کد خبر: ۹۱۰۳۴۷
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۳
کامبیز نوروزی:

اطلاع‌رسانی ماجرای سقوط بالگرد رئیس‌جمهور؛ یک اغتشاش خبری حیرت‌انگیز بود

«به اعتقاد من، نهاد ریاست‌جمهوری و صداوسیما در این زمینه مسئولیت مستقیم داشتند تا خبرهای درست به‌موقع تنظیم شود و در اختیار مردم قرار گیرد. اما با تمام تأسف شاهد بودیم این اتفاق نیفتاد. صدا‌وسیما مثل همیشه منفعل بود، حتی در مواردی هم دنباله‌رو شبکه‌های اجتماعی. درحالی‌که این سازمان باید صحت اخبار را در اولویت قرار می‌داد و ضربان خبر را باید همین سازمان مدیریت می‌کرد. »
اطلاع‌رسانی ماجرای سقوط بالگرد رئیس‌جمهور؛ یک اغتشاش خبری حیرت‌انگیز بود
آفتاب‌‌نیوز :

کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه است و آنچه را که تحت عنوان اطلاع‌رسانی در ماجرای سقوط هلی‌کوپتر حامل رئیس دولت و همراهانش اعلام می‌شود، یک اغتشاش خبری حیرت‌انگیز توصیف می‌کند.

به گزارش هم میهن، او معتقد است که رسانه‌ها با هر گرایش سیاسی در این ماجرا، تقصیری ندارند، می‌گوید: «این واقعه چه از نظر انسانی و چه از نظر سیاسی، یک حادثه فوق‌العاده مهم است، نه‌تن‌ها در ایران بلکه در سطح جهان دارای بیشترین ارزش خبری است و شاهد بودیم که به‌محض ناپدید شدن هلی‌کوپتر، تمام رسانه‌های دنیا، به این موضوع به‌عنوان تیتر یک و خبر فوری توجه کردند و شاید تا شب گذشته هم وضعیت همین‌طور بود.»

او می‌گوید که وقتی چنین حادثه‌ای رخ می‌دهد، نظام مدیریت خبر باید توسط دستگاه‌های مسئول به حرکت درآید: «به اعتقاد من، نهاد ریاست‌جمهوری و صداوسیما در این زمینه مسئولیت مستقیم داشتند تا خبر‌های درست به‌موقع تنظیم شود و در اختیار مردم قرار گیرد. اما با تمام تأسف شاهد بودیم این اتفاق نیفتاد. صدا‌وسیما مثل همیشه منفعل بود، حتی در مواردی هم دنباله‌رو شبکه‌های اجتماعی. درحالی‌که این سازمان باید صحت اخبار را در اولویت قرار می‌داد و ضربان خبر را باید همین سازمان مدیریت می‌کرد. فقدان مدیریت خبر باعث شد تا اخبار نادرست فراوانی تقریباً تا صبح دوشنبه و حتی خبر‌های متناقض و متفاوتی تا همین حالا منتشر شود که مسئولیت اصلی آن ناشی از ناتوانی رسانه‌ای است که به‌عهده نهاد ریاست‌جمهوری و صداوسیماست.»

به گفته این کارشناس رسانه، رئیس‌جمهوری عالی‌ترین سطح از مقام سیاسی کشور است و جایگاهش با وزیر و هر شخصیت سیاسی دیگر متفاوت است، بنابراین حداقل کاری که باید از سوی نهاد ریاست‌جمهوری انجام می‌شد، تشکیل ستاد خبری بود.

او با بیان اینکه برای جلوگیری از انتشار اخبار اشتباه باید دستورالعملی صادر می‌شد تا هیچ‌یک از مقامات اجازه مصاحبه نداشته باشند مگر با اجازه این ستاد، ادامه می‌دهد: «چند خبرنگار حرفه‌ای باید به محل حادثه اعزام می‌شدند و گزارش مکتوب و تصویری از محل به دست می‌آوردند و باید تمام مصاحبه‌ها با هماهنگی این ستاد، انجام می‌شد، اما این اتفاق نیفتاد و همین موضوع هم سبب شد تا اغتشاش خبری گسترده‌ای در این زمینه ایجاد شود و خیلی از مسائل متناقض باشد و مبهم بماند.»

براساس اعلام این حقوقدان برای هر اتفاقی که ارزش خبری بالایی داشته باشد، باید چنین اقدامی صورت گیرد: «ما قبل از این سابقه انتشار اخبار متناقص در حد گسترده داشتیم، نمونه آن دوران کروناست که متاسفانه وزیر بهداشت و سازوکار این وزارتخانه که تمام اطلاع‌رسانی‌ها را انجام می‌دادند، بسیار ضعیف عمل کردند و مردود شدند، حتی سخنگوی این وزارتخانه هم در همان زمان عملکرد مردودی داشت که باعث شد در دوره کرونا تا مدت‌ها دچار اغتشاش خبری باشیم و مردم در سرگردانی بزرگی بمانند. این نوع واکنش‌های رسانه‌ای برای هر خبر بزرگی که با نظم عمومی و منافع ملی ارتباط داشته باشد، باید صورت گیرد.»

