که میشد، ما از محاصره بیرون نیامده بودیم و هنوز هم بیرون نیامدیم و در محاصره هستیم. (19/5/1370)
5- در حال حاضر دو میلیون افغانی در ایران هستند و کار نیز میکنند و بعضی از کارفرماها از بین یک کارگر ایرانی و یک کارگر افغانی، کارگر افغانی را انتخاب میکنند.(27/8/1368)
6- مشکل دیگری که ما گرفتار آن بودیم و هنوز هم حل نشده و در بعضی از جاها مشکل خاصی داریم، فرسودگی کارخانجات ماست. (19/5/1370)
7- بحث این است که شرافت و کرامت کار باید در جامعه ما جا بیفتد. اگر این طور شد، کارهای انگلی و خیالی و کاذب در کشور ما از بین میرود. اقتصاد کشور ما مریض است. (27/8/1368)
8- من به عنوان رئیس جمهور منتخب شما و مسئول اجرایی کشور میگویم؛ سیاست دولت شما بر این است که امکانات کشور، زمین، آب، معدن، صنعت و هرچه امکانی در این کشور هست را در اختیار مردم بگذارد. برای اینکه مردم موجودی و امکانات و سرمایهشان را صرف آبادی کشور کنند. (23/10/1368)
9- بعد از انقلاب، در آن دو سال اوّل نتوانستیم تولید را سامان بدهیم. مدیریتها به هم خورد. خیلی از مدیران فرار کردند یا کارخانهها مصادره شد. سرمایهها را بردند. (19/5/1370)
10- مشکل دیگر، وابستگی شدید مردم به سوبسید و هزینه دولت بود. عمده زندگی مردم اعم از؛ نان، قند، چای، گوشت، شکر و روغن نباتی وابسته به کمک دولت شده بود. هنوز برای حل آن، مشکل داریم و آسان نیست که یک دفعه حمایت دولت را برداریم. بنا هم نداریم تا این کار را انجام دهیم. (19/5/1370)
ده جمله فوق به عنوان نمونه از آن 40 جمله انتخاب شده تا خوانندگان خود مقایسه نمایند که آیا این جملات کمترین نقدی را متوجه دولت مهندس موسوی مینماید یا نه.
ب- معلوم نیست که این تحقیق! فردی بوده یا جمعی، امّا آنچه که معلوم است اینکه محقق یا محققین تدوین این مقاله با تاریخ انقلاب اسلامی بیگانه بودهاند. چون در لابلای همین جملات، آیتالله هاشمی رفسنجانی به کرات از جنگ سخن گفتند، جنگی که اساس تاریخ انقلاب در دوره مورد مطالعه میباشد. جالب اینجا است که در انتخاب جملات به اصطلاح انتقادی، شرایط جنگی را نیز لحاظ نکردهاند. به موارد ذیل توجه فرمایید:
1- نقدینگی بسیار زیادی الان در دست مردم است. این مقدار پول که ما در دست مردم داریم، این خودش یک خطر جدی است برای اقتصاد کشور، علتش هم این است که این پولها در دوران جنگ خرج تولید نمیشد یا در جنگ مصرف میشد که برمیگشته دوباره در بازار و در دست مردم و یا میرفتیم کالای خارجی میخریدیم (08/7/1368)
2- دولت در گذشته به خاطر جنگ برای اینکه جلوی فقر عمومی را بگیرد، یک مشکل را اجباراً به کار برده که ماهم هنوز به کار میبریم و آن سوبسید است. (03/6/69)
3- ما در این هفت هشت سال اقدامی در جهت خرید کامیون به عمل نیاوردیم و یا کم خریدیم... راهها را مرمت ننمودیم... بندرها را نساختیم... نیروگاه نساختیم... سد نساختیم... پالایشگاه نساختیم... همه این مسایل در ارتباط با جنگ میباشد. (04/3/1370)
4- انبارها در زمان جنگ تقریباً خالی شده بود و باید این انبارها شارژ شود. (04/3/1370)
5- در ساختار اقتصادی که حالا میخواهیم از اقتصاد متمرکز عبور کنیم و به طرف اقتصاد متمایل زمان صلح برویم، یک مشکلات بسیار جدی داریم. من جمله قیمتهای بعضی از کالاهای دولتی است که حل آن در زمان جنگ خطرناک بود. (22/4/1370)
