آفتابنیوز : آفتاب: هر چند معتقدم در شرایط امروز ایران، این، رأی ندادن به میرحسین موسوی است که جای سوال دارد، ولی در احترام به کاندیداهای دیگر، فقط به ذکر نکاتی کوتاه در پاسخ به این که «چرا به میرحسین رأی میدهم؟» بسنده میکنم که عاقلان را اشارتی کافی است و مردم ایران، صد البته، ملتی عاقل و دوراندیشاند.
1- مخالفانش، هر چه بیشتر در پرونده او گشتند تا سوء استفادهای، اختلاسی و رانتی پیدا کنند، کمتر جستند و سر آخر و سر سر ناچاری، افراد دیگری را متهم کردند، افرادی که به قول ضربالمثل قدیمی ایرانی، نه آنان را در قبر میرحسین میگذارند و نه میرحسین را در گور آنان. (هر کسی را توی قبر خودش میگذارند).
راستی چرا ؟ یک مورد را درباره رانتخواری همسر میرحسین افشا کردند که او، در ادامه تحصیل، کار غیرقانونی انجام داده است اما چه کنم که سازمان بازرسی کل کشور این ادعا را تکذیب کرد و مراتب تحصیلی او را قانونی دانست.
اگر میرحسین، «سالم» نبود ، تا کنون چه جنجالها و بلواها که به پا نکرده بودند!
2- او در مناظرهها و برنامههای تلویزیونیاش نشان داد که فردی تک بعدی نیست؛ هر جا که نیاز باشد سکوت میکند و بردباری پیشه میکند، هرگاه که نیاز باشد بر میآشوبد و بر سر تبعیض و فساد و دروغ فریاد میکشد و به گاه خود، بحثهای کارشناسی میکند و برای اداره کشور فرمول میدهد.
3- او در دورانی رییس دولت بود که نظام، تازه شکل گرفته بود، جنگی به آن عظمت و وسعت در جریان بود و تحریمهای ناشی از حمایت غرب و شرق از صدام، به اندازهای حلقه را بر ایران تنگ کرده بود که طبق یکی از خاطرات مقام معظم رهبری، حتی اجازه عبور کامیون حامل سیم خاردار به مقصد ایران را نمیدادند... در چنان شرایطی، اوضاع مردم و سطح رضایتمندی انها از زندگی، از شرایط کنونی که نه جنگی در میان است و به ادعای آقایان، دنیا هم شیفته ماست و نفت مان را هم به بهای خوبی میفروشیم، «بهتر» بود و این بهتر بودن، اتفاقی و شانسی حاصل نمیشود، بلکه محصول مدیریت است. موسوی، مدیر توانمندی است و این را در آن 8 سال به خوبی ثابت کرده است. یاد آن مدیریت پویا و مردمی بهخیر!
4- کسانی در بین سیاسیون، حتماً با موسوی مخالفت دارند و این، امری طبیعی است اما آنان، مخالفت خود با موسوی را با توهین به حامیان مردمی او و ندیدن و سانسور آنان در رسانه های دولتی و حکومتی عجین کردند و من، بر این باورم به جای آن که پاسخ این ندیدنها و توهینها و اهانتها را مقابله به مثل کنم، میتوانم، با یک برگ رأی، این کار را به بهترین و دموکراتیک ترین شکل ممکن انجام دهم.
5 - موسوی، از اصل خود دور نیفتاده است. او در آخرین برنامه تلویزیونی اش ، به صراحت گفت که من همان موسوی اول انقلابم که شرایط موجود را درک میکنم.
در بحبوحه سیاست، که بسیاری هر روز به رنگی درمی آیند، کسی که بر اصالت خویش باقی بماند و نان به نرخ روز نخورد، پدیده کم نظیری است که میتوان روی آن حساب کرد.
6 - موسوی در برابر بعضیها که از امکانات بیت المال و رسانههای آن ، بیهیچ محدودیتی برخوردار بودند، مظلوم بود و مردم ایران نیز نابرابریها را به چشم خود دیدند و اینک وقت برابر کردن نابرابریهاست.
7 - آی مردم ! این همان میرحسینی است که از بعد از دوران هاشمی، همواره دعوتش میکردیم بیاید، اینک، امده است و البته ما که کوفی نیستیم!
او در قلب مردم جای خودش را باز کرده است