آفتابنیوز : 
در این بیانیه آمده است :این تحول جدید که دست عنایت حق در فرآیند تحقق آن به روشنی نمودار است عرصه ای جدید از مسوولیت و ایفای نقش را فرآروی انقلابیون قرارمی دهد و اهتمام جدی و تلاش و توان مضاعف می طلبد.و اگر در دوران غیبت کبرای حضرت ولی عصر (عج) وظیفه و رسالت یاوران صدیق او برپایی دولت کریمه است، قهرا بازشناسی شاخصه های چنین دولتی نخستین ضرورت این راه است.
عزت اسلام و مسلمین و ذلت نفاق و منافقان در جبهه داخلی و آنگاه ندای دعوت به حکومت حق و عدل مهدوی در پهنه جهان از مقدمات و زمینه های ظهور دولت الهی و عدالت گستر آن حضرت و طلیعه آغازین انقلاب جهانی امام عصر (ع) محسوب می شود. بنابراین دو ویژگی عزت اسلام و ذلت نفاق، اساسی ترین معیار برای تعیین راهبرد اساسی در عصر غیبت و وظیفه راستین تلاشگران و پیش قراولان عصر ظهور است. این راهبرد در مقطع کنونی از تاریخ انقلاب، ساز و کارهای ویژه تحقق خود را می طلبد که در این بیان اجمالا بدان می پردازیم:
الف - عزت اسلام و مسلمین
1-صرفنظر از کج پنداری های دولت سابق که حاضر نبود مبارزه با فقر و رفع تبعیض را لااقل در شعارهای صوری خود نیز رعایت کند، در دولت عدالت، مبارزه مستمر با این دو پدیده زشت و عزت شکن، دو راهکار اساسی برای وصول به هدفی برتر است، که همانا تسهیل در اجرای دستورات دینی و حاکمیت قوانین الهی در جامعه می باشد. اصولا جامعه عزتمند همان جامعه ای است که در آن، شرایط عبودیت و بندگی فراهم باشد و لاغیر.
2- بازآفرینی و تثبیت ارزش های به تاراج رفته انقلاب که بسیاری از آنها معلول حاکمیت افکار لیبرالی و غربگرا در دولت سابق است، حوصله ای فراخ و مجاهدتی مخلصانه را خواستار است. ارزش هایی که عمده آنها میراث گرانسنگ خون شهدای مظلوم دوران انقلاب و جنگ تحمیلی بوده و در راس آنها دو فریضه حیاتبخش امر به معروف و نهی از منکر به مثابه ضامن اساسی تحقق خیر و صلاح و دفع شر و فساد در اجتماع است و دیری است که از رهگذر کم لطفی و بلکه وارونه نگری دولتیان سابق به طاق نسیان رفته و ساز وکارهای آن منکوب شده است.
رواج فرهنگ نقد سازنده و ایجاد فضای امید و تلاش و تحقق وعده برکات معنوی و مادی خداوند به جامعه اسلامی، فقط و فقط در گرو احیا و پاسداری و اجرای این دو فریضه واجب و مقدس است و حکومت صالحان با صرف نظر از این دو رکن اساسی، کذب محض بوده و در میزان عقل و شرع ساقط است و هیچ عزتی بدون این دو رکن متصور نیست.
3-ظهور و بروز پدیده ای به نام اصولگرایی و کسب حاکمیت سیاسی، از پدیده های عزیز الوجود این دوران است. منادیان اصولگرایی و حامیان بی ادعای آن، همان نیروهای صدیق حزب الله و توده های محرومان جامعه اند.
منادیان اصولگرایی و حامیان بی ادعای آن، همان نیروهای صدیق حزب الله و توده های محرومان جامعه اند. این پیوند مبارک و این جبهه فراگیر به عنوان برترین پشتوانه حکومت مردمی، بایستی مورد اعتنا و تثبیت و تحکیم باشد. عزت ما در گرو همین وحدت و اتحاد است و این اتحاد شرط لازم و ضروری برای بقای نظام اسلامی و گسترش ارزشهای آن می باشد.
ب- ذلت نفاق و منافقان
اصولا خداوند سرنوشت هیچ ملتی را جز با اراده و تلاش آنان رقم نمی زند. مبارزه با عوامل معاند و مزاحم و علف های هرز در اجتماع ، یگانه راه بقای عزت و شرافت جامعه است و گرنه هیچ دستاوردی، از دستبرد کفار بی نشان و منافقان دغلباز در امان نیست.
