آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود 16خرداد 88 آورده است:
مناظره تلويزيونی آقايان ميرحسين موسوی و محمود احمدی نژاد دو نامزد رياست جمهوری كه در شب رحلت امام خمينی رضوان الله تعالی عليه انجام شد به جای آنكه مناظره باشد تبليغ عليه نظام جمهوری اسلامی و اركان آن بود. هرچند عده ای با برنامه از قبل تنظيم شده در تهران و بعضی شهرها تلاش كردند بلافاصله بعد از پايان مناظره با تجمعات و سردادن شعارهائی به نفع آقای احمدی نژاد وی را برنده اين مناظره اعلام كنند ولی واقعيت اينست كه اين مناظره هيچ برنده ای نداشت و در عين حال آن شب وفاداران به نظام جمهوری اسلامی با قلب هائی مالامال از خون تا صبح به خاطر غربت اين نظام مظلوم آرام و قرار نداشتند.
توجه به اجمالی از كالبد شكافی اين مناظره می تواند دلايل مظلوميت نظام جمهوری اسلامی را بنماياند.
1 ـ مناظره چارچوب هائی دارد كه مهمترين آن ها بيان نقطه نظرات و برنامه های طرفين مناظره است . در اين برنامه تلويزيونی هيچ خبری از برنامه ها و نقطه نظرها نبود و جای آن را بدگوئی گرفته بود.
2 ـ شروع مناظره با تهاجم و تهمت از طرف آقای احمدی نژاد بود و اين روند تا پايان ادامه يافت درحالی كه طبق مقررات اعلام شده توسط تلويزيون اين اقدام خلاف اصول مورد نظر بود و متاسفانه مجری تلويزيون فقط تماشاچی بود و هيچ اقدامی برای متوقف ساختن اين روند خلاف بعمل نياورد. ملاحظه اين وضعيت سئوال برانگيز می تواند افكار عمومی را در برابر اين سئوال قرار دهد كه آيا در اين زمينه يك هماهنگی ميان تلويزيون و آقای احمدی نژاد وجود نداشت.
3 ـ آقای احمدی نژاد به جای آنكه خود آقای موسوی را نقد كند به سراغ دو رئيس جمهور قبل از خود رفت و سه دولت گذشته (دولت های آقايان موسوی هاشمی رفسنجانی و خاتمی ) را متهم به فاصله گرفتن از اصول و آرمان های انقلاب كرد. وی آقای موسوی را بازخواست كرد كه چرا به فكر رقابت با كسی افتاده است كه دولت او تلاش می كند اين فاصله را از بين ببرد و انقلاب و نظام را به مسير اصلی برگرداند!
با قطع نظر از صحت و سقم اين ادعا اصولا چنين اعتراضی فی نفسه به معنای اينست كه هيچكس حق ندارد در برابر آقای احمدی نژاد به صحنه بيايد و همه بايد تماشاچی باشند تا وی بار ديگر رئيس جمهور شود. اين يعنی نفی انتخابات و نفی حضور مردم در صحنه هائی كه طبق قانون اساسی حضور در آن صحنه ها حق آنهاست .
4 ـ همين اعتراض را آقای احمدی نژاد به دو نامزد ديگر رياست جمهوری يعنی آقايان كروبی و رضائی نيز داشت و اين دو را باضافه آقای موسوی متهم كرد كه شما سه نفر عليه من متحد شده ايد. اين نيز به معنای نفی فلسفه انتخابات است و اين نكته را القا می كند كه هيچكس حق ندارد وارد صحنه رقابت با آقای احمدی نژاد شود!
5 ـ آقای موسوی در برابر اين تهاجمات و اتهامات متحد شده بود كه به كدام يك از آنها پاسخ بدهد و چون انسان محجوب و محترمی است اصولا از مناظره چنين تصويری در ذهن نداشت . به همين دليل او نه توانست برنامه های خود را تشريح كند و نه توانست به اتهامات پاسخ بدهد.
