پس از ارسال چهار نامه برای بیان موارد و سه نامه برای اعلام مستندات ردصلاحیت حجتالاسلاموالمسلمین حسن روحانی در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم در نامهای خطاب به ملت ایران، گزارشی از دلایل طرح شده توسط شورای نگهبان ارائه کرد.
روحانی در قسمتی از این نامه به ادعای عدم بینش سیاسی که از جمله محورهای ردصلاحیت او توسط شورای نگهبان بوده، پرداخته و گفته «آنها نادانسته، صلاحیت سیاسی مسئولی از جمهوری اسلامی را زیر سؤال بردهاند که در طول چهار دهه گذشته مسئول اصلی طراحی و اجرای سیاستهای نظام در مواجهه با سلطه جهانی بوده است. آنها در قضاوت نابجای خود توجه نکردهاند که این سیاستها و اقدامات تماماً با تأیید مقام معظم رهبری انجام شده است.»
در ادامه پاسخ روحانی به ادعای عدم بینش سیاسی را میخوانید:
در نامه دبیر شورای نگهبان ـ بدون ارائه هیچ مدرک و مستندی ـ ادعای عدم شناخت نسبت به تهاجم غرب، اتهام غربگرایی و اجرای ناصحیح «برجام» در مورد عملکرد دولت ذکر شده است. نکته اول این است که فارغ از بحث در میزان تخصص و سابقه و صلاحیت فقهای شورا برای ارزیابی عملکرد تخصصی دولت، به نظر میرسد مبنای این قضاوت ناصحیح، اطلاعاتِ نادرست و مغرضانهای بوده است که درباره تدابیر دولت تدبیر و امید در سیاست داخلی و خارجی در اختیار فقها قرار گرفته است و آنان نیز بدون دقت، تفحص، استعلام و راستیآزمایی، مبتلا به قضاوت غیرمنصفانه و نادرست شدهاند.
آنها نادانسته، صلاحیت سیاسی مسئولی از جمهوری اسلامی را زیر سؤال بردهاند که در طول چهار دهه گذشته مسئول اصلی طراحی و اجرای سیاستهای نظام در مواجهه با سلطه جهانی بوده است. آنها در قضاوت نابجای خود توجه نکردهاند که این سیاستها و اقدامات تماماً با تأیید مقام معظم رهبری انجام شده است.
در این نامه قضاوتهای بدون استناد در مورد «توافق هستهای» و «سیاست خارجی و منطقهای» بیان شده است.
اولاً: سیاست و عملکرد دولت تدبیر و امید تعامل سازنده با جهان، در عین مواجهه مؤثر با سلطهجویان و اشغالگران بوده است. این سیاست، حکم قطعی سند چشمانداز بیستساله بوده است. این دولت، رفع تحریمهای هستهای با حفظ حقوق هستهای ملت ایران را در صدر اولویتهای خود قرار داد. تلاشهای قدر ناشناخته گروه مذاکراتی و تدبیر دولت با ارشادات مقام معظم رهبری منجر به آن شد که اتهامات هستهای از ایران رفع شود و قطعنامههای بسیار خطرناک فصل هفتی شورای امنیت سازمان ملل متحد، بدون آن که ایران لحظهای آنها را اجرا کرده باشد، لغو شود.
مناسب بود فقهای شورای نگهبان به جای تکرار ادعاهای واهی بولتنسازان، به یاد آورند که متن توافق هستهای بعد از دهها ساعت بحث در شورایعالی امنیت ملی به تأیید رهبری رسید، مجلس شورای اسلامی با دهها ساعت رسیدگی علنی در کمیسیون ویژه و سپس در صحن علنی مجلس آن را به تصویب رساند و شورای نگهبان هم آن را تأیید کرد. در بحث شیوه اجراء این توافق نیز ظاهراً آقایان بیخبرند که اجرای برجام تحت نظارت هیأتی بوده است که به دستور و تعیین رهبری تشکیل شد و در آن هیأت رؤسای قوه مجریه و مقننه، نمایندگان رهبری در شورایعالی امنیت ملی، مشاور رهبری در امور بینالملل و وزرای خارجه و دفاع و رئیس سازمان انرژی هستهای، عضویت داشتهاند و تمامی مصوّبات این هیأت به نظر رهبری رسیده است.
