ساخت ۴ میلیون مسکن در طول ۴ سال یکی از اصلیترین قولهای سید ابراهیم رئیسی و ستون فقرات وعدههای اقتصادی کمپین وی محسوب میشد، وعدهای که به نظر میرسد نه تنها محقق نشده بلکه بر اساس آمار و فکتهای ارائه شده از سوی نهادهای مختلف، سطح ساخت مسکن نسبت به سالهای قبل کاهش هم یافته است.
بر اساس آمار رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی متوسط قیمت هر متر مربع مسکن در تهران به ۸۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسیده است. رقمی که با توجه به حقوق یک ماهه مصوب کارگران، مسکن را به رویای دست نیافتنی در دولت مردمی مستقر بدل ساخت. شاید بتوان اوج وخامت شرایط مسکن را در لابه لای سخنان ناصر رضایی معاون شرکت عمران شهرهای جدید وزارت مسکن دریافت، وی در این خصوص گفت: اکر ما هر دهک را ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در نظر بگیریم تا دهک ۶ کشور توان خرید خانه را ندارند و تا دهک ۴ و ۵ هم حتی توان اجاره و یا حتی نگهداشت خانه را هم ندارند، یعنی در مسکن مهرهای ما برخی خانوادهها توان پرداخت شارژ اندک ساختمان را هم ندارند. معنای حرفهای رضایی آن است که ۳۴ تا ۴۲ میلیون نفر از جمعیت کشور توان پرداخت اجاره را هم ندارند.
چرا رئیس جمهور آدرس ۲.۴ میلیون مسکن در حال ساخت را اعلام نمیکند؟!
سید ابراهیم رئیسی اخیراً در یک مصاحبه زنده تلویزیونی سخنان معاون وزیر مسکن خود را تکرار کرد و مدعی شد: «۲ میلیون و ۴۰۰ هزار واحد مسکونی در حال ساخت است.» این در حالی است که مسئول کارگروه مسکن مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در مصاحبهای با صداوسیما اظهار کرد: «بر اساس تحقیقات این مرکز تنها قریب ۳۰۰ هزار واحد مسکونی در حال ساخت است که آن هم در مراحل ابتدایی قرار دارد».
مهدی سلطان محمدی و بیتالله ستاریان از کارشناسان قدیمی اقتصاد مسکن نیز در گفتگو با آفتابنیوز ضمن تایید یافتههای مرکز پژوهش ها، تعداد واقعی واحدهای مسکونی در حال ساخت را در بهترین حالت بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار واحد برآورد کردند که فاصلهای فاحش با مدعای دولت، قولهای انتخاباتی و همچنین تقاضای بازار مسکن دارد.
برخی کارشناسان مسکن ضمن اظهارشگفتی از اظهارات رئیسجمهور از ایشان خواستند برای اقناع جامعه کارشناسی کشور و شفافسازی، لااقل آدرس پروژههای در حال ساخت را اعلام کند. بدیهی است، عبارت «در حال ساخت» یعنی اقلاً یک آجری روی آجر گذاشته شده یا حداقل زمین تخصیص یافته و یا نقشهها تهیه شده است. طیفی از صاحبنظران منتقد معتقدند که حتی زمین هم تخصیص نیافته و آمارهای دولت را بسیار دور از واقعیت میدانند.
همه چیز تا ابد تقصیر دولت روحانی است!
به گفته کارشناسان اقتصادی با توجه به سلسله شکستهای دولت سیزدهم در همه زمینهها، اعم از سیاست، فرهنگ و به ویژه اقتصاد، اصلیترین استراتژی توپخانه پروپاگاندا و آمارسازی دولت این است که «همه چیز تا ابد تقصیر دولت روحانی است». اخیراً برخی اعضای تیم رسانهای دولت در توییتر، دولت قبل را مسئول کاهش مشارکت در انتخابات اخیر عنوان کردند! گویی این روحانی و کابینه او بود که با ردصلاحیت گسترده، انتخابات را فقط به رقابت بین اصولگرایان محدود کرد.
معینی از اعضای یک اندیشکده دانشگاهی در اینباره در پیج خود در شبکههای اجتماعی نوشت: «چگونه است که دولت سیزدهم بی عرضگی خود در عمل به وعده ساخت مسکن، ساماندهی وضع بازار ارز، بورس، معیشت و دهها حوزه دیگر را تقصیر دولت تدبیر و امید میداند؟ این دوستان یک بازه زمانی را مشخص کنند و بگوییند که تا چه زمانی تقصیر دولت روحانی است و از چه زمانی به بعد تقصیر این دولت فشل و مستاصل است؟!» فرافکنی دولت سیزدهم در حالی است که با توجه به استقرار بایدن به جای ترامپ در واشنگتن، فروش نفت در این دولت به شکل چشمگیری افزایش یافته است.» اکسیوس در این باره نوشت که نوعی توافق میان چین و دولت دمکرات ایالات متحده به وجود آمده تا به اصطلاح آمریکا تا حدی چشم خود را بر روی خرید نفت ایران توسط چین ببندد. شانسی که دولت قبل به دلیل لغو برجام و فشار ترامپ ابداً از آن برخوردار نبود.
