مقام رهبری همچنین «کمکاری، بیدقتی، کمانگیزگی، تلاش برای بهدستآوردن محبوبیت و به فکر مناصب بالاتر بودن» را «از جمله موانع درونی» عنوان کردند که «استفاده صحیح از ظرفیتها و فرصتهای گسترده کشور را دچار وقفه و خلل میکند.» همچنین در کنار این سخنان که مخاطب اصلی آن دولت به نظر میرسد، موضوعات دیگری نیز از سوی ایشان مطرح شد. از جمله اینکه ایشان، نقش دیپلماسی و سیاست خارجی را هم در اقتصاد بسیار مهم و تأثیرگذار خواندند و افزودند: «ما همسایگان متعددی داریم و در تعدادی از پیمانهای جهانی نیز سهیم هستیم که باید با تحرک فوقالعاده دیپلماتیک از این فرصتها در زمینه اقتصاد استفاده کنیم.» در ادامه هم رهبری در کنار موضوع فلسطین و اسرائیل به موضوع حجاب پرداختند و گفتند: «مسئله حجاب که اکنون تبدیل به یک چالش تحمیلی شده است، پیش از این وجود نداشت و افرادی با برنامهریزی و نقشه کشیدن، آن را به مسئلهای تحمیلی تبدیل کردند.»
ایشان از منظر قانون، حجاب را حکمی قانونی خواندند و بر این تأکید داشتند: «رعایت قانون بر همگان، چه معتقدان به شرع و چه غیرمعتقدان واجب است.» مقام رهبری دولت و قوه قضائیه را موظف به عمل به مسئولیتهای شرعی و قانونی خود در موضوع حجاب دانستند و افزودند: «البته خود بانوان در این زمینه بیش از همه مسئولیت دارند که حجاب اسلامی را رعایت کنند.» درباره سخنان اخیر رهبری گفتوگویی با حشمتالله فلاحت پیشه «رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم»، سعید نور محمدی «عضو شورای مرکزی و سخنگوی حزب ندای ایرانیان»، افشین حبیبزاده «عضو شورای مرکزی خانه کارگر» و مجتبی شاکری «دبیرکل جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی» داشتهایم و آنها به سه سوال مشترک پاسخ دادند.
*علت تاکید بر انتظارات اقتصادی مردم را چه میدانید و چرا اقدامات دولت ملموس و مؤثر نبوده که باز هم روی موضوع اقتصاد از سمت رهبری تاکید شده است؟
افشین حبیبزاده: معمولاً دولتها (با هر گرایش سیاسی) علاقه دارند که کارنامه مثبتی را از خود ارائه دهند و در هر گزارش و نشستی هر چه که به زبان میآورند، نشانگر این است که اوضاع خوب بوده و وضع مردم بد نیست؛ درحالیکه وقتی بین مردم میرویم، چیزی که مشاهده میکنیم این است که موضوع اساساً متفاوت است. رهبری با تجربه چند دهه، با انواع این گزارشها مواجه شدهاند و قطعاً این گزارشها را راستیآزمایی کردهاند. وقتی در راستیآزمایی مشخص شود که اوضاع مردم خوب نیست، ایشان هم به این نتیحه میرسند که گزارشها با واقعیتها تطابق ندارد و این تبدیل به تذکر میشود که اشاره کنند مردم همچنان در سختی هستند. ما چند سال است تورمهای بالایی را تجربه میکنیم و طبیعتاً میزان دریافتی اقشاری مثل کارگران و کارمندان هر ساله از تورم عقب میافتد و سال به سال سفره مردم کوچکتر میشود. کشور نیاز به اصلاح ساختار در حوزه اقتصاد داشت، اما اینکه به چه ترتیبی این اصلاحات صورت بگیرد، مسئله اصلی بود و در روشها اختلاف بود.
متاسفانه باید گفت برخی اقدامات دولت و روشهایی که انتخاب شده، نتوانسته است کارآیی داشته باشد. با یک نظرسنجی ساده میتوان به این نتیجه رسید که نتایج عملکرد دولت، مثبت نبوده است. بخش دیگر ماجرا که خیلی مهم به شمار میرود، موضوع تحریمها است. در طول این سالها همه لمس کردهاند که تحریم یکی از مسائل اساسی است و ما باید دنبال راههایی باشیم که یا آثار تحریم را کم کنیم یا حجم آنها کم شود. کارهایی در این حوزه شده، اما همچنان اثر خودش را دارد و به نظر میرسد تا وقتی این مسائل حل نشود، ما نمیتوانیم به سرمایهگذاری در کشور برسیم و تا زمانی که امنیت سرمایه فراهم نباشد، نمیتوان شاهد رشد و توسعه باشیم. ما در بحث اقتصاد از هر طرف وارد شویم، یکی از موضوعات مهم که مطرح میشود، بحث تحریم است و حتماً باید تدبیری برای آن اندیشیده شود.