6- در خارج حدود 12 میلیارد تعهد ارزی داشتیم که اینها خریدهای نسیه و گشایش اعتبارات بود و بدهی به بانک مرکزی در طول این مدت که عراق از بیرون قرض میکرد، مخارج خود را از بانک مرکزی میگرفتیم. (19/5/1370)
7- مسئله سوم مسئولیتی که نظام در برابر رزمندگان و خانوادههای آسیب دیده از جنگ داشت. اینها نوعاً از طبقات محروم روستاها و مردم مستضعف بودند که در دوران جنگ حسابی خدمات بسیجی اینها را با مشکلات اقتصادی رو به رو کرده بود. (19/5/1370)
8- شاخصها در سال 1367 بدتر شد. چون مردم توقعات بعد از جنگ پیدا کردند. دولت درآمد بعد از جنگ پیدا نکرد و مخارج جنگ هم مانده بود و خیلی از مشکلات مثل دردهای خاصی که تا گرم است خودش را نشان نمیدهد، در بقیه سال 1367 خودش را نشان داد. ما بیشترین کسر بودجه را در سالهای 1367 پیدا کردیم. در سالهای قبل کسر بودجه به این نسبت نبود. نصف بودجه ما در سال 1367 کسری داشت. 1/50 درصد رشد کسری بودجه ما از حدود 400 میلیارد تومانی که ما خرج کردیم، حدود یکصد میلیاردش را از بانک قرض کردیم. این نتیجه همان چندماهی بود که بعد از جنگ به آن شرایط گرفتار شدیم.(19/5/1370)
ج- در بین این 40 جملهای که به عنوان دلیل نارضایتی هاشمی رفسنجانی از عملکرد دولت مهندس موسوی نقل کرده و انتشار دادهاند، تنها این جمله قابل قبول بود: «این شیوهای که الان دولت دارد زندگی مردم را اداره میکند، بدترین نوع اداره مردم است»!
نمیدانم مدعیان اصولگرایی و صداقت که در روزنامههای خود حداقل یک صفحه ثابت روزانه برای توصیههای اخلاقی دارند، چگونه حاضر میشوند که وجدان خود را زیرپا بگذارند تا وجدان عمومی جامعه را مخدوش نمایند.
در این جمله؛ تحریفی بزرگ و حذفی سترگ انجام گرفته که حکایت آن، داستان ویرگول در عبارت «عفو، لازم نیست اعدام شود» و «عفو لازم نیست، اعدام شود» است. حکایتی که با یک جابجایی کوچک جان کسی را میگیرد یا نجات میدهد.
اصل جمله هاشمی رفسنجانی را ببینید و درباره آن و نیت حامیان دولت نهم قضاوت کنید: «این شیوهای که دولت دارد زندگی مردم را اداره میکند و در حال جنگ اتفاق افتاده، بدترین نوع اداره جامعه هست».
د- قریب به اتفاق جملاتی که در این تحقیق از خطبههای نمازجمعه آیتالله هاشمی رفسنجانی، استخراج شده، مربوط به خطبههای مورخ 7/7/1368 میباشد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خطبه دوم آن تاریخ با بیان این جمله که «اولین چیزی که برای من در بحث خطبه دوم اهمیت دارد، یک گزارش از وضع کشور به مردم بزرگوار است که من هنوز بعد از مسئولیت ریاست جمهوریام این گزارش را ندادهام» به تبیین اوضاع کشور پرداخت که با توجه به گنجایش این مقال و برای روشن شدن روش رسانههای حامی دولت در تحریف اسناد تاریخی به گوشههایی از آن اشاره میشود:
«بیشتر بحث من در میدان اقتصادی و مسائل زندگی است. یک مقدار کمی از آن سیاسی و یا چیزهای دیگر است که البته آنها هم باز به همین برمیگردد. ما در این فاصله، عمده وقت دستهجمعیمان را در هیأت دولت درباره برنامه به کار گرفتیم که برنامه پنجسالهمان را متناسب با شرایطی که در پیش داریم، تنظیم کنیم که بزودی آنچه که به آن میرسیم، به مجلس خواهیم داد. البته برنامه قبلاً به مجلس داده شده، شور اول آن هم تصویب شده، اما قرار ما در مجلس این بود که شور دوم را با توجه به شرایط جدید بعد از جنگ آماده بکند. یعنی ارقام، جدولها، مخارج و منابع درآمد و طرحها را باتوجه به شرایط جدید بیاوریم.