بی عرضگی دولت سیزدهم در ساخت مسکن هم تقصیر دولت قبل است!
علیرغم فروش قابل توجه نفت، روزنامه ایران و خبرگزاری تسنیم اخیراً در گزارشی مسئولیت شکست دولت سیزدهم در ساخت مسکن را هم متوجه دولت قبل دانستند، خبرگزاری تسنیم در گزارشی با عنوان «دهه عبرت، رکود، تجربه» با دلائلی شاذ بدون اشاره به گذشت ۳ سال از استقرار دولت فعلی و عدم ساخت حتی یک کلان پروژه مسکن در این دولت، مدعی شد «پروژههای نیمهکاره مسکن و یا فاقد حداقلهای زندگی» برای این دولت به ارث رسیده است.
پرسش ابتدایی این است که بر فرض صحت چرا دولت به جای افزایش چندصددرصدی بودجه صدها نهاد ریز و درشت به اصطلاح فرهنگی و ... متعلق به اعوان و انصار خود، بیت المال و مالیات مردم را صرف تکمیل کردن این پروژههای نیمه کاره نمیکند؟
دادههای مرکز آمار در خصوص مقایسه تورم مسکن ۳ سال اول دولتها
بر اساس دادههای رسمی مرکز آمار؛ «میانگین رشد سالانه تورم مسکن» در دولت اول سیدمحمد خاتمی قریب ۲۰ درصد، دولت اول محمود احمدینژاد حدود ۳۰ درصد، دولت نخست حسن روحانی حدود ۱۰ درصد و دولت اول سید ابراهیم رئیسی حدود ۴۵ درصد بوده است. در واقع دولت سیزدهم تا بدین جا رکورددار بیشترین نرخ تورم سالانه مسکن در ۳ سال ابتدایی دولتها در ۳۰ سال اخیر است. این آمار در سایت مرکز آمار موجود است.
دروغی به نام تعطیلی پروژههای مسکن مهر در دولت قبل
در گزارش تسنیم همچنین ادعا شده که «پروژههای مهم مسکن مانند ساخت مسکن مهر در دولت قبل تعطیل شده و این ناشی از غفلت یا خیانت بوده است».
بر اساس اطلاعات منتشره در کتاب وزارت راه و شهرسازی، تا سال ۱۴۰۰ حدود ۱ میلیون و ۹۴۹ هزار واحد مسکن مهر در کل کشور ساخته شد که از این مقدار ۱ میلیون و ۲۵۹ هزار واحد در دولت یازدهم و دوازدهم ساخته و تحویل متقاضیان گردید، همچنین بر اساس آمار رسمی وزارت راه، هرچند آغاز طرح مسکن مهر در دولت محمود احمدی نژاد رقم خورد اما ۶۵ درصد از کل مسکن مهر کشور در دولت تدبیر و امید ساخته شد.
دولت قبل علیرغم مشکلات اقتصادی ناشی از تشدید چشمگیر تحریم، اولویت بودجهای خود را تخصیص نقدینگی به طرحهای مسکن مهر در حال ساخت قرار داد و در سراسر کشور ۶۵ درصد از کل طرحهای مسکن مهر را تکمیل و تحویل داد.
بر اساس آمارهای رسمی وزارت راه و شهرسازی دولت روحانی در طول ۷ سال قریب ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد مسکونی ساخته و تحویل داد.
در واقع دولت سید ابراهیم رئیسی برای رسیدن به این رکورد باید در طول ۳ سال حداقل ۲ میلیون مسکن میساخت. در مقایسهای جزئیتر این آمار به این معنا است که دولت قبل در طول ۳ سال بیش از ۲ میلیون مسکن ساخت و این دولت کمتر از ۱ میلیون مسکن. این مقدار نیز غالباً توسط سازندگان خٌرد بخش خصوصی به بازار عرضه شده و دولت نقش چندانی در آن ایفا نکرده است. به ویژه که به گفته چند نماینده مجلس شورای اسلامی اغلب بانکها در دولت سیزدهم از عمل به تعهدات خود جهت پرداخت تسهیلات مسکن امتناع کردهاند.
