سال ۱۳۶۵، علیرضا داوودنژاد، پدر رضا، بعد از توقیف اولین فیلمی که پس از انقلاب ساخت به نام «قدغن» (۱۳۵۷) و بعد از شکست تجاری دو فیلم بعدیاش، «جایزه» (۱۳۶۱) و «خانه عنکبوت» (۱۳۶۲)، ساخت فیلمی خانوادگی با موضع اعتیاد را کلید زد که جبران ناکامیهای پیشینش باشد و اگر نه در نظر منتقدان، ولی در گیشه به موفقیت برسد.
«بیپناه» داستانی کلیشهای داشت و همینطور ساخت و پرداختی کلیشهای. در پاییز ۱۳۵۸، تقریبا یک سال پس از پیروزی انقلاب، مرتضی (عبدالرضا اکبری) که با مادرش (پری امیرحمزه) زندگی میکند با زنی زجرکشیده و مطلقه به نام اعظم (فریماه فرجامی) در کمیته آشنا میشود و به دلیل احساس تکلیف در برابر وضعیت این زن با او ازدواج میکند. اعظم به مرتضی نمیگوید که از ازدواجش قبلیاش فرزندی به نام رضا (رضا داوودنژاد) دارد که پیش همسر سابق معتادش، احمد (مصطفی طاری) است. احمد به اعظم میگوید عوض شده و به واسطه تغییر شرایط او هم تغییر کرده و از اعظم میخواهد به سر زندگیاش برگردد. اما اعظم به او میگوید حتی اگر واقعا هم تغییر کرده باشد، دیگر نمیتواند به زندگی قبلیاش بازگردد، چون او ازدواج کرده است. در ادامه رضا به دست خلافکارانی که با احمد در ارتباط هستند گروگان گرفته میشود و مرتضی که از واقعیت مطلع شده، با گرفتار کردن دارودسته خلافکاران، فرزند را به آغوش مادر بازمیگرداند.
در ابتدا قرار بود فخری خوروش و افسانه بایگان و محمدرضا داوودنژاد، برادر علیرضا و عموی رضا، در فیلم بازی کنند که به دلیل فوت خواهر برادران داوودنژاد، محمدرضا جایش را به مصطفی طاری داد و پری امیرحمزه و فریماه فرجامی جایگزین خوروش و بایگان شدند.
به گزارش جمال امید در جلد دوم کتاب «تاریخ سینمای ایران ۱۳۶۹ ـــ ۱۳۵۸»، فیلم فروشی خوبی داشت، اما تقریبا اغلب نقدها منفی بودند. محتوای شعاری و موسیقی پرهیاهو و منقلبکننده فیلم که بیشتر روی اشک گرفتن از مخاطب تمرکز کرده بود، مهمترین ضعفهای مورد اشاره در نقدها بودند. با این حال، کامبیز کاهه، در نقدی با دیدگاهی متفاوت، بازی رضا داوودنژاد کودک را ستود و درباره آن نوشت: «بازی ستودنی رضا داوودنژاد نیز فروغی است که در کویر فیلم رفتهرفته ناپدید میشود.»
در عکسهایی که از پشت صحنه فیلم به یادگار مانده، رضا داوودنژاد را در حالی که پدرش او را کارگردانی میکند یا در صحنهای دیگر در آغوش مرحوم فریماه فرجامی است میبینیم.