دولت قبل از ما این کار را کرده و پیش از آنکه در دولت تصویب شود، عمر دولت گذشته تمام شد و دولت جدید دارد آنچه را که دولت قبلی تهیه کرده بررسی میکند. ارقام و جداول و باصطلاح بخش کمی را به مجلس بدهد که – انشاءالله – در یکی دو هفته آینده این تمام میشود.
از لحاظ سیاسی، جمهوری اسلامی با پشت سر گذاشتن دوران بسیار مشکل شرایط بعد از انقلاب، محاصرههای سخت امپریالیستها و جنگ نابرابری که نیروهای اهریمنی علیه ما تحمیل کردند و تا آخر جنگ هم پشت سر دشمن رو در روی ما ایستادند و او را تحریک کردند و شورشها و همه اینهایی که درست کردند، توانست موقعیت سیاسی خودش را در دنیا تثبیت کند، یعنی از لحاظ سیاسی تقریباً احساس ما در دنیا این است که دشمنان ما از آن مسیری که میرفتند، نتیجه نگرفتند و مایل نیستند که شرایط گذشته تجدید شود.
یعنی دیدند هرچه فشار بیاورند، به تحکیم موقعیت و استحکام انقلاب در این جامعه و بیرون از آن میانجامد... مسأله جنگ هم آن جوری که ما ارزیابی میکنیم، دشمن ما و طرف مستقیم ما که عراق است دیگر توان برگشت به جنگ را ندارد... ما اهل تجدید جنگ نیستیم و عراق هم توان این کار را ندارد.
ما احتمال برگشت به جنگ را کاملاً ضعیف میدانیم، ولی این ضعف را به این دلیل میدانیم که ما نیرومندیم. یعنی اگر فرض این باشد که دشمنان ما احساس کنند ما در درون ضعیفیم ... باز احتمال تجدید جنگ هست و لذا ما ضمن اینکه در جنگ نیستیم و احتمال تجدید جنگ را هم کم میدهیم، آثاری از جنگ را داریم. یعنی یک مقداری از امکانات کشور را که میتوانیم ببریم صرف کارهای عمرانی و اقتصادی و رفاهی مردم کنیم، حتماً باید صرف تقویت نیروهای نظامیان کنیم که با تقویت آنها ما اطمینان پیدا کنیم که جنگ نداریم و این کار را داریم میکنیم و نه جنگ و نه صلح هست. بخشی از امکاناتمان را داریم صرف تقویت بنیه نظامی میکنیم که عمدتاً در ساخت اسلحه و تحقیقات نظامی است که این مجموعه چیزهایی است که از عوارض جنگ است.
همانطور که عرض کردم، این برنامه پنج ساله چند سال پیش به مجلس داده شده و مال دوره قبل است، اما به خاطر جنگ نمیتوانیم برنامه پنج ساله بریزیم. معنای برنامه پنج ساله این است که از حالا ما پنج سال دیگر را ببینیم و بگوییم مثلاً در سال پنجم ما چه مقدار ارز، چه مقدار ریال، چه مقدار نیرو و امکانات میخواهیم صرف این پروژهها بکنیم. کسی که در جنگ است، نمیتواند چنین تصمیماتی برای پنج سال دیگر بگیرد و اصلاً معلوم نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد. لذا اینکه الان برنامه را جدی گرفتهایم و داریم تنظیم میکنیم، خودش نشان اطمینان به وضع آینده است.
اما در شرایط کشور همان طوری که خودتان بهتر از دیگران هم میدانید، ما در داخل کشور مشکل سیاسی نداریم. یعنی ملت ما یکپارچه در پشت سر رهبری و دولت و مجلس و دستگاههای اجرائی و نهادهای انقلابی، همه یک جهت ودر خدمت انقلاب هستند...
