آفتاب: میرحسین موسوی در بیانیهای با انتقاد شدید از بیاخلاقی محمود احمدینژاد در نقد دوران دفاع مقدس با بیان اینکه آن دوران را چنان جلوه میدهد که گویی مخالفان دیرین این نظام از زبان وی سخن میگویند، ضایعه بزرگ اخلاقی را به یاران امام(ره) تسلیت گفت.
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، متن بیانیهی مهندس موسوی در دفاع از عملکرد دولت دفاع مقدس و انتقاد از بیاخلاقی رایج و اظهارات محمود احمدینژاد در زیر سوال بردن دستاوردهای گذشته نظام به این شرح است:
ملت شریف ایران
دستاوردهای دهه نخست انقلاب اسلامی نه حاصل تلاشهای یک دولت، که میراث اندیشه امام خمینی(ره) و محصول سرمایه اجتماعی آن دوران است و همواره در تاریخ اسلام عزیز و ایران بزرگ میدرخشد. اینجانب پس از شکست سکوت خود، طی ماههای گذشته بارها بر این واقعیت تأکید کردهام و اکنون نیز اطمینان دارم کسانی که در پی بیاخلاقی و هوای نفس، قصد انکار دستاوردهای دهه اول انقلاب را دارند، خود به خوبی میدانند که دروغ بستن و نادیده گرفتن این دستاوردها انکار راه امام (ره) و انکار جهاد و ایثار ملت بزرگ ایران است. به گواهی اسناد متعدد و شواهد بیشمار، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی تمامی توان خود را برای حمایت از دولت در دوران دفاع مقدس به کار گرفت؛ در این صورت بر اساس کدام منطق میتوان ملت و دولت آن دوران را از امام جدا کرد؟!
امروز به جایی رسیدهایم که نه رسانههای بیگانه بلکه آقای احمدینژاد است که برای فرار از پاسخگویی، علاوه بر توسل به اعداد و ارقام غیرواقعی و پرتناقض درباره عملکرد چهار ساله اخیر، در ایام سالگرد رحلت امام بزرگوار اقدام به تحریف تاریخ انقلاب میکند و آن دوران را چنان جلوه میدهد که گویی مخالفان دیرین این نظام از زبان وی سخن میگویند و بزرگترین بدگوییها درباره دوران امام (ره) از زبان کسی جاری میشود که خود را سینهچاک ولایت و رهبری میداند، اینجانب تردیدی ندارم که برخی جریانهای سیاسی امروز - آنچنان که در همان دوران هم بیان میداشتند - از امام ما دلی پر خون دارند و هرگز وفادار اندیشه و راه او نبوده و نخواهند بود؛ هرچند در ظاهر ادعای آنان گوش فلک را کَر کرده باشد.
اگر ادعاهای تحریفآمیز ارائه شده درباره عملکرد نظام جمهوری اسلامی در دهه نخست درست باشد؛ آیا نسل امروز نباید از خود بپرسد «چگونه معمار انقلاب - بنا به اسناد متعدد- آنچنان از دولت وقت حمایت کرده است؟» اینجانب به همه یاران امام عزیز این ضایعه بزرگ اخلاقی را تسلیت میگویم و هشدار میدهم، تحریفات انجام گرفته درباره تاریخ انقلاب و عملکرد نظام جمهوری اسلامی در آن دوران جز از عهده بدخواهان نظام و میهن ما ساخته نبوده است که اینک در لباسی دیگر رخ می نماید.
با این مقدمه تأکید میکنم نه برای دفاع از خود که برای پاسداشت دستاوردهای حاصل از محنت مردم باید به نکاتی توجه کنیم که در تاریخ اقتصاد و مدیریت این کشور هرگز تحریف شدنی نیست و در صورت نادیده گرفتن آنها، اسناد رسمی کشور تحریفگران را به سخره خواهد گرفت.
1- اسناد رسمی منتشره در دوران پس از جنگ نشان میدهد که با برقراری روابط مبتنی بر اعتماد و صداقت میان دولت و ملت رکورد مشارکت بخش خصوصی در سرمایهگذاری مولد در سالهای 62 تا 64 تا 15 سال بعد در تاریخ اقتصاد ایران تکرار نشده است.
2- به گواهی اسناد منتشره سازمان برنامه سابق، میزان بهرهوری کل عوامل تولید در ایران طی دوره جنگ حدوداً 5 برابر بهرهوری کل عوامل تولید در طول سالهای برنامه اول و دوم بوده است.