حشمتالله فلاحتپیشه: اعتقاد من بر این است که متاسفانه نوع نگاه مسئولان کشور به شعار سال واقعاً نگاه شعاری است. معمولاً دستگاههای مختلف وظیفه خود را نسبت به شعار سال انجام ندادهاند. بر همین اساس در ارزیابی عملکرد هر سال، شاهد آن خواهیم بود که کارنامه مثبتی از آن دولت نسبت به انتظارات مطرحشده شکل نگرفته است. در درجه اول در نهاد رهبری باید متولی پیگیری شعار سال و خواستههای مطرحشده در سخنان رهبری شکل گیرد و با آمار و ارقام میزان تحقق این سخنان را به مردم اعلام کنند. مسئله دوم این است که در نهادهای نزدیک به نهاد رهبری و منسوب به رهبری همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام که مسئول نظارت بر سند چشمانداز ۲۰ ساله است نیز توجه به این مسائل انجام گیرد چنانچه تاکنون مجمع گزارشی در این زمینه که پایه اقتصادی دارد، نداده است. هر سال پس از اعلام شعار سال از سوی رهبری کل شهر را بنر میزنند و دولت و نهادهای مختلف عنوان سال را در کنار تبریک سال همه جا اعلام میکند، اما عملکرد دولت به همین اندازه هزینه بنرها و تبریکات به هم نیز قابل ارزیابی نیست.
احکام و ارقام لازمالاجرا در برنامههای توسعه آمدهاست، اما دولتها خود را پایبند به اجرای برنامه ندانستهاند و دولتها به جای انجام وظایف خود به سمت شعار دادن رفتهاند. مثلاً قرار بود رشد ۸ درصدی یا تورم تکرقمی اتفاق بیفتد، اما بنا بر عملکرد دولت، چنین اتفاقی رخ نداده است و دولتها هم فقط شعار میدهند و عملاً به دنبال فرار از پاسخگویی هستند و بنا بر تکرار رفتارها نباید انتظار داشت که دولت در برابر این سخنان هم رفتار متفاوتی را در پیش بگیرد. من معتقدم دولت آقای رئیسی عکس قله و توسعه را در آب دیده است یعنی بسیاری از شاخصهای کشور در حال افول است و میبینیم از آن بهعنوان پیروزی نام میبرد؛ حتی آمار مربوط به رشد اقتصادی هم خودش را به مردم نشان نمیدهد و علت آن، این است که مردم در اقتصاد به حاشیه رانده شدهاند نه هدف اقتصاد و نه شریک اقتصادی هستند و متاسفانه بخش اعظم اقتصاد کشور در دست جریانها و الیگارشیهایی است که اصلاً ربطی به مردم ندارند. بهطور مثال با سهلگیری بایدن صادرات نفت کشور ۶ برابر میشود و بازگشت ارز به کشور چند برابر میشود، اما آثاری از آن را در زندگی مردم نمیبینیم. زیرا سود اصلی به جیب یک الیگارشی که بهعنوان کاسبان تحریم از آنها نام میبرند، رفته است. جای تاسف دارد که افزایش قیمت دلار و ارز به سود این الیگارشی و به ضرر مردم است. متاسفانه آینده مردم فدای حال این جماعت میشود. این سخنان هم به همین موضوعات اشاره دارد و بر ضرورت اثرگذاری تصمیمات بر زندگی مردم تاکید دارد.