و- اگر محققان پروژه عجله نداشتند و آن گونه که خودشان میخواستند، خطبههای نمازجمعه آیتالله هاشمی رفسنجانی را بهانهای برای انتقاد از عملکرد سابق یکی از نامزدها قرار دهند، میتوانستند با مراجعه به خطبه 16/11/1371 که به مناسبت پانزدهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایراد کرده بود، موارد بسیاری را پیدا کنند.
البته هیچ یک از مواردی که آیتالله هاشمی رفسنجانی در این خطبه نیز گفتهاند، انتقاد از دولت نیست، بلکه تبیین و شرح صادقانه مسایل با مردم است. خوب است در این قسمت به گوشههایی از آن خطبه اشاره شود:
«ما در شرایطی کشور را از نظام ستمشاهی تحویل گرفتیم که اشکالات بسیار جدی داشت.... اداره همان [کشور] بدون مشکلاتی که بعداً اضافه شد کار آسانی نبود.
... علاوه بر همه این محرومیتهای گذشته، مشکلاتی نیز به واسطه وقوع انقلاب، جنگ و محاصره اقتصادی بر بار مشکلات و گرفتاریهای گذشته افزوده شد که هریک از سه عامل فوق برای به زانو درآوردن یک انقلاب کفایت میکرد.
به یاد داریم که وقتی دشمن با تحمیل جنگ از شکست نظام و انقلاب مأیوس شد و ما قدم به قدم با عقب راندن عراقیها از جبهههای جنگ، موفقیتهایی را کسب نمودیم، دشمن کوبیدن و در هم شکستن مراکز و صنایع اقتصادی و صنعتی کشور را هدف قرار داده بود. به عنوان مثال دشمن آمد در کناره سواحل دریای خزر نیروگاه نکاء را بمباران کرد و یا در کنگان پالایشگاه گازی که در مراحل میانی کار قرار داشت را بمباران نمود.
یا اینکه در اصفهان تأسیسات پتروشیمی و یا پالایشگاه را بمباران کرد. و عملاً جنگ را به یک جنگ نابرابر اقتصادی مبدل ساخت و این توطئه را با این هدف اجراء کرد که امکانات نیمهکارهای را که از گذشته در اختیار ما قرار داشت را هم نابود کند. این شرایط باعث شد که ما، در جنگ مقدار زیادی از همان موقعیت نامطلوب بجای مانده از رژیم منحوس پهلوی را هم در جنگ از دست بدهیم.
وقتی که جنگ پایان یافت، متوجه شدیم که کشور را با تحمیل این شرایط به مرحله عقبماندهای کشاندند. عقبافتادگیهای قبلی که خود از یک وابستگی جدی برخوردار بود، خرابیهای ناشی از جنگ نیز بدان افزوده شد. تواناییها در زمینه انرژی و نیروگاه را ارزیابی میکنیم، متوجه این نارسایی میشویم، که نیروگاه در اختیار نداریم، آن موقع با اینکه صنایع ما نیمهکاره بود و کار نمیکرد باز هم مجبور بودیم که ساعتها خاموشی داشته باشیم.
حمل و نقل کشور هم وضعی شبیه به دیگر موارد داشت یعنی کامیون و اتوبوس چه در درون شهری و بین شهری در اختیار نداشتیم و همچنین لوکوموتیو و واگن و راهآهن به اندازه کافی در دسترس نبود. چون همه اینها در طول جنگ آسیب دیده بود و آنچه هم که باقی مانده بود، در شرف نابودی بود. معادن را که مورد رسیدگی قرار میدادیم، مشاهده میکردیم که از کار افتاده و کارگران معادن در بیکاری بسر میبرند.
چون این معادن فعالیتشان یا از زمان شاه شروع نشده بود و یا اینکه اگر آغاز به کار کرده بود در زمان جنگ آسیب دیده بودند و در زمینه نیازمندیهایمان به مواد اوّلیه هم عمدتاً این نیازها از طریق واردات تأمین میگشت.