6 ـ از كسی كه بر مسند رياست جمهوری كشور تكيه زده انتظار اين نيست كه همه دستاوردهای دولت های گذشته كه غير از 4 سال دولت وی تقريبا شامل همه عمر نظام جمهوری اسلامی ميشود را منفی جلوه دهد. اين كاری است كه راديوهای خارجی و گروهك های ضد انقلاب و منافقين انجام می دهند كما اينكه بعد از اين مناظره همين راديوهاو گروهك ها به اين اظهارات استشهاد نموده و از اينكه ادعاهای آنها توسط بالاترين مقام اجرائی كشور مورد تاييد قرار گرفته ابراز خرسندی كرده اند.
7 ـ زشت تر اينكه نفی دستاوردهای جمهوری اسلامی در دو دهه و نيم قبل از اين دولت به معنای نفی تلاش ها و زحمات همه مسئولان اين نظام و دولت ها غير از بنی صدر است . آنهمه زحمت و فداكاری مديران در دوران دفاع مقدس آنهمه تلاش و خدمت برای تامين زيرساخت های كشور و آنهمه مقاومت در برابر تحريم های سياسی و اقتصادی را ناديده گرفتن و همه را به انحراف از اصول و آرمان ها متهم كردن علاوه بر اينكه خلاف واقع است تاييد دشمنان قسم خورده اين نظام و مايوس كردن ملت نيز هست .
8 ـ از اين زشت تر سواستفاده از تلويزيون برای متهم ساختن افرادی كه حضور ندارند به غارت بيت المال و ساير اموری است كه واقعيت ندارد. اين اتهامات درصورتی كه در دادگاه صالحه اثبات شده باشند دستگاه قضائی صلاحيت اعلام آنها را دارد و اگر اثبات نشده باشند كسی كه در منظر عام آنهم از طريق تلويزيون و در مناظره ای كه ده ها ميليون بيننده دارد اقدام به اعلام آن می نمايد بايد تحت تعقيب قضائی قرار گيرد. كما اينكه مسئولان تلويزيون نيز در اين زمينه مسئوليت دارند و حق ندارند اجازه بدهند كسی در هر مقام كه باشد با سواستفاده از اين امكان عمومی به افراد تهمت وارد كند.
9 ـ آنچه آقای احمدی نژاد در اين باصطلاح مناظره گفت عوارض خطرناك تری دارد كه از اتهام وارد كردن به افراد فراتر می رود و دامن گير بزرگان می شود. آقای هاشمی رفسنجانی علاوه بر اينكه از استوانه های نظام جمهوری اسلامی و رئيس مجلس خبرگان است با حكم رهبر معظم انقلاب رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام را نيز برعهده دارد. مفهوم اتهامات آقای احمدی نژاد به آقای هاشمی رفسنجانی اينست كه رهبری شخصی را با اين ويژگی های منفی به رياست مجمعی منصوب كرده اند كه بالاترين نهاد در نظام قانون گذاری كشور و بازوی مشورتی رهبری است .
اتهام به آقای ناطق نوری كه رئيس بازرسی دفتر رهبری است نيز اين سئوال را به اذهان می آورد كه فردی با اين ويژگی های منفی چگونه می تواند مورد اعتماد رهبری باشد اتهام به فرزندان اين بزرگان نيز علاوه بر آنكه بدون سند و برخلاف قانون و اخلاق است خلاف واقع نيز هست و همين عوارض را نيز دارد. اينها همان مطالبی است كه پاليزدار گفته و حالا منبع آن مشخص شده است .
10 ـ اين اتهام كه آقای هاشمی رفسنجانی به رئيس يكی از كشورهای خليج فارس گفته است تا 6 ماه ديگر اين دولت ساقط می شود يك دروغ است . دلسوزتر از آقای هاشمی رفسنجانی برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی چه كسی است كسی كه به امام پيشنهاد می كند مرا قربانی جنگ كنيد تا خود شما به خاطر پذيرفتن قطعنامه مصون بمانيد چگونه می تواند عليه كشور خود با بيگانگان اينگونه سخن بگويد محور بودن آقای هاشمی رفسنجانی در نامزدی آقای ميرحسين موسوی نيز يك دروغ آشكار است . اينكه ايشان از يك نامزد حمايت كند طبق قانون مجاز است ولی اگر چنين حمايتی وجود داشته باشد به معنای محور بودن نيست . اينكه رئيس جمهور چنين نسبت های دروغی به انسان های بزرگ و خدمتگزاری می دهد برخلاف سوگندی است كه برای حفظ حرمت مردم كشور در منصب رياست جمهوری ياد كرده است . تكليف مردم شورای نگهبان و دستگاه قضائی با چنين فردی چيست اين نكته نيز كاملا روشن است كه هيچكس نمی تواند با جسارت به بزرگان خود را بزرگ جلوه دهد. قضاوت مردم عكس اين است .
