تداوم این امر، مستلزم برخوردی همهجانبه با این مسئله از جمله در حوزه اطلاعرسانی و توضیح چرایی رخداد است. ولی در این زمینه ضعفهای چشمگیری وجود دارد.
در روز اول سقوط بالگرد دو مسئله و ضعف بسیار مهم و مرتبط با هم خودنمایی میکرد که متاسفانه هر دو مسئله در ادامه و در دو روز گذشته همچنان مشهود بود.
مسئله اول اطلاعرسانی نادرست و ابهامآمیز است که موجب تعجب و افزایش ابهام نزد مخاطبان میشود. این مشکل در نحوه حضور روزنامهنگاران ترکیه در محل و ارائه گزارش مستقیم از آنجا و یا حضور نیروهای مردمی موتورسوار به محل پیش از حضور نیروهای رسمی دیده میشود.
این وضعیت در حالی است که رئیس دفتر ریاستجمهوری بهصراحت اعلام کرده که آنها دیدهاند، بالگرد حامل رئیسجمهور در داخل ابر رفته و سپس ارتباط رادیویی آن قطع شده است و بالگرد دوم طبعاً مختصات آنجا را داشته و دو بار هم بر فراز آنجا دور زده است.
از سوی دیگر، به گفته وی بالگرد آنان در معدن مس سونگون که در همان ناحیه است به زمین نشسته و با امکانات خوبی مواجه شده و بلافاصله (احتمالاً پیش از ساعت۱۴) اقدامات لازم را برای پیدا کردن بالگرد سقوطکرده، آغاز نموده است.
بالاخره و مهمتر از همه، وی مدعی است که چندین بار با تلفن همراه خلبان که مرحوم آلهاشم آن را جواب میداده، گفتگو کرده است و این به معنی وجود سیگنال و ارتباط با دکلهای مخابراتی بوده که میتوانند به سهولت محل سقوط را پیدا کنند. ولی هیچ توضیحی داده نمیشود که چرا آنان تا ۶ساعت بعد که هوا تاریک میشود، نتوانستهاند لاشه را پیدا کنند؟
یا هیچ توضیحی داده نمیشود که چرا مدعی هستند که وضع آبوهوا خوب بوده و هیچ مشکل و ممنوعیتی برای پرواز نبوده است؟ یا توضیح نمیدهند که چرا این سفر هوایی مطابق معمول از پارسآباد مغان انجام نشده است، که اصولاً نیازی به این مسیر اضافه با بالگرد نباشد؟
پرسشهای زیادی وجود دارد که متاسفانه این شیوه اطلاعرسانی نمیتوانست هیچکدام از آنها را با پاسخ مناسب جهت فهم ماجرا و رفع شایعات همراه کند.
نکته مهمتر و دوم، اظهارات غیرقابلفهم است که نهتنها ابهامی را رفع نمیکند، بلکه بر آن میافزاید. سخنان آقای رئیس دفتر ریاستجمهوری که چندین بار با آقای آلهاشم گفتگو کردند و سخنان مشابه معاون اجرایی رئیسجمهور که طبعاً این دو نفر مدیران اجرایی و اصلی این سفر هستند، هیچکدام معقول و پذیرفتنی نیست.
چگونه کسی میتواند چنین سقوطی را تجربه کند و همچنان دسترسی به تلفن همراه خودش داشته باشد، چه رسد به اینکه تلفن همراه خلبان در دسترس او باشد و پاسخ هم داده باشد؟ آن هم تلفن کس دیگری که میگوید اصلاً آنها را نمیبیند؟
اینگونه که نقل شده، طبعاً مرحوم آلهاشم قادر به تحرک نبوده و طبیعی هم هست که با چنان سرعتی به کوه برخورد کردن و تکه شدن بالگرد موجب پراکنده شدن افراد میشود که احتمال زنده ماندن گرچه صفر نیست، ولی اندک است و البته احتمال اینکه تلفن همراه خلبان در این حادثه به دست ایشان بیفتد و سالم هم باشد و سیگنال هم داشته باشد، در حد صفر است.
ظاهراً مدیریت امور قصد نادیده گرفتن برخی از حقایق را دارد. از جمله حقیقتی که در سایت هواشناسی و سخنان نماینده تبریز آقای دکتر پزشکیان بود. اینکه هوا برای پرواز با بالگرد مناسب نبوده و گویا در این مورد هشدار نارنجی داده شده بود.
دیگر اینکه آیا بالگرد رئیسجمهور با ظرفیت مناسب حرکت کرده یا اضافه بر ظرفیت بوده است؟ آیا برای این نوع بالگردهای حامل مقامات الزامی به حرکت از فراز جاده اصلی وجود دارد یا خیر؟ اگر بلی، چرا از مسیر کوهستانی مرتفع حرکت کرده است؟ آیا این نوع خاص بالگرد برای حرکت در محیطهای کوهستانی و مرتفع مناسب بوده؟ اگر فرمانده سفر خلبان بالگرد رئیسجمهور بوده و دستور ارتفاع گرفتن را داده، چرا خودش نتوانسته آن را انجام دهد؟
متاسفانه نکات و ابهامات و شایعات دیگری هم وجود دارد که نهتنها در مورد آنها توضیح داده نشده است، بلکه با تاخیر در پاسخگویی، موجب رسوب ابهامات در اذهان مردم شده است.
شاید یک علت این رفتار، ورود پیشهنگام برخی جریانهای سیاسی درون حکومت به انتخابات است که پیش از پایان مراسم رسمی ختم و تشییع جنازه آغاز شده است.
منبع: هم میهن