کارخانه مس را که در داخل کشور موجود بود چون در طول جنگ آسیب دیده بود و مورد بازسازی قرار نگرفته بود، نهایتاً مفتول مس را میبایست از خارج وارد میکردیم...
من قبلاً هم یکی، دوبار موارد اساسی مشکلات را در نمازجمعه برشمردم که حدود بیست و چند مورد مشکلات مادر بود که علاوه بر اینها حوادثی از قبیل زلزله و حوادث طبیعی به آنها اضافه شد. در کنار همه این مشکلات بازسازی مربوط به منابعی که در طول جنگ دچار آسیبدیدگی شده بود که این پروژهها هزینههای سنگینی در بر داشته است.
ما هزار میلیارد دلار خسارات ناشی از جنگ را در کشور داشتیم. اخیراً که از طرف سازمان ملل آمدهاند و این خسارات را ارزیابی کردند و آنچه را که خودشان به قیمت دلار ارزیابی کردند پرداخت مبلغ صد میلیارد دلار را به ما پذیرفتند. چنانچه ما اکنون با ده و پانزده شهر و هزار روستای به کلی ویران شده و نیز راههای به کلی ویران شده و هزاران پل شکسته و نخلستانها و مزارع، کارگاهها و کارخانههایی که در غرب کشور به کلی از بین رفته بود مواجه هستیم...
هـ- در کنار همه این جملاتی که رسانهها به عنوان انتقاد از عملکرد دولت مهندس موسوی از سوی آیتالله هاشمی رفسنجانی مطرح کردند و ثابت شد که به هیچ وجه انتقاد نیست، جملات بسیار صریح و روشنی از آیتالله هاشمی رفسنجانی در حمایت از شخص مهندس موسوی و دولت ایشان وجود دارد که یادآوری آن جملات خالی از لطف نیست.
1- عملکرد کل نظام و دولت را در این دوره گذشته باید جزو کارهای موفق تاریخ کشورداری در دنیا به حساب آوریم. قدری ظالمانه است اگر ما با توجه به شرایطی که در آن زندگی میکنیم، برخورد غیرمنصفانه کنیم و مجریانمان و کسانی را که برای انقلاب زحمت میکشند، به ندانمکاری، یا ضعف یا چیزهایی از این قبیل متهم کنیم. به نظر من، این دولت و مجریان ما و مجلس و سایر ارگانها، سپاه، ارتش، کمیته ودیگران، بهترین حد ممکن را در عمل پیش رفتند و این منصفانه نیست که بیاییم به خاطر کمبودهایی که طبیعی است و هیچ کس نمیتواند در این شرایط آنها را رفع کند، خودمان را زیر سوال ببریم...
نزدیک به یک سوم از امکانات مادی ما خرج جنگ میشود، غیر از بودجه رسمی که چهل میلیاردی، یک جا ما به جنگ دادهایم و معمولاً ده میلیارد هم اضافه میشود و در آخر سال کم میآید، یک مبلغ عظیمی به بنیاد شهید میدهیم، یک مبلغ عظیمی به بنیاد امور جنگزدگان و مهاجران جنگی میدهیم، یک مبلغ عظیمی مخارج دیگری (مثلاً بیمارستانها و مسافرتها و امثال اینهایی که مربوط به جنگ است) میکنیم که اینها در بودجه جنگ نیست و مبلغ زیادی از امکانات وزارتخانهها را همین طوری بدون محاسبه به جنگ میدهند، ماشین، لودر، بلدوزر، نیرو و کارگر میفرستند، حقوقش را هم میدهند و این همه نیروهای دولتی که از کارخانهها به میدان میروند و حقوق آنها هم باید پرداخت شود، اینها همه مربوط به جنگ است.
از آن طرف، این پنج استانی که گرفتار جنگ است؛ این اراضی که ما کار را در آنجا ممنوع کردهایم. اینها کشاورزی و معادنشان مختل است، کارخانههایشان مختل است و هیچ خبری نیست، پنج استان نیمه جان است، این شرایط وضع بودجه و امکانات مالی ماست، آن وقت از این طرف شما خدمات دولت را در نظر بگیرید.
شما وقتی که میبینید، در همین چند سال، با همین شرایط، ما گاز را اینگونه به مردم میرسانیم. اینها در این مدت بین سیصد تا چهارصد هزار انشعاب گاز به مردم دادهاند. گازرسانی یک کار بسیار بسیار زیربنایی است که دولت الان بودجه عظیمی خرج آن میکند و شما میبینید و تهرانیها میبینند که چقدر این خیابانها را کندهاند و دارند به خانهها گاز میرسانند.
در روستاها، در مسیر لولهها، از مشهد که به طرف نکا میآییم در این مسیر چقدر گاز دادهاند؟ نزدیک به 50 یا 60 شهر را الآن گاز رساندهاند، به روستاهای فراوانی گاز رساندهاند و آن چنان روی گازرسانی عمل میشود که تمام گازهایی که در گذشته فروخته میشده و تقریباً مفت به شورویها میدادند، امروز در مملکت مصرف میشود و کم هم داریم، یعنی الان ما بخواهیم گاز زیادی بدهیم، باید گاز را از منابع گازمان برداریم و این از افتخارات دولت (دولت موسوی) است که انجام میدهد.
برق و آبی که به روستاها میدهند، چون اینها معمولاً در سال بین هزار تا هزار و پانصد روستا را برق میدهند؛ یعنی اینها هر روز که صبح آفتاب طلوع میکند و عصر غروب میکند، در پنج روستا برق میکشند. این چیز عظیمی است. خانوادههایی که تمام عمرشان در تاریکی شب زندگی کردهاند و بوی این گونه امکانات جدید را نشنیده بودند، حالا میبینند که برق بالای سرشان میآید.
در کشاورزی میبینید که گندم امسال نزدیک یک برابر و نیم سال قبل از مردم خریدهاند. این نشان از این است که کشاورزی بوده، نشان این است که پول بوده، نشان این است که کار کردهاند، نشان این است که دولت حضور دارد. همه اینها را در حالی انجام دادهاند که در حال جنگیم، البته اگر جنگ نبود توقعات ما از اینها خیلی بود. چقدر به روستاها الان پست بردهاند، تلفن بردهاند، تلگراف هست. شما میبینید، در هفته کم اتفاق میافتد که یک جایی را افتتاح نکنند. تلفن جدید بردند، ارتباط بین شهری برقرار کردند، ارتباط با خارج برقرار کردند. اینها همین جوری میشود، این پستخانهها و تلفنخانه و تلگرافخانهها از کارشناسان خارجی پُر بوده، در هر دستگاهی یک خارجی دزد نشسته بود. (01/6/1364)
2- سال قبل در آمارشان گفتند، 24 درصد صنعت ما رشد داشته، اینها دروغ نیست، تبلیغ نیست، بلکه واقعیت است. صنعت رشد داشته، حالا یک کارخانه ممکن است، یک جا کار نکرده باشد، این طور حرف ناصحیح نزنند، این ظلم به انقلاب میشود، ما به افراد کار نداریم، این جامعه، جامعه ما است، این کارگران، کارگران ما هستند، این مهندسین، مهندسین ما هستند، این خدمتگزاران کشور هستند. و ما هم افتخارمان این است که این مردم، ما را انتخاب کردهاند که برایشان خدمت کنیم.
مدعی هم نیستیم که ماز آسمان آمدهایم و بهتر از ما وجود ندارد. چرا، ممکن است کسانی ناشناخته باشند، و خیلی هم از ما صالحتر باشند، اما شرایط را در نظر بگیرند و بعد حرف بزنند! با همین توسعه نیروگاهها ما برقمان در همین هفت سال تقریباً چهل درصد اضافه تولید دارد.
اگر باز خاموشی دارید، علتش این است که مقدار زیادی برق به کارخانهها و روستاها و جاهای دیگر میدهند و مصارف خانوادگی هم اضافه شده است. این همه مصرف برق بالا رفته و این شرایط، مصرف را هم اضافه میکند، دولت در این مدت چهل درصد نیروگاهها را تقویت کرده و باز برنامهریزی میکنند و آن هم در حال جنگ. اداره کردن جنگ از این حرفها بالاتر است. من الان آن قدر فرصت نمیبینیم که وارد جزئیات شوم، در مجموع باید گفت که الحمدلله در شرایط جنگ به گونهای رفتار میشود که دشمنان ما که به تهران میآیند، میگویند: اینجا مثل اینکه جنگ نیست. (1/6/64)
3- یکی از کارهای مهم ما (همهمان از وظایف قطعیمان که امام بارها روی آن تأکید کردند) حمایت بیدریغ از دولتمان است؛ دولتی که مورد تأیید امام و مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری و اکثریت قاطع این مردم است و دولتی که تحقیقاً مشکلترین دوران اداره کشور را دارد میگذارند.
