اواخر هفته گذشته خبر استعفای دسته جمعیِ پرستاران بیمارستان طالقانی چالوس در رسانهها منتشر شد؛ واکنشها به این خبر البته متفاوت بود؛ در نخستین ساعات انتشار خبر، مدیر شبکه بهداشت این منطقه آن را تکذیب کرد. چند روز بعد، اما رسانهها خبری به نقل از فرماندار منتشر کردند و نوشتند فرماندار خبر این استعفای دسته جمعی را تکذیب نمیکند. به فاصلهی چند ساعت بعد، خبرگزاری ایرنا نقل قول منتشر شده از فرماندار را تکذیب کرد و به نقل از او نوشت که این استعفا صحت ندارد.
اینکه استعفای دستهجمعیِ پرستاران بیمارستان چالوس صحت دارد یا نه، موضوع این گزارش نیست، موضوع، استعفای گسترده پرستاران بیمارستانهای مختلف طی چند سال اخیر است. خبری که از سوی معاونت پرستاری وزارت بهداشت نیز تائید شده؛ به گفتهی محمد عبادی ۱۵درصد از پرستاران به دلیل سختی کار، مشکلات معیشتی یا عوامل دیگر ترک کار میکنند.
پرستاری شغل سختی است، اما کم و کاستیهایِ بسیارِ پرستاران در ایران، سختیِ این شغل را برای آنها دوچندان کرده است. از اضافهکار اجباری با حقوقِ ساعتی ۱۶ تا ۲۰ هزار تومان، پرداخت ناچیزِ حقوق برای دو شیفت کارِ سخت و پی در پی، کارانههای ناچیز و تعرفههای نمایشی گرفته تا توبیخهای گاه و بیگاه بابت اعتراضاتشان، از جمله این مصائب است. مصائبی که ظاهرا تمامی ندارد و این را به وضوح میتوان از اعتراضِ پرستاران در شهرهای مختلف دید.
جدیدترین مورد اعتراض، مربوط به پرستاران بیمارستانهای گلستان و بقاییِ اهواز و بیمارستان باغملک است؛ آنها روز شنبه، ۲۵ فروردین ماه، در اعتراض به عدم اجرای تعرفهگذاری پرستاری، عدم پرداخت فوقالعاده خاص، اجبار به انجام اضافه کار و مسائل دیگر، مقابل این مراکز درمانی تجمع کردند. پیش از این، در ۲۰ فروردین ماه نیز پرستاران در شیراز، لامرد و یاسوج در اعتراض به دلایلی مشابه، تجمع کرده بودند. این تجمعات البته مربوط به همین ۲۵روزِ اولین ماه سال است و در ادامهی اعتراضات سال گذشتهی پرستاران انجام شده است.
اعتراض البته همیشه منجر به تجمع نمیشود، گاهی نتیجهی اعتراض را میتوان در مهاجرت، تغییر شغل و یا همان ترک کار دید، که با استناد به گفتهی فعالان این حوزه، طی سالهای اخیر بسیاری از پرستاران و حتی پرستاران رسمی نیز عطای این شغل را به لقایش بخشیدهاند و ناامید از بهبود اوضاع، کار پرستاری را برای همیشه کنار گذاشتهاند.
ترکِ خدمت در پرونده و تبعاتِ سختی که پذیرفته میشود
محمد شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار، در گفتگو با «ایلنا» در رابطه با گسترشِ ترکِ خدمت بین پرستاران، به صحبتهای معاونت پرستاری وزارت بهداشت و ترک خدمت ۱۵درصد از پرستاران اشاره میکند و میگوید: وقتی از ترک خدمت صحبت میشود، احتمالا بیشتر باید منظور، ترک خدمت پرستاران رسمی باشد. البته ترکِ خدمت محدود به پرستاران رسمی نمیشود و حتی پرستاران شرکتی را هم در بر میگیرد، اما خب، چون قراردادِ این پرستاران، موقت و کوتاه مدت است معمولا صبر میکنند تا موعد قراردادشان سر برسد و بعد کار را ترک میکنند. در مورد پرستاران رسمی، اما اینگونه نیست؛ آنها وقتی درخواست استعفا میدهند، معمولا به دلیلِ کمبودِ نیرو و اینکه موافقت با استعفا به معنایِعدم نیاز به نیرو تلقی میشود، با استعفایشان موافقت نمیشود و در صورتِ پافشاری بر خواستهی خود وعدم حضور در بیمارستان، ترک خدمت میخورند.
شریفی مقدم ادامه میدهد: وقتی در پروندهی یک پرستار ترک خدمت ثبت میشود، تبعات بدی برای او دارد، اما با وجود این تبعات، آمار ترکِ خدمت در بین پرستاران بالاست و این یعنی کسانی که ترک خدمت میکنند، دیگر انگیزهای برای کار ندارند و با همهی این تبعات منفی، رفتن را به ماندن ترجیح میدهند!