هر چه جریان مومنان عزتمدار در جامعه پرصلابت تر ظاهر شود، ئوطئه و تقلای جریان نفاق پیچیده تر می شود و اگر چه در جدال همبستگی حق و باطل، جبهه حق همیشه پیروز میدان است اما شرط آن بازشناسی دقیق نفاق و افشای چهره های پر تزویر و رنگارنگ منافقان است تا مبادا در جبهه حق شکاف و رخنه ای ایجاد کنند.
یکی از خیرات قهری دوران خاتمی فرصتی بود تا از رهگذر آن بازشناسی جریان های نفاق بی پرده و نقاب ممکن شده و در فرصت های پیش رو، پالایش زلال انقلاب از خس و خاشاک و آلودگی های نفاق میسر شود. اینک همان زمان فرارسیده است. این فرصت مغتنم و شایسته قدرشناسی است.
اکنون به جاست تا پرده هایی از جریان نفاق منافقان، با لحاظ سابقه و لاحقه آنان مورد مداقه قرار گیرد، تا از رهگذر آن علاوه بر تامین و ضمانت جریان انقلاب، رهاورد شوم توطئه های نفاق دامنگیر خود آنان شود:
1- جریانی که به ویژه در شانزده ساله اخیر به بهای بی اعتقادی ، پشت پا زدن و بلکه مبارزه و ستیز با اعتقادات اصیل دینی مردم، دفاع از رای و خواست مردم را بهانه و دستاویز کرده بود هم اینک بی آبرو شده است. اکنون تمامی خواسته های ملت بر اعتقادات آنان منطبق است و مجلس و دولتی برآمده از آراء اعتقادی مردم در مصدر امور است. حاشا که دیگر باره مومنان اجازه دهند تا تئوری های بی رمق و نخ نمای دموکراسی غربی و پنهان شده در پشت نقاب مردم مجددا مجال حمله و ترکتازی یابند!
جریان نفاق از این پس با چه جراتی از مردم دم می زند؟ کدام مردم؟ همان مردمی که آراء قاطع آنان افکار جریان مدعی دموکراسی دروغین و ارزشهای کاذب آن را یکسره به زباله دانی تاریخ فرستاد؟!
2-جریان نفاق به شدت از روی کار آمدن دولت اصولگرا و به تعبیر آنان یکدست شدن حاکمیت ، هراس دارد. گویا جهت گیری یکپارچه نظام به سمت اهداف انقلاب اسلامی ، منادی مرگ و نابودی آنان است و آنگاه که کوره راههای کجی و انحراف به همت رای و نظر قاطع مردم مسدود شود رواج کالای بنجل منافقان کساد می شود.
اینک وقت آن رسیده تا در پناه هوشیاری مردم و با دستان پرتوان حزب الله ، شرنگ تلخ ذلت و رسوایی به کام نفاق ریخته شود تا از کج راهه ستیز با خدا و مومنان باز ایستند و یا به سرنوشت محتوم خود گرفتار آیند.
3- ژورنالیسم منافق، این ختیاگر عصر مدرنیته، از این پس در میان مردم جایگاهی ندارد. گذشت آن دورانی که هر رانده و مانده ای بتواند به مدد ثروتی نامشروع و با سرمایه ای دزدیده شده از بیت المال مردم فقیر و گرسنه و پروانه ای فراهم آمده از رانت های نامشروع قدرت و پنهان شدن در پشت نقاب فریبنده مردم گرایی ادعایی، بر علیه انقلاب "مسجد ضراری مدرن" ایجاد کند و از این سنگر غصبی با دسیسه و نفاق، بر علیه ارزش های انقلاب و حامیان راستین آن بتازد. هیچ حکومت خردمندی در جهان ، هجمه بر اصول اساسی و بنیان های خود را نمی پذیرد. دولت اسلامی چطور؟ دستگاه قضایی در عمل به قوانین مصوب در برکندن این علف های هرز چه حالت منتظره ای دارد؟ اگر چه تعلل هر یک از مبادی و دستگاههای ذیربط، رافع مسوولیت امت حزب الله در عمل به تکلیف نخواهد بود.
4-جولان جریان گسترده و رنگارنگ نفاق و عناصر آن دیری است که در عرصه فرهنگی فضا را غبارآلود کرده است. عرصه های کتاب و فیلم و سینما و تئاتر به شدت آلوده است . هنر برای هنر و یا همان هنر برای شیطان نیز مشغول ترکتازی و هجمه و تمسخر باورهای خون رنگ ملت است.