او درباره اینکه آیا باید با رسانه‌های رسمی که اقدام به انتشار اخبار نادرست کردند و جو اطلاع‌رسانی را مختل، برخورد شود؟ می‌گوید: «به‌هرحال همیشه بر سر اینکه چه کسی در حادثه بوده یا چه جناحی روی کار است، در انتشار خبر‌ها تبعیض بین رسانه‌های نزدیک به قدرت و رسانه‌های مستقل دیده می‌شود، اما در موضوع سقوط هلی‌کوپتر حامل آقای رئیسی به اعتقاد من، قابلیت تعقیب کیفری و برخورد قانونی وجود ندارد؛ چراکه منابع خبری خودشان اخبار را نادرست منتشر کردند و به‌طور ناخواسته این اتفاق افتاد. هرچند از نظر حرفه‌ای می‌شد اطلاع‌رسانی دقیق‌تری داشت.»

بااین‌همه او تاکید می‌کند که برخی از منابع خبری که اخبار نادرست منتشر کردند، خودشان از مقامات رسمی کشورند: «وقتی یک مقام رسمی، خبری را اعلام می‌کند ما از نظر حرفه‌ای باید آن را درست در نظر بگیریم، یعنی مثلاً فرض کنید که یکی از خبر‌ها این بود که هلی‌کوپتر حامل آقای رئیسی به‌دلیل نقص فنی، فرود آمده و او با خودرو به سمت مقصد حرکت کرده است. به‌هرحال این خبر آنقدر فوریت دارد که رسانه نمی‌تواند چند ساعت وقت بگذارد و ببیند که این خبر درست است یا خیر. از نظر حرفه‌ای انتقاد وجود دارد، اما از نظر حقوقی نمی‌توان با آن برخورد کرد.»

او در ادامه از زمان اعلام خبر می‌گوید: «به‌هرحال اعلام ناگهانی خبر فوت مقامی در حد رئیس‌جمهوری بسیار مخاطره‌آمیز است و اگر هم مقامات کشوری از فوت رئیس‌جمهوری مطلع شده بودند، چند ساعت صبر کرده‌اند تا زمینه آماده شود. چراکه این خبرها، آثار و عواقب مهمی دارند و نمی‌توان بدون ملاحظه خبر را منتشر کرد. اما مسئله اصلی این است که نظام خبری ما بسیار شلخته و بی‌در و پیکر است و هنوز هم این وضعیت وجود دارد.»

به گفته نوروزی، چند روز از حادثه گذشته، اما همچنان اخبار متناقضی شنیده می‌شود؛ درحالی‌که اسامی هشت شهید اعلام شد، اما می‌گویند نفر نهمی هم بوده است. این نفر نهم چه کسی است؟ یا اساساً چنین فردی بوده یا نبوده؟ این پرسش‌ها قابل اعتنا هستند. یا مسئله دیگر، زمان رسیدن و پیدا کردن محل سقوط هلی‌کوپتر است. ستاد کل نیرو‌های مسلح بیانیه‌ای صادر کرده و نوشته که هلی‌کوپتر را پهپاد‌های ایرانی پیدا کرده‌اند، نه ترکیه‌ای. این شیوه خبررسانی باعث سردرگمی مردم می‌شود.

اینکه چرا در یک گزارش مستند حرفه‌ای همه نکات را اعلام نمی‌کنند: «اینکه گفته می‌شود امام جمعه تبریز با رئیس دفتر آقای رئیسی تماس تلفنی داشته موضوع مهمی است و به این معنی است که موبایل آنتن داشته و سینگال داده؛ بنابراین سیگنال‌ها قابل ردگیری بودند و به سادگی می‌شد از طریق همین موبایل محل سقوط را پیدا کرد.»

به اعتقاد این کارشناس رسانه، چنین اطلاع‌رسانی‌ای منجر به ایجاد تناقض در جامعه می‌شود: «مجموعه این مسائل نشان می‌دهد که نظام خبری به‌شدت ناتوان و ناکارآمد است و صداوسیما هم همین مشکل را داشته است. صداوسیما فاقد تخصص رسانه‌ای است و رسانه و خبر را نمی‌شناسد.

تنها موضوعی که از صداوسیما دیده می‌شود این است که برخی از خبرنگارانش، بعد از ساعت‌ها به محل حادثه رسیدند و مصاحبه‌هایی انجام دادند که فاقد ارزش خبری بود. ما باید دقت کنیم که سوژه این خبر، رئیس‌جمهوری یک کشور است و خبر بسیار مهمی است که برای دو روز در صدر اخبار تمام رسانه‌های دنیا قرار گرفته است؛ بنابراین باید در جمع‌آوری و انتشار اخبار هم از حرفه‌ای‌ترین روش‌ها استفاده می‌شد.»

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین