شبکۀ امبیسی کره سه سال بعد از ساخت سریال موفق «جومونگ» در سال ۲۰۰۶، در سال ۲۰۰۹ به سراغ یک داستان تاریخی دیگر رفت و این بار هم توانست موفقیتی خیرهکننده به دست بیاورد.
سریال ۶۲ قسمتی «ملکه سوندوک» درست مثل «جومونگ» و «جواهری در قصر» مخاطبان پرشماری (هم در کره و هم در سطح جهانی) به دست آورد و جوایز فراوانی را نیز در جشنوارههای مختلف از آن خود کرد.
این سریال همۀ آن چیزهایی را دارد که از یک درام تاریخی کرهای درجهیک انتظار دارید: صحنههای هیجانانگیز نبرد، پیشگوییهای سرنوشتساز، نزاعهای آشکار و پنهان بر سر قدرت، توطئهها و نقشههای پیچیده، جاهطلبیهای بیپایان و عشقهای عمیق.
همۀ اینها را اضافه کنید به: گروه درخشان و درجهیک بازیگران، جلوههای بصری چشمنواز و مسحورکننده، ریتم پرشتاب و گیرای روایت و فیلمنامهای جذاب که توسط کیم یئونگ هیون نوشته شده؛ همان کسی که فیلمنامۀ سریال «جواهری در قصر» را نوشته بود.
اصل داستان سریال دربارۀ زندگی «ملکه سوندوک» است؛ اولین فرمانروای زن امپراتوری «شیلا» که بین سالهای ۶۳۲ تا ۶۴۷ میلادی بر این کشور حکومت کرد. شیلا یکی از سه پادشاهی باستانی کره در کنار باکجه و گوگوریو بوده است.
داستان با تولد دختران دوقلوی امپراتور جین هئونگ آغاز میشود؛ بر طبق یک پیشگویی، یکی از این دختران که نامش «دئوکمان» است باید کشته شود؛ اما یک خدمتگزار وفادار دختر را از قصر بیرون میبرد و جانش را نجات میدهد.
سالها بعد دئوکمان به طریقی به هویت اصلی خودش پی میبرد و به نحوی به قصر بازمیگردد. اما بازگشت او به قصر تازه آغاز یک مسیر پیچیده و پرخطر است.
دئوکمان باید با خواهر خود چئونمیونگ متحد شود تا تاج و تخت را از افتادن به دست «میشیل» حفظ کنند. میشیل یکی از همسران امپراتور است؛ زنی جاهطلب که از هیچ توطئهای برای رسیدن به قدرت چشمپوشی نمیکند.
دئوکمان در این مسیر خواهر خود را از دست میدهد و همراهان وفاداری مثل کیم یوشین به دست میآورد؛ مسیری که در نهایت پس از پیچ و خم بسیار، به تاجگذاری دئوکمان با لقب «ملکه سوندوک» ختم میشود.
در این سریال لی یو وون نقش ملکه سوندوک را ایفا میکرد. او به خاطر بازی درخشان و تاثیرگذارش چندین جایزه را از جشنوارههای مختلف در سطح ملی و قارهای دریافت کرد.