3- در سال 1364 نرخ تورم در اقتصاد ایران به زیر 7 درصد رسیده و این رکورد از 1353 تا به امروز به قوت خود باقی مانده است و تنها در سالهای پایانی و به دنبال افت قیمت نفت نزدیک به 7 دلار در هر بشکه و اوجگیری بمباران تأسیسات اقتصادی کشور است که سطح تورم به سطح سالهای اخیر میرسد، در حالی که امروز هم در شرایط صلح هستیم و هم اوج قیمت نفت را تجربه کردهایم.
4- گزارش پیوست برنامه اول توسعه اذعان میکند؛ مجموع هزینههای حاکمیتی و تصدیگری دولت به تولید ناخالص داخلی در پایان دولت اینجانب نسبت به سال 56 با 23 درصد کاهش به 40 درصد میرسد؛ در حالی که این نسبت از سال 1371 تا به امروز هرگز از 65 درصد پایینتر نیامده است. به بیان دیگر، در دوران بعد از جنگ حدود 30 درصد به میزان مداخله دولت در اقتصاد ایران افزوده شده است و نقطه اوج آن هم متعلق به سالهای اخیر است.
5- آقای احمدی نژاد در حالی هزینه جنگ را تنها 14 درصد توصیف میکند که در سال 1365 دولت با قریب هفت و نیم میلیارد دلار درآمد نفتی کشور را اداره کرد که حدود 3 میلیارد دلار آن هزینه مستقیم ارزی جنگ بود؛ علاوه بر این، به طور غیر مستقیم بخش قابل توجهی از بودجه ارزی و ریالی باقیمانده و قسمت اعظم امکانات انسانی و فیزیکی دولت نیز به تقویت جبهههای جنگ تحمیلی اختصاص مییافت. حال آن که به عنوان نمونه دولت تنها در سال گذشته از 80 میلیارد دلار درآمد ارزی برخوردار بوده است.
6- انضباط مالی دولت، مدیریت بحران، توزیع مناسب اقلام مورد نیاز مردم، جلوگیری از واردات کالاهای مصرفی، در کنار الگوی زندگی مومنانه و روحیه ایثارملی در آن دوران موجب شد گرانی، قحطی، فقر و حجم دولت به جای افزایش، کاهش یابد که البته این دستاورد هرگز بدون حضور بینظیر مردم و رابطه تفاهمآمیز و مبتنی بر اعتماد متقابل دولت- ملت دستیافتنی نبود.
این در حالی است که در اغلب جنگهای فرسایشی مشابه، کشورهای درگیر شاهد اوجگیری شاخصهای پیش گفته بودهاند.
7- در حالی که آقای احمدینژاد سرمایهگذاری صنعتی و عمرانی را در این دوران حدود صفر توصیف میکند، در طول جنگ به طرحهای زیربنایی همچون فولاد مبارکه، مس سرچشمه، راهآهن بافق- بندرعباس، فولاد اهواز و... اولویتی هموزن تأمین سلاح و مهمات برای جبههها داده و در هیأت ویژهای تحت نظر نخستوزیر به طور مستمر پیشرفت آنها پیگیری میشود؛ چنانکه بخش عمده اکثر طرحهایی که در دولت بعد به بهرهبرداری میرسد؛ قبل از پایان دولت چهارم به نتیجه رسیده بودند.
8- در سال 1361 رشد تولید ناخالص داخلی کشور به 6/12 درصد رسید. این نرخ از سال 1356 تاکنون به مثابه یک رکورد دستنیافتنی همچنان به قوت خود باقی مانده است. این در حالی است که در دولت نهم با صرف نزدیک به سه برابر تخصیص منابع ارزی بیشتر، دستیابی به میانگین رشد 8 درصد پیشبینی شده در قانون برنامه چهارم غیرممکن بوده است.