مجتبی شاکری: تاکید بر مسائل اقتصادی که از مطالبات مردم و نیازهای جامعه است، طی چند سال گذشته همواره بهعنوان شعار سال انتخاب شده و چه در دولت فعلی و چه در دولتهای قبلی به این مسئله پرداخته شده است و این تاکید در واقع تمرکز بر مجموعه ظرفیتهای نظام است تا بتوانند این مسیر را به سمت بهبود پیش ببرند. هرچند که برخی از امور نیازمند اقدامات زیرساختی در طولانیمدت است، اما در برخی با تمهیدات قانونی و آییننامهای امکان ایجاد گشایشهایی در آنها هست. تکرار این موضوع از سوی رهبری به معنای این نیست که کاری انجام نمیشود، خود رهبری در دیدار با دولت نیز فرمودند که الان فهرستی از کارهای انجامشده پیش روی من هست و تعدادی از اقدامات صورت گرفته را نیز قرائت کردند. معنای این تکرار این است که کارهایی در بخشهای مختلف اقتصادی انجام میشود، برای مثال کار در امور بانکها، مسکن و بخشهای مختلف دانشبنیان متوقف نیست، اما آنگونه که بتواند ما را به سطحی برساند که مطلوب باشد، اما در این میزان از مطلوبیت نیست. بخشی از این عدم مطلوبیت مربوط به کاری است که قوه مقننه باید انجام دهد و موانع راه را از پیش روی بخش خصوصی بردارد. بخشی مربوط به دولت است که نظارتهای دولتی را باید انجام دهد. موضوع گمرک و مولدسازی اموال دولتی نیز مسائلی بود که مطرح شد و معنای آن این است که تحرکی را در این زمینه با توجه به نقشی که مردم میتوانند در زمینه جهش اقتصادی داشته باشند، این عقبافتادگی در زمینه اقتصاد جبران شود.
سعید نورمحمدی: بهرغم تمام ادعاها و تعاریفی که دولت و رئیس دولت از عملکرد خود دارند، اما سفره مردم و اقتصاد خانوارها واقعیت دیگری را نشان میدهد و آمارهای اقتصادی دولت با سفره مردم، همخوانی ندارد. نمیتوان کتمان کرد که شرایط اقتصادی و معیشتی مردم هرروز دشوارتر از قبل شده است و باوجود وعدهها و دستورهای متعدد، شاهد ناکارآمدی، بیبرنامگی و عدم تخصص در انجام امور جاری کشور هستیم که شرایط نگرانکنندهای برای مردم پدید آورده است. به همین دلیل رهبری انقلاب بر لزوم بازتاب آمار اقتصادی در سفرههای مردم تاکید دارند و تا زمانی که تلاشها و ادعاهای دولت در زندگی مردم دیده نشود، صرفاً ادعاست. دولت سیزدهم در حالی بر دستاوردهای بزرگ اقتصادی خود تاکید دارد که از ابتدای روی کار آمدن دولتِ ابراهیم رئیسی قیمت سکه ۳۲۵درصد، دلار ۱۶۴درصد، طلا ۲۴۰درصد، گوشت ۵۳۵درصد، مرغ ۲۵۰ درصد و مسکن ۱۷۵ درصد افزایش پیدا کرده است. با این وجود این دولت در توهم ناجی بودن اقتصاد است. به نظر میرسد رهبری انقلاب با ظرافت کامل خواستند به دولت آلارم دهند که با وجود شعارها و آمار و ارقام اقتصادی دولت، متوجه شرایط هستند و دولت نباید با مانور روی اعداد و ارقام متناقض مدعی نجات اقتصاد کشور باشد. بدون انعکاس آمار و ارقام در سفرههای مردم، دولت نمیتواند پرچم پیروزی برای خود بلند کند.