حد توقف این جولانگری ها کجاست؟ اگر فضای لیبرال دموکراسی حاکم، مجوز تسامح و تساهل تا قعر اسفل السافلین را صادر کرده بود، چاره اندیشی دولت جدید به عنوان نماینده خالص ترین باورهای اعتقادی شهید دادگان و ولی نعمتان انقلاب، چیست؟ آیا انتظار دفاع از هجوم ناجوانمردانه مزدوران عرصه هنر و قلم به دار و ندار و هستی آرمان های ملت توقعی نابجاست؟ آیا انتظار آتش بس از دگراندیشان بی اعتقادی که با هتک نوامیس اعتقادی و باورهای اخلاقی امت رسول الله علنا به جنگ قرآن و آیات الهی رفته اند، منصفانه نیست؟
5- مشخصا طی هشت سال گذشته تاکنون شبکه مخفی و مرموز نفاق با نابودی شاکله مدیریت انقلابی در وزارت اطلاعات عملا راه را بر اجرای توطئه های براندازی جریان نفاق جدید هموار ساخت و علاوه بر انواع دسیسه های پنهانی ، تجری مستقیم و بی پرده به ارکان نظام اسلامی و خطوط قزمز اسلام و امت حزب الله و قانون اساسی بدعتی فراگیر شد. حقیرترین سرکردگان مزدور و بی آبرو، میدان داری کردند و بلعیدن استفراغ مسموم سازمان های جاسوسی و رادیوهای بیگانه هنر روشنفکران در عصر دولت خاتمی شد تا به حدی که وی را نیز به ستوه آورد.
گوش های سنگین و غیرت های زنگ زده هشدار!
اگر رأفت و عطوفت نظام اسلامی نسبت به مردم فضیلتی ویژه و ستودنی است، به همان قیاس بی پروایی و وادادگی در مقابل دهان های شکسته و حیاهای دریده نیز رذیلتی زشت است.
به اعتقاد ما ویژگی های سیاسی و موقعیت زمانی دوران جدید، حجت را بر همه ما تمام کرده است. گذشت زمانی که فدائیان ولایت و جانبازان دفاع از اسلام و انقلاب، خار در چشم و استخوان در گلو، کاسه صبر تلخی و مرارت بنوشند و هتاکان بی پروا در وسط میدان به رقص و پایکوبی پردازند.
امید است تدبیر وزارت محترم اطلاعات در دوران جدید در ایفای نقش و مسوولیت ذاتی خود با تنظیم عادلانه فضا، نقطه پایانی بر این روند شوم و شرم آور باشد و این یک ترجیح عقلایی است . اگر چه عناصر و نیروهای حزب الله در تهران و شهرهای سراسر کشور از این پس نظاره گر بی تفاوت و خاموش این خیانت عظیم نبوده و به اقتضای مسوولیت و تکلیف عمل می کنند.
6-در فضای جدید پس از انتخابات به نظر می رسد جریان زخم خورده نفاق داخل و حامیان مزدور پرور آنان ، چنان دچار عقده های فرو خورده خشم و حقارت شده اند که بعید نیست در صورت عدم توان انحراف در نهضت و مسیر اصلی ملت، به فکر انتقام شکست ننگین خود از خدمتگزاران اصلی دولت و نظام باشند.اما گرچه مرام و مسلک آحاده کارگران حکومتی و غیرحکومتی به تاسی از اولیای بزرگ اسلام ، همواره انتظار شهادت و یا پیروزی در راه هدف (احدی الحسنیین) است اما در همین جا متذکر می شویم که خسارت باری این توطئه برای جراین نفاق غیر قابل باور خواهد بود.
توصیه موکد ما به تمامی برادران و خواهران و به ویژه پیشتازان امت و انصار و یاران حزب الله در سراسر کشور شناسایی دقیق عوامل و عناصر نفاق و معاندانی است که تاکنون با گفتار و رفتار خود عملا به عنوان شریک جرم این توطئه ها محسوب شده اند. گرچه ممکن است تیر اول از چله کمان نفاق گذر کند ، اما قطعا طوفان خشم و انتقام الهی با مباشرت حزب خدا در قلع و قمع گسترده شاخ و برگ و رگ و ریشه منافقان عظیم تر خواهد بود.
7-در پایان یادآوری مجدد این حقیقت که ثمرات و برکات دوران انقلاب اسلامی برای شیفتگان خدمت و مجاهدان بی ادعای راه خدا، فوق انتظار است و با وحدت و انطباق خواسته های مردمی بر باورهای دینی و اعتقاد و تحقق آن در عرصه حکومت و اجرا، سرفصل جدید از تاریخ انقلاب اسلامی رقم خورده است، عذر تقصیر در ادای وظیفه پیروی و تبعیت به پیشگاه صاحب حقیقی انقلاب و کشور حضرت بقیه الله فی العالمین - ارواحنا فداه - برده و مجددا چنانچه خود خواسته است از درگاه الهی توفیق وفا به عهد و پیمان در ادای وظیفه و مسوولیت را می طلبیم.
والسلام
انصار حزب الله
سوم رجب 1426 - 18 مرداد 84