دبیر کلِ خانه پرستار در موردِ آمارِ اعلام شده از ترک کار پرستاران میگوید: اگر کادر پرستاری را در سیستم دولتی ۱۵۰هزار نفر حساب کنیم، ۱۵درصدِ این رقم بالای ۲۰هزار پرستار میشود که رقم بالایی است، به قدری که حتی من هم از این آمار تعجب کردم!
آمارِ بالای ترکِ کار؛ استعفای ۲۰ پرستارِ یک بیمارستانِ کوچک
شریفی مقدم برای اشاره به میزانِ بالای استعفا از شغلی پرستاری، به آمار ترک کار در یک بیمارستان کوچک اشاره میکند و میگوید: سال گذشته حدود ۲۰ پرستار در بیمارستان امیراعلم استعفا دادند، که این رقم برای این بیمارستانِ بسیار کوچک، زیاد است. با توجه به این نمونه، اگر بگوییم در بیمارستانهای بزرگتر آمار استعفا و ترک کار از این رقم بسیار بیشتر است، پُربیراه نگفتهایم. البته در شهرستانهای کوچک، چون کار نیست، احتمالا آمار ترک کار نسبت به مراکز استانها و برخی شهرها پایینتر است.
ناامیدی از بهبودِ اوضاع و خستگیِ ناشی از کارِ بسیار و حقوق پایین، انگیزهی پرستاران برای کار را هر روز کمتر و کمتر میکند. دبیر کل خانه پرستار میگوید: در یکی از بیمارستانهای شیراز، در روزِ «سیزده به در» ۲۰ پرستار غیبت کردند، و من که زمانی سَرپرستار بودم، میدانم چنین غیبتی چقدر عجیب است! ببینید نارضایتی چقدر زیاد بوده که چنین اتفاقی افتاده است.
«غیبت کردنِ یک پرستار موضوعِ بسیار مهمی است.» شریفی مقدم با تأکید روی این جمله ادامه میدهد: نارضایتیای که بین پرستاران وجود دارد و هر روز بیشتر میشود، خود را به هر شکلی نشان میدهد که به اعتقاد من، تجمع، بهترین و کمهزینهترین شکل آن است. این اعتراض گاهی به شکل مهاجرت، ترک کار، تغییر شغل و در برخی موارد هم متأسفانه به شکل پایان دادن به زندگی نمود پیدا میکند.
تدابیرِ لازم برای حل مشکلِ پرستاران:
پروندهسازی و تهدید!
پروندهسازی، تهدید و برخوردهای حراستی تنها پاسخی است که به اعتراضِ پرستاران داده میشود، بدون آنکه مشکلی از آنها حل شود. شریفی مقدم میگوید: مسئولان فکر میکنند با پاک کردنِ صورت مسئله و پنهان کردنِ آن، مشکل را حل میکنند، اما مشکل به صورتهای مختلف بروز میکند. مسئله فقط معیشت نیست؛ برخوردهای مختلفی با پرستاران میشود. ببینید پرستاری که به دلیل شغل سختش در معرض انواع اضطرابها و استرسها قرار دارد، چگونه میتواند فشار ناشی از این برخوردها را تحمل کند؟!
تلاش برای جلوگیری از تجمع با تهدید را اگر در کنارِ حل نمایشیِ مسائل قرار دهیم، به گسترشِ ناامیدی بین پرستاران بیشتر پی خواهیم برد. شریفی مقدم میگوید: قانونِ تعرفهگذاری که در سال ۸۶ نوشته شد را بعد از ۱۵ سال به قول خودشان اجرا کردند کهای کاش اجرا نمیکردند! آنچه اجرا شد به قدری حداقلی بود که اصلا نمیتوان نام آن را تعرفهگذاری گذاشت. اجرای تعرفهگذرای به این شکل، به جای آنکه امیدی برای بهبود معیشت پرستاران باشد، آنها را بیشتر ناامید کرد.
مهاجرت و ترکِ کارِ گستردهی پرستاران را نمیتوان انکار کرد
مسئلهی اضافه کارِ اجباری با حقوقهای پایین، علیرغم الزام قانونی برای توافق طرفین و رأی دیوان عدالت اداری، همچنان پابرجاست. علیرغم تبلیغات بسیار برای اجرای تعرفهگذاری، مشکلات معیشتی پرستاران به قوتِ خود باقیست! علیرغم اخطارها و هشدارهای بسیار در مورد کمبود پرستار، همچنان با جذب پرستار به بهانهی نبودِ بودجه مخالفت میشود. علیرغم تمام فشارهای کاری، پروندهسازی و تهدید همچنان مهمترین راه برای کم کردن صدای اعتراض پرستاران است.
در چنین وضعیتی، روز به روز بر تعدادِ پرستارانِ معترض و ناامید افزوده میشود و در چنین شرایطی، درک چرایی مهاجرت و ترک کار خیلی هم سخت نیست؛ بنابراین خبر استعفای دستهجمعیِ پرستاران یک بیمارستان حتی اگر تکذیب هم شود، مهاجرت و ترک کار گستردهی پرستاران واقعیتی انکار نشدنی است.