اگرچه خزاعی در برگزاری جشنواره فیلم فجر بیتجربه نیست، اما انتخاب او به عنوان دبیر چهلوسومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و کنار گذاشتن مجتبی امینی که به نظر میرسید برای سومین دبیری پیاپی همچنان حمایت شود، در عین ناگهانی بودن پرسشهایی را نیز به همراه دارد.
برای طرح این پرسشها و نکات میتوان به برخی صحبتهای خزاعی در گفتوگویی با ایسنا اشاره کرد که جزء دغدغههای او نیز بودهاند.
رییس فعلی سازمان سینمایی که یک بار در مراسمی در همین دوران مدیریتش خود را متخصص برگزاری جشنواره معرفی کرده بود، در شرایطی دوباره مسئولیت مهمترین جشنواری نه فقط سینمایی بلکه هنری کشور را برعهده گرفته است که جشنواره فیلم فجر بهرغم تعریف و تمجیدهای مدیران، در میان اهالی سینما و منتقد با انتقادهای مختلفی روبرو بود که بیشترین آنها به کیفیت فیلمها مربوط میشد.
او دیماه سال گذشته در مصاحبه خود با ایسنا جشنواره فیلم فجر را یک جشنواره متفاوت و پیچیده دانسته و گفته بود: «معتقدم بعد از انقلاب، جشنواره فجر بزرگترین میراث ماست و تقریباً هیچ چیز دیگری را در مدل برگزاری جشنواره فجر نداریم و شاید مهمترین دلیل این تفاوت آن با دیگر رویدادهای مشابه همین باشد که مردمیترین جشنوارهای است که من تا به حال دیدهام. این جشنواره برای همه، از سینماگر گرفته تا اهالی رسانه و مردم عادی اهمیت دارد، منتها اتفاقی که افتاده این است که جشنواره فیلم فجر بیش از اندازه مهم شده و این اشکالی است که در اینجا وجود دارد.»
خزاعی اگرچه مهم بودن بیش از حد جشنواره فجر را یک اشکال میداند، اما به نظر میرسد خودش دقیقا به همین دلیلِ اهمیت بیش از حد در آخرین سال دولت سیزدهم در کنار مسئولیت سنگین ریاست سینما، به دبیری جشنواره منصوب شده است.
البته خزاعی آن طور که خودش گفته همیشه سختیهای دورههای مختلف شامل حالش شده است و در برهههای سختی دبیر جشنواره بوده از جمله اتفاقهای سیاسی سال ۱۳۸۸ یا بسته شدن خانه سینما و قهر هنرمندان و بعد هم جریانهای سیاسی و اجتماعی سال ۱۴۰۱ که تبعات آن هنوز به نحوی دیگر بر سینمای ایران سایه انداخته است.
او گفته بود: «فکر میکنم بحرانیترین دوران سینما سال ۱۳۸۸ نبود بلکه سال گذشته (۱۴۰۱) بود، چون در سال ۱۳۸۸ جنس گفتمان و اعتراض فرق داشت. سال ۱۴۰۱ در ابهامهای بسیار بزرگی قرار داشتیم. نظریههایی مطرح بود که خیلی از آنها در داخل کشور طراحی نمیشد. فضای سنگینی هم بر رسانهها و هنرمندان حاکم شده بود که مطالبه آنها نبود و اگر نکتهای را مطرح میکردند آنقدر رسانههای خارجی و فضای مجازی به آنها حمله میکرد که طبیعتاً همه سکوت میکردند و حق هم داشتند.»
وی معتقد است: «عدهای به طور طبیعی اعتراضهایی دارند که نمیتوان اعتراضشان را ندید. آنها به معیشت و بیکاری خود اعتراض دارند. نمیتوان گفت همه چیز گل و بلبل است، ولی در مجموع اکثریت بچههای سینما دلسوز هستند. همین بچههای سینما هستند که خاطرات دوران جنگ را ثبت و ضبط کردند و در پیشرفت امروز نقش داشتند.»
حالا خزاعی در شرایطی یک بار دیگر دبیر جشنواره فیلم فجر شده که توقع میرود در کنار نحوه برگزاری که البته موضوع مورد توجه خودش در دورههای گذشته هم بوده، به دو مسئله مهم بیش از پیش بیاندیشد؛ نخست ارتقاء تنوع و کیفیت فیلمها به گونهای که فقط یک امتیاز مثبت در بیلان مدیریتی محسوب نشود و رضایت حداکثری منتقدان و اهالی سینما را هم نسبت به دستکم دو سال اخیر در پی داشته باشد. مسئله دوم هم وضعیت بخش بینالملل جشنواره است که پس از ادغام دوباره با بخش ملی و مقایسه آن با چند دورهای که به صورت مجزا در قالب جشنواره جهانی فجر برگزار میشد، به تجدیدنظری جدی در تمام بخشهایش احتیاج دارد.
در طول۴۲ دوره برگزار شده جشنواره فیلم فجر؛ حسین وخشوری، سیدمحمد بهشتی، مهدی فریدزاده، عزتالله ضرغامی، سیفالله داد، محمدمهدی عسگرپور، علیرضا رضاداد، مجید شاهحسینی، مهدی مسعودشاهی، محمد خزاعی، محمدرضا عباسیان، محمد حیدری، ابراهیم داروغهزاده، محمدمهدی طباطبایینژاد، مسعود نقاشزاده و مجتبی نامهایی هستند که مسئولیت این رویداد را در مقام دبیر پذیرفتهاند.