بد نیست به آقایان یادآوری شود که پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام، ایران به طور متناسب تعهدات خود را کاهش داد و زمانی که زمزمه استفاده از اسنپبک از برخی اعضای باقیمانده پنج بعلاوه یک شنیده میشد، بلافاصله موضع قاطعی اتخاذ شد و کتباً به آنان اعلام گردید که اگر بخواهند از اسنپبک استفاده کنند ایران فورا از انپیتی خارج میشود. اتخاذ چنین موضع شجاعانهای در برابر غرب بیسابقه بود و موجب صرفنظر کردن آنان از همراهی با آمریکا گردید. یکی از رؤسایجمهور اروپا به من گفت برای نخستین بار در تاریخ، شما اروپا را در تقابل با آمریکا قرار دادید. مواضع ایران چنان از حمایت بینالمللی برخوردار بود که آمریکا ناگزیر از قبول شکست در شورای امنیت سازمان ملل و دیوان بینالمللی لاهه در مقابل ایران گردید و دولت جدید آمریکا نیز ناچار از قبول شرایط ایران در بازگشت به برجام شد که شرح تفصیلی آن در گزارش رسمی وزارت خارجه به مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲۳ تیر ۱۴۰۰ آمده است که با کمال تأسّف، مخالفان دولت در مجلس و دیگر نهادها، مانع آن شدند که در فرصت پیش آمده از بهمن ۱۳۹۹ تا مرداد ۱۴۰۰ احیاء برجام و رفع مجدد تحریمهای هستهای صورت پذیرد و از آن زمان تاکنون هم، مذاکرات پرسروصدا و پرادعا، بینتیجه مانده است.
قاطبه مردم هوشمند ایران باور دارند و شواهد رسمی فراوانی را دیدهاند که رژیم اشغالگر صهیونیستی و ارتجاع منطقه، مهمترین مخالفان توافق هستهای و دشمنان شکسته شدن تحریمها بوده و هستند.
ثانیاً: دروغ دیگری که با تکرار دروغپردازان به باور آنان تبدیل شده است عدم توجه دولت تدبیر و امید در سیاست خارجی به کشورهای غیرغربی است. در حالی که به دلیل سیاست آگاهانه و عزّتمندانه دولت تدبیر و امید در خصوص ایجاد توازن در روابط بینالمللی، بیشترین دستاورد در بهبود «روابط با چین و روسیه و کشورهای همسایه» صورت گرفت. روابط ایران و روسیه در دولت تدبیر و امید به بالاترین سطح خود در دوران پس از انقلاب رسید و مهمترین توافقها (همچون توافق خرید تجهیزات پیشرفته نظامی و تحویل سامانه اس ۳۰۰، توافق کریدور شمال جنوب و دیگر موارد) با روسیه امضا و اجرایی شد و برای اولین بار در جمهوری اسلامی، روابط با چین در دولت تدبیر و امید به سطح راهبردی رسید و توافق روابط شراکت جامع راهبردی بین طرفین منعقد شد. عضویت ایران در پیمان همکاری شانگهای که تا سال ۹۴ بینتیجه مانده بود، در یک تلاش گسترده و هماهنگ دولت در زمستان ۹۹ از بنبست خارج شد و در اردیبهشت ۱۴۰۰ عضویت ایران در شورای وزرای خارجه شانگهای در تاجیکستان تصویب و نامه رسمی آن قبل از انتخابات ۱۴۰۰ و در دولت دوازدهم به ایران تسلیم شد. در نهایت نیز این وزیر خارجه دولت تدبیر و امید بود که به واسطه تلاشهایش برای منافع ملی ایران مورد تحریم آمریکا و کانادا قرار گرفت.
سؤال اساسی این است که اگر اکثریت قاطع مردم، بینش سیاسی لازم را در رئیسجمهور منتخب خود تأیید کردند، با کدام استناد قانون اساسی، چند نفر معدود با سوابق و اطلاعات بسیار محدود و گرایشهایی که مورد حمایت اکثریت ملت ایران نیست، صلاحیت قضاوت در مورد بینش سیاسی او را پیدا کردهاند؟