دوروتا اُسترووسکا، مدرس هنرهای خلاق، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه بربک لندن، در مقاله «ساختن تاریخ سینما در جشنواره فیلم کن» مروری بر زمینههای شکلگیری جشنواره فیلم کن و بخشهای مختلفش دارد و اهداف ابتدایی این جشنواره و تغییر آنها در سالهای بعد را بررسی کرده است. به گفته وی، راه افتادن جشنواره فیلم کن اساسا واکنشی به جشنواره فیلم ونیز بود. نخستین دوره جشنواره ونیز سال ۱۹۳۲ برگزار شد، اما در اواخر دهه ۱۹۳۰ و در دوران حکومت فاشیستی موسولینی تغییرات رادیکالی را از سر گذراند و در نتیجه کشورهایی مثل فرانسه، بریتانیا و امریکا رغبت چندانی به حضور در آن نداشتند.
افزایش روح همکاری
جشنواره کن عملا قرار بود در سال ۱۹۳۹ آغاز به کار کند که با شروع جنگ جهانی این اتفاق نیفتاد و اولین دوره کن در سال ۱۹۴۶ برگزار شد. در نخستین نسخه از مقررات جشنواره کن به وضوح تصریح شده بود: «هدف جشنواره این است که هنرهای سینمایی را در همه جنبهها توسعه دهد و روح همکاری میان کشورهای تولیدکننده فیلم به وجود آورد.» این «روح همکاری میان کشورهای تولیدکننده فیلم» حتی بر ارزشهای زیباییشناختی فیلمها میچربید و هدف از آن افزایش تاثیرگذاری جشنواره در صنعت سینما بود. در واقع جشنواره کن از ابتدا میخواست که بر صنعت سینما اثر بگذارد و در آن نقش داشته باشد، نه اینکه صرفا مراسمی با حضور ستارهها و کارگردانها و دستاندرکاران فیلمها باشد.
تأکید بر خاستگاه، نه کارگردان
به اعتقاد اُسترووسکا، با پایان جنگ این فرصت ایجاد شد که فیلمهایی مثل «رم، شهر بیدفاع»، «معجزه در میلان»، «امبرتو دی»، «پرواز درناها» و «چکامه یک سرباز» مورد توجه قرار بگیرند و موفق به کسب جایزه از کن شوند. این فیلمها به برگزارکنندگان جشنواره این امکان را دادند تا از اهداف صرفا صلحطلبانه و ملاحظات سیاسی فاصله بگیرند و به کیفیتهای زیباییشناختی و فرمالیستی بیشتر توجه کنند. در واقع صلحی که پس از پایان جنگ جهانی دوم در اروپا ایجاد شده بود، به ساخت فیلمهایی در ایتالیا و شوروی و کشورهای اقماریاش منجر شد که پیام ضدجنگ داشتند و با کیفیتی مستندگونه به دنبال ارائه تصویری واقعگرا از انسان در شرایط دشوار زندگی بودند. در نگاه منتقدانی مثل آندره بازن که بر سینمای نئورئالیسم ایتالیا نقد مینوشت یا ژرژ سادول که فیلمهای شوروی پس از استالین را نقد میکرد، ارزشهای سبکی منبعث از سینمای ملی بر پیامهای مضمونی ارجحیت داشت. در این دوران، تاکید نه بر مؤلفگرایی بلکه بر خاستگاه فیلمها بود. مسلما بعد از سال ۱۹۶۰ و رونق نگره مؤلف در ارزیابیهای انتقادی این فضا به طور جدی تغییر کرد. جالب اینکه در ابتدای این دهه یکی از ایراداتی که به جشنواره کن وارد میشد این بود که جوایز نه بر اساس معیارهای زیباییشناختی بلکه بر اساس اهداف سیاسی اهدا میشوند.
صفآرایی در مقابل بخش اصلی کن
برای برخی منتقدان فیلم در دهه ۱۹۶۰ بخش بازار کن از بخش اصلی آن به مراتب جذابتر و پرشورتر بود. فیلمهای تجربی متأثر از موج نو سینما فرانسه در این بخش بود که یافت میشد. منتقدان فرانسوی که متوجه این فضا شده بودند بخش «هفته منتقدان» را راه انداختند و فیلمهایی را که منادی تغییرات قالب توجه در ساختارهای سینمایی بودند و گاه در کشورهای خودشان با بیمهری مواجه شده بودند، در این بخش به نمایش درآوردند. راه افتادن بخش «دوهفته کارگردانان» نیز به نوعی قدرتنمایی در برابر بخش اصلی جشنواره بود. هفته منتقدان رویکردی مسالمتآمیز به بخش اصلی داشت، اما بخش دوهفته کارگردانان از زیر سوال بردن بخش اصلی ابایی نداشت.
اقتصاد ارحج بر سیاست
هر جشنوارهای در بستری از اتفاقات و مناسبات سیاسی و اجتماعی شکل میگیرد و علاوه بر آن منابع مالی و اقتصادی آنهم به طریقی تامین میشود. در این وضعیت طبیعتا جشنواره به آنچه در رسانههای پرنفوذ جریان اصلی تبلیغ میشود و نزد افکار عمومی مهم است بیتوجه نخواهد بود یا سیاستی در مغایرت با روح کلی زمانه اتخاذ نخواهد کرد. ملاحظات دیپلماتیک یا تصمیمات سیاسی در بخش اصلی جشنواره کن همواره وجود داشته و نقدهایی هم به آن وارد بوده و همانطور که توضیح داده شد بخشهای مختلف جشنواره با هدف فاصله گرفتن از این فضا و انجام کار اقتصادی یا پروبال دادن به روح خلاقه سینما راه افتاده. در واقع بخشهای مختلف جشنواره برای توازن بخشیدن به آن به وجود آمده تا سیطره سیاست و ملاحظات دیپلماتیک بر سر آن کمتر شود. در نگاهی کلی، جشنواره فیلم کن بازاری است برای عرضه فیلمهای مختلف و پیدا کردن سرمایهگذار و نمایش و تبلیغ مد و فشن از طریق ستارهها. اگر با این دید به جشنواره نگریسته شود شاید انتخابها و جوایزش دیگر آنچنان مهم جلوه نکند.
جایزه سیاسی
جشنوارههای سینمایی در همه دنیا جوایزی به صورت ثابت و جوایزی متناسب با هر دوره دارند. گاه جشنوارهای، به جای یک فیلم، به دو فیلم جایزه اصلی میدهد یا تعداد جوایز جنبیاش به دلایلی بیشتر میشود. در جشنواره کن امسال هم جایزهای داده شد که چندان مسبوق به سابقه نبود. با توجه به نقدهایی که درباره این فیلم در جشنواره منتشر شد که اغلب بر وجه سیاسی آن تاکید داشتند، این جایزه را هم باید واکنشی سیاسی به این فیلم قلمداد کرد.