آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی با انتشار سرمقالهای با اظهار تاسف از اینکه عدهای میخواهند به قیمت متهم کردن نظام جمهوری اسلامی به تهمتها و اثبات بی کفایتی اسلام و خارج ساختن روحانیت از عرصه مدیریت کشور همان وضعیت قبل از انقلاب را برگردانند و بدون آنکه مزاحمی داشته باشند بر مردم حکومت کنند، در خصوص خطر تکرار فجایع مشروطیت هشدار داده است.
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب، در این سرمقاله با انتقاد از سخنان مطرح شده از سوی یک کاندیدا در مناظرههای انتخاباتی، آورده است: «از فضای تبلیغات انتخاباتی آهنگ تکرار فجایعی که نهضت مشروطیت را به مسلخ برد و آنرا از مسیر منحرف کرد به گوش میرسد. با قطع نظر ازاینکه چه کسی از صندوقهای رای بیرون میآید و رئیس جمهور میشود آنچه این روزها در تبلیغات انتخاباتی مطرح میگردد انکار کارآمدی نظام جمهوری اسلامی و سر بر آوردن عدهای غارت گرو خائن به کشور و ملت و دین از چرخه این نظام است» .
این سرمقاله میافزاید: «این همان چیزی است که 30 سال است دشمنان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی از رادیوهای خود تبلیغ کردهاند و در نشریات و کتابهای خود نوشتهاند و منتشر کردهاند. عدهای میخواهند به قیمت متهم کردن نظام جمهوری اسلامی به این تهمتها و اثبات بی کفایتی اسلام و خارج ساختن روحانیت از عرصه مدیریت کشور همان وضعیت قبل از انقلاب را برگردانند و بدون آنکه مزاحمیداشته باشند بر مردم حکومت کنند. در ماجرای مشروطیت آیت الله شیخ فضل الله نوری را با تهمت طرفداری از استبداد و مخالفت با مشروطه و قدم برداشتن در مسیری که خلاف مسیر مردم است به پای چوبه دار بردند و به شهادت رساندند و سپس به نوبت سراغ سایر روحانیون رفتند و سران مشروطیت را از سر راه خود برداشتند و زمینه را برای دیکتاتوری رضاخان فراهم کردند».
روزنامه جمهوری اسلامی در بخش دیگری افزوده: «دیکتاتوری و استبداد رضاخانی که یک شبه سر بر نیاورد مقدمات تسلط رضاخان بر کشور را کسانی فراهم کردند که ابتدا تبلیغات علیه آیت الله شیخ فضل الله نوری را شروع کردند سپس او را به شهادت رساندند و بعد از او به سراغ سایر سران مشروطه رفتند و در نهایت میدان را از مردان مبارز خالی کردند و زمینه را برای یکه تازی رضاخان فراهم ساختند» .
این سرمقاله همچنین آورده است: «گناه آیت الله شیخ فضل الله نوری این بود که زودتر از دیگران صدای پای بیگانگان را شنیده بود و میگفت «مشروطه مشروعه» میخواهیم و مشروطهای را که از دیگ پلوی سفارت انگلیس سر در بیاورد نمیخواهیم . سفیر انگلیس در تهران به شیخ پیشنهاد کرده بود پرچم آن کشور را بر سر در خانهاش نصب کند تا از تعرض کسانی که خود را متولی مشروطه میدانند و ادعای دلسوزی برای کشور و ملت دارند و میگویند میخواهیم به مردم خدمت کنیم در امان باشد ولی شیخ به آنها پاسخ داد: «مشکل اصلی خود انگلیس است که عوامل خود را به جان مشروطیت انداخته و با متهم ساختن علمای مشروطه خواه درصدد خالی کردن میدان و سوار شدن بر موج است . اگر شما و عوامل استیجاریتان از سر راه مشروطه کنار بروید مردم به راه خود ادامه خواهند داد و نهضت مشروطیت نیز به ثمر خواهد نشست» .
روزنامه جمهوری در ادامه میافزاید: «غفلت علما و تنها ماندن آیت الله شیخ فضل الله نوری راه را برای کارگر افتادن فریبکاریهای موج سواران باز کرد و شیخ در میدان غورخانه تهران میدان امام خمینی امروز به دار آویخته شد و عدهای از متدینین کلاه نخی و تسبیح صددانه به دست نیز پای چوبه دار خدا را شکر کردند که از شر شیخ ضد مشروطه ! خلاص شدهاند غافل ازاینکه شهادت شیخ آغاز سقوط نهضت مشروطیت و زمینه ساز حاکمیت رضاخان است . کار به جائی رسید که طبق پیش بینی و هشدار شیخ شهید ـ که البته به آن توجهی نشد ـ رهبران روحانی مشروطیت یکی بعد از دیگری از میان برداشته شدند و حتی آیت الله سیدحسن مدرس که یکی از پنج مجتهد معرفی شده توسط مراجع نجف برای نظارت بر قوانین مجلس بود کنار زده شد و علیرغم آنهمه خدمت که به استقلال ایران و آزادی ملت کرده بود توسط رضاخان به خواف تبعید شد و ماموران رضاخان او را در کاشمر با دهان روزه مسموم کردند و به شهادت رساندند».