شما حتماً میتوانید زود این مسأله را تأیید و تصدیق کنید که کار دولت در این مقطع بسیار دشوار است و فقط با همراهی مردم میتواند موفقتر باشد. دولتی که بودجهاش (اگر قیمت نفت هم سقوط نکرده بود وهمان وضع طبیعی گذشته را داشتیم) به خاطر اینکه بیش از یک سوم بودجه با متعلقاتی که دارد خرج جنگ میشود، شما در خانوادهای در نظر بگیرید، خانوادهای که مثلاً 6 هزار تومان در ماه حقوق دارد، اگر 2 هزار تومان آن را در سال از او بگیرند، شما ببینید چه بر سر آن خانواده میآید. ناچار است از لباس بچه خودش، از غذا، از کیفیت منزل، مسافرت و تفریح و غیره بزند تا اینکه خودش را اداره کند. این مقایسه را خیلی آسان میتوانید بکنید.
دولت وضعش از خانواده هم مشکلتر است، چون دولت آن مسؤولیتهایی را برعهده دارد که ضرورت دارد. در خانواده همیشه چیزهای قابل حذف کردن وجود دارد، چون همه مستحبات خانواده را هم در همان شرایطی که هست، انسان تنظیم میکند. اما دولت مسؤول قسمتهای ضروری جامعه است و قسمتهای عادی جامعه بیشتر در دست بخش خصوصی و اینهاست. بنابراین یک دولتی داریم که در حال جنگ یک سوم بودجهاش را به طور غیرعادی به جنگ میدهد؛ علاوهبر فشارهایی که خود جنگ میآورد. (7/6/65)
4- من مشکلات دولت را عرض میکنم، شما میتوانید بفهمید، همه میتوانند بفهمند؛ روزنامهها، نمایندگان مجلس، مردم عادی، خارجی، داخلی، همه میتوانند بفهمند دولتی که برای اداره کشور کمتر از نصف بودجه جاری و عمرانیاش در اختیارش هست و بعضی چیزها هم هست که دولت نمیتواند نپردازد (حقوق این کارمندان دولت را که جزء مستضعفان کشور هستند، نمیشود پرداخت نکرد. حقوق این کارگران کارخانهها را به دلیل کمبود تولید نمیشود پرداخت نکرد) چه وضعی دارد.
اینها باید پرداخت بشود و کارهای جنگ باید باشد. کارهای انتظامی باید باشد. کارهای مرزداری باید باشد. کارهای بهداری بیمارستانها نمیتواند تعطیل شود. یک کارهایی است که باید انجام شود. این دانشگاهها باید اداره شود. همه اینها هست و باید اداره شود. طبعاً یک مقدار روی قسمتی از نیازهای مصرفی ما اثر میگذارد. از طرفی اقدامات مؤثری دولت شروع کرده تا مردم بخش خصوصی بیشتر وارد صحنه بشوند و کمبودهای دولت را تا حدودی که میشود، جبران کنند و ما از این ناحیه خودمان را به یک حدی از خودکفایی برسانیم که انشاءالله سیاست صحیحی که الان آدم به چشمش میخورد و میبیند که اجرا میشود، ما را از این مضیقههایی که خواستند برما تحمیل کنند، آزاد کند و بتوانیم برای خودمان وسیله رفاه درست بکنیم – که انشاءالله میکنیم – و راه استقلال واقعی را بتوانیم پیدا کنیم. (7/6/65)