9- بزرگترین افتخار دولت در دوران دفاع مقدس آن است که با تلاش و همراهی ملت این امکان را پیدا کرد تا ضمن توجه به زیرساختهای فیزیکی و تمرکز آن بر مناطق روستایی محروم کشور، شرایطی را به وجود آورد که میزان افزایش راههای روستایی و پروژههای برق رسانی و آبرسانی به نقاط دورافتاده ، 10 برابر شود؛ این افتخار به تنهایی برای یک دولت کافی است و به نظر میرسد تا سالیان سال تکرارناشدنی باشد. اما نقطه اوج دولت امام(ره) در اتخاذ سیاستهای راهگشا، توسعهگرا و آیندهنگر آن است که سهم امور اجتماعی به کل امور هزینهای بودجه دولت از 4 /18 درصد در طول سالهای 1352 تا 1357 به میانگین 5/39 درصد در سالهای دفاع مقدس رسیده است. معنای این جهتگیری آن است که بیسابقهترین سرمایهگذاری برای ولینعمتان دولت، یعنی ملت شریف ایران صورت پذیرفته است. جهش سهم امور اجتماعی به کل امور هزینهای دولت در شرایط جنگی به معنای زیربنا دانستن انسانها و کرامت انسانی است و حکایت از بالاترین میزان اهتمام به ارتقاء کیفیت و کمیت خدمات آموزشی و بهداشتی در این دوره دارد. در این دوره است که ساختار اصلی شبکه بهداشتی - درمانی کشور شکل گرفت و بیسابقهترین طرحهای توسعه ایمنسازی آحاد ملت به منظور کنترل بیماریهای عفونی در دستور کار قرار گرفت و نتایج آن از سال 1357 تا پایان جنگ تحمیلی در سال 1367 در قالب افزایش امید به زندگی در بدو تولد ایرانیان از 2/51 سال به 6/61 سال، کاهش نرخ مرگ و میر کودکان زیر پنج سال از حدود 140 مورد در هزار نفر به 68 مورد، کاهش نرخ مرگ و میر کودکان زیر یک سال از یکصد مورد از هر یکهزار تولد زنده به 53 مورد، کاهش نرخ مرگ و میر مادران در هر یکصد هزار زایمان از 220 مورد به 8/56، افزایش نرخ باسوادی بزرگسالان از 8/41 درصد به 6/61 درصد، کاهش جمعیت زیر خط فقر نسبی از 45 درصد به 25 درصد و ... نمود یافته است.
آری در دورانی که صداقت و شفافیت محور اصلی تنظیم روابط میان دولت و ملت بود و کوچکترین خدشهای به آمارهای رسمی منتشره وارد نبود و دولتمردان خلافگویی و دروغپردازی را گناهی نابخشودنی به حساب میآوردند، شاخص توسعه انسانی علیرغم همه شرایط محدودکننده - از جنگ تحمیلی گرفته تا فتنه گروههای از خدا بیخبر و تروریست و از تحریمهای گسترده خارجی تا به آتش کشیده شدن مزارع و به اعتصاب کشاندن کارخانجات توسط گروههای برانداز- شاخص توسعه انسانی از 566/0 در سال 1358 به 646/0 در سال 1367 رسید. این در حالی است که در دوره 20 ساله قبل از انقلاب علیرغم همه حمایتهای بینالمللی از رژیم پهلوی، تغییرات شاخص مزبور به اندازه فاصله 562/0 تا 566/0 بوده است. اگر امروز نیز مشاهده میشود که با صرف چندین برابر منابع مادی و انسانی طی چهار ساله گذشته، دستیابی به حداقلهای مندرج در قانون برنامه پنجساله چهارم تا این حد دشوار می نماید و رتبه ایران در میان کشورهای منطقه علیرغم الزامات سند چشمانداز در زمینههایی چون؛ بالاترین نرخ تورم، بیشترین میزان فساد مالی و بیشترین کسادی در فضای کسب و کار، اول شده؛ ناشی از آن است که بیصداقتی، خلافگویی، پروندهسازی و هتک حریم دیگران، جای اعتماد و تفاهم میان دولت و ملت را گرفته است آنها که اکنون و پس از 4 سال حکمرانی باید به ملت توضیح دهند چرا کشور با 54 پله سقوط در رتبهبندی جهانی، یکی از بدترینها به لحاظ فساد مالی دولتی محسوب میشود؛ از موضع فرار به جلو و با ژست طلبکارانه مسوولان سالهای پیش از خود را همچنان آماج پرسشهای عوامفریبانه میکنند گویی خود و اطرافیانشان در این بین هیچ نقشی نداشتهاند!!
آری، اینجانب با مشاهده اینچنین مخاطراتی است که با خدای قادر متعال و ملت بزرگ ایران عهد بستهام که همه دانستنیها و تجارب خود را در طبق اخلاص گذاشته و همه تلاش خود را همراه با ملت شریف ایران مصروف نجات کشور و اعتلای جمهوری اسلامی نمایم و در این راه از خداوند مدد میخواهم تا ملامت ملامتکنندگان و طعنهزنان و دروغپردازان کوچکترین خللی بر عزم این جانب و اراده استوار مردم به منظور تغییر این شرایط نگرانکننده ایجاد ننماید.
میرحسین موسوی
اوز اوغلونو آتمییب.
یالانچیا رای ورمرم.
وسلام