*دلیل تاکید مکرر بر ضرورت بهبود سیاست خارجی برای حل مسائل اقتصادی و نسبت آن با اظهارات رئیسی و حامیانش درباره گره نزدن سفره مردم به برجام و مذاکره چیست؟
افشین حبیبزاده: من در مواضع رهبری تغییری را در این حوزه نمیبینم و همچنان برداشتم از فرمایشات ایشان برداشتی متعادل است و یک خط مستقیمی در این مباحث وجود دارد که همان بحث اعتدال است. یعنی آن چیزی که حاکمان باید در جهت آن تلاش میکردند، این بوده که باید آثار تحریم را کاهش دهند. هر کسی هم در مقاطع مختلف بحثی کرده که اینها کاغذپاره است و یا آن را آتش میزنیم، شاید بهخاطر این بوده فکر میکردند این موضعگیریها میتواند خوراکی برای سیاست داخلی باشد و مردم را قانع کنند که تحریمها تاثیری ندارد، در صورتی که اشتباه جدی این بود که قبول نداشتند که آگاهی مردم به سطحی رسیده که این حرفها را باور نخواهند کرد و طرح مباحثی مانند آتش زدن، شعار و بروز احساسات است. من چیزی که همیشه از سخنان رهبری درک کردهام این بوده که ایشان همیشه اشاره داشتهاند که هم باید در داخل تلاش کرد و خودباوری داشت، اما این به مفهوم دست رد زدن به علومی که در سطح بینالملل رواج دارد، نیست و باید در این جهت هم تلاش کرد. ما اگر دوره اول آقای روحانی را روی این بستر تحلیل کنیم، سیاست اعتدالی که توسط روحانی مطرح شد، همین مباحثی بود که الان توسط قوه عاقله نظام مطرح میشود. البته این مشکلات به مرور زمان ایجاد شده و به مرور هم از بین خواهد رفت و نمیتوان انتظار داشت یکشبه اوضاع درست شود، اما بحث این است که مردم باید امر ملموسی را در زندگی خود ببینند و احساس کنند که دولت در تلاش برای حل مشکلات است. هر دولتی که سر کار باشد، باید در هر دو جهت، یعنی تکیه به داخل و هم برقراری روابط در حوزه بینالمللی تلاش کند.
حشمتالله فلاحتپیشه: بهرغم اینکه ما یک مجلس موجود و یک مجلس منتخب در زمان فعلی داریم، در این ایام هیچکدام به افسار گسستگی بازار، افزایش قیمت ارز و... واکنش نشان ندادهاند. من به شخصه معتقدم هر چند یکدست شدن حاکمیت در کشور واقعاً هزینههای جبرانناپذیری را به کشور وارد کرد و آسیب بسیاری به کشور زد، اما این را هم ثابت کرد که با شعار نمیتوان مملکت را اداره کرد. تحریم یک واقعیت است، انزوا در جهان بینالمللی یک واقعیت است و حامیان آنها در پشت صحنه انتخابات مدعی بودند تحریم فقط ۱۵ تا ۲۰ درصد مشکلات را ایجاد کرده است. حالا ما میبینیم که فقط در دوره ۳ ساله دولت رئیسی ۱۰۰ درصد ارز گران شد، یعنی افزایش قیمت ارز در این دوران برابر افزایش ارز در همه ادوار دولتها در کشور است. آثار اصلی آن هم در تهی شدن اقتصاد و سفره مردم قابل مشاهده است. پس این تاکید بر توجه به سیاست خارجی به همین موضوعات اشاره دارد. در این دوران یکدستی هرچند مردم تاوان دادند، اما توخالی بودن شعارها مشخص شد. متاسفانه آقای رئیسی این شعارها را باور کرده بود که میتواند با همین تحریم، کشور را اداره کند، ولی در همان سال اول دولتش که بزرگترین فرصت سیاست خارجی برای رفع تنش و احیای برجام را داشت، این چنین از دست داد.
حتی مجلسی که «طرح اقدام راهبردی» را نوشت، باور کرده بود که میتوان همزمان با تحریم کشور را اداره کرد، اما همین خوشبینی به شعارها موجب شد تنها فرصت رهایی کشور از تحریم و تنش از دست برود و منافع ایران فدای بازیگرانی مانند روسیه شود. متاسفانه زمانی اگر میگفتیم اثری توخالی در کشور دارد، اما در شرایط فعلی شعارها آثار منفی خود را بر زندگی مردم و سیاست خارجی گذاشتهاند. زیرا مسئولان شعارهای خود را باور کردهاند و عملاً اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به یکی از آسیبپذیرترین اقتصادهای منطقه و از منزویترین کشورهای منطقه تبدیل شده است. چنانچه در همین جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره حمله اسرائیل به کنسولگری ایران حتی نماینده ایران نامی از فصل ششم و فصل هفتم نمیگوید. ایران نه به صدور بیانیه و نه صدرو قطعنامه به نفعش امیدی ندارند، زیرا که دچار انزوا شده است. همینها نشان از ضرورت برای تغییرات در سیاست خارجی است.
