آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه مردمسالاری در سرمقاله امروز 23 تیر 88 آورده است:
هنگامیکه موج سبز در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری سر تا سرایران را فراگرفت بسیاریاین امر را به فال نیک گرفته و آن را جهش بزرگی در جهت افزایش شعور سیاسی مردم و افزایش مشارکت در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری دانستند که اتفاقااین امر در 22 خرداد ماه جلوه گر شد و موج سبز باعث گردید تا بسیاری از افرادی که تا به حال در رای گیری ها شرکت نکرده بودند در پای صندوقهای رای حاضر شده و به کاندیدای موج سبز یعنی میرحسین موسوی رای دهند تا با رای خود تغییری در وضعیت موجود به وجود آورند. اما بعد از اعلام نتایج و پیروزی غیر منتظره محمود احمدی نژاد در دور اول، بسیاری از کسانی که برای تغییر به حامیان موج سبز پیوسته بودند بهاین امر به آرامیاعتراض کردند.
اعتراضات آرام بعد از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که تبلور آن در 25 خرداد نمایان شد نشانگر آن بود که طیف سبز اندیش طرفداران بیشماری دارد واین تفکر میتواند در سرنوشت کشور جایگاه ویژهای داشته باشد. البته برخی که در قبل از انتخابات هم از گسترش تفکر سبز بسیار در هراس بودند شروع به سم پاشی علیه این جمعیت عظیم کرده و استفاده از رنگ سبز را نشانه انقلاب مخملی دانسته و با ابزارهای اطلاع رسانی بیشماری که داشتند به تفسیر موضوع پرداختند که نمونه بارز آن گفتگوهای ویژه درباره انقلاب مخملی در صدا و سیما بود که در قبل و بعد از انتخابات از حالت رسانه ملی به رسانه دولتی تبدیل شده بود.
اما این پایان کار نبود زیرا با ادامه اعتراضات آرام به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در حالی که رهبر معظم انقلاب هم معترضین را جدا از اغتشاش گران میدانستند حامیان دولت بیمحابا طیف سبز را متهم به براندازی کرده و بطور گسترده افترا و تهمتهای خود را متوجه میرحسین موسوی کردند و به سرکردگی یکی از روزنامههای اقتدارگرا وی را ستون پنجم دشمن دانستند و خواهان محاکمه وی در دادگاه به جرم اغتشاشگری شدند! آنها در ادامه فعالیتهای خود سعی کردند تا میرحسین موسوی را قانون گریز و خود را حامی قانون و قانونمداری نشان دهند.
این حملات مداوم در حالی صورت میگرفت که میرحسین موسوی در بیانیههای خود همواره معترضین را به آرامش دعوت میکرد. به هر حال تمام این حرکتها نشان دهنده آن بود که برخی، از شکلگیری یک قدرت فکری با طرفداران بیشمار در هراس بودند و تمام سعی خود را معطوف از بین بردن این تفکر میکردند. اما بعد از آرامش نسبی که در جامعه حکمفرما شد میرحسین موسوی در یکی از جلسات عنوان داشت در پی آن است تا عدهای از نخبگان را به دور خود جمع کند و جمعیتی را برای مطالبه خواستهای مردم تشکیل دهد.این نظریه مجددا جنجالی را بین اقتدارگرایان به وجود آورد و اولین واکنش به آن توسط روزنامه کیهان شکل گرفت که تشکیل حزب توسط میر حسین موسوی را فتنهای دانست که باید چشم آن را کور کرد و پشت سر آن یکی از نمایندگان زن مجلس هشتم تشکیل حزب را در راستای مقابله با نظام خواند و همه را علیه تشکیل این حزب دعوت کرد.
بعد از آن بود که حامیان دولت و رسانههای وابسته به موضع گیری علیه تشکیل حزب و جبهه توسط میرحسین موسوی پرداختند و با عنوانهای مختلف سعی در کارشکنی قبل از درخواست میرحسین موسوی برای تشکیل حزب کردند. حامیان دولت، حزب تشکیل نشده موسوی را حزبی علیه منافع نظام دانسته و سعی میکنند تا میرحسین موسوی و حامیان وی را مقابل نظام قلمداد کنند. این در حالی است که معترضین به نتایج انتخابات و فعالان سیاسی اصلاح طلب همواره بر اصل نظام و حفظ آن تاکید داشتهاند و تنها معترض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بودهاند و همواره براین امر تاکید داشتند اما گویا اقتدارگرایان افراطی چون خواهان حاکمیت یک تفکر در کشور هستند و به سیاست تک قطبی معتقدند، از تولد یک جبهه فراگیر منتقد که با برخی احزاب فعلی اصلاح طلب هم نزدیکی دارد و میتواند جبههای به موازات احزاب موجود باشد شدیدا در هراس هستند.
به هر حال باید گفت کسانی که بعد از انتخابات دم از قانون و قانون مداری میزدند حال که میبینند میرحسین موسوی سعی دارد در چارچوب قانون، جبههای سبز بر خلاف تفکرات آنها تشکیل دهد سعی در براندازگونه جلوه دادن آن دارند و سعی دارند به هر طریق ممکن مانع تشکیل این حزب فراگیر شوند. نکته قابل تامل در صحبتهای این افراد آن است که اقتدارگرایان، حامیان احمدی نژاد را همراه با نظام میدانند و مخالفین وی را مخالف نظام.
البته بسیاری از کارشناسان و بزرگان سیاسی تشکیلاین جبهه فراگیر را یک گام خوب در جهت آرام کردن اوضاع میدانند و از تشکیل این جبهه توسط میرحسین موسوی استقبال میکنند اما سنگی که این وسط به طور مداوم توسط برخی حامیان دولت انداخته میشود صرفا به ملتهب کردن اوضاع کمک میکند.
عليرضا لرک