11 ـ شرم آورترين بخش باصطلاح مناظره نشان دادن برگه ای باعكس همسر آقای موسوی و توسل به فضاسازی های تبليغاتی توسط آقای احمدی نژاد بود . اين يك روش كاملا ضداخلاقی است كه افرادی كه قصد دارند بالاترين مسئوليت اجرائی يك كشور 70 ميليونی را به عهده بگيرند برای جلب آرا مردم به مسائل خانوادگی همديگر متوسل شوند. جای تاسف شديد است كه ما اينهمه دچار سقوط اخلاقی آنهم در بالاترين سطح مسئوليتی كشور شده ايم .
12 ـ سواستفاده تبليغاتی حتی به مراسم سالگرد ارتحال امام هم كشيده شد و روز 14 خرداد صحنه حضور مردمی كه برای ادای احترام به امام خمينی به حرم مطهر آمده بودند به ستاد تبليغات آقای احمدی نژاد تبديل شد! اين نشانه ضعف مديريت حرم است كه نشان داد نمی تواند حتی يك مراسم را كه فقط يك روز در سال برگزار می شود بگونه ای اداره كند كه مورد سواستفاده اين و آن قرار نگيرد.
13 ـ حضرات علما و مراجع بايد به اين سئوال پاسخ بدهند كه حكم شرعی آنچه در باصطلاح مناظره شب 14 خرداد از تلويزيون پخش شد چيست آيا هر كس مجاز است در برابر ده ها ميليون مردم به دروغ و تهمت و افترا متوسل شود آيا سكوت در برابر اين اظهارات جايز است آيا در آينده بزرگان ديگر از اين قبيل تعرضات مصون خواهند بود !
14 ـ دستگاه قضائی در برابر اين تخلفات آيا احساس وظيفه قانونی نمی كند آنچه در اين باصطلاح مناظره گفته شد اگر درست باشد تحت عنوان اشاعه فحشا و اگر درست نباشد تحت عناوينی از قبيل دروغ و تهمت و افترا قابل تعقيب قانونی است . آيا مسئولان قضائی ما شجاعت انجام وظيفه را دارند.
15 ـ اگر برای باصطلاح مناظره شب رحلت امام خمينی رضوان الله تعالی عليه 40 ميليون بيننده در نظر بگيريم با توجه به زمان يكساعت و نيمه اين برنامه بايد بپذيريم كه متاسفانه 60 ميليون ساعت وقت مردم ايران با ديدن و شنيدن بداخلاقی و بدآموزی تلف شد. شب رحلت بنيانگذار نظام جمهوری اسلامی آيا شب اتلاف وقت مردم با نفی دستاوردهای اين نظام پرافتخار بود !
16 ـ اين ادعای آقای احمدی نژاد كه تخريب ها از استقرار اين دولت شروع شده كاملا بی پايه است . آغازگر تخريب عليه دولت های گذشته خود آقای احمدی نژاد بود كه در تبليغات انتخابات رياست جمهوری سال 1384 همه دستاوردهای 16 سال قبل از آن را نفی كرد و در طول 4 سال گذشته نيز با استفاده از همه امكانات دولتی هر كس را كه كوچكترين انتقاد و ايرادی داشت تخريب كرد . اكنون نيز روشی در پيش گرفته است كه هر كس حتی طبق قانون وارد صحنه انتخابات شود گرفتار انواع اتهامات می گردد. اين وضعيت قابل استمرار نيست و كشور را در جهتی به پيش می برد كه نتيجه آن نفی جمهوريت و اسلاميت نظام خواهد بود و از نظام جمهوری اسلامی چيزی غير از پوسته و ظاهر باقی نخواهد ماند. در برابر اين خطر همه مسئوليت دارند و برای رفع مظلوميت از نظام همه بايد به مسئوليت خود عمل نمايند.