مجتبی شاکری:در زمینه بهبود سیاستهای خارجی ما جز رژیم صهیونیستی و اقداماتی که آمریکا انجام میدهد، ارتباطات ما با دنیا برقرار است و در وزارت امور خارجه موضوعی از گذشتههای دور مطرح بود و رایزنیهای اقتصادی قوی نداشتیم که بتوانند موضوعات اقتصاد بینالملل را بین کشورهای مختلف پیگیری کنند تا بخش خصوصی بتواند در آن کشورها حضور پیدا کند و هم آنها بتوانند در این کشورها سرمایهگذاری کنند. هرچند که کارهای اندکی اکنون انجام شدهاست، اما کافی نیست و این تذکر نیز به این دلیل است که بالاخره با همین رایزنیها میتوانیم فشار را کم کنیم، وگرنه که بالاترین تحریمها در زمینه مسائل مربوط به برجام برای ما رقم زدند و هم بانک مرکزی دولت سابق و هم وزیر خارجه دولت روحانی گفتند که از برجام چیزی به دست نیامد و آقای ظریف گفت ما توانستیم به دنیا بفهمانیم که آمریکا به تعهدات خود عمل نمیکند. الان نیز مسیر برجام مشخص است و مصوبه مجلس نیز مصوبه خوبی بود مبنی بر اینکه طرفهای برجام باید تضمین دهند. آنها الان هفتاد سال است که با فلسطین بازی میکنند و با قطعنامههایی که میدهند کار خاصی برای فلسطین انجام ندادهاند. کاری که مجلس کرد متعهد میکند که اقدامات پیرامون برجام انجام شود.
سعید نورمحمدی: بهبود شرایط اقتصادی کشور بدون بهبود سیاست خارجی کشور امکانپذیر نیست. کسی که از یک طرف مدعی این باشد که قصد بهبود اقتصادی کشور و تقویت سفرههای مردم و ایجاد اشتغال را دارد، اما از سوی دیگر اهمیت سیاست خارجی را نفهمد، از اقتصاد هیچی نمیفهمد. ابراهیم رئیسی و دولتش در نهایت روزی با صدای بلند اعتراض خواهند کرد که بدون سیاست خارجی مسالمتآمیز با دنیا کاری از دستشان بر نمیآید. کما اینکه اظهارات وزیر اقتصاد همین دولت را با اظهارات رئیسجمهور و کاندیداهای پوششی ایشان در ایام تبلیغات ریاستجمهوری مقایسه کنید، متوجه عدول دولت از ادعاهای اولیه خواهید شد. دیر یا زود شخص رئیسجمهور هم همین اعترافات وزیر اقتصاد را صریحتر بر زبان خواهد آورد. ولی دیگر فایدهای ندارد و تنها این مردم شریف هزینه ناکارآمدی دولت سیزدهم را پرداخت خواهند کرد. رهبری انقلاب با تاکید بر بهبود سیاست خارجی مسیر را به دولت نشان دادند. امیدوارم دولت همین توصیههای رهبری را قدر بداند و بر لزوم ارتباط سازنده با همه کشورهای دنیا پافشاری کند و این فرصت را از دست ندهد.
*اظهارات ایشان درباره حجاب و نسبت آن با مواضع تندروها و طراحان و حامیان لایحه حجاب که سه بار رد شده را چگونه ارزیابی میکنید؟
افشین حبیبزاده: شاید برداشت من از فرمایشات ایشان درست و شاید هم غلط باشد. اما برداشت من در موضوع حجاب که توسط ایشان مطرح شد، این است که به نکته مهمی اشاره شد و نکته این است که حجاب تبدیل به چالش شده است، در صورتی که قبلاً هم مسئله حجاب وجود داشت و اختلافاتی دیده میشد، اما جامعه در سطح تعادل بود. این چالشی شدن موضوع حجاب به این مفهوم است که در دوقطبی اتفاق افتاده، موجب افزایش نیروهای دو سو شده است. وقتی چالش به سمت دوقطبی شدن میرود، عکسالعمل از هر دو سمت ایجاد میشود که میتواند به گسترش چالش منجر شود. در مجموع جامعه باید در حالتی متعادل و آرام از این چالش خارج شود و خروج از این چالش هم با بگیر و ببند و گشت و جریمههای آنچنانی و متوقف کردن خودروها صورت نخواهد گرفت. از سمت دیگر ما با طرحی روبهرو هستیم که مجلس درباره حجاب نوشته و چند بار بین مجلس و شورای نگهبان در رفت و آمد بوده است. وقتی این مدتزمان طولانی، شورای نگهبان طرح را رد کرده، یعنی اینکه از نظر قانونی و شرعی میتواند مشکل ایجاد کند. ما برای خروج از چالش نیاز به زمان و سعهصدر داریم تا راهحلی پیدا شده و از شدت چالش ایجادشده، بکاهد. من فکر میکنم عقلای حکمرانی و سیاسیون ما بتوانند با اندکی صبر و به کار بردن اعتدال در عمل، ما را از این حوزه خارج کنند؛ هرچند ممکن است برعکس هم بشود، یعنی اگر یک طرف بخواهد تندی کند و شاهد اصرار بر روشهای تند باشد، این چالش بیشتر خواهد شد و من فکر نمیکنم این موضوع مد نظر رهبری باشد.