مقایسه تسهیلات مسکن در دولت تدبیر و امید با دولت سیزدهم
در ادامه گزارش تسنیم ادعا شده است که اعطای وام مسکن در دولت قبل «۳۰ درصد کاهش یافت». مقایسه واقعیتهای آماری در این زمینه خود به اندازه کافی گویا است.
در دولت یازدهم وام مسکن طی ۳ سال ۸ برابر شد و به ۱۶۰ میلیون تومان رسید. رئیس جمهور دولت یازدهم در سال ۱۳۹۵ اعلام کرد که به عنوان هدیه به مسکن اولیها سود وام مسکن آنها تکرقمی شد و از این پس در بافتهای فرسوده ۸ درصد و در بافتهای غیرفرسوده ۹.۵ درصد خواهد بود. این در حالی است که به صرفهترین طرح دولت سیزدهم طرح «مسکن ملی» است که سود و اقساط آن بارها از سوی کارشناسان برای قشر آسیبپذیر «کمرشکن» توصیف شده است.
در این طرح که به عنوان راهحل راهگشا از سوی دولت سیزدهم ارائه شد، متقاضیان باید حداقل ۲۳ درصد سود تسهیلات پرداخت کنند. اقساط ماهیانه آن نیز قریب ۱۰ میلیون تومان است، آن هم در حالی که حقوق کارگران نیز در همین حدود است و یک کارگر تقریباً باید کل درآمد ماهیانهاش را به عنوان اقساط پرداخت کند، البته اگر متقاضی خوششانس باشد و ناچار به پرداخت جرائم دیرکرد نگردد.
بر اساس آمار رسمی بانک مرکزی میزان اعطای تسهیلات مسکن در دولت یازدهم و دوازدهم گاهاً از ۱ میلیون فقره نیز تجاوز کرد، اما تسنیم مدعی شد که میزان تسهیلات در دولت قبل به ۶۰۰ هزار واحد کاهش یافت.
علیرغم این ادعای رسانه های حامی دولت، سطح تسهیلات در این دولت به حدی کاهش یافته که نه بانک مرکزی و نه بانک مسکن حاضر به اعلام آمار واقعی در این زمینه نیست.
بر اساس آمار مدیرعامل صندوق ملی مسکن در دولت سیزدهم، از ۲۶ بانک و موسسه مالی عملکرد ۱۸ بانک و نهاد در زمینه اعطای تسهیلات مسکن ملی صفر بوده و بر این اساس جریمه ۲۵۰ هزار میلیارد تومانی برای بانکهای متخلف در زمینه اعطای تسهیلات مسکن در نظر گرفته شده است.
به دلیل مدیریت ملوک الطوایفی گروههای سیاسی مختلف ذینفوذ در دولت رئیسی، مدیران و هیئت مدیره بانکها حرفشنوی اندکی از دولت دارند و دولت سیزدهم امیدوار است با این قبیل تهدیدها آنها را به پرداخت وام بانکی در زمینه تسهیلات مسکن ترغیب نمایید، تهدیدی که از سوی کارشناسان «توخالی» توصیف شده و به نظر نمیرسد تغییر معجزهآسای در این حوزه رقم زند.
در پایان گزارش رسانه حامی دولت رئیسی به عنوان پیشنهاد و راهکار توصیه شده که دولت پروژههای نیمه کاره باقیمانده از دولت قبل را کامل و با بخش خصوصی تعامل نمایید. پرسش منطقی این است که چرا دولت ابراهیم رئیسی در طول این ۳ سال اقدامی برای تکمیل این پروژهها انجام نداده، چرا حاضر نیست آدرس پروژههای نیمه کاره به قول خودشان باقیمانده از دولت قبل را در کنار آدرس پروژههای ساخته شده توسط این دولت را به صورت شفاف در سایتی عمومی و در دسترس اعلام کنند؟
چرا کانون انبوهسازان مرتباً از عدم تخصیص زمین و منابع مالی در دولت انقلابی گلهمند است و دولت هیچ اقدام موثری در این زمینه انجام نمیدهد؟ دولت سیزدهم تا کجا و چه تاریخی قصد دارد با حمله به دولت قبل بر ناکارآمدی خود سرپوش بگذارد؟ چرا دولت رئیسی تنها استراتژی اقتصادی خود را بر آمارسازی و وارونهنمایی استوار کرده؟ پس چه زمانی قرار است کاری واقعی در حوزه مسکن و معیشت مردم صورت گیرد؟ چرا حاضر نیست فغان و فریاد اقشار ضعیف جامعه، مراجع تقلید و کارشناسان را بشنود و تکانی به خود بدهد؟