در بخش دیگری از این سرمقاله آمده است: «آیت الله سیدحسن مدرس بعد از آنکه اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطیت توسط مستبدین زیر پا گذاشته شد به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس فعال شد ولی رضاخان در انتخابات مجلس ششم دستور داد اسم او را نخوانند تا او وارد مجلس هم نشود. این اوج وقاحت رضاخان بود که وقتی به قدرت رسید حتی آرا مردم را هم نادیده گرفت و دستور داد به قول مدرس حتی رای خود مدرس به خودش را هم نخوانند. رضاخان ابتدا که روی کار آمد با سالوس بازی مردم را فریب میداد و در مجالس عزاداری محرم شرکت میکرد و با گل مالیدن به پیشانی و سر خود در دستههای سینه زنی همراه عزاداران حسینی میشد ولی هنگامی که جای پای خود را محکم کرد چادر از سر زنان کشید مساجد را بست و تکیهها و حسینیهها را به انبار تبدیل کرد لباس روحانیون را قیچی کرد در حرم حضرت معصومه شیخ بافقی را کتک زد حوزههای علمیه را تعطیل کرد و هرچه اربابان به او دیکته کردند انجام داد».
روزنامه جمهوری اسلامی تصریح کرده است: «پسر رضاخان هم راه پدر را با تفاوتهائی در شیوه عمل ادامه داد آیت الله کاشانی را خانهنشین کرد روحانیت انقلابی را ارتجاع سیاه نامید امام خمینی را زندانی و تبعید و متهم به پول گرفتن از خارج و همکاری با بیگانگان نمود به مبارزه ریشهای با دین پرداخت همه مخالفان را سرکوب کرد و نام همه این خیانتها را ماموریت برای وطن و خدمت به مردم گذاشت . او هم مانند پدرش برای فریب دادن مردم در مجالس عزاداری شرکت میکرد و مدرسه شهید مطهری امروز و سپهسالار دیروز شاهد روضه خوانیهای وعاظ السلاطین با حضور او بود. البته محمدرضا پهلوی بدشانس بود که با امام خمینی معاصر بود و در برابر آن سیاستمدار روشن ضمیر و هوشمند کم آورد و انقلاب اسلامیبه پیروزی رسید و همانگونه که رهبر معظم انقلاب در روز 14 خرداد جاری فرمودند امام خمینی دو پرچم عزت اسلام وایران را در سراسر جهان به اهتزاز در آوردند و ملتایران آزادی و استقلال خود را باز یافت . امروز با تبلیغات مسمومی که علیه روحانیت یاران انقلابی امام و مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامیدرحال انجام است صدای پای خطر تکرار فجایع مشروطیت به گوش میرسد. جلوی این خطر را قبل از آنکه کار از کار گذشته باشد باید گرفت. اینکه کسی خود را با حضرت علی مقایسه کند و سران نظام جمهوری اسلامی را خائن بداند واقعهای عادی نیست» .
در ادامه این سرمقاله آمده است: «چرا بزرگان در برابر تهاجم شدیدی که این روزها به ارکان نظام صورت میگیرد ساکتند چرا علما و مراجع تقلید در برابر هجمه شدیدی که علیه روحانیت در جریان است به وظیفه شرعی خود عمل نمیکنند مردم این روزها میپرسند و حق دارند بپرسند اگراین اتهامات صحت دارد چرا متهمان در بالاترین مناصب شرعی و قانونی در نظام جمهوری اسلامیحضور دارند و اگر صحت ندارد چرا با اتهام زنندگان برخورد نمیشود مسئولان عالی قضائی کشور چرا به وظایف خود عمل نمیکنند چرا چشماین فتنه را کور نمیکنند آیا در نظام جمهوری اسلامی باید اجازه داده شود افراد برای رسیدن به قدرت از هر وسیلهای استفاده کنند !آیا در نظام جمهوری اسلامی ما به این نتیجه رسیدهایم که هدف وسیله را توجیه میکند! آیا در برابر شادی دشمنان نظام جمهوری اسلامی که این روزها میگویند آنچه در 30 سال گذشته درباره نظام جمهوری اسلامی و سران آن میگفتیم به اثبات رسیده است باید ساکت بمانیم و شاهد باشیم که از رسانه ملی همین نظام آنچه دشمنان در 30 سال گذشته گفتهاند تایید شود»!
روزنامه جمهوری اسلامی تاکید کرده است: «با ادامه این وضعیت آیا چیزی جز پوستهای رنگ و رو رفته از نظام جمهوری اسلامیباقی میماند! رزمندگان میپرسند اگر وضع این است پس ما برای چه چیزی جنگیدهایم و اگراین نیست پس چرا کسی جلوی این سمپاشیها را نمیگیرد خانوادههای شهدا میپرسند آیا شهدای ما خون دادهاند که نظام جمهوری اسلامی زیر سئوال برود و دشمنان شادی کنند وفاداران به نظام جمهوری اسلامیتا چه وقت باید صبر کنند و خار در چشم و استخوان در گلو شاهد شادیهای دشمنان انقلاب باشند آیا وقت آن نرسیده است که بهاین ماجراجوئیها و ضرباتی که بی رحمانه بر پیکر نظام مظلوم جمهوری اسلامیوارد میشود پایان داده شود»!