حشمتالله فلاحتپیشه: درباره مسئله حجاب و مسائل اجتماعی من معتقدم اصل بر آزادی مردم است. سوابق تاریخی گذشته نشان داده است که دولتها نمیتوانند آزادی مردم را محدود کنند. سال گذشته آسیبهای برخورد خودسرانه با این موضوع را شاهد بودیم که منافع ملی را مخدوش میکرد. در این روند کمکی به بهبود وضعیت مردم نشد و عملاً موجب سرخوردگی و قهر مردم شد. این واقعیت وجود دارد و البته این سوال باقی است که چرا دولت و مجلس یکدست نتوانستهاند قانونی در این زمینه تدوین کنند و اگر حجاب راهحل قهری داشت این یکدستترین مجلس و دولت حتماً درباره آن به نتیجه میرسیدند. حال که مسئله قانون در این بین مطرح شده، باید جلوی خودسریهای خلاف قانون یا فراقانونی گرفته شود.
مجتبی شاکری:دوره آزمایشی برای لایحه تنظیمشده، گذاشته شد و بالاخره آییننامهها باید تبدیل به قوانین اجرایی شود. در مورد لایحه حجاب دو خطای بزرگ اتفاق افتاد؛ اول اینکه دست نیروی انتظامی بسته شد و به جای اینکه جلوی یک جرم را بگیرد، آن را تبدیل کرد به فرایندی که فیلم و عکس گرفته شود و پیامک بفرستند و از این دست اقداماتی که از نظر من نتیجهای ندارد. از طرفی نیز دست مردم را بستند که اگر پیش چشم آنها حتی از نظر شرعی نیز یک جرم اتفاق میافتد، مردم نیز نتوانند کاری انجام دهند. باید برای این موضوع چاره اندیشید و از گسترش آن جلوگیری کرد چراکه برای اخلاق جامعه و روابط بشر ضرر دارد. ازطرفی هم باید موانع ازدواج را برطرف کرد و راه باز شود که مسائل اشتغال و ازدواج همزمان با این موضوع رفع مانع شود. وضعیت این لایحه در اجرا مشخص نیست و حتی زیرساخت دوربینهایی که داریم و شیوههایی که برای ثبت جرم در نظر گرفته شده براساس گزارشها آماده نیست و به نظر میرسد از این مسئله عقب هستیم چراکه یک خواست باید تبدیل به قانون و آییننامه اجرایی شود و امکان اجرا فراهم شود، در غیر اینصورت صرف اینکه لایحهای نوشته شده است کفایت نمیکند. آنچه که در سطح جامعه وجود دارد راضیکننده نیست و مسئولین باید زحمت بکشند و لایحه به امکاناتی مجهز شود و وضعیتی را رقم بزنند که هم نیروی انتظامی و قوه قضائیه بتوانند فعالانه عمل کنند و هم مردم بتوانند حدود و ثغور کار را بدانند.
سعید نورمحمدی: رهبری انقلاب بر مسئله حجاب بهعنوان یک مسئله فرهنگی تاکید دارند که با برخوردهای سخت و چکشی و پروندهسازی قابل حل نیست. به همین دلیل برخلاف مجلسیها و دولتیها که به دنبال خط و نشان کشیدن و تهدید کردن هستند، بر توصیههای صمیمانه و درخواست از شهروندان تاکید کردند. راهحل مسائل فرهنگی از منظر رهبری انقلاب گفتگو است. امیدوارم این روش و منش ایشان درسی برای تندروهایی باشد که تصور میکنند بخشی از شهروندان اسیر آنان هستند و حق دارند بدون توجه به قانون اساسی و بدون توجه به حقوق اساسی شهروندان، به قانونگذاری علیه شهروندان بپردازند.
منبع: هم میهن