5- بنده معتقدم در شرایط جنگ و مشکلات و تنگناها و شرایط بسیار سختی که اداره مملکت در چنین شرایطی از دشوارترین کارهاست کسانی که در سمتهای اجرایی به این مردم خدمت میکنند و مخصوصاً هیأت دولت، ریاست جمهوری، کسانی که در ردههای اجرایی هستند و در هر جا، خدمات فراوانی کردند. البته مشکلات ناشی از جنگ ممکن است تصوراتی در ذهن دیگران بگذارد که به پای مسؤولان اجرایی بنویسند، که شاید عادلانه نباشد. اگر میشد و صلاح بود مشکلاتی که در اثر کمی بودجه و کم بودن امکانات و دادن امکانات مملکت به جنگ برای اداره مملکت پیش میآید برای شما بازگو میکردیم، شما همه مثل ما قانع میشدید. اما به همان اطمینان کلی اکتفا میکنیم و تأکید میکنیم آنهایی که مصدر کار هستند، یعنی هیأت دولت، تمامشان افراد انتخاب شده و صالح و شناخته شده هستند. (11/6/67)
6- باید صمیمانه و متواضعانه از زحمات دولت گذشته تشکر کنم که انصافاً در سختترین شرایط این مردان زحمتکش ما توانستند دستگاه اجرائی را روی پای خودش نگاه دارند، با اینکه معمولاً مشکلات جدّی داشتند. بودجه ما معمولاً تا نصف آن کسری داشت. برای یک مجری بسیار دشوار است که اگر یکصد تومان خرج دارد، پنجاه تومان در اختیارش بگذارند. [با] این فشاری که کسری بودجه روی مردم میآورد و تورّمی که ایجاد میکرد که این هم به دولت منتقل میشد و با وجود جنگ که هرلحظه یک بار جدیدی به دوش دولت میگذاشت، دولت (دولت مهندس موسوی) انصافاً زحمت زیادی کشید. (14/11/1367)
ز- درباره دوراندیشی آیتالله هاشمی رفسنجانی در آن سالها همین بس که وقتی مسایل مربوط به اوضاع کشور را مطرح میکردند، میدانستند که احتمالاً در آینده گروه یا گروههایی با اهداف بهرهبرداریهای سیاسی، مسایلی را مطرح می کنند که یا برخواسته از حبّ و بغضهای سیاسی و یا ناشی از کجفهمیها باشد.
به همین خاطر در سال 1369 توضیحات کوتاهی درخصوص بخشی از مشکلات کشور در زمان جنگ دادند که دقیقاً میتواند پاسخ ادعاهای این گونه رسانه ها باشد. ایشان در خطبههای نمازجمعه گفت: «سال گذشته وقتی که مسئوولیت اجرایی به دولت موجود واگذار شد، من در یکی از خطبههای نماز جمعه با زبان ساده بخشی از مشکلات را برای شما شرح دادم که البته این شرایط را به خاطر جنگ و شرایط انقلاب داشتیم و کسی مقصر آن نیست، بلکه خیلی هم زحمت کشیده شده بود، در دولت گذشته، تا اینکه وضع را توانستند تحویل دولت جدید دهند و ما در همه شرایط از زحمات کسانی که در گذشته در بخش اجرایی زحمت کشیدند، ممنون هستیم. این توضیحات دلیل آن نمیشود که آنها بدکار کرده بودند. شرایط آن زمان با این زمان کاملاً تفاوت دارد». (2/6/69)
ح- اگرچه دفتر تا به حال بر این تصمیم بود که به خاطر شرایط انتخابات؛ از پاسخگویی به برخی از دروغها سکوت نماید؛ ولی احساس میشود سکوت در زمینه هجمههای تخریبی حامیان یکی از نامزدها با جعل اخبار غیر واقعی منسوب به خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی مانند سفارش خرید 200 هزار مانتو؛ حمایتهای مالی از نامزدها و تشکیل جلسات توجیهی برای نامزدها و سخنانی که علیه دیگران است؛ نوعی جفای اطلاعرسانی میباشد و با استفاده از فرصت اعلام میشود تاکید آیت الله هاشمی رفسنجانی زمینهسازی جامعه برای حضور حداکثری مردم در پای صندوق های رای و اعتماد سازی برای اجرای درست انتخابات در مرحله اخذ رای و